نگاه هستی شناختی و سلوکی به مسئله قرب حق و خلق با یکدیگر و بیان مراتب آن در عرفان اسلامی اهمیت زیادی دارد. از منظر هستی شناسی عرفانی، که مبتنی بر وحدت شخصیه وجود و نظریه تجلی است، دو وجه ارتباطی عام و خاص میان خلق و حق وجود دارد؛ قربی را که انسان در سایة پیمودن دو راه ارتباطی باواسطه و بی واسطه بین خود و حق، به دست می آورد، «قرب سلوکی» می نامند. در مقابل، «قرب وجودی»، همان جلوه حق بودن انسان است. قرب سلوکی در سایة بهره مندی از نوافل و فرائض، خود مراتبی دارد که با تحصیل نوافل یا جمع میان نوافل و فرائض و... مراتبی از دایرة کمال و ولایت و دوایر نظیر آن ترسیم می شود. همچنین نیز با تقدّم و تأخّر یکی از آن دو، که «سیر محبّی» یا «سیر محبوبی» نامیده می شود، به اعتباری دیگر چهار مرتبه محبّت، توحید، معرفت و تحقیق با عنوان مراتب قرب شکل می گیرد.