رفاه و آسایش در عصر ظهور
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
بخش قابل ملاحظهاى از جرم و جنایات، ناشى از فقر و تنگدستى است؛ چرا که فقر و تنگدستى «به دین و ایمان انسان لطمه مىزند، عقل را از کار انداخته، قوت و قدرت تشخیص درست را از او مىگیرد و باعث کدورت و دشمنى مىشود.»(1)
حضرت على(ع) فقر را به مرگ بزرگ تشبیه نموده و به فرزندش این گونه توصیه مىکند: «انسانى که در پى کسب معیشت خود است را ملامت مکن، زیرا در فقر و تهیدستى، خطاهاى او، زیاد مىشود. اى فرزندم! فقیر حقیر است، سخن او شنیده نمىشود و مقام او، شناخته نمىگردد، شخص فقیر، اگر راستگو باشد، دروغگویش خوانند و اگر زاهد باشد و پرهیزگار، او را نادان گویند. فرزندم هر فردى که به فقر مبتلا شود، به چهار خصلت نیز مبتلا شود: سستى در یقین، کاستى در عقل، رقت و سستى در دین و کم شدن حیا در صورت، پس پناه به خداى متعال از فقر».(2)
صبر و تحمل در برابر مشکلات و تنگناهاى اقتصادى از ناحیهى افراد معمولى جامعه، کارى است بس مشکل، اکثریت جنگها و ناهنجارىهایى که در سطح کشورها و جوامع انسانى به وجود مىآید، مشکلات و نزاعهاى خانوادگى، عدم ازدواج جوانان و تن دادن به بىعفتى، دزدى و تجاوز... به خاطر فقر، محرومیت و تهیدستى است. شخص فقیر و تهیدست اگر از راههاى مشروع و قانونى براى رفع نیارهاى طبیعى خود، روزنهاى پیدا نکند، به ناچار دست به دزدى، تجاوز و کلاهبردارى و... خواهد زد. اگر در پروندههاى سارقین مسلح و حرفهاى هم دقت شود؛ این نکته دیده مىشود که اکثراً در مراحل اولیه و ابتدایى براى رفع نیازهاى ضرورى خود، اقدام به دزدى و کلاهبرداى نمودهاند، ولى با تکرار آن، رفته رفته به دزدان حرفهاى و خطرناک، تبدیل شدهاند و این کلام زیباى پیامبر گرامى اسلام(ص) است که: «فقر موجب روسیاهى انسان در دنیا و آخرت مىشود».(3) و در جاى دیگر از شر کفر و فقر، به خداى خود پناه مىبرد(4) و مىفرماید: «فقر انسان را در آستانه کفر قرار مىدهد».(5) از حضرت اباذر، تربیت شده در مکتب پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است که: «از کسى که غذا در منزلش پیدا نمىشود، تعجب مىکنم که چگونه شمشیرش را بر مردم نمىکشد».(6)
مبارزه اسلام با فقر
دین مقدس اسلام براى قطع و نابودى ریشههاى فقر و محرومیت، که مایهى بسیارى از ناهنجارىهاى اجتماعى و اخلاقى مىباشد، راهکارهاى اقتصادى را در دستور کار قرار داده است. از قبیل تشویق و ترغیب به کار و کوشش، دورى از سستى و تنبلى، اخذ مالیات و توزیع عادلانهى آن در بین افراد فقیر و بىبضاعت... تا از این طریق، جلوى نظامهاى طبقاتى را مسدود نماید و از فقرا و مستمندان دستگیرى کرده باشد.
