آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

آن‌که چون خلوت‌سرای خلوتش خالی کند شعله ریحانی نجانه اخگر اخگری
11. مصراع اول، تلمیح دارد به ایهی
… واتّخَذَ اللهُ إبراهیمَ خَلیلاً.
… خدا ابراهیم را به مقام خاص دوستی خود برگزید.(نساء،125).
مصراع دوم نیز تلمیح دارد به داستان به آتش افکندن حضرت ابراهیم و گلستان شدن آتش بر او که در این ایه آمده است :
قُلْنَا یا نارُ کُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إبراهیمَ.
پس آن قوم، آتشی سخت افروختند و ابراهیم را در آن افکندند. ما خطاب کردیم که‌ای آتش! برای ابراهیم سرد و سالم باش.(انبیاء،69)
آن که دشتی جادویی را در عصایی گم کند یک شبان از ملک او بی تهمت مستنکری
12. این بیت تلمیح دارد به جریان اژدها شدن عصای حضرت موسی و شکست و رسوایی ساحران که در ایات سوره اعراف آمده است :
‌فَالْقی عَصاه فَإذا هِی ثُعْبان مُبین… فَغَلَبوا هنالِکَ وَ انْقَلَبوا صاغِرینَ.
موسی هم عصای خود را افکند؛ به ناگاه آن عصا،به صورت اژدهایی عظیم پدیدار گردید … سرانجام،ساحران با وجود آن سحر بزرگ از آن جا مغلوب و خوار بازگشتند.(اعراف،117و 119).
برو جان پدر تن در مشیت ده که دیر افتد ز یأجوج تمنّا رخنه در سد «ولوشینا»
13. در این بیت، آرزوها به قوم یأجوج و مأجوج تشبیه شده اند؛زیرا براساس روایات، آن‌ها می‌کوشند سد اسکندر را از میان بردارند و همیشه کارشان ناتمام می‌ماند و آن سد هم‌چنان باقی است. خواست و ارادهی الهی (و لوشینا) را به آن سد تشبیه کرده است که تلمیح دارد به ایهی:
ءاتونی زُبَرَ الحَدیدِ حَتی إِذا ساوی بَینَ الصَّدَفَین قالَ النْفُخُوا حَتّی إذا جَعَلَهُ نارًا قالَ ءاتوُنی اُفْرِغْ عَلَیهِ قِطْراً . فَما اسْتَطعوا أَْ نیظْهُروهُ و ما اَسْتَطعُوا لَهُ نَقْباً .
و گفت: قطعه‌های آهن بیاورید. آن گاه دستور داد که زمین را تا به آب بکََنند و از عمق زمین تا مساوی دو کوه از سنگ و آهن، دیواری بسازند.سپس آتش افروختند تا آهن گداخته شود، آن‌گاه مس گداخته بر (خلل و فرج) آن آهن و سنگ ریختند . از آن پس، آن قوم برشکستن آن سد،بالا رفتن از آن و رخنه‌کردن در آن،هرگز توانایی نیافتند.(کهف،96و 97).
هم‌چنین عبارت «ولوشینا»، که صورت دیگری از «ولوشئنا» و به معنی «و اگرمی‌خواستیم» است، در چندین ایهی قرآن آمده است؛ از جمله :( 176 انعام، 86 اسراء،51 فرقان ، 13 سجده و 28 انسان).
جان موسی صفات او روشن به تجلی و شخص او سین
14. این بیت تلمیح دارد به ایهی:
ولمّا جآء موسی لِمیقاتِنا وَ کَلّمه رَبّه قالَ رَبِّ أرِنی أنْظر إلیکَ قالَ لَنْ تَرانی وَ لکِن انْظُر ْاِلی الجَبلِ فَاِنْ اسْتَقَرّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمّا تَجَلّی رَبّه لِلْجَبلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَ خَرّ موسی صَعِقاً فَلَمّا أفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تَبْتُ إلَیکَ وَ أناَ أول الْمؤمِنینَ.
و چون قوم دیدن خدا ر درخواست کردند، موسی با هفتاد نفر از بزرگان قومش که انتخاب شده بودند، در زمان معین به وعده گاه ما آمد و خدا با وی سخن گفت. موسی [به درخوست جاهلانهی قوم خود] عرض کرد:خدایا! خود را به من بنما تا [بی حجاب]جمال تو را ببینم.خدا در پاسخ او فرمود:تا ابد مرا نخواهی دید، ولی در کوه بنگر. اگر کوه طور بر جای خود برقرار تواند ماند، تو نیز مرا خواهی دید؛‌پس آن گاه که خدا بر کوه تابش کرد،کوه را متلاشی ساخت و موسی بی هوش افتاد.آن‌گاه‌ که به هوش آمد، عرض کرد: خدایا!تو منزه و برتری (از رؤیت و چنین اندیشه)؛ به درگاه تو توبه کردم. من (از قوم خود) اول کسی هستم که ( به تو و پاکی ذات تو از هر آلایش جسمانی) ایمان دارم.(اعراف،143).
