آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

گریماس از ساختارگرایان و نظریه پردازان نشانه شناسی، با تأکید بر ساختار روایت کوشید با عبور از رویه یا سطح و ساختار متن، به لایه های درونی آن دست یابد. رویکرد اصلی گریماس، یافتن ارتباط ساختاری پنهانی است که در فرایند تولید معنا مؤثر است. در حقیقت، نویسنده با ایجاد نوعِ خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیره وار از «فرستنده/ پیام/ گیرنده» را به کار می گیرد و با ایجاد ساختاری درست و منسجم برای یک داستان به زیبایی اثر می افزاید. بنابراین، نگارنده در این مقاله بر آن است، با کاربرد شیوه های جدید تحلیل داستانی، نقد روایتی (استفاده از فرایند پایدار و ناپایدار) و الگوی کنش گر گریماس یکی از داستان های برتر نادر ابراهیمی، (کلاغ ها)، را بررسی و تحلیل کند و به یاری روایت شناسی، ساختار و مناسبات درونی نشانه های متن و با کاربرد نشانه شناسی، ارتباط میان شخصیت های داستانی را تبیین نماید و به این ترتیب زمینه ای را برای آشنایی با اندیشه های نادر (= ناب) و شناخت شیوه ی داستان پردازی این نویسنده فراهم آورد.

تبلیغات