چکیده

مقاله حاضر مروری است بر برخی نقاط عطف داستان خسرو و شیرین، با نوعی حساسیت از جنس مباحث مطرح در مطالعات زنان. در این داستان، از یک سو، شیرین بسیار متفاوت از زن سنتی چهره نگاری می شود و شاخص آن ابتکار عمل او در فرآیند عاشقی است. از سوی دیگر، بسیاری از اوصافی که به طور کلاسیک به جنس زن نسبت داده شده، چون بی وفایی، فریبکاری، جادوگری، از زبان قهرمانان و ضد قهرمانان داستان، در مورد شیرین و به طور کلی در مورد زن، در این داستان هم مطرح شده است. در این مقاله به دنبال تحلیل این دو تفسیر متفاوت هستیم: متن اصلی داستان و برداشت مشهور از آن که چهره شیرین را آرمانی عرضه میکند و لایه های پنهان تر و فرعی تری که احتمالا نشانگر رگه هایی از فتانگی است، و نیز در جستجوی این هستیم که مبنای این اتهامات اخلاقی به زن چیست، و نهایتا این که قهرمان زن داستان تا چه حد یک زن آرمانی است و تا چه حد به مرزهای واقعیت نزدیک می شود.

تبلیغات