مثلهای قرآنی:فانوس بیسو
آرشیو
چکیده
متن
مَثَلُ الذینَ حُمَّلوا التوراةَ ثُمَّّّ لَم یحمِلوها کَمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ أسفاراً، بِئسَ مَثَلُ القومِ الّذین کَذّبوا بِایاتِ اللّهِ واللّهُ لایهدی القومَ الظالمینَ. (سوره جمعه، ایه 5)
«مَثَل حاملانِ تورات ( دانشمندان قوم یهود) که بدان عمل نمی کنند [حقایق و بشارتهای آن را آشکار نمی سازند] مَثَل دراز گوشی است که برگرده خویش کتاب حمل می کند! چه زشت است حکایت و عاقبت آنانی که از پذیرش ایات الهی سرباز زدند و به تکذیب آن پرداختند! البتّه خداوند ستمگران را هدایت نخواهد کرد.»
هر آن کس که تورات خواند و عمل نـکـردی بـر آن، هسـت اَنـدر مَثَل
حمـاری کـه بـرپشت گیرد کـتـاب نـجـویـد ولی بهـره ای از صـواب 1
در این ایه شریفه عالمانی از قوم یهود که به علم خویش عمل نمی کردند به اُلاغی که بر او کتاب بار کرده باشند، تشبیه شده است، و وجه و جهت تشبیه «عدم استفاده» از محتویات کتاب است.2
مشبّه مشبّه به وجه تشبیه
عالمان قوم یهود الاغ حامل کتاب عدم بهره وری از کتاب
«حمل تورات» پیمانی بود که از قوم یهود گرفته شد؛ چه این که از آنان پیمان گرفته شد کهحاملتورات باشند و بدان خیانت نورزند؛یعنی به آن چه در او است ایمان بیاورند و عمل نمایند. ولی آنان قدر این کتاب را ندانستند و به مخالفت با آن برخاستند،و از مدار توحیدویکتاپرستی خار ج شدند و به شرک و گوسالهپرستی روی آوردند، و مهمتر آن که بشارتهای تورات را نادیده گرفتند و به مسیح و پیامبر اسلام(ص) ایمان نیاوردند و آنان را تکذیبکردند.3
قرآن مجید ضمن گوشزد نمودن میثاق «حمل تورات» به قوم یهود و هشدار دادن به عواقب وخیمِ پیمان شکنی،پیمان شکنان این جماعت را به خری که بار کتاب بر پشت دارد ،تشبیه نموده است، و چه خوب تشبیهی !
خواجه عبداللّه انصاری در کشف الااسرار می گوید:
مثل ایشان مَثَل خر است که در بارِ وی دفتر بود، خر را از آن دفتر چه سود!؟ که هوش و گوشِ دریافت ندارد. ایشان را نیز از دعوت چه سود؟ که بر گوش و بر دلِ ایشان مهر بیگانگی است وبردیده ایشان حجاب غفلت.4
و در امثال القرآن آمده است:
به شخصی که خیلی أحمق است، نمی گویند خیلی اسب است، یا خیلی سگ است. بلکه می گویند خیلی خر است؛ زیرا درست است که حیوانات به طور کلّی فاقد عقل و شعورند، ولی آنها هم به درجاتی تفسیم میشوند؛ مثلاً در بین چارپایان اسب به فراسَت و سگ به هوش مشهور است و اُلاغ به بلاهت و کودنی.
بنابراین خداوند متعال، جهّال را به حیوانات و گاهی به درازگوش تشبیه کرده است.5
از آن جا که مخاطب اصلی این ایه شریفه، دانشمندان قوم یهودند، بالطّّبع این مَثَل تعریضی است به هر دانشمندی که به دانش خویش عمل نمی کند؛ خواه طیبب باشد و خواه حکیم.
و چه زیبا سروده است سعدی:
علم چندان که بیشتر خـوانی چـون عمل در تو نیست نادانی
نـه مـحـقّـق بـود نـه دانشمند چـارپایی بـراو کتـابی چـنـد
آن تهی مغز را چـه علم وخَبَر کـه بـر او هیزم است یا دفـتر
و چه عالی گفته است مولانا جلال الدین روی بلخی (مولوی):
عـِلم های اَهـل دِل حـمّـالـشـان
عـلم های أهـلتـن أحـمـالشان
عـِلم چـون بـر دل زنـد یاری شود
عـلم چـون بـرتـن زنـد باری شود
عِلم پیشوند عَمَل است و عَمَل پسوند عِلم. علم اگر در عمل متجلّی نشود، جز صندوق لعنتی نخواهد بود.
تـا بـبیـنـد مــؤمـن و گــبـرو یـهـود
کـاندریـن صـندوق جـز لعنـت نـبـود
و به فرموده حافظ:
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
مـلالت علمـا هـم زعلم بی عمل است
سعدی در گلستان نوشته است:
«دانشمندی را پرسیدند عالم بی عمل به چه مانَد؟ گفت: به زنبور بی عسل. و دو کس رنجبیهود بردند و سعی بیفایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت ونکرد.»
