چکیده

از زمانی که مدل کارسالم به عنوان الگویی برای ارتقاءسلامت وایمنی محیط کار منتشرشد با استقبال گسترده ی همکاران مواجه گردید وسوالات متعددی در خصوص رویکردهای این الگو مطرح می گردید آنچه ما را براین داشت تا با استفاده از رویکردهای ارتقاء سلامت برنامه های ایمنی وبهداشت را درمحیط کار مورد بازنگری قرار دهیم، وضعیت بازدهی این فعالیت ها درکشور است، به رغم تلاش های بسیاری که طی سال های گذشته برای بهبود وضعیت ایمنی وبهداشت در کارگاه ها وصنایع کشور انجام شده، اما به گواه آمار، حوادث ناشی از کار درکشور با 20درصد رشد سالانه به مرز 26000 مورد رسیده وبراساس گزارش اعلام شده از سوی بیمه مرکزی نیزخسارت های پرداخت شده از سوی شرکت های بیمه با نزدیک به 32% رشد سالانه در ده سال گذشته هم اکنون از رقم 5/49 میلیارد ریال گذشته است از سویی علل وقوع بیش از 80% حوادث ناشی ازکارسهل انگاری وبی احتیاطی وخطای انسانی مطرح می شود، این به معنی آن است که افراد در محیط کار رفتارهایی دارند که آنان را دچار حادثه وآسیب می کند، این رفتارها دامنه ای از عدم استفاده از لوازم حفاظت فردی تا انجام اعمال ناایمن را شامل می شوند؛ درحالی که براساس یک پژوهش میدانی کمتراز 5% مطالعات وپژوهش های علمی ومقالات ارائه شده در سمینارها وکنفرانس های HSE در سه سال گذشته با موضوع تغییررفتار وارتقاءفرهنگ ایمنی درسازمان ها بوده است. این حقیقت بیانگر یک خطای استراتژیک از سوی ما متخصصان است که بیش از 95% فعالیت های خود را برکمتر از 20% علل حوادث معطوف کرده ایم. آنچه از این واقعیت تلخ برداشت می شود بیانگرتوجه بیش از حد ما به نکات فنی، تاکید بر اندازه گیری ها واقدامات درمانی به جای برنامه ریزی موثر برای پیشگیری از حوادث وبیماری های شغلی است براین اساس استراتژی های فعلی ایمنی وبهداشت شغلی ما درمحیط های کاری عملکردی انفعالی دارند، چنانکه تکیه بر سیستم های مدیریتی رایج مانند OHSAS هم به دلیل اینکه الزامات آن در کشورهای توسعه یافته تدوین شده، فاقد رویکردهای کافی برای برآوردن احتیاجات فرهنگی واجتماعی محیط های کاری ما می باشد. با این نگرش، ما بزودی نیازمند بازنگری در برنامه های ایمنی وبهداشت شغلی خود هستیم، حال آنکه کاربرد مدل ها والگوهای ارتقاء سلامت در تدوین این برنامه ها به دلیل نگاه جامع نگر وفرابخشی آن وتاکید بر تغییرات فرهنگی- اجتماعی ورفتاری چیزی فراتراز فراهم نمودن اطلاعات و آموزش ها وفعالیت های فنی کم اثر بوده وپیش نیاز تصمیم گیری فعال کارکنان واصلاح رفتارهای سلامت وایمنی در تمام سطوح محیط کار خواهد بود. بدیهی است هرگاه بتوانیم با توانمندسازی وایجاد تغییرات پایدار رفتاری درکارکنان ورهبران سازمان، سلامت وایمنی را به عنوان بخشی از فرهنگ کاری استقرار دهیم انتظارات ما برای دستیابی به محیط ""کارسالم"" دوراز دسترس نخواهد بود

تبلیغات