چکیده

مفهوم برهمن (هستی محض یا خدای نامتشخص) و ایشوارا (خدای متشخص) از موضوعاتی هستند که ارکان اصلی متافیزیک شانکارا را تشکیل میدهند. شانکارا به این موضوعات از دیدگاه مکتب ودانتا پرداخته و سرچشمه اصلی این مکتب نیز در اوپانیشادهاست. این مکتب شارحان مشهوری دارد که هریک از آنها تفسیر خاصی از برهمن و خدای متشخص ارائه نموده اند و در میان آنها دیدگاه شانکارا و رامانوجا از اهمیت خاصی برخوردار است. در این نوشتار فقط به بررسی و معرفی آراء شانکارا پرداخته میشود، زیرا مکتب ودانتا بیشتر با نام او عجین است. برای روشن کردن ابعاد مختلف مفهوم برهمن و خدای متشخص به مسئله مایا و جیوا که مرتبط با بحث برهمن و ایشوارا است، نیز بنحو اجمال پرداخته شده است. شانکارا برهمن را عین هستی محض، آگاهی محض و بهجت یا وجد و شادی میداند. وی معتقد است که برهمن غیرقابل توصیف است و فقط میتوان او را از طریق صفات سلبی توصیف نمود، ولی بمحض اینکه انسان سعی میکند او را تحت مقولات عقلی قرار دهد و توصیف نماید، مایا باعث میشود که او متعین گردد و بصورت خدای متشخص جلوه کند. در متافیزیک شانکارا، عالم کبیر و عالم صغیر، مظاهر حقیقت واحدی هستند؛ یعنی حقیقت نهایی واحد است و از وجود واقعی برخوردار است ولی پدیده های عالم از وجود واقعی برخوردار نیستند و نسبت آنها به برهمن نیز مانند نسبت موج به دریاست. او همچنین مراتبی را برای برهمن و آتمان قائل است که هریک از این مراتب، قابل انطباق با یکدیگرند. در بالاترین مرتبه از این مراتب، عالم و معلوم، سوژه و ابژه، مدرِک و مدرَک متحد میشوند و حقیقت واحدی را تشکیل میدهند.

تبلیغات