چکیده

این مقاله از طریق مطالعه تطبیقی وضعیت انگلستان، فرانسه بعنوان دولتهای غیر وارداتی با پروس، روسیه و به ویژه ایران دوره پهلوی به عنوان دولتهای وارداتی، اولاً نشان می دهد که ارتش در فرایند تکوین دولتهای وارداتی رشد شتابان و بیشتری نسبت به دولتهای غیر وارداتی یا درون زاد داشته است. ثانیاً با تاکید بر ایران استدلال می کند از آنجاکه وارداتی بودن دولت، تحمیل آن از بالا را ایجاب نمود، بدین سان ایجاد یک ارتش قوی و بزرگ در عصر دولت سازی به یک ضرورت تبدیل گردید. ثالثاً نشان می دهد که رشد شتابان ارتش در دولتهای وارداتی و به ویژه ایران پیامدهایی برای دولت مدرن در حال تکوین این جوامع به همراه داشته است به گونه ای که آنها را واجد برخی از خصلتهای رژیم های اقتدارگرای نظامی ساخته است. نهایتاً و تا آنجاکه به ایران مربوط می شود مقاله استدلال می کند که گذرگاه رسیدن از خصلت وارداتی بودن دولت، رشد سریع نفرات ارتش و بالتبع کارکردهای گسترده آن به برخی خصایل رژیم اقتدار گرای نظامی در پهلوی اول، گذرگاه تقریباً مستقیمی بوده است. این گذرگاه نشان می دهد که توسعه سیاسی در اولین دولت مدرن ایران یک فرایند وابسته به گذشته بوده است؛ به این معنا که یک عامل تاریخی مانند وارداتی بودن مختصات آن را تعیین نموده است.

تبلیغات