به راستى اگر روزى مالیات اسلامى، خمس و زکات... به صورت کامل اخذ و جمعآورى شود و در بین فقرا و مستمندان واقعى، به گونهى عادلانه تقسیم و توزیع شود، چه انقلاب عظیم اقتصادى به وقوع خواهد پیوست، آیا باز هم فقیر و نیازمندى باقى خواهند ماند که به خاطر فقر و فلاکت، به مال و ثروت دیگران، چشم دوخته و در گوشه و کنار اجتماع، اقدام به دزدى تجاوز بنماید و با اعمال خلاف قانون و رواج بىعفتى... چهرهى اجتماع انسانى را مخدوش نموده، نظم، آسایش و امنیت اجتماعى را سلب کند؟ جواب قطعاً منفى است، لذا امام صادق(ع) مىفرماید: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمان فقیر و نیازمندى نخواهد ماند. و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و برهنه نمىشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان».(7)
رفاه و آسایش در عصر ظهور
آنچه از روایات استفاده مىشود این است که در عصر طلایى ظهور حضرت حجت(عج)، مشکلات اقتصادى جامعهى بشرى در سطح کلان حل خواهد شد. رفاه و آسایش پدید خواهد آمد و عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستى، زمینهى رشد و تکامل مادى و معنوى انسانها فراهم خواهد شد، احادیث و روایاتى که رونق اقتصادى در عصر ظهور را بیان مىکند، فراوان است، لذا به چند دسته از این روایات اشاره مىشود:
الف. نزول برکات آسمانى
محصولات کشاورزى عمدهترین عنصر در رونق اقتصاد جوامع بشرى محسوب مىشود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب فصلى است. طبق تصریح آیات و احادیث شریفه، رعایت تقوا، احکام الهى و اجراى عدالت و برابرى، و رفع ستم، تبعیض و بیدادگرى... نزولات آسمانى را در پى خواهد داشت، لذا در سورهى نوح مىخوانیم: «سپس گفتیم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است تا از آسمان براى شما پى در پى باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان، مدد کند و برایتان بستانها و نهرها بیافریند».(8) و در آیهاى دیگر مىخوانیم: «اگر مردم آبادىها، ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند، برکات آسمان و زمین را به روى ایشان مىگشودیم».(9)
در عصر ظهور حضرت حجت(عج) با توجه به حاکمیت اصل عدالت و برابرى و اجراى دقیق احکام الهى بر کل جهان هستى، رحمت الهى و برکات آسمانى در قالب نزول بارانهاى مناسب فصلى، تجلّى بیشترى پیدا خواهد کرد و زمینهى رشد محصولات کشاورزى فراهم خواهد شد.
از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است که: «امت من در زمان ظهور مهدى، به نعمتهایى دست مىیابند که پیش از آن، در هیچ دورهاى دست نیافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنى را در دل خود نگاه ندارد».(10)
در جملهى دیگر باز از پیامبر اکرم(ص) مىخوانیم: «در آخر الزمان در میان امتم، مهدى قیام مىکند، خداوند کران تا کران قلمرو حکومت جهانى او را توسط باران، سیراب مىسازد، زمین، گیاه و نبات خود را مىرویاند، او اموال را عادلانه به مردم اعطا مىکند و به دامدارى و دامپرورى و رونق اقتصادى اهمیت مىدهد و امت را عظمت مىبخشد.»(11)
و نیز فرمودهاند: «آبها در دولت مهدى، فراوان مىشود و زمین برکات خود را چندین برابر مىکند.»(12)
حضرت على(ع) نیز راجع به رونق اقتصادى در عصر ظهور و نزول برکات آسمانى در آن دورهى طلایى مىفرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونهاى که زن از عراق در آید و تا شام برود و جز بر زمینهاى سرسبز گام ننهد...».(13)
ب. آبادانى زمین و استخراج منابع
در عصر ظهور حضرت حجت(عج) از یک طرف با اجراى احکام و استقرار نظام عدالت و برابرى، و نابودى ظلم، ستم و تبعیض و بى عدالتى در تمامى چهره و ابعادش، زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکى عرضه خواهد کرد. و از طرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزى و دامدارى نیز رونق گرفته و محصولاتشان چندین برابر خواهد شد. با توسعهى علم و دانش، تمامى منابع و ذخایر رو زمینى و زیر زمینى، شناسایى و کشف شده همه و همه دست به دست هم خواهند داد و در جهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایى و رؤیایى بسیج و استخدام خواهند شد.
