چکیده

روند افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها و تسریع این روند به خصوص در سال های پس از انقلاب که به طور عمده مردان جوان را شامل می شد، نقش و جایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی را (به خصوص زنانی را که به کار کشاورزی اشتغال دارند) پررنگ تر می کند. این تحول جمعیتی بخشی از مسوولیت سنگین اقتصادی را در فرایند تولید بر دوش زنان نهاده است و به نظر می رسد که لازم است به طور جدی پیامدهای این تغییر در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی مد نظر قرار گیرد.مقاله حاضر نیز حاصل پژوهشی است که به منظور آگاهی از مشکلات زنان کشاورز انجام شده است. با توجه به این که پژوهش حاضر تلاش می کند تا به ترسیم وضعیت موجود و ارائه راهکارهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بپردازد، از این رو در پی اثبات فرضیه خاصی نیست. بر این اساس پژوهش به دنبال پاسخ گویی به سوالات ذیل است: مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی نداشتن آنان به اشتغال مناسب کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی به منابع کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی آنان به تسهیلات و اعتبارات کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص برخورداری از دستمزد کافی کدامند؟ چه راهکارهایی برای کاهش یا رفع این مشکلات وجود دارد؟ فرایندهای قانونی اجرای راهکارهای یاد شده کدامند؟ مقاله حاضر به بررسی نظرات مسوولان ترویج کشاورزی در 30 استان کشور می پردازد. بخشی از نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارتند از: زنان برای برخورداری از انگیزه بیش تر و افزایش مشارکت در امور کشاورزی و تولید، از مالکیت زمین بهره مند شوند؛_ اختصاص درصدی از اعتبارات خاص بخش کشاروزی به زنان کشاورز؛_ کاهش اختلاف دستمزد و ساعت های کار بین زنان و مردان؛_ سامان دهی و ارائه راهنمایی زنان کشاورز در جهت تولید و فراوری مبتنی بر نیازهای بازار؛_ ایجاد ظرفیت ها و توانایی در زنان روستایی برای استفاده از فناوری؛_ ایجاد فرصت های شغلی جدید برای زنان روستایی تحصیل کرده

تبلیغات