موسیقى و پیامدهاى آن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
تعیین مرز موسیقى مجاز و غیر مجاز، مبتذل و غیر مبتذل و به اصطلاح "لهوى" و غیر لهوى کار ساده و آسانى نیست بلکه باید گفت بسیار دشوار و دقیق است و در واقع حرکت بر لبه تیغ برنده است.
هر چند متأسفانه امروز اصطلاحى رائج شده است که با آن خیلى از موسیقىها و غناى غیر مجاز و مبتذل را (با ذبح غیر شرعى) جزء حلالها میدانند و آن "موسیقى اصیل" و غیر اصیل است.
ویا هرچه اصیل باشد ولو لهوى و مبتذل، حلال است و هرچه غیر اصلى باشد قاعدةً باید حرام باشد!! براى روشن شدن مسئله ناچاریم نکاتى را تذکر دهیم: ـ1 ما منکر برخى آثار غیر منفى و شاید گاهى مثبت برخى آهنگها نیستیم چنان که از برادر مرحوم علّامه طباطبایى یعنى سید محمد طباطبائى نقل شده است که نامبرده «راجع به تأثیر و کیفیّت آهنگها و تأثیر آن در روح و تأثیر لالائى براى کودکان که آنها را به خواب مىبرد و به طور کلّى از اسرار علم موسیقى و روابط معنوى روح با صداها و طنینهاى وارده در گوش کتابى نوشتند که تا به حال در دنیاى امروز بى نظیر و از هر جهت بدیع و بى سابقه بوده ولى از ترس استفاده نامشروع از آن،از چاپ آن خوددارى مىکند و آن را از بین مىبرند.
»() قسمت دوم ـ2 نواختن آلات مختص موسیقى که نوعاً در لهو و لعب به کار میرود به اتفاق همه مراجع حرام است.
هرچند در موردى به صورت غیرلهوى از آن استفاده شود، زیرا این گونه آلات (مختص به لهو) نوعاً براى حرام ساخته شده است.
ولى گوش دادن به آهنگهایى که از این نوع آلات (مختصه لهوى) تولید مىشود، در صورتى حرام است که متناسب با مجالس لهو و خوش گذرانى باشد.
() ـ3 "طرب و لهو" از واژههاى کلیدى است در باب غنا و موسیقى.
"طرب" به حالت سبک عقلى گفته مىشود که بر اثر شنیدن آواز یا آهنگ در روح و روان آدمى پدید میآید و ا و را از حدّ اعتدال خارج مىکند این امر تنها به حالت شادى اختصاص ندارد، بلکه از آهنگهاى حزن و غم آور نیز به دست میآید به گونهاى که عنان آدمى از کف عقل گرفته مىشود.
گفتى است که چه در باب شادى و چه در باب غم، غلبه هواى نفس و تهییج افکار باطل و تحریک شهوات نیز ملاک حصول غنا است.
غنا همیشه فرحناک نیست، زیرا گاهى آدم هواپرست از راه غنا و توجه به فقدان معشوق و یا محرومیّت از عشق جنسى، دچار هیجانات گشته به اندوه و غم مبتلا مىگردد.
() مقصود از واژه " لهو" سازگارى و همنوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوشگذرانى است، یعنى ممکن است نغمههاى طربانگیز نباشد، ولى از نغمه هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد.
این آهنگ را لهوى مىگویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد مطرب لهوى گفته مىشود.
تمامى مراجع عظام تقلید (لهوى بودن) را جزء و قید اصلى موسیقى حرام میدانند ولى در قید "طرب انگیزى" اختلاف نظر است.
آیات عظام: سیستانى، تبریزى، وحید و مکارم مىگویند :"مطرب" بودن به هیچ گونه در موسیقى حرام تأثیر ندارد و مقوم ماهیّت غنا نیست، ولى ما بقى فقها اظهار میدارند که موسیقى حرام باید از دو مشخصه "لهوى" و "طرب انگیزى" برخور دار باشد تا مشمول حرمت قرار گیرد.
() نظر رهبرى معلم له در دیدار با جوانان در تبیین مرز موسیقى مجاز و غیر مجاز چنین مىگوید: «موسیقى اگر انسان را به بى کارگى، ابتذال، بى حالى و واخوردگى از واقعیّتهاى زندگى و امثال اینها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست موسیقى حرام است.
