حکومت نوبنیاد امام علی در مراحل آغازین تثبیت و تحکیم خود بود که با فتنهی گروهی موسوم به ناکثین مواجه شد که به رغم بیعت آزادانهی خود با آن حضرت، به بهانهی انجام عمره از مدینه خارج شدند تا جبههی جدیدی را در برابر امام بگشایند و حاکمیت او را به چالش بکشند. ماجراجویی های ناکثین که سرانجام به افروخته شدن آتش فتنهی جمل منجر گردید، ابتدا شهر بصره را از کنترل امام خارج کرد و سپس زمینه را برای ایجاد نخستین جنگ داخلی در اسلام فراهم نمود.
پرسش اساسی که این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی تحلیلی به تبیین آن همت گمارد، این است که رفتار اصحاب جمل در ماجرای سقوط بصره از چه منطقی پیروی می کرد؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که آنان برخلاف ادعای خود در اجرای عدالت و خون خواهی عثمان، با تمسک به راهبردهای فریب و شبهه افکنی، نفاق و پیمان شکنی، سخت کشی و کینه ورزی، تبعیض و سرکوب، کوشیدند تا شهری را که پیش از این، به طوع و رغبت، به خلافت علی بن ابی طالب تن داده بود، از حیطهی اختیار و کنترل اوخارج سازند و از آن به مثابهی پایگاهی برای شورش علیه آن حضرت بهره برداری نمایند.