چکیده

اسلام گرایی، یکی از گرایشات مهم در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی بوده است. هرچند این گرایش ، طیف های گوناگونی داشته است، اما همگی در چند مورد اشتراک نظر داشته اند و آن اینکه: مدرنیته به وعده رستگار و خوشبخت کردن انسان که نوید آن را در آغاز عصر روشنگری داده بود ، جامه عمل نپوشانیده است؛ مدرنیته با بسیاری از مبانی ارزشی و اخلاقی اسلامی سر سازگاری ندارد و بالاخره اینکه برای حل معضله های عقب ماندگی ، غربزدگی و... و می بایست دست به احیای ""آیین"" اسلام زد. ما در این نوشتار به بررسی اندیشه یکی از این اسلام گرایان ، یعنی سید قطب خواهیم پرداخت و در این بررسی، سؤال اصلی ما بدین قرار طراحی می شود: "" مدرنیته - که نفی آن یکی از اجزای اصلی منظومه فکری سید قطب است – تا چه حد در شکل گیری اندیشه سیاسی سید قطب تأثیر گذاشته است ؟"". علاوه بر این، به بررسی این موضوع نیز خواهیم پرداخت که اسلام گرایانی چون سید قطب در مخالفت و نقد مدرنیته با چه تناقضاتی مواجه اند. برای تحقیق و بررسی این سؤال و این موضوع ، از روش "" هرمنوتیک اسکینر "" در بررسی اندیشه سیاسی استفاده شده است. مضاف بر این، از مباحث و نظریه "" شرق شناسی "" نیز برای تحلیل دقیق تر و کامل اندیشه سید بهره جسته شده است .

تبلیغات