موسیقى اگر چنان چه انسان را از معنویت، از خدا و ذکر(خدا) غافل کند این موسیقى حرام است، موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشویق کند این موسیقى حرام است (در غیر این صورت حلال است.)»() در نتیجه مىتوان گفت موسیقى که لهوى و طربانگیز باشد و انسان را از یاد خدا و قیامت غافل کند و انسان را به بى کارگى و ابتذال و واخوردگى بکشاند حرام است و گرنه مجاز خواهد بود.
موسیقى و هیجان هیجانات کاذب ضررها و زیانهاى فراوانى بر جسم و جان آدمى مىگذارد.
فیزیولوژیستها و روانشناسان معتقدند که امراضى از قبیل زخم معده و کمبود ویتامینها و رماتیسم و بیماریهاى روانى و اعصاب و سکته و فشار خون.از هیجانات و التهاب سرچشمه مىگیرند به نمونههایى از سخنان آنان در این زمینه توجّه کنید.
ـ1 دکتر مونتاکو مؤلف کتاب اختلالات عصبى معده مىنویسد :«آنچه مىخورید باعث زخم معده نمىشود بلکه آنچه که شما را مىخورد(هیجان) موجب پیدایش این زخم مىشود».
() ـ2 دکتر الواریز مىگوید: شدت و ضعف زخمهاى معده بیشتر نسبت مستقیم با شدّت و ضعف درجه هیجانات درونى دارد.
() ـ3 دکتر هارولدبین: آزمایش بیش از 176 نفر نشان میدهد که گرفتاران بیمارى فشار خون، زخم معده، و مرض قلبى کسانى هستند که دچار زندگانى پرهیجان و ناراحت کنندهاى هستند.
ـ4 دکتر "اروارد بودولوسگى" مىگوید: «بیمارى قند مستقیماً از هیجانات عصبى حاصل مىشود که تعادل شیمیایى را بهم میزند.»() و همین طور سکتهها سرطانهاو.عامل اصلى هیجانات و ناراحتى روحى روانى است. عامل هیجان موسیقى و ترانه با ارتعاشات و زیر و بمهاى عجیب و غریب خود در اعصاب قلب تأثیر خطرناکى مىگذارد، بدین ترتیب که ضربان قلب از حالت عادى خارج شده و بیماریهاى خطرناک تولید مىکند.
لذا مىتوان گفت عامل عمده هیجانات روحى انسانهایى که معتاد به موسیقى و ترانه هستند، همین امر است.
بلکه کلیه روانشناسان در این نظر اتفاق دارند که موسیقى عامل اصلى هیجانات است و این موضوع نه تنها بر انسان آثار منفى و مهلک دارد که بر موجودات دیگر و حیوانات نیز اثر مهلک دارد.
() به نمونههایى در این زمینه توجه کنید: ـ1 دکتر «اویزن اسوت مارون» درباره تأثیر موسیقى بر ضربان قلب و سکته قلبى مىگوید: هیجان، بزرگترین عامل سکتههاى قلبى است و بیشتر هنرمندان به علّت سکته قلبى درگذشتهاند.
() به این نمونه توجه کنید: ماریا لیبران زند خواننده معروفهاى که مردم از شنیدن آواز او بیهوش مىشدند در سال 1835 میلادى که در سن 27 سالگى هنگامى که در یکى از تآترها مشغول خواندن بود ناگهان بیهوش مىشود و نقش بر زمین شده و بر اثر سکته ناگهانى در برابر دیدگان تماشاچیان مىمیرد.
() ـ2 "لوتر" مىگوید: موسیقى در جریان خون و تنفس اثر مهمى دارد و حتى در بعضى موجب تحولات روحى و هیجانات آنى مىشود.
() ـ3 دکتر روبرت انگلیسى متخصص روانشناسى کودک ثابت کرد که اطفال در رحم، در تحت تأثیر موسیقى قرار مىگیرند و اگر مادر حامله، به موسیقى گوش دهد ضربان قلب کودک در رحم زیاد مىشود و این حالت از 6 ماهگى به بعد است.
() ـ4 دکتر «گورلداواین» پس از مطالعات زیاد به این نتیجه رسید که ساز و آواز، علّت اساسى فشار خون بشمار میرود.
