آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

زمان یکی از واقعیت های زندگی انسان و بعدی از ابعاد وجودی اوست. زمان قدرت خویش را با سوق دادن انسان به سوی مرگ و نیستی به اثبات می رساند؛ به همین دلیل دارای جایگاهی ویژه در تخیل بشر است. عرفا با آگاهی کامل از فانی بودن انسان و جهان مادی، و به عبارت دیگر، با آگاهی کامل از قدرت بی چون و چرای زمان، تنها راه غلبه بر گذر آن و تبدیل انسان فانی به انسان جاوید را در عرفان یافته و در آثار خود به شرح زمان عرفانی پرداخته اند. هدف این مقاله تعریف زمان عرفانی از منظر شعرای عارف ایرانی، مولانا جلال الدین رومی و حافظ شیرازی، و بررسی ویژگی های آن از خلال آثار شعری این شاعران است. در این راه از متدهای نقد تخیل و نقد موضوعی گاستون باشلار، ژرژ پوله، ژیلبر دوران و ژان پیر ریشار بهره خواهیم برد.

تبلیغات