آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

سیر تاریخی ادبیات کودک در زبان فارسی نشان می دهد که از دیرباز و حتی پیش از اسلام آثاری با محوریت کودکان به رشته ی تح ریر در آمده است که البته بیش از همه جنبه ی پند و اندرز در آن ها دیده می شود؛ از آن جمله می توان به اندرز آذرباد مَهرَسپندان (تفضلی، 1377: 182) و یا پُس دانشن کامگ (همان، 164) اشاره کرد. توجه به کودکان در آثار پس از اسلام نیز چه به صورت کتاب مستقل و چه به طور اشاره وار و گذرا ادامه داشت که برای نمونه به قابوس نامه ی عنصرالمعالی، نصاب الصبیانِ ابونصر فراهی، بهارستانِ جامی، گلستان سعدی و بسیاری دیگر از این دست آثار می توان اشاره کرد. اما گرایش بیش از پیش به ادبیات کودک در عصر قاجار به چشم می خورد. در این هنگام اندک اندک به گونه های مختلف ادبیات کودک رایج توجه شد و از این میان می توان به ترجمه ی آثار غربی، ساده نویسی داستان های کهن مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه، کتاب های درسی و اندرزنامه ها برای کودکان اشاره کرد.در مقاله ی حاضر اندرزنامه ای کهن و گمنام با نام خوبی نامه برای نخستین بار معرفی می شود. این اثر را از چند جهت می توان دارای اهمیت دانست، یکی آن که از نمونه های قدیمی اندرزنامه برای کودکان در دوران متأخر است. دوم آن که به قلم یکی از بزرگان متصوفه و اقطاب عرفانی قرن گذشته نگاشته شده است و با وجود روانی و شیوایی متن، عمق و سنگینی آن از نظر دور نمانده است. سوم این که در یکی از دهات گمنام آن روزگار یعنی گناباد به رشته ی تحریر در آمده که از پایتخت و مراکز مهم شهری به دور بوده است.

تبلیغات