() 5 ـ دکتر پاول مقدارى از گلبولهاى سفید و قرمز خون را در یک لوله بلورى جاى داد، و سپس آنرا در میان حوضچهاى پر از آب قرار داد و بوسیله برق امواجى در آب ایجاد کرد که آهنگهاى ترس آورى از آن برمىخاست.
در طول دو دقیقه یک نیم از گلبولها جان سپرده و نیمه دیگر در آستانه مرگ قرار گرفته بودند.
() دو نمونه واقعى ـ1 خبرگزارى رویتر مىنویسد :«50000 نفر از جوانان در "ملبورن" جمع شدند و بعد از گوش دادن به یک کنسرت موسیقى چنان به هیجان آمدند که بدون جهت به جان هم افتادند و همدیگر را زخمى و مصدوم نمودند که با مداخله پلیس غائله خاتمه مىیابد، امّا نتیجه این هیجانات، مجروح شدن جمع زیاد، از پادرآمدن چند نفر بر اثر ضرب چاقو، و مورد تجاوز قرار گرفتن تعدادى از دختران بود.
»() ـ2 در باغ وحش گلدسکو، یک ارکستر اسکاتلندى برنامه موسیقى براى حیوانات اجراء کرد در پایان برنامه سه شیر فرار کردند و یکى از آنها دستش شکست، زرافهها از شدّت هیجان غذا نخوردند و طوطیهاى سخنگو با حالت غضب به نوازندگان فحش میدادند.
() در نتیجه مىتوان گفت موسیقى یکى از قویترین عامل هیجانات در انسان است، و این هیجانات آنى زیانها و ضررهاى فراوانى دارد از جمله مىتوان به زخم معده، فشار خون، بیماریهاى قند و دیابت، سکتههاى قلبى و خشونتهاى آنى.اشاره کرد.
موسیقى و خیالپردازى عقل آدمى مانند هر چیز دیگر بر اثر تمرین علمى و اندیشیدن خردمندانه، تمرین ریاضیات و استدلالهاى عقلى قابل ازدیاد و تقویت است.
امام صادق(ع) فرمود :«خداوند متعال عقل را از چهار چیز آفریده است.
1ـ دانش 2ـ قدرت 3ـ نور 4ـ خواستن.
با امر الهى پس عقل را قائم به علم (و دانش) قرار داد.»() على(ع) فرمود: «العقل غریزة تزید بالعلم و التّجارُب؛() عقل غریزهاى است که با دانش و تجربهاندوزى فزونى مىیابد.
» و امام صادق(ع) فرمود: «کثرة النّظر فى العلم یفتح العقل؛() زیادنگاه کردن در دانش (و فراگیرى آن) عقل را باز مىکند (و توسعه میدهد).
» و امورى عقل را تضعیف و یا نابود مىکند: 1ـ شهوت و هوس على (ع) فرمود: «ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة؛() نابودى عقل بین هوا (هاى نفسانى) و شهوت (و تمایلات) است.
» 2ـ خیالپردازىها و آرزوها على(ع) فرمود: «کثرة الامانىّ من فساد العقل؛() آرزوهاى (خیال پردازنده) زیاد از عامل فاسد کننده عقل است.
» و در جاى دیگر فرمود: «اعلموا انّ الامل یُسهى العقل؛() بدانید آرزوها عقل را به فراموشى مىسپارد.
» و توجّه داشته باشید وقتى عقل نابود شد همه چیز را انسان از دست داده است.
پیامبراکرم(ص) 1400 سال جلوتر فرمود: «انّما یدرک الخیر کلّه بالعقل و لادین لمن لاعقل له؛() همانا خوبى به تمامى آن با عقل قابل درک (و رسیدن) است و کسى که عقل نداشته باشد دین (هم) ندارد.
» موسیقى و غنا و آهنگهاى مصنوعى ساخت بشر یکى از مهمترین کار کردش خیالپردازى، تحریک شهوت، پرواز کردن در عالم آرزوهاى نشدنى و عالم بى نهایت خیال که به شدّت عقل و خرد را تضعیف مىکند.
هنر موسیقى در این است که ما را خواسته یا ناخواسته به سفر در دنیاى ذهنى و خیالى فرا مىخواند و به فضایى مىبرد که براى آن آفریده نشده است.
