چکیده

آرمان بسیاری از مصلحان اجتماعی در سنتهای فکری گوناگون ساختن جامعه ای است که همه انسانها با کرامت نفس زندگی کنند، استعدادها و توانمندی های خود را آشکار کنند و از مواهب حیات برخوردار شوند. می توان بر اساس نوع نگرش به کرامت انسانی، بین این آرمانها داوری کرد. امروزه موضوع کرامت انسانی تبدیل به موضوعی اصلی برای گفتگو و منازعه بین متفکران علوم انسانی شده است. بینش اسلامی و لیبرالی را می توان از این حیث بررسی نمود. مبنای لیبرالی برای دفاع از کرامت انسان کمک به خودمختاری و خود تحقق بخشی افراد می باشد و ارزشهای لیبرالی همچون آزادی, برابری، بی طرفی حکومت و حقوق بشر با تکیه بر آرمان خودمختاری بشر موجّه و مدّون می شوند در حالیکه مطابق جهان بینی اسلامی کرامت انسان به خداوند کریم بر می گردد. در قرآن فراوان از کرامت سخن گفته شده است خداوند، فرشتگان، انبیاء، عرش و... با این صفت یاد شده اند کرامت انسان هم به عنوان اشرف مخلوقات به خداوند کریم بر می گردد و نه مستقل و بریده از او.لذا در حقیقت کرامت نوعی سلوک و مراقبت است. در این مقاله به ابعاد نظری معرفتی مقوله کرامت توجه شده و پس از تدوین مبادی و اصول انسان شناسی لیبرالی و تبیین معضلات توجیه کرامت انسان در سنت لیبرالی، انسان شناسی متعالی و کریمانه اسلام مورد بحث قرار خواهد گرفت.

تبلیغات