نویسنده این مقاله بر آن است با توجه به مستندات تاریخی زندگی امیر تیمور لنگ در نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو (و مرجعش سیلوا) به بررسی تطبیقی ماتریالیسم فرهنگی بپردازد و نشان دهد آنها از لحاظ تاریخی چه تفاوت ها و شباهت هایی دارند و ماتریالیسم فرهنگی چه تأثیراتی در نمود اثر داشته و چرا مارلو به نوشتن چنین اثری مبادرت کرده است. همان طور که می دانید کمتر کسی است که با جهان گشایی و قساوت تیمور لنگ آشنا نباشد. او با این اشتهای سیری ناپذیر، جان بسیاری از مردم را گرفت تا به اهدافش در سرزمین های مختلف برسد. اروپاییانِ آن زمانِ کوتاه، این میل را نادیده گرفته بودند زیرا آنها تیمور را به سبب از بین بردن دشمنانشان می ستودند. از آن میان می توان به دولت اسپانیا اشاره کرد که حتی سفارتخانه ای در شهر سمرقند دایر نمود. این مسئله باعث شد تا نویسندگان و مورخان اسپانیایی به نوشتن کتاب های تاریخی درباره زندگی تیمور مبادرت کنند که از آن جمله می توان به کتاب سیلوا اثر مخیا و نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو اشاره کرد که مورد توجه نویسندگان و نمایشنامه نویسان قرن شانزدهم (دوره الیزابت) قرار گرفت. چنین می نماید که مارلو با این کار زمینه را برای ماتریالیسم فرهنگی فراهم آورده است.