سرانجام نیز ما را سرگردان و لبریز از احساساتى که به طور مصنوعى تحریک شده است رها مىکند.
ما مىمانیم و انبوهى از احساسات تخلیه نشده، نه مىتوان از آن دنیاى خیالى، دل کند و به زندگى واقعى روى آورد و نه واقعیت پیرامون خود را فراموش کرد و با تکرار این حالت و اعتیاد به موسیقى جز تخدیر روح و روان، چیزى بدست نمیآید.
این حالت مَثَل کسى است که براى فرار از واقعیّت و به جاى سازگارى با آن، در دنیاى خودخواهى و اوهام فرو میرود و به موادّ مخدر پناه مىبرد.
پس غرق شدن در دنیاى موسیقى همراه است با انحراف از واقعیت و تضعیف عقل و فرورفتن در عالم خیال و رؤیاهاى ناممکن.
() دوموسه مىگوید: موسیقى ما را به سیر در عالمى که هنوز براى انسان مجهول است رهبرى مىکند.
() هوگو نویسنده معروف مىگوید: علّت اینکه ما از موسیقى خوشمان میآید این است که در عالم خیالات و رؤیاها فرو میرویم.
() شامنور مىگوید: موسیقى گنگترین صداى روى زمین است.
() موسور وسکى مىگوید: براى ما نه موسیقى لازم است (و) نه سنگتراشى و نقاشى.ما احتیاج به افکار زنده و بیدار داریم. سرانجام این خیال پردازیها جز بیچارگى و فلاکت چیزى نخواهد بود، به این خاطره توجه کنید: «ریشاردواگنر» موسیقى دان مىگوید: تندرست نیستم.
دستگاه اعضایم از ضعف روز افزون مرا آسوده نمىگذارد.
زندگى سراسر پندار آمیزم که از عمل کافى بىبهره است مرا به اندازهاى خسته کرده که جز با وقفههاى طولانى نمىتوانم کار کنم و بیشتر بر اثر رنجى دردناک و پایدار کارم را قطع مىکنم.
خیلى نگرانم و تنها هستم و بیشتر دلم مىخواهد بمیرم.
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ .
مهر تابان یادنامه علامه طباطبایى، سید محمد حسین حسینى تهرانى، انتشارات باقرالعلوم، ص .25 .
احکام موسیقى، ص 40 رـ ک: مکاسب المحرمه، امام خمینى(ره)، ج1 باب الغناء. .
المکاسب، شیخ انصارى، چاپ قدیم، ص 36 ـ 37، احکام موسیقى ص .41 .
احکام موسیقى، ص 41، ر.ک: امام استفتاءات، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1372، ج 2، س 27؛ تبریزى، استفتاءات جدید، سرور قم، اول، 1378، س 1047 و 1050، صراط النجاة، ج 1، س 1001. .
مجلّه صباح، شماره 2 و 3، ص .153 .
آیین زندگى، ویل کارنگى، به نقل از ساز و آواز، ص 62. .
همان، ص 63. .
بساز و آواز، ص .64 .
ر.ک: ساز و آواز، ص 65، موسیقى از نظر دین و دانش. .
مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ص 152، موسیقى از دیدگاه اسلام، محمد اسماعیل نورى، انتشارات آزادى، بى تا، ص .140 .
ساز و آواز، ص .45 .
کتاب شعر و موسیقى، به نقل از ساز و آواز، ص .81 .
همان، ص .80 .
ساز و آواز، ص 79. .
همان، ص .78 .
کیهان یومیّه، شماره 6265، ساز و آواز، ص .64 .
اطلاعات شماره 11539 به نقل از ساز و آواز، ص .65 .
منتخب میزان الحکمه، ج 1، ص 357. .
همان، ص 359، ح .4405 .
همان، ص 359، ح .4408 .
همان، ص 360، ح .4421 .
همان، ص 361، ح .4431 .
همان، ص 361، ح .4439 .
همان، ص 358، ح .4381 .
ر.ک: تعلیم و تربیت، مرتضى مطهرى، تهران، انتشارات الزهراء، 1366 چاپ دهم، ص 44 ـ 45، انسان، غذا، موسیقى احمد شرفخانى، قم انتشارات مشهور، 1380، ج 1، ص 60 ـ ؛65 مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ش ص 151. .
