جام در ادبیات فارسی با تعابیری متنوّع مانند جام جم، جام جهان بین، جام جهان نما، جام گیتی نما و مانند آن، مفاهیم خاصی یافته است که از یک سو با اساطیر ایرانی و از سوی دیگر با عرفان ایرانی- اسلامی و ادبیات مزدیسنا در هم آمیخته و در پیوند است. در این آمیختگی «فرّ» و «جام» در اساطیر ایرانی، نمودهایی چون مرغ وارغن، آب، سنگ، مهره، پیاله و مانند آن را به خود می گیرد و سرانجام با تطوّر و تحوّل معنایی خود تبدیل به رمز واژه ای با مصادیقی ژرف، مانند دل عارف، انسان کامل و نفس دانا می شود و درک دقیق این مصادیق عرفانی در گرو شناخت ژرف پشتوانه های اساطیری و آیینی جام است.