در حدیثى راجع به عصر ظهور مىخوانیم: «انسان در عصر حاکمیت جهانى حضرت مهدى، هر آنچه از انواع دانههاى زراعى بر زمین بیفشاند، هفتصد برابر، برداشت مىکند همانگونه که خداى متعال در قرآن کریم فرموده است: «مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند، به مانند دانهاى است که از یک دانه، هفت خوشه بروید و در هر خوشهاى صد دانه باشد، و خداوند براى هر کس که بخواهد مىافزاید».(14)
در جاى دیگرى مىخوانیم: «حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا مىگیرد و گنجهاى زمین، براى او ظاهر مىشود و در سرتاسر جهان، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت».(15)
در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) با کشف منابع و ذخایر زمینى و توزیع عادلانهى آن، درآمد سرانهى آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهاى افراد، فقر و تهیدستى، از کل جهان، رخت بر برسته، غنا و بىنیازى تحقق عینى پیدا خواهد کرد. لذا از حضرت على(ع) نیز نقل شده است که: «زمین آنچه در اعماق خویش دارد، براى او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.»(16) امام باقر(ع) نیز مىفرماید: «زمین براى قایم ما در هم پیچیده مىشود... و در روى زمین جاى ناآبادى باقى نمىماند.»(17)
ج. اخذ مالیات و استرداد ثروتهاى غصبى:
از جملهى اقدامات و برنامههاى اقتصادى حکومت حضرت مهدى (عج) که نقش مؤثرى در ایجاد رفاه و آسایش اقتصادى و خشکاندن ریشههاى فقر و محرومیت در کل جهان دارد؛ اخذ مالیات اسلامى و توزیع عادلانهى آن، در بین افراد مستمند، علیل و بیمار و مستحق خواهد بود. آنگونه که در روایات آمده است، تارکین مالیات اسلامى و مانعین از پرداخت زکات، مجازات سنگینى در انتظارشان خواهد بود. لذا در روایتى مىخوانیم: «خون دو کس در اسلام هدر است، ولى این حکم را کسى اجرا نمىکند تا حضرت قایم(عج) قیام کند، یکى خون مرد زندار زناکار است که آن حضرت او را سنگسار مىکند و دیگر خون کسى است که از پرداخت زکات خوددارى مىکند. حضرت مهدى(عج) گردن او را خواهد زد.»(18)
در عصر ظهور، مالیات اسلامى به صورت دقیق، جمعآورى و کاملاً عادلانه توزیع و تقسیم مىگردد و نظام طبقاتى حاکم قبل از ظهور، نابود گردیده و جامعهاى مبتنى بر معیارهاى اسلامى و انسانى، به وجود خواهد آمد. جامعهاى که در آن، با نفى تبعیض و بىعدالتى، همه از امکانات رفاهى، بهرهمند خواهند شد. در عصر حکومت حضرت مهدى(عج) حقوق غصب شدهى انسانهاى مظلوم، حتى اگر در زیر دندانهاى انسانهاى ظالم و ستمگر هم باشد، گرفته شده و به صاحبان اصلى آن، مسترد خواهد شد.(19)
بذل و بخششهاى خود سرانه و غاصبانهاى که قبل از ظهور صورت مىگیرد. و عدهاى از طریق رفاقت و پارتىبازى به نان و نوایى مىرسند، در دورهى حکومت حضرت مهدى(عج)، این اموال و اراضى به صاحبان اصلى آن برگردانده خواهد شد و نظامهاى ظالمانه و غاصبانهى حاکم فعلى بر جهان، نابود خواهد گردید. لذا از امام صادق(ع) نقل شده است که: «هنگامى که قایم آل محمد(ص) قیام کند، قطایع از میان مىرود و دیگر اقطاعى در میان نخواهد بود».(20) قطایع، زمینهایى از اراضى خراجى است که از راه امتیاز، به نزدیکان حکّام و سلاطین؛ داده مىشود و این گونه بذل و بخششهاى خود سرانه، موجب تشکیل طبقهى ممتاز در جامعه مىگردد.
آرى! حضرت حجت(عج) با قاطعیت و نظارت دقیق، جریان اقتصادى جامعهى بشرى را، سر و سامان مىدهد، تمام ثروتها و ذخایر زیرزمینى و روزمینى که در اختیارش قرار مىگیرد، به صورت عادلانه؛ تقسیم و توزیع نموده، جلوى فعالیتهاى خود سرانه و آزمندانهى زراندوزان دنیاطلب را مىگیرد و از چپاول ثروتهاى مردمى و مکیدن خون انسانهاى مظلوم و مستضعف، توسط افراد زالوصفت و فرصت طلب، جلوگیرى نموده و عوامل اصلى فقر، محرومیت و کمبود را از میان بر مىدارد.
