آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

ماه رمضان بهار قرآن است. بندگان خدا برای رسیدن به‌پیشگاه قرب الهی از دیگر ماه‌ها به‌قرآن رو می‌آورند تا تاریکی‌ها را از خود بزدایند و به وادی نور و معنویت نزدیک شوند. آن‌ها شور خود را با عشق الهی عجین میکنند تا فیض او را نصیب خویش سازند. جوان با دل پاک و بی‌آلایشش می‌تواند بیشترین بهره‌های معنوی را دراین ماه ازآن خود ساخته و خود را در پناه قرب الهی برای همیشه قرار بدهد. در این شماره برای آشنایی بیشتر جوانان عزیز با ماه رحمت و برکت و آمادگی حضور در میهمانی خداوند گفت و گویی که با جناب آقای عبداللهیان انجام شده است را تقدیم می‌داریم.
بشارت: هرکسی در ماه رمضان احساس خاص و متفاوتی با دیگر ماهها دارد، به نظر شما این احساس خاص از کجا پیدا می‌شود ؟
فضائل بسیاری برای ماه مبارک رمضان ذکر شده است. بالاترین این فضائل را پیامبر اکرم  در خطبه‌ای در جمعه آخر شعبان فرمودند که:« مردم ماه خداوند با برکت و رحمت و مغفرت به سوی شما می‌آید. ماهی که نفس هایتان درآن تسبیح وخوابتان درآن عبادت است ودرآن ماه شما میهمان خداوند می‌باشید». لذا بزرگترین فضیلت ماه مبارک این است که روزه دار در جوار قرب الهی قرار می‌گیرد و این احساس خاصی را که می‌قرمایید ناشی از همین حالت است.
بشارت: منظورتان از اینکه می‌فرمایید در ماه مبارک رمضان انسانها در حال تقرب به خداوند هستند چیست ؟
در مکتب تربیتی وسیر و سلوکی ائمه طاهرین  بر تقرب خداوند تکیه فراوان شده است ؛ به گونه ای که می‌توان تقرب را محور تمام توصیههای آن بزرگواران دانست ولذا درک راههای تقرب و اینکه بر اثر تقرب چه اثاری در انسان پدید می‌آید از مطالب بسیار ارزنده است که می‌تواند راه گشای انسان در امور معنوی باشد. بدین جهت توجه به« قانون تقرب» و ارتباط آن با ماه مبارک رمضان میتواند کاملا اهمیت روزه و روزه داری را آشکار سازد.
بشارت: اگر ممکن است درباره« قانون تقرب» هم توضیحی بفرمایید.
درک و توجه به این قانون در تمام مطالب ومعارف دینی سودمند است.« قانون تقرب» عبارت است از اینکه در جهان، به طورکلی تاثیر پذیری بستگی به دوشرط اساسی دارد: اول توانایی فاعل (تاثیر گذار). به این معنا که کسی که می‌خواهد کاری را انجام دهد یا اثری بگذارد باید قدرت انجام آن را داشته باشد. مثلا اگر بخواهیم آهنی را گداخته کنیم، با آتش چوب کبریت نمی شود، زیرا فاعل یعنی چوب کبریت توانایی انجام این کار را ندارد. دوم شایستگی قابل (تاثیر پذیر). طرفی که می‌خواهد چیزی را دریافت کند لازم است آمادگی‌ها و شرایطی را دارا باشد که مهمترین آنها این است که تاثیر پذیر در قرب و نزدیکی موثر قرار بگیرد. مثلا آهن در کنار آتش واقع شود، تا بتواند حرارت آتش را دریافت کند و همین همجواری تاثیر پذیر با تاثیر گذار است که دریافت اثر را حتمی و دائمی می‌گرداند.
حال وجود این دو شرط اساسی را در ارتباط انسان با خداوند ملاحظه میکنیم و می‌بینیم که همه کمالات در ذات اقدس الهی به نحو تمام و کمال وجود دارد. بنابر این در ناحیه خداوند که دهنده فیض و اثرگذار است، هیچ گونه کمبود ونقصی وجود ندارد و اوبرهمه کارها تواناست. می‌ماند طرف تاثیرپاذیر، یعنی انسانها، که اگر تقرب به خداوند پیدا کنند، در این صورت فیض از ناحیه خداوند، بدون تردید، به سوی آنها سرازیر خواهد شد. این فیض از ناحیه خداوند بدون تردید، به سوی انها سرازیر خواهد شد. این فیض می‌تواند به‌صورت مغفرت و آمرزش گناهان یاهدایت و ایمان، توفیقات الهی، توکل، توحید و سایرکمالات باشد. بنابراین انسان در مدّتی که قرب خود را با خداوند حفظ می‌کند در حال دریافت فیض است. مثلاً اگر انسان چند دقیقه دعا می‌خواند به‌صرف شروع دعا، فیض از ناحیه خداوند به‌سوی انسان نازل می‌شود، تا زمانی که حال دعا ادامه داشته باشد. همچنین حالت نماز‌خواندن که در آن هر قدر که انسان نماز بخواند مشمول رحمت خداوند قرار می‌گیرد. این مطلبی است که در آن نباید هیچگونه تردیدی روا داشت.