ساز و آواز، سید مرتضى علم الهدى، قم، پیام اسلام، ،1352 ص .82 .
همان، ص .83 .
همان..
سخنان بزرگان، نقل از ساز و آواز، ص .84 .
همان.
هر چند متأسفانه امروز اصطلاحى رائج شده است که با آن خیلى از موسیقىها و غناى غیر مجاز و مبتذل را (با ذبح غیر شرعى) جزء حلالها میدانند و آن "موسیقى اصیل" و غیر اصیل است.
ویا هرچه اصیل باشد ولو لهوى و مبتذل، حلال است و هرچه غیر اصلى باشد قاعدةً باید حرام باشد!! براى روشن شدن مسئله ناچاریم نکاتى را تذکر دهیم: ـ1 ما منکر برخى آثار غیر منفى و شاید گاهى مثبت برخى آهنگها نیستیم چنان که از برادر مرحوم علّامه طباطبایى یعنى سید محمد طباطبائى نقل شده است که نامبرده «راجع به تأثیر و کیفیّت آهنگها و تأثیر آن در روح و تأثیر لالائى براى کودکان که آنها را به خواب مىبرد و به طور کلّى از اسرار علم موسیقى و روابط معنوى روح با صداها و طنینهاى وارده در گوش کتابى نوشتند که تا به حال در دنیاى امروز بى نظیر و از هر جهت بدیع و بى سابقه بوده ولى از ترس استفاده نامشروع از آن،از چاپ آن خوددارى مىکند و آن را از بین مىبرند.
»() قسمت دوم ـ2 نواختن آلات مختص موسیقى که نوعاً در لهو و لعب به کار میرود به اتفاق همه مراجع حرام است.
هرچند در موردى به صورت غیرلهوى از آن استفاده شود، زیرا این گونه آلات (مختص به لهو) نوعاً براى حرام ساخته شده است.
ولى گوش دادن به آهنگهایى که از این نوع آلات (مختصه لهوى) تولید مىشود، در صورتى حرام است که متناسب با مجالس لهو و خوش گذرانى باشد.
() ـ3 "طرب و لهو" از واژههاى کلیدى است در باب غنا و موسیقى.
"طرب" به حالت سبک عقلى گفته مىشود که بر اثر شنیدن آواز یا آهنگ در روح و روان آدمى پدید میآید و ا و را از حدّ اعتدال خارج مىکند این امر تنها به حالت شادى اختصاص ندارد، بلکه از آهنگهاى حزن و غم آور نیز به دست میآید به گونهاى که عنان آدمى از کف عقل گرفته مىشود.
گفتى است که چه در باب شادى و چه در باب غم، غلبه هواى نفس و تهییج افکار باطل و تحریک شهوات نیز ملاک حصول غنا است.
غنا همیشه فرحناک نیست، زیرا گاهى آدم هواپرست از راه غنا و توجه به فقدان معشوق و یا محرومیّت از عشق جنسى، دچار هیجانات گشته به اندوه و غم مبتلا مىگردد.
() مقصود از واژه " لهو" سازگارى و همنوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوشگذرانى است، یعنى ممکن است نغمههاى طربانگیز نباشد، ولى از نغمه هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد.
این آهنگ را لهوى مىگویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد مطرب لهوى گفته مىشود.
تمامى مراجع عظام تقلید (لهوى بودن) را جزء و قید اصلى موسیقى حرام میدانند ولى در قید "طرب انگیزى" اختلاف نظر است.
آیات عظام: سیستانى، تبریزى، وحید و مکارم مىگویند :"مطرب" بودن به هیچ گونه در موسیقى حرام تأثیر ندارد و مقوم ماهیّت غنا نیست، ولى ما بقى فقها اظهار میدارند که موسیقى حرام باید از دو مشخصه "لهوى" و "طرب انگیزى" برخور دار باشد تا مشمول حرمت قرار گیرد.
() نظر رهبرى معلم له در دیدار با جوانان در تبیین مرز موسیقى مجاز و غیر مجاز چنین مىگوید: «موسیقى اگر انسان را به بى کارگى، ابتذال، بى حالى و واخوردگى از واقعیّتهاى زندگى و امثال اینها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست موسیقى حرام است.
