ایجاد تعادل و موازنه میان حقوق بستانکاران و ورّاث در قبال ترکه مدیون متوفّی از اساسی ترین مسائل فقهی است که از دیر باز مورد توجّه و کاوش فقیهان امامیه قرار داشته است. در این راستا، مباحث گوناگونی از قبیل کیفیت تعلّق حقّ طلبکاران به ترکه مدیون، وضعیت تصرّفات قطعی ورثه در ترکه قبل از عملیات تصفیه و مانند آن قابل طرح و بررسی است. لکن در این میان، مسأله زمان انتقال ترکه مدیون به ورّاث از بنیادی ترین مسائلی است که سایر مسائل مطروحه در این باب از فروعات و نتایج آن به شمار می رود. به همین ملاحظه است که مسأله یاد شده در فقه مورد بحث و گفت وگوهای فراوانی قرار گرفته و نظریات متفاوتی در این خصوص از سوی فقیهان امامیه و حقوق دانان معاصر ابراز شده است. قانون مدنی ایران نیز در ماده 868 به این مسأله اشاره کرده است. طرح تفصیلی نظریات مطروحه در فقه و حقوق در خصوص مسأله یاد شده، همراه با نقد و بررسی آن ها ما را به شناخت بیشتر مبانی نظری قانون مدنی یاری می دهد. در این مقاله، پس از طرح تفصیلی نظریات مطروحه و نقد و بررسی آن ها نشان داده شده است که تمام ترکه مدیون به مجرّد مرگ وی به ورّاث او منتقل می گردد؛ هر چند که ترکه تا قبل از تصفیه دیون، متعلّق حقّ بستانکاران خواهد بود، و سپس آثار و نتایج فقهی و حقوقی این نظریه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.