بشارت:‌لطفاً بفرمایید که آیا تقرّب به‌خداوند انواع گوناگونی دارد یا یک نوع است؟
در کلّ سه نوع تقرّب داریم که ارتباط با خداوند فقط یک نوع آن متصوّر است. نوع اول قرب مکانی است که به معنای نزدیک بودن شیئی به شیئی دیگر نسبت به‌مکان است. برای مثال، امام جماعتی که در محراب نماز ایستاده است به محراب نزدیکر است تا افرادی که پشت سر او ایستاده‌اند. دوم قرب زمانی است که نزدیکی و دوری اشخاص نسبت به زمان سنجیده می‌شود. مانند این‌که اصحاب پیامبر اکرم‌(ص) به آن حضرت نزدیک‌تر بوده‌اند تا دیگران که در زمان‌های بعدی قرار دارند. سوّم قرب معنوی است. البته در ارتباط با خداوند قرب زمانی و مکانی معنا ندارد؛ زیرا خداوند متصوّر است قرب معنوی است و قرب معنوی خود نیز بر سه‌نوع است:
1. قرب افعالی (رفتار خدایی داشتن)
2. قرب ذاتی (شخصیت الهی داشتن)
3. قرب صفاتی (خصلت‌ها و روحیات خدایی داشتن)
ما در‌این بحث به‌قرب افعای نظر داریم و تقرّب افعالی عبارت‌ است از این‌که انسان درحال اطاعت پروردگار باشد و در این‌صورت است که درحال تقرّب و دریافت فیض وکمال می‌باشد. از این‌رو همه اطاعت‌های پروردگار، مثل نماز، روزه، دعا و… انسان را در حال قرب و مورد نظر خاص و عنایت پروردگار قرار می‌دهد.
بشارت:‌چنان‌که از این بحث بر‌می‌آید باید ارتباطی بین روزه و تقرّب به‌خداوند وجود داشته باشد، این ارتباط چگونه است؟
فضیلت بزرگ روزه گرفتن این است که انسان از لحظه‌ای که نیت روزه گرفتن می‌کند وارد حالت قرب به‌خداوند می‌شود، که آغاز این حالت از طلوع فجر است و تا‌مغرب ادامه می‌یابد و درتمام این مدّت درحال دریافت فیض پروردگار خواهد بود و قانون تقرّب می‌گوید با وجود قرب و نزدیکی امکان ندارد انسان فیض دریافت نکند. بنابراین روزه‌دار باید به‌یقین بداند که فیض خداوند بر او نازل می‌شود، یا به‌صورت بخشودن گناهان و یا به‌صورت بخشیدن کمالات. و نمی‌توان گفت که من روزه گرفتم و چیزی دریافت نکردم. لذا پیامبر اکرم‌(ص) فرمود:‌«ماه مبارک رمضان همراه رحمت، برکت و مغفرت است. خواب شما عبادت است و نفس‌های شما تسبیح». فیضی که انسان در یک روز ماه مبارک دریافت می‌کند، می‌توان گفت که معادل هزار رکعت نماز است. مثلاً اگر انسان در نماز پنج دقیقه در حال قرب ودریافت فیض است، در روزه سیزده‌ساعت در حال دریافت فیض و کمالات است. لذا در مقایسه نماز و روزه می‌توان گفت که هرچند نماز عظمت بیشتری دارد، اما روزه به‌لحاظ مدت تقرّب فضیلت بیشتری خواهد داشت. به‌این معنا که اگر افراد عادی را حساب کنیم، آن‌ها درروزه چیزی بیشتر به‌دست می‌آورند؛ چون مدّت بیشتری در حال تقرّبند و از قانون تقرّب مطالب بسیاری می‌توان به‌دست آورد که به‌یکی از آن‌ها به‌طور اختصار اشاره کردیم.