موسیقى اگر چنان چه انسان را از معنویت، از خدا و ذکر(خدا) غافل کند این موسیقى حرام است، موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشویق کند این موسیقى حرام است (در غیر این صورت حلال است.)»() در نتیجه مىتوان گفت موسیقى که لهوى و طربانگیز باشد و انسان را از یاد خدا و قیامت غافل کند و انسان را به بى کارگى و ابتذال و واخوردگى بکشاند حرام است و گرنه مجاز خواهد بود.
موسیقى و هیجان هیجانات کاذب ضررها و زیانهاى فراوانى بر جسم و جان آدمى مىگذارد.
فیزیولوژیستها و روانشناسان معتقدند که امراضى از قبیل زخم معده و کمبود ویتامینها و رماتیسم و بیماریهاى روانى و اعصاب و سکته و فشار خون.از هیجانات و التهاب سرچشمه مىگیرند به نمونههایى از سخنان آنان در این زمینه توجّه کنید.
ـ1 دکتر مونتاکو مؤلف کتاب اختلالات عصبى معده مىنویسد :«آنچه مىخورید باعث زخم معده نمىشود بلکه آنچه که شما را مىخورد(هیجان) موجب پیدایش این زخم مىشود».
() ـ2 دکتر الواریز مىگوید: شدت و ضعف زخمهاى معده بیشتر نسبت مستقیم با شدّت و ضعف درجه هیجانات درونى دارد.
() ـ3 دکتر هارولدبین: آزمایش بیش از 176 نفر نشان میدهد که گرفتاران بیمارى فشار خون، زخم معده، و مرض قلبى کسانى هستند که دچار زندگانى پرهیجان و ناراحت کنندهاى هستند.
ـ4 دکتر "اروارد بودولوسگى" مىگوید: «بیمارى قند مستقیماً از هیجانات عصبى حاصل مىشود که تعادل شیمیایى را بهم میزند.»() و همین طور سکتهها سرطانهاو.عامل اصلى هیجانات و ناراحتى روحى روانى است. عامل هیجان موسیقى و ترانه با ارتعاشات و زیر و بمهاى عجیب و غریب خود در اعصاب قلب تأثیر خطرناکى مىگذارد، بدین ترتیب که ضربان قلب از حالت عادى خارج شده و بیماریهاى خطرناک تولید مىکند.
لذا مىتوان گفت عامل عمده هیجانات روحى انسانهایى که معتاد به موسیقى و ترانه هستند، همین امر است.
بلکه کلیه روانشناسان در این نظر اتفاق دارند که موسیقى عامل اصلى هیجانات است و این موضوع نه تنها بر انسان آثار منفى و مهلک دارد که بر موجودات دیگر و حیوانات نیز اثر مهلک دارد.
() به نمونههایى در این زمینه توجه کنید: ـ1 دکتر «اویزن اسوت مارون» درباره تأثیر موسیقى بر ضربان قلب و سکته قلبى مىگوید: هیجان، بزرگترین عامل سکتههاى قلبى است و بیشتر هنرمندان به علّت سکته قلبى درگذشتهاند.
() به این نمونه توجه کنید: ماریا لیبران زند خواننده معروفهاى که مردم از شنیدن آواز او بیهوش مىشدند در سال 1835 میلادى که در سن 27 سالگى هنگامى که در یکى از تآترها مشغول خواندن بود ناگهان بیهوش مىشود و نقش بر زمین شده و بر اثر سکته ناگهانى در برابر دیدگان تماشاچیان مىمیرد.
() ـ2 "لوتر" مىگوید: موسیقى در جریان خون و تنفس اثر مهمى دارد و حتى در بعضى موجب تحولات روحى و هیجانات آنى مىشود.
() ـ3 دکتر روبرت انگلیسى متخصص روانشناسى کودک ثابت کرد که اطفال در رحم، در تحت تأثیر موسیقى قرار مىگیرند و اگر مادر حامله، به موسیقى گوش دهد ضربان قلب کودک در رحم زیاد مىشود و این حالت از 6 ماهگى به بعد است.
() ـ4 دکتر «گورلداواین» پس از مطالعات زیاد به این نتیجه رسید که ساز و آواز، علّت اساسى فشار خون بشمار میرود.
() 5 ـ دکتر پاول مقدارى از گلبولهاى سفید و قرمز خون را در یک لوله بلورى جاى داد، و سپس آنرا در میان حوضچهاى پر از آب قرار داد و بوسیله برق امواجى در آب ایجاد کرد که آهنگهاى ترس آورى از آن برمىخاست.