تشبیه این جماعت به درخت بی بر و زنبور بی عسل و فانوس بی سو و دریای بی آب و مانند آن گویای این پیام است که اینان نسخه دروغینی از درخت و فانوس و دریا هستند.
مترسکند نه واقعیت،مجازند نه حقیقت، فرصت های از دست رفته اند و کمالات به دست نیامده …
دانشمندان قوم یهود علی رغم بشارتهای تورات به ظهور حضرت عیسی(ع) وپیامبرخاتم(ص) با روی آوری آزمندانه به مطامع دنیوی و مال و منال، از ایمان به ایندوپیامبرموعود، به خصوص خاتم انبیاء (ص) سرباز زند و به تکذیب آنان پرداختند. آنهاازقرنها پیش از ظهور پیامبر اسلام(ص) با خبر بودند و خصوصیات و صفات آنحضرترادرتورات خوانده بودند و تمامی آن صفات را در پیامبردیدند؛ باز هم به او ایماننیاوردندو راه کفر و عناد را در پیش گرفتند و به مقابله با او برخاستند.
آنان علی رغم آگاهی از عواقب شوم این خیانتپیشگی و کیفر سخت آن، با پذیرش شکستی نکتببار در مقابل نفس و خواستهها و تمایلات نفسانی، مُهر ذلّت ابدی را بر پیشانی خود حکنمودند و به استقبال عذاب الهیشتافتند و علاوه بر آن بار گناه گمراهی عوامِ یهود را نیز بر دوش کشیدند و ایا این چیزی جز درازگوشی و ابلهیاست؟!
«مَثَلُ الذین حُمَّلوا التوراةَ ثُمَّلَمیحْمِلوها کَمَثَلِ الحِمارِ یحمِلأسفاراً»
در مَثَـل آنـان کـه بـر تـورات چـنـد
بـار کـرده گـشتـه انـد انـدر پـسـنـد
حـمل آن را پس نکـردنـد آن کسـان
آن چـنــان کـه بــود حـقّّ حـمـلآن
بـر مـثالِ آن حـمــاری کـز عـتاب
می نمایـد حـمـل أسفـار و کتـاب
بی خـبر از پشت خـویش آن بی تمیز
کانچه در بار است می باشد چه چیز6
1. ترجمه منظوم قرآن مجید، اُمید مجد.
2. اقتباس از أمثال القرآن ، نوشته دکتر اسماعیلی.
3. کشف الاسرار، جلد 10، ص 108.
4. تفسیر الفرقان، ج 28 ، ص 334 .
5.امثال القرآن، به قبل از مجمع الحکم و المثال فی الشعر العربی، ص 341.
6.تفسیر منظرم صفی علیشاه،ص 767.
«مَثَل حاملانِ تورات ( دانشمندان قوم یهود) که بدان عمل نمی کنند [حقایق و بشارتهای آن را آشکار نمی سازند] مَثَل دراز گوشی است که برگرده خویش کتاب حمل می کند! چه زشت است حکایت و عاقبت آنانی که از پذیرش ایات الهی سرباز زدند و به تکذیب آن پرداختند! البتّه خداوند ستمگران را هدایت نخواهد کرد.»
هر آن کس که تورات خواند و عمل نـکـردی بـر آن، هسـت اَنـدر مَثَل
حمـاری کـه بـرپشت گیرد کـتـاب نـجـویـد ولی بهـره ای از صـواب 1
در این ایه شریفه عالمانی از قوم یهود که به علم خویش عمل نمی کردند به اُلاغی که بر او کتاب بار کرده باشند، تشبیه شده است، و وجه و جهت تشبیه «عدم استفاده» از محتویات کتاب است.2
مشبّه مشبّه به وجه تشبیه
عالمان قوم یهود الاغ حامل کتاب عدم بهره وری از کتاب
«حمل تورات» پیمانی بود که از قوم یهود گرفته شد؛ چه این که از آنان پیمان گرفته شد کهحاملتورات باشند و بدان خیانت نورزند؛یعنی به آن چه در او است ایمان بیاورند و عمل نمایند. ولی آنان قدر این کتاب را ندانستند و به مخالفت با آن برخاستند،و از مدار توحیدویکتاپرستی خار ج شدند و به شرک و گوسالهپرستی روی آوردند، و مهمتر آن که بشارتهای تورات را نادیده گرفتند و به مسیح و پیامبر اسلام(ص) ایمان نیاوردند و آنان را تکذیبکردند.3
قرآن مجید ضمن گوشزد نمودن میثاق «حمل تورات» به قوم یهود و هشدار دادن به عواقب وخیمِ پیمان شکنی،پیمان شکنان این جماعت را به خری که بار کتاب بر پشت دارد ،تشبیه نموده است، و چه خوب تشبیهی !
