یکی از حوزه های پژوهش ادبیات تطبیقی بررسی تشابهات و تطوّر شگردهای ادبی در ادبیات سرزمین های مختلف است. شگرد پردازی و توجه به فنون داستان نویسی در رمان قرن بیستم جلوه و ظهور بیشتری داشته و به ابداع ابزارهای بیانی چندی انجامیده است. اقتباس از اثری متقدم که جان وایت آن را پیش نمونه می نامد یکی از این شگردهای ادبی است. استفاده از پیش نمونه در خلق رمان چندین کارکردهای دارد که از جمله می توان ایده پروری و مقایسه میان دو متن را از اهمّ آنها دانست. در آثارِ موسوم به ادبیات مدرن فارسی نیز نمونه هایی از این گونه اقتباس های ساختاری دیده می شود که یکی از شاخص ترین آنها رمان سمفونی مردگان است که با الگوگیری از داستان هابیل و قابیل، به مثابه پیش نمونه، در پی برقراری تناظر میان این دو داستان بوده است. در این جستار، در عین مقایسه کار عباس معروفی با همتاهای غربی اش، و با استفاده از تعریف ها و کارکردهایی که جان وایت برای این شگرد ادبی برشمرده است، به بررسی و سنجش میزان موفقیت معروفی در استفاده از پیش نمونه می پردازیم.