بشارت:‌چه‌عواملی باعث می‌شود که حتّی انسان روزه‌دار از فیض الهی وتقرب به‌خداوند محروم شود؟
با توجّه به‌آن‌چه تا به‌حال گفته شد، مشخص می‌شود که خود حالت روزه با شرافت‌ترین حالت انسان است که می‌تواند بدترین دردهای انسان را درمان کند و عالی‌تریم کمالات را به انسان برساند. در مقابل، می‌توان گفت آن‌چه انسان را از این حالت بیندازد و دیگر انسان تقرّب نداشته باشد، خطرناک‌ترین و بدترین چیز خواهد بود. از این‌رو می‌توان گفت که یک عامل وجود دارد که انسان را از حالت تقرّب خارج می‌کند و دیگر هیچ‌گونه فیضی دریافت نخواهد داشت، با این‌که روزه‌ دارد، اما از روزه جز گرسنگی و تشنگی چیزی نصیب او نمی‌شود، آن عامل که قطع‌کننده رابطه تقرّب است عبارت است از این‌که انسان در حال روزه مرتکب گناه شود. روی این جهت گناه موجب قطع رابطه تقرّب است و گناه قانون تقرّب عمل نمی‌کند. در همان خطبه آخر شعبان از پیامبر‌(ص) سؤال کردند که افضل اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند:‌‌«افضل اعمال پرهیز از گناهان است». این کلام پیامبر(ص) خود معجزه‌ای است؛ زیرا اگر از دیگران سؤال شود که بهترین عمل در ماه مبارک چیست؟ ممکن است پاسخ دهند:‌ دعا، نماز و صدقه؛ ولی پیامبر‌اکرم‌(ص) به‌مطلب اساسی‌تری پاسخ می‌دهند که افضل اعمال دوری از گناه است، زیرا گناه موجب می‌شود که آن‌همه فیض و فضیلت که با وارد شدن به‌روزه به‌سوی انسان نازل می‌شود، قطع شود و انسان دست خالی و محروم بماند و لذا قرب دراین‌حالت منقطع خواهد شد. پس روزه، انسان را به‌حال قرب می‌برد و حالت قرب حالت دریافت فیض است و گناه، انسان را از این‌حالت بیرون می‌برد و با قطع رابطه قرب محرومیت حتمی خواهد بود.
بشارت:‌ با توجه به‌مطلبی که اشاره فرمودید، پس ما باید روزه و روزه‌داری را نیز دارای اقسام و مراتب بدانیم. لطفاً در‌این‌باره نیز توضیح دهید.
باید به‌عرض برسانم که ما سه‌نوع روزه داریم. اوّل، روزه عوام که در آن روزه‌داران فقط از خوردن و آشامیدن امساک می‌کنند و در زمینه ارتکاب گناهان باکی ندارند. به‌این معنا که ممکن است در عین این‌که فرد روزه دارد، دروغی بر‌زبانش جاری شود یا با چشم و گوش و سایر اعضا و جوارح گناهی مرتکب شود. چنین شخصی از روزه هیچ بهره‌ای عایدش نمی‌شود؛ زیرا روزه همراه با گناه، حالت تقرّب ایجاد نمی‌کند تا شخص فیض دریافت دارد. لذا با این‌که روزه او را به‌قرب می‌برد، اما گناه او را از قرب خارج می‌کند و موجب محرومیت او می‌شود. دوّم، روزه مقرّبین است که علاوه بر‌ترک خوردن و آشامیدن، روزه‌دار مراقب است تا گناهان را نیز ترک کند. او همواره در حال تقرّب و دریافت فیض است. سوّم، روزه مخلصان است که حتّی اندیشه گناهان را از خود دور می‌سازند. از این‌رو انسان نباید گناه در ماه مبارک رمضان را ساده بپندارد؛ زیرا هرچند گناه در همه‌احوال، موجب عذاب و عقاب است، اما در ماه مبارک رمضان علاوه بر‌آن، موجب قطع رابطه تقرّب و محرومیعت انسان از همه کمالات و برکات ماه رمضان می‌شود.
می‌توان گفت که انسان روزه بگیرد و سعی کند مرتکب گناه نشود همه دردهای او درمان و گناهان او بخشیده می‌شود و اگر گناه ندارد، کمالات معنوی بسیاری را دریافت می‌دارد. بنابراین تمام فضیلت روزه به‌این است که عین تقرّب به‌خداوند است و فضیلت روزه از این ناشی می‌شود که انسان در حال دریافت فیض الهی است و این فضیلت با گناه از بین می‌رود.
بشارت:‌این‌که می‌گوییم روزه‌دار میهمان خداوند است چه معنایی دارد و در چه‌صورت روزه‌دار میهمان خداست؟
میهمانی خداوند از روزه‌دار و میهمان بودن روزه‌دار، دارای معنای لطیفی است که از گفته‌های گذشته کاملاً آشکار می‌شود. زیرا در ارتباط با کسی که میهمان دیگری است دو جهت وجود دارد:‌یکی میهمان به‌دیدن صاحب‌خانه می‌رود و دیگر صاحب‌خانه با چهره خوش به‌میهمان عنایت می‌کند و با هرچه که در توان دارد از او پذیرایی می‌کند. با روزه گرفتن، بنده به‌قرب خداوند می‌رود و از طرف خداوند هم مورد عنایت کامل واقع می‌شود. این‌است حقیقت این‌که ما در ماه مبارک میهمان خداوند تبارک و تعالی هستیم؛ یعنی در قرب او و مورد نظر و عنایت اوییم. تا زمانی که حالت قرب است، انسان میهمان خداست و آن‌گاه که حالت تقرّب نباشد، ابداً میهمان خدا بودن معنایی ندارد. گناه انسان را از میهمانی خانه خدا و بساط قرب بیرون می‌راند.
بشارت:‌با تشکر از شما که قبول زحمت فرموده و دراین مصاحبه شرکت نمودید.

تبلیغات