در طول دو دقیقه یک نیم از گلبولها جان سپرده و نیمه دیگر در آستانه مرگ قرار گرفته بودند.
() دو نمونه واقعى ـ1 خبرگزارى رویتر مىنویسد :«50000 نفر از جوانان در "ملبورن" جمع شدند و بعد از گوش دادن به یک کنسرت موسیقى چنان به هیجان آمدند که بدون جهت به جان هم افتادند و همدیگر را زخمى و مصدوم نمودند که با مداخله پلیس غائله خاتمه مىیابد، امّا نتیجه این هیجانات، مجروح شدن جمع زیاد، از پادرآمدن چند نفر بر اثر ضرب چاقو، و مورد تجاوز قرار گرفتن تعدادى از دختران بود.
»() ـ2 در باغ وحش گلدسکو، یک ارکستر اسکاتلندى برنامه موسیقى براى حیوانات اجراء کرد در پایان برنامه سه شیر فرار کردند و یکى از آنها دستش شکست، زرافهها از شدّت هیجان غذا نخوردند و طوطیهاى سخنگو با حالت غضب به نوازندگان فحش میدادند.
() در نتیجه مىتوان گفت موسیقى یکى از قویترین عامل هیجانات در انسان است، و این هیجانات آنى زیانها و ضررهاى فراوانى دارد از جمله مىتوان به زخم معده، فشار خون، بیماریهاى قند و دیابت، سکتههاى قلبى و خشونتهاى آنى.اشاره کرد.
موسیقى و خیالپردازى عقل آدمى مانند هر چیز دیگر بر اثر تمرین علمى و اندیشیدن خردمندانه، تمرین ریاضیات و استدلالهاى عقلى قابل ازدیاد و تقویت است.
امام صادق(ع) فرمود :«خداوند متعال عقل را از چهار چیز آفریده است.
1ـ دانش 2ـ قدرت 3ـ نور 4ـ خواستن.
با امر الهى پس عقل را قائم به علم (و دانش) قرار داد.»() على(ع) فرمود: «العقل غریزة تزید بالعلم و التّجارُب؛() عقل غریزهاى است که با دانش و تجربهاندوزى فزونى مىیابد.
» و امام صادق(ع) فرمود: «کثرة النّظر فى العلم یفتح العقل؛() زیادنگاه کردن در دانش (و فراگیرى آن) عقل را باز مىکند (و توسعه میدهد).
» و امورى عقل را تضعیف و یا نابود مىکند: 1ـ شهوت و هوس على (ع) فرمود: «ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة؛() نابودى عقل بین هوا (هاى نفسانى) و شهوت (و تمایلات) است.
» 2ـ خیالپردازىها و آرزوها على(ع) فرمود: «کثرة الامانىّ من فساد العقل؛() آرزوهاى (خیال پردازنده) زیاد از عامل فاسد کننده عقل است.
» و در جاى دیگر فرمود: «اعلموا انّ الامل یُسهى العقل؛() بدانید آرزوها عقل را به فراموشى مىسپارد.
» و توجّه داشته باشید وقتى عقل نابود شد همه چیز را انسان از دست داده است.
پیامبراکرم(ص) 1400 سال جلوتر فرمود: «انّما یدرک الخیر کلّه بالعقل و لادین لمن لاعقل له؛() همانا خوبى به تمامى آن با عقل قابل درک (و رسیدن) است و کسى که عقل نداشته باشد دین (هم) ندارد.
» موسیقى و غنا و آهنگهاى مصنوعى ساخت بشر یکى از مهمترین کار کردش خیالپردازى، تحریک شهوت، پرواز کردن در عالم آرزوهاى نشدنى و عالم بى نهایت خیال که به شدّت عقل و خرد را تضعیف مىکند.
هنر موسیقى در این است که ما را خواسته یا ناخواسته به سفر در دنیاى ذهنى و خیالى فرا مىخواند و به فضایى مىبرد که براى آن آفریده نشده است.
سرانجام نیز ما را سرگردان و لبریز از احساساتى که به طور مصنوعى تحریک شده است رها مىکند.
