هدف این مطالعه، بررسی اثر اتخاذ ترکیب بهینه ابزارهای سیاستی دولت بر مصرف سرانه نان و سهم هزینه این کالا در هزینههای خوراکی دهکهای مختلف درآمدی کشور است. در این مطالعه از رهیافت کمینهسازی تغییرات تابع زیان اجتماعی استفاده میشود و با استفاده از روش بوت استراپ و بر اساس توزیع نرمال برای کششهای عرضه و تقاضا، خصوصیات آماری ترکیب بهینه ابزارهای سیاستی و پیامدهای رفاهی آنها مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج پیامدهای رفاهی در بازار گندم نشان میدهد که دولت با بهکارگیری همزمان ابزارهای سیاستی یارانه به مصرفکنندگان و قیمت تضمینی برای تولیدکنندگان، حمایت بیشتری از مصرفکنندگان نسبت به تولیدکنندگان این محصول به عمل آورده است. نتایج حاصل از بهینهسازی سیاستهای دولت در بازار گندم، هزینههای دولت و زیان اجتماعی را بهطور عمده از راه کاهش سطح حمایت از مصرفکنندگان کاهش میدهد. نتایج همچنین نشان میدهد که مصرف سرانه و سهم هزینه نان در هزینههای خوراکی خانوار پس از اتخاذ ترکیب بهینه ابزارهای سیاستی، تغییر چشمگیری میکند و اثر اتخاذ ترکیب بهینه ابزارهای سیاستی بر سهم هزینه نان در هزینههای مصرفی خانوار روستایی بیش از خانوار شهری و در دهکهای پایین درآمدی بیش از دهکهای بالای درآمدی است.