خواجه عبداللّه انصاری در کشف الااسرار می گوید:
مثل ایشان مَثَل خر است که در بارِ وی دفتر بود، خر را از آن دفتر چه سود!؟ که هوش و گوشِ دریافت ندارد. ایشان را نیز از دعوت چه سود؟ که بر گوش و بر دلِ ایشان مهر بیگانگی است وبردیده ایشان حجاب غفلت.4
و در امثال القرآن آمده است:
به شخصی که خیلی أحمق است، نمی گویند خیلی اسب است، یا خیلی سگ است. بلکه می گویند خیلی خر است؛ زیرا درست است که حیوانات به طور کلّی فاقد عقل و شعورند، ولی آنها هم به درجاتی تفسیم میشوند؛ مثلاً در بین چارپایان اسب به فراسَت و سگ به هوش مشهور است و اُلاغ به بلاهت و کودنی.
بنابراین خداوند متعال، جهّال را به حیوانات و گاهی به درازگوش تشبیه کرده است.5
از آن جا که مخاطب اصلی این ایه شریفه، دانشمندان قوم یهودند، بالطّّبع این مَثَل تعریضی است به هر دانشمندی که به دانش خویش عمل نمی کند؛ خواه طیبب باشد و خواه حکیم.
و چه زیبا سروده است سعدی:
علم چندان که بیشتر خـوانی چـون عمل در تو نیست نادانی
نـه مـحـقّـق بـود نـه دانشمند چـارپایی بـراو کتـابی چـنـد
آن تهی مغز را چـه علم وخَبَر کـه بـر او هیزم است یا دفـتر
و چه عالی گفته است مولانا جلال الدین روی بلخی (مولوی):
عـِلم های اَهـل دِل حـمّـالـشـان
عـلم های أهـلتـن أحـمـالشان
عـِلم چـون بـر دل زنـد یاری شود
عـلم چـون بـرتـن زنـد باری شود
عِلم پیشوند عَمَل است و عَمَل پسوند عِلم. علم اگر در عمل متجلّی نشود، جز صندوق لعنتی نخواهد بود.
تـا بـبیـنـد مــؤمـن و گــبـرو یـهـود
کـاندریـن صـندوق جـز لعنـت نـبـود
و به فرموده حافظ:
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
مـلالت علمـا هـم زعلم بی عمل است
سعدی در گلستان نوشته است:
«دانشمندی را پرسیدند عالم بی عمل به چه مانَد؟ گفت: به زنبور بی عسل. و دو کس رنجبیهود بردند و سعی بیفایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت ونکرد.»
تشبیه این جماعت به درخت بی بر و زنبور بی عسل و فانوس بی سو و دریای بی آب و مانند آن گویای این پیام است که اینان نسخه دروغینی از درخت و فانوس و دریا هستند.
مترسکند نه واقعیت،مجازند نه حقیقت، فرصت های از دست رفته اند و کمالات به دست نیامده …
دانشمندان قوم یهود علی رغم بشارتهای تورات به ظهور حضرت عیسی(ع) وپیامبرخاتم(ص) با روی آوری آزمندانه به مطامع دنیوی و مال و منال، از ایمان به ایندوپیامبرموعود، به خصوص خاتم انبیاء (ص) سرباز زند و به تکذیب آنان پرداختند. آنهاازقرنها پیش از ظهور پیامبر اسلام(ص) با خبر بودند و خصوصیات و صفات آنحضرترادرتورات خوانده بودند و تمامی آن صفات را در پیامبردیدند؛ باز هم به او ایماننیاوردندو راه کفر و عناد را در پیش گرفتند و به مقابله با او برخاستند.
آنان علی رغم آگاهی از عواقب شوم این خیانتپیشگی و کیفر سخت آن، با پذیرش شکستی نکتببار در مقابل نفس و خواستهها و تمایلات نفسانی، مُهر ذلّت ابدی را بر پیشانی خود حکنمودند و به استقبال عذاب الهیشتافتند و علاوه بر آن بار گناه گمراهی عوامِ یهود را نیز بر دوش کشیدند و ایا این چیزی جز درازگوشی و ابلهیاست؟!
«مَثَلُ الذین حُمَّلوا التوراةَ ثُمَّلَمیحْمِلوها کَمَثَلِ الحِمارِ یحمِلأسفاراً»
در مَثَـل آنـان کـه بـر تـورات چـنـد
بـار کـرده گـشتـه انـد انـدر پـسـنـد
حـمل آن را پس نکـردنـد آن کسـان
آن چـنــان کـه بــود حـقّّ حـمـلآن
بـر مـثالِ آن حـمــاری کـز عـتاب
می نمایـد حـمـل أسفـار و کتـاب
بی خـبر از پشت خـویش آن بی تمیز
کانچه در بار است می باشد چه چیز6
1. ترجمه منظوم قرآن مجید، اُمید مجد.
2. اقتباس از أمثال القرآن ، نوشته دکتر اسماعیلی.
3. کشف الاسرار، جلد 10، ص 108.
4. تفسیر الفرقان، ج 28 ، ص 334 .
5.امثال القرآن، به قبل از مجمع الحکم و المثال فی الشعر العربی، ص 341.
6.تفسیر منظرم صفی علیشاه،ص 767.