از امام باقر(ع) نقل شده است که: «همهى اموال جهان در نزد مهدى گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روى زمین، آنگاه حضرت مهدى به مردم بگوید: بیایید و این اموال را بگیرید. اینها، همان چیزهایى است که براى به دست آوردن آن، قطع رحم کردید. و نزدیکانتان را رنجانیدید، خونهاى بناحق ریختند و مرتکب گناهان شدید، بیایید و بگیرید».(21)
در جاى دیگرى مىفرماید: «مهدى در سال دو بار. به مردم مال بخشد و در ماه دو بار امور معیشت بر آنان دهد... تا نیازمندى به زکات، باقى نماند، و صاحبان زکات؛ زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند، پس آنان زکات خویش در کیشههاى نهاده در اطراف منازل و خانهها بگردند تا محتاجى را پیدا کند، و مردم بیرون آیند و گویند: ما را نیازى به پول شما نیست... پس دست بخشش گشاید چنان که تا آن روز کسى آنچنان بخشش اموال نکرده باشد».(22)
د. اجراى عدالت اجتماعى:
از ویژگىهاى منحصر به فرد دوران حکومتهاى مهدى(عج) که در احادیث و روایات معصومین(ع) فراوان ذکر شده و مورد تأکید و توجه قرار گرفته است، استقرار عدالت اجتماعى در تمام زوایاى زندگى جامعهى بشرى از جمله عدالت در تقسیم بیتالمال و توزیع ثروتهاى ملى و مردى؛ مىباشد. تعبیر «یملأ الارض قسطاً و عدلدً کما ملئت ظلماً و جوراً» تعبیر آشنایى است که از طرق مختلف، در دهها حدیث که دوران طلایى و زندگىساز عصر ظهور را ترسیم مىکنند؛ آمده است. در پرتو اصل محبوب عدالت اجتماعى است که نابسامانىهاى سیاسى، ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى که زایدهى نظام ظالمانهى تبعیض، ستم و بىعدالتى است، سامان مىیابد.
طبق حدیث شریفى از امام صادق(ع) لطافت و نسیم زندگىساز عدالت اجتماعى در عصر ظهور، تا اقصى نقاط جهان و زوایاى ناپیداى منازل و خانههاى مردم نفوذ کرده، مأمن و مسکن آنان را گرما و حرارت ویژهاى خواهد بخشید.»(23) و در پرتو گرما و لطافت عدالت اجتماعى و بستر مناسب آن عصر و زمان است که دین و دنیاى مردم؛ حیات انسانى و زندگى معنوى جوامع بشرى؛ سر و سامانى گرفته و همه چیز، جان تازهاى خواهند گرفت.
فراهم آوردن رفاه و آسایش و ایجاد شرائطى که در آن؛ آحاد جامعهى جهانى، کتاف زندگى داشته و اضطراب و نگرانى، از این ناحیه، احساس نکنند. در سرلوحهى برنامههاى کارى حکومت حضرت مهدى(عج) قرار دارد. حضرت با توزیع عادلانهى بیتالمال و درآمدها و نظارت دقیق به دستگاههاى اجرایى و اقتصادى حکومت، زمینهى لازم، براى رفاه و آسایش همگانى را فراهم خواهند کرد. به گونهاى که ساکنان آسمانها و زمین، از شرائط به وجود آمده، راضى و خشنود خواهند شد.
