هدف این پژوهش بررسی اثرات استفاده از حرکت مقاومتی بالاتنه (پرس سینه) و پایین تنه (پشت ران) در تناوب های استراحتی بر میزان درک فشار کار (RPE)، مقدار لاکتات و کمیت اجرای حرکت جلو ران با بار 75 درصد یک تکرار بیشینه بود. 15 مرد اندام پرور با میانگین 9/1± 9/20 سال، قد 5/4± 6/175 سانتی متر، و وزن 2/5±8/74 کیلوگرم، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و سه جلسه تمرین را به فاصله 48 ساعت از یکدیگر انجام دادند. آزمودنی ها در هر جلسه یکی از مدل های فعالیتی L1 (حرکت جلو ران با استراحت غیرفعال)، L2(حرکت جلو ران با حرکت پرس سینه و استراحت غیرفعال) و L3 (حرکت جلو ران با حرکت پشت ران و استراحت غیرفعال) را تا سرحد خستگی و با فاصله استراحتی 3 دقیقه انجام دادند و تعداد تکرارها در نوبت های مذکور ثبت گردید. میزان درک فشار کار و لاکتات خون، پیش و پس از فعالیت های مختلف، ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد تعداد تکرارها در نوبت های متوالی هر سه مدل فعالیتی کاهش یافته و بین توانایی حفظ تکرار در نوبت های متوالی به ویژه در مدل فعالیتی L2 تفاوت مثبت معنی داری وجود دارد (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی داری بین مدل های فعالیتی L2 و L3 و L1 و L3 در توانایی حفظ تکرار وجود داشت (05/0P<). در میزان درک فشار آزمودنی ها بین همه مدل های فعالیتی تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0P<). همچنین، این نتایج نشان داد از بین مقدار لاکتات تولیدشده در مدل های فعالیتی L2 و L3 و L1 و L3 تفاوت مثبت معنی داری در مورد روش L2 وجود دارد (05/0P<). بنابراین، باتوجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد استفاده از مدل های تمرینی به شکل ترکیب تمرینات اندام تحتانی و فوقانی علاوه براینکه زمان کل تمرین را کاهش می دهند، کمیت تکرارها را با میزان درک فشار کار و مقدار لاکتات کمتر نسبت به سایر مدل های تمرینی در حد بالاتری نگه می دارند.