در پیش گرفتن سیاست های نهاده ای مناسب و تکنولوژی متناسب با ساختار تولید منجر به استفاده اقتصادی از منابع تولید می گردد. آگاهی از کشش های قیمتی نهاده ها و نوع روابط بین نهاده ها در کشاورزی به انتخاب سیاستهای مناسب نهاده ای کمک خواهد کرد. در این مطالعه ساختار تولید پسته در شهرستان دامغان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با بهره گیری از تئوری دوگان و با استفاده از داده های مقطعی، تابع هزینه ترانسلوگ و معادلات سهم هزینه عوامل تولید در قالب یک سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط تکراری به طور همزمان برآورد شد. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 177 پرسشنامه از پسته کاران شهرستان دامغان در سال 1387 جمع آوری گردید. نتایج نشان داد کشش های خودقیمتی تقاضای نهاده ها منفی است و کشش های متقاطع در همه موارد بجز کشش متقاطع مربوط به دو نهاده کودشیمیایی و نیروی کار و همچنین دو نهاده کودشیمیایی و سم که جانشین هستند، دلالت بر رابطه ی مکملی دارند. مقادیر عددی مربوط به کشش های خودقیمتی نیز نشان دهنده کشش ناپذیری تقاضای نهاده های نیروی کار، سم و کود حیوانی در برابر تغییر قیمت آنها در تولید پسته در این شهرستان است. همچنین بازده نسبت به مقیاس نزولی و برابر 72/0 درصد می باشد که نشان می دهد بهره برداران با مساله عدم صرفه جویی ناشی از اندازه مواجه می باشند. لذا سیاست های اجرایی و تحقیقاتی که در راستای بهبود عوامل تولید موثر بر ساختار تولید پسته نظیر کود، سم و نیروی کار باشند، توصیه می شود.