ابوسعید خدرى مىگوید: «پیامبر(ص) فرمود: به مهدى بشارتتان مىدهم. او به هنگام اختلاف مردمان، از میان امت من ظهور خواهد کرد و ساکنان آسمانها و زمین از او خشنود خواهند شد. او مال را درست درست تقسیم مىکند. مردى پرسید: درست درست چیست؟ فرمود: میان همه به صورت مساوى(24) در حدیث دیگرى مىخوانم که: مهدى(عج) میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار، مىکند به طورى که دیگر نیازمند و محتاجى یافت نمىشود».(25)
از مجموع آیات و روایات در خصوص عصر ظهور، به این باور استنباط مىرسیم که با حاکمیت نظام عدالت گستر آن حضرت، و نزول برکات آسمانها و زمین و نظارت دقیقت بر امور اقتصادى، معضل بزرگ فقر و محرومیت که مؤثرترین عامل در بروز ناهنجارىهاى اجتماعى، به حساب مىآید، از جامعهى بشرى بر چیده خواهد شد. و با ایجاد رفاه و آسایش موعود، پدیدههاى دزدى، تجاوز، بىعفتى، رشوه و اختلاس که مولود نامیمون فقر و تهیدستى است، از بین رفته، ترس، نگرانى اضطراب و ناامنى، جایش را به محیط صلح، صفا، صمیمیت و امنیت خواهد داد.
در آخر دو نکتهى مهم و اساسى را یادآور مىشویم:
الف: اگر راهکارهاى مطرح شدهى عصر ظهور، در شرائط فعلى نیز، رعایت شود، یقیناً خیلى از مشکلات و نارسایىهاى فعلى از جمله مشکلات اقتصادى جهان، مرتفع خواهد شد. و فاصلههاى عمیق و آزار دهندهى طبقاتى از بین خواهد رفت. زیرا اگر در دنیاى متمدن و صنعتى امروز که اکثریت جمعیت جهان را انسانهاى گرسنه و برهنه تشکیل مىدهند علت آن کمبود امکانات اقتصادى و فقدان ابزار و وسایل رفاهى نیست بلکه زاییده و معلول نظام ظالمانهاى است که فعلاً بر جهان حکومت مىکند. نظام ظالمانهى استضعاف و استکبارى که در سایهى آن، عدهاى بر توسن مراد خویش نشستهاند، غرق و در تنعمات و افراط در لذائذ، آنان را به گونهاى مست و مغرور ساخته است که دنیا را براى تاخت و تاز و جولان خویش، کوچک و محدود مىبینند و هیچگونه مانعى را در برابر خواستههاى خویش احساس نمىکنند.
در طرف دیگر عدهى کثیرى از انسانهاى فقیر و بىبضاعت که حتى از تأمین مایحتاج اولیه خویش، عاجز و ناتوان هستند، صحنههاى رقتانگیزى را ایجاد کردهاند که تماشاى آن، دل هر انسان منصفى را به درد مىآورد. به جرأت مىتوان گفت یکى از عمدهترین علل و عوامل تراژدى تلخ دردناک انسانى معاصر، تبعیض و بىعدالتى است که اگر روزى این دوگانگى محو و نابود شود و عدالت و برابرى، جایش را بگیرد، یقیناً اوضاع و احوال انسان و جهان، دگرگون خواهد شد.
ب: تأمین رفاه و آسایش در عصر ظهور، بدین معنى نیست که انسان،گل سرسبد هستى، خلیفهى خدا در زمین، بسان حیوانات وحشى، بدون مانع و رادعى، سرگرم لهو و لعب شده و به عیش و نوش بپردازد. منزلت و جایگاه رفیع انسانى خویش را فراموش کند. زیرا چنین تلقى و رویکردى، نه تنها با هدف خلقت انسان سازگارى ندارد، بلکه در زاویهى کاملاً مخالف آن قرار دارد. و هدف آن است که انسان در فضاى سالم به وجود آمده، بدون داشتن مشکلات جانبى، بتواند روح و روان خویش را در اقیانوس بىکران معارف الهى و انسانى، صیقل دهد. راه سعادت و رستگارى را با دقت و سرعت بیشترى طى کند. و در نهایت، لیاقت و شایستگى راهیابى در جوار حق را به دست آورد.
به امید آن روز
پىنوشتها: -
1) نهج البلاغه، حکمت 319: «یابنى اِنّى اخاف علیک الفقر فاستعذ باللَّه مِنه، اِنّ الفقرَ منقصه للدین مدهشه للعقل داعیة للمقت».