ما مىمانیم و انبوهى از احساسات تخلیه نشده، نه مىتوان از آن دنیاى خیالى، دل کند و به زندگى واقعى روى آورد و نه واقعیت پیرامون خود را فراموش کرد و با تکرار این حالت و اعتیاد به موسیقى جز تخدیر روح و روان، چیزى بدست نمیآید.
این حالت مَثَل کسى است که براى فرار از واقعیّت و به جاى سازگارى با آن، در دنیاى خودخواهى و اوهام فرو میرود و به موادّ مخدر پناه مىبرد.
پس غرق شدن در دنیاى موسیقى همراه است با انحراف از واقعیت و تضعیف عقل و فرورفتن در عالم خیال و رؤیاهاى ناممکن.
() دوموسه مىگوید: موسیقى ما را به سیر در عالمى که هنوز براى انسان مجهول است رهبرى مىکند.
() هوگو نویسنده معروف مىگوید: علّت اینکه ما از موسیقى خوشمان میآید این است که در عالم خیالات و رؤیاها فرو میرویم.
() شامنور مىگوید: موسیقى گنگترین صداى روى زمین است.
() موسور وسکى مىگوید: براى ما نه موسیقى لازم است (و) نه سنگتراشى و نقاشى.ما احتیاج به افکار زنده و بیدار داریم. سرانجام این خیال پردازیها جز بیچارگى و فلاکت چیزى نخواهد بود، به این خاطره توجه کنید: «ریشاردواگنر» موسیقى دان مىگوید: تندرست نیستم.
دستگاه اعضایم از ضعف روز افزون مرا آسوده نمىگذارد.
زندگى سراسر پندار آمیزم که از عمل کافى بىبهره است مرا به اندازهاى خسته کرده که جز با وقفههاى طولانى نمىتوانم کار کنم و بیشتر بر اثر رنجى دردناک و پایدار کارم را قطع مىکنم.
خیلى نگرانم و تنها هستم و بیشتر دلم مىخواهد بمیرم.
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ .
مهر تابان یادنامه علامه طباطبایى، سید محمد حسین حسینى تهرانى، انتشارات باقرالعلوم، ص .25 .
احکام موسیقى، ص 40 رـ ک: مکاسب المحرمه، امام خمینى(ره)، ج1 باب الغناء. .
المکاسب، شیخ انصارى، چاپ قدیم، ص 36 ـ 37، احکام موسیقى ص .41 .
احکام موسیقى، ص 41، ر.ک: امام استفتاءات، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1372، ج 2، س 27؛ تبریزى، استفتاءات جدید، سرور قم، اول، 1378، س 1047 و 1050، صراط النجاة، ج 1، س 1001. .
مجلّه صباح، شماره 2 و 3، ص .153 .
آیین زندگى، ویل کارنگى، به نقل از ساز و آواز، ص 62. .
همان، ص 63. .
بساز و آواز، ص .64 .
ر.ک: ساز و آواز، ص 65، موسیقى از نظر دین و دانش. .
مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ص 152، موسیقى از دیدگاه اسلام، محمد اسماعیل نورى، انتشارات آزادى، بى تا، ص .140 .
ساز و آواز، ص .45 .
کتاب شعر و موسیقى، به نقل از ساز و آواز، ص .81 .
همان، ص .80 .
ساز و آواز، ص 79. .
همان، ص .78 .
کیهان یومیّه، شماره 6265، ساز و آواز، ص .64 .
اطلاعات شماره 11539 به نقل از ساز و آواز، ص .65 .
منتخب میزان الحکمه، ج 1، ص 357. .
همان، ص 359، ح .4405 .
همان، ص 359، ح .4408 .
همان، ص 360، ح .4421 .
همان، ص 361، ح .4431 .
همان، ص 361، ح .4439 .
همان، ص 358، ح .4381 .
ر.ک: تعلیم و تربیت، مرتضى مطهرى، تهران، انتشارات الزهراء، 1366 چاپ دهم، ص 44 ـ 45، انسان، غذا، موسیقى احمد شرفخانى، قم انتشارات مشهور، 1380، ج 1، ص 60 ـ ؛65 مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ش ص 151. .
ساز و آواز، سید مرتضى علم الهدى، قم، پیام اسلام، ،1352 ص .82 .
همان، ص .83 .
همان..
سخنان بزرگان، نقل از ساز و آواز، ص .84 .
همان.