خاک را توفان اگر عسلی دهد، وقت آمده است ای دریغ داعی یی چون نوح و توفانی کجاست؟
15. بیت تلمیح دارد به داستان توفان نوح که درایات متعددی آمده است؛ از جمله ایهی‌:
حتی إذا جآء أمرنا وفار التنور….
نوح به ساختن کشتی پرداخت، در حالی که قومش او را مسخره می‌کردند تا این که فرمان (قهر) ما فرا رسید و از تنور آتش، آب جوشید (و جهان را به توفان داد)…(هود، 40).
زین قدم راه رجعتم بسته است آن که او مرجع و مآب من است
16. آن‌که مرجع و مآب من است، اشاره دارد به ایهی:
… إلی اللّه مَرْجِعُکُم جَمیعاً….
بازگشت همهی شما به سوی خداست.(مائده، 48).
و ایهی:
… ِإلیهِ أدْعُوا وَ ِالَیهِ مَآبِ .
… خلق را به سوی او فرا خوانم و بگویم که بازگشت ما به سوی اوست.(رعد،36).
آخر این قوم عادیان بودند که خود از نسلشان کسی بنماند
17.این بیت به قوم عاد اشاره‌ دارد که یادشان در تاریخ مانده است، ولی خود یکسره نابود شده‌اند. در قرآن نیز به سرنوشت آنان اشاره شده است:
اَلَمْ تَر کَیفَ فَعَلَ رَبّکَ بِعادٍ .
‌ای رسول! ندیدی که خدای تو با عاد [قوم هود] چه کرد؟(‌فجر،6).
شهسوار سرّ «اسری» در شبی هفت آسمان بر براق ره چون بپیمود و برید؟‌
18. شهسوار «سرّ اسری» کنایه از حضرت رسول (ص) است وبیت تلمیح دارد به داستان معراج پیامبر(ص) که در سورهی اسراء بدان اشاره شده است. در ایهی اسراء می‌خوانیم:
سُبْحانَ الّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ المَسْجِدِ الْحَرامِ إلی المَسْجِدِ الأقْصی الّذی بارکْنا حَولَهُ لِنُریهُ مِنْ ایاتِنا….
پاک و منزه است خدایی که (در مبارک) شبی، بندهی‌خود (محمد) را از مسجد حرام (مکه معظمه) به مسجد اقصایی سیر داد که پیرامونش را (به قدوم خاصان خود) مبارک و پر نعمت ساخته است…. (اسراء،1).
ز شکر گردد نعمت بر اهل نعمت، بیش به صبر گردد محنت بر اهل محنت،کم
19. مضمون بیت اشاره دارد به ایهی:
… لَئِن شَکَرتُمْ لأزیدَنّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرتُمْ إنّ عَذابی لَشدید.
اگر شکرنعمت به جای آرید، برنعمت شما می‌افزایم و اگر کفران کنید، به عذاب شدید گرفتارتان می‌کنم.(ابراهیم،7).
قبلهی ملت مسیح بده آفت توبهی نصوح بیار
20. تعبیر «توبهی نصوح» اشاره دارد به ایهی:
یا ایهَا الّذینَ آمَنوُا تُوبُوا اِلَی اللّه تَوْبةً نَصُوحاً….
همانا ‌ای مؤمنان به درگاه خدا توبهی‌نصوح (با خلوص و دوام) کنید… .(تحریم،8).
اگر گردون به یک ذره بگردد برخلاف تو همه دوران او ایام نحس مستمر باد
21. عبارت «ایام نحس مستمر» اقتباسی است از ایهی:
إنّا أرْسَلْنا عَلَیهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی یوْمٍ نَحْسٍ مُسْتمَرٍ.
ما برهلاک آنان، تند بادی در روز پایدار نحسی فرستادیم.
این سخن بیانگر عذابی است که خداوند، قوم عاد را به آن دچار کرد.(قمر،19).
قوام دولت ما را چو امر «قد مضی» گشتی دوام محنت اعدات «امر قد قدر» باد
22. عبارت «أمر قد قدر» از ایهی‌:
َوفَجَّرنَا الأرْضَ عُیوناً فَالْتَقی الْماءُ عَلَی أمْرٍ قَدْ قُدِر.
و در زمین، چشمه‌ها جاری ساختیم تا آب آسمان و زمین با هم به توفانی که مقدر حتمی‌بود، اجتماع یافت.
برگرفته شده و به داستان توفان نوح مربوط است.(قمر،12).
اگر کشتی عز و جاه جز بار تو برگیرد همه الواح معقودش «جراد منتشر» بادا
23. عبارت «جراد منتشر» برگرفته است از ایهی:
خُشَّعاً أبْصارُهُمْ یخْرُجُونَ مِنَ الأجْداثِ کَاَنَّهُمْ جَرادَُ مُنْتَشِر.
که کافران از هول،به خواری چشم بر هم نهند و سر از قبرها بر آورند.(قمر، ایهی7).

تبلیغات