2) میزان الحکمة، ماده فقر، حدیث 15993: «لاَتلُم انساناً یَطلُبُ قُوتَه، فَمَنْ عَدِمَ قُوُتُهُ کَثُرَت خطایاه یا بنى الفقیرُ حقیرٌ لایسمع کلامه و لا یعرف مقامه لو کان الفقیر صادقاً یسمونه کاذباً لو کان زاهداً یسمونه جاهلاً یابنى من ابتلى بالفقر...».
3) مشکینى، على، المواعظه العددیه، قم، المطبعة العلمیة، 1385: «الفقر سواد الوجه فى الدارین».
4) میزان الحکمة، ماده فقر، حدیث 15985: «اللهم انّى اعوذبک من الکفر و الفقر».
5) همان: «کاد الفقر اَنْ یکونَ کفراً».
6) فرضاوى، دکتر یوسف، فقر و غنا، ترجمه نادر على عادل، تهران، دفتر نشر فرهنگ قرآن، 1363.
7) وسایل الشیعة، ج 9، باب 1 از ابواب زکات، حدیث 6: «ولو اَنَّ الناس ادّوا زکاة اموالهم ما بقى مسلم فقیراً محتاجاً... و اِنَّ الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لاعروا اِلّا بذنوب الاغنیاء».
8) نوح/ 12 - 10: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَیْکُم مِّدْرَارًا * وَ یُمْدِدْکُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُم...».
9) اعراف/ 96: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْض».
10) بحارالانوار، چاپ تهران، ج 51، ص 83: یتنعم امتى فى زَمَنِ المهدى نعمة لم یتنعموا قبلها قط یرسل السماء علیهم مدراراً..»
11) .
12) عقد الدرر، باب 7، چاپ مسجد جمکران، ص 194، یخرج فى آخر امتى المهدى یسقیه اللَّه الغیث و تخرج الارض نباتها و یعطى المال صحاحاً...».
13) بحارالانوار، ج 10، ص 104، چاپ تهران: «ولو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها و لاخرجت الارض نباتها... حتى تمشى المراة بین الراق الى الشام لاتضع قدمیها اِلّا على النبات».
14) عقد الدرر، فصل 7، ص 211: «یزرع الانسان مداً یخرج له سبعمأة کما قال اللَّه تعالى کمثل حبّة انبتت سبع سنابل فى کل سنبلة مأة حبّة و اللَّه یضاعف لمَن یشاء.
15) نهج البلاغه، خطبه 138: «و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلما مقالیدها».
16) نهج البلاغه، خطبه 138:«و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلما مقالیدها».
17) کمال الدین، ص 331 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 191: «القایم منا... تطوى له الارض... فلایبقى فى الارض خراب اِلّا عمر».
18) معجم احادیث الامام المهدى، ج 4، ص 140 ؛ بحارالانوار، ج 79، ص 42: «دَمانِ فى الاسلام لایقضى فیهما اجد بحکم اللَّه حتى یقوم قائما، الزانى المحصن یَرِجمُهُ و مانع الزکاة یضرب عنقه».
19) المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 279.
20) بحارالانوار، ج 52، ص 309، تهران: «اذا قام قائمنا اضمحلت القطایع فلا قطائع».
21) غیبت نعمانى، ص 237: «... و تجمع الیه «القائم» اموال الدنیا من بطن الارض و ظهرها فیقول للناس: تعالوا الى ما قطعتم فیه الارحام و لَسفَکْتُم فیه الرماء الحرام و رکبتم فیه ما حرّم اللَّه عزوجل».
22) بحار الانوار، ج 52، ص 390، تهران: «و یطعى الناس عطایا مرّتین فى السنّة و یرزقهم فى الشهر رزقین... حتى لاترى محتاجاً الى الزکاة و یحىء اصحاب الزکاة بزکاتهم الى؟؟؟ من شیعته فلایقبلونها فیصرونها و؟؟؟ فى دورهم فیخرجون...».
23) بحارالانوار، ج 52، ص 362: «ما واللَّه لیدخلن «القایم» علیهم عدله جوف بیوتهم...».
24) صاقى گلپایگانى، لطفاللَّه، منتخب الا ثر، چاپ دوم، انتشارات حضرت معصومه(ع)، ص 197:«ابشّرکم بالمهدى یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلازل فیملأ الارض قسطاً و عدلدً کما ملئت جوراً و ظلماً یرضى عنه ساکن السماء و ساکن الارض».
25) بحارالانوار، ج 51، ص 88: «ویسوى بین الناس حتى لاترى محتاجا الى الزکاة».
حضرت على(ع) فقر را به مرگ بزرگ تشبیه نموده و به فرزندش این گونه توصیه مىکند: «انسانى که در پى کسب معیشت خود است را ملامت مکن، زیرا در فقر و تهیدستى، خطاهاى او، زیاد مىشود. اى فرزندم! فقیر حقیر است، سخن او شنیده نمىشود و مقام او، شناخته نمىگردد، شخص فقیر، اگر راستگو باشد، دروغگویش خوانند و اگر زاهد باشد و پرهیزگار، او را نادان گویند. فرزندم هر فردى که به فقر مبتلا شود، به چهار خصلت نیز مبتلا شود: سستى در یقین، کاستى در عقل، رقت و سستى در دین و کم شدن حیا در صورت، پس پناه به خداى متعال از فقر».(2)
صبر و تحمل در برابر مشکلات و تنگناهاى اقتصادى از ناحیهى افراد معمولى جامعه، کارى است بس مشکل، اکثریت جنگها و ناهنجارىهایى که در سطح کشورها و جوامع انسانى به وجود مىآید، مشکلات و نزاعهاى خانوادگى، عدم ازدواج جوانان و تن دادن به بىعفتى، دزدى و تجاوز... به خاطر فقر، محرومیت و تهیدستى است. شخص فقیر و تهیدست اگر از راههاى مشروع و قانونى براى رفع نیارهاى طبیعى خود، روزنهاى پیدا نکند، به ناچار دست به دزدى، تجاوز و کلاهبردارى و... خواهد زد. اگر در پروندههاى سارقین مسلح و حرفهاى هم دقت شود؛ این نکته دیده مىشود که اکثراً در مراحل اولیه و ابتدایى براى رفع نیازهاى ضرورى خود، اقدام به دزدى و کلاهبرداى نمودهاند، ولى با تکرار آن، رفته رفته به دزدان حرفهاى و خطرناک، تبدیل شدهاند و این کلام زیباى پیامبر گرامى اسلام(ص) است که: «فقر موجب روسیاهى انسان در دنیا و آخرت مىشود».(3) و در جاى دیگر از شر کفر و فقر، به خداى خود پناه مىبرد(4) و مىفرماید: «فقر انسان را در آستانه کفر قرار مىدهد».(5) از حضرت اباذر، تربیت شده در مکتب پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است که: «از کسى که غذا در منزلش پیدا نمىشود، تعجب مىکنم که چگونه شمشیرش را بر مردم نمىکشد».(6)
مبارزه اسلام با فقر
دین مقدس اسلام براى قطع و نابودى ریشههاى فقر و محرومیت، که مایهى بسیارى از ناهنجارىهاى اجتماعى و اخلاقى مىباشد، راهکارهاى اقتصادى را در دستور کار قرار داده است. از قبیل تشویق و ترغیب به کار و کوشش، دورى از سستى و تنبلى، اخذ مالیات و توزیع عادلانهى آن در بین افراد فقیر و بىبضاعت... تا از این طریق، جلوى نظامهاى طبقاتى را مسدود نماید و از فقرا و مستمندان دستگیرى کرده باشد.
به راستى اگر روزى مالیات اسلامى، خمس و زکات... به صورت کامل اخذ و جمعآورى شود و در بین فقرا و مستمندان واقعى، به گونهى عادلانه تقسیم و توزیع شود، چه انقلاب عظیم اقتصادى به وقوع خواهد پیوست، آیا باز هم فقیر و نیازمندى باقى خواهند ماند که به خاطر فقر و فلاکت، به مال و ثروت دیگران، چشم دوخته و در گوشه و کنار اجتماع، اقدام به دزدى تجاوز بنماید و با اعمال خلاف قانون و رواج بىعفتى... چهرهى اجتماع انسانى را مخدوش نموده، نظم، آسایش و امنیت اجتماعى را سلب کند؟ جواب قطعاً منفى است، لذا امام صادق(ع) مىفرماید: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمان فقیر و نیازمندى نخواهد ماند. و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و برهنه نمىشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان».(7)
رفاه و آسایش در عصر ظهور
آنچه از روایات استفاده مىشود این است که در عصر طلایى ظهور حضرت حجت(عج)، مشکلات اقتصادى جامعهى بشرى در سطح کلان حل خواهد شد. رفاه و آسایش پدید خواهد آمد و عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستى، زمینهى رشد و تکامل مادى و معنوى انسانها فراهم خواهد شد، احادیث و روایاتى که رونق اقتصادى در عصر ظهور را بیان مىکند، فراوان است، لذا به چند دسته از این روایات اشاره مىشود:
الف. نزول برکات آسمانى
محصولات کشاورزى عمدهترین عنصر در رونق اقتصاد جوامع بشرى محسوب مىشود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب فصلى است. طبق تصریح آیات و احادیث شریفه، رعایت تقوا، احکام الهى و اجراى عدالت و برابرى، و رفع ستم، تبعیض و بیدادگرى... نزولات آسمانى را در پى خواهد داشت، لذا در سورهى نوح مىخوانیم: «سپس گفتیم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است تا از آسمان براى شما پى در پى باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان، مدد کند و برایتان بستانها و نهرها بیافریند».(8) و در آیهاى دیگر مىخوانیم: «اگر مردم آبادىها، ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند، برکات آسمان و زمین را به روى ایشان مىگشودیم».(9)
در عصر ظهور حضرت حجت(عج) با توجه به حاکمیت اصل عدالت و برابرى و اجراى دقیق احکام الهى بر کل جهان هستى، رحمت الهى و برکات آسمانى در قالب نزول بارانهاى مناسب فصلى، تجلّى بیشترى پیدا خواهد کرد و زمینهى رشد محصولات کشاورزى فراهم خواهد شد.
از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است که: «امت من در زمان ظهور مهدى، به نعمتهایى دست مىیابند که پیش از آن، در هیچ دورهاى دست نیافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنى را در دل خود نگاه ندارد».(10)
در جملهى دیگر باز از پیامبر اکرم(ص) مىخوانیم: «در آخر الزمان در میان امتم، مهدى قیام مىکند، خداوند کران تا کران قلمرو حکومت جهانى او را توسط باران، سیراب مىسازد، زمین، گیاه و نبات خود را مىرویاند، او اموال را عادلانه به مردم اعطا مىکند و به دامدارى و دامپرورى و رونق اقتصادى اهمیت مىدهد و امت را عظمت مىبخشد.»(11)
و نیز فرمودهاند: «آبها در دولت مهدى، فراوان مىشود و زمین برکات خود را چندین برابر مىکند.»(12)
حضرت على(ع) نیز راجع به رونق اقتصادى در عصر ظهور و نزول برکات آسمانى در آن دورهى طلایى مىفرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونهاى که زن از عراق در آید و تا شام برود و جز بر زمینهاى سرسبز گام ننهد...».(13)
ب. آبادانى زمین و استخراج منابع
در عصر ظهور حضرت حجت(عج) از یک طرف با اجراى احکام و استقرار نظام عدالت و برابرى، و نابودى ظلم، ستم و تبعیض و بى عدالتى در تمامى چهره و ابعادش، زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکى عرضه خواهد کرد. و از طرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزى و دامدارى نیز رونق گرفته و محصولاتشان چندین برابر خواهد شد. با توسعهى علم و دانش، تمامى منابع و ذخایر رو زمینى و زیر زمینى، شناسایى و کشف شده همه و همه دست به دست هم خواهند داد و در جهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایى و رؤیایى بسیج و استخدام خواهند شد.
در حدیثى راجع به عصر ظهور مىخوانیم: «انسان در عصر حاکمیت جهانى حضرت مهدى، هر آنچه از انواع دانههاى زراعى بر زمین بیفشاند، هفتصد برابر، برداشت مىکند همانگونه که خداى متعال در قرآن کریم فرموده است: «مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند، به مانند دانهاى است که از یک دانه، هