سیاست و اقتصاد ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و هیچ یک از این دو بی دیگری نمی تواند قوام و ثباتی داشته باشد . این نکته ای است که در درازنای تاریخ پیوسته به آن توجه شده است. اما، در گذشته به مانند امروز علم اقتصاد وجود نداشته، بنابراین برای دانستن برخی از مسائل اقتصادی باید به کتاب های تاریخی و ادبی مربوط به سیاست، تدبیر منزل و علم اخلاق که اجزای سه گانه حکمت علمی است، رجوع کرد تا اطلاعات مورد نیاز را به دست آورد؛ همان امری که این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آن و به روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی به این پرسش پاسخ گوید که سیاست های اقتصادی نظام های حکومتی سامانی و غزنوی چگونه بوده است و منابع مالی این دولت ها از کجا تأمین می شده است که بر پایة آن، مسائل مالی و بازرگانی و اقتصادی کشور را اداره می کردند. دستاورد تحقیق نشان از آن دارد که نظام مالی و اقتصادی این دولت ها مبتنی بود بر اخذ مالیات هایی معمول که دربرگیرندة خراج و مالیات های ویژه بود؛ خراج یا مالیات بر زمین و محصولات کشاورزی مناطقی که ولایات آن تحت حکومت آنان بود و برای گردآوری آن کارگزاران سلاطین با توده های مردم در ارتباط مستقیم بودند. افزون بر این، این دولت ها از طریق دادوستد کشاورزی، تجارت بین المللی خاصه زمانی که بازرگانان برای خزانه تجارت می کردند، غارت ها، غنایم جنگی، در معرض فروش قراردادن مناطق غارت شده و فروش اسرا منابع مالی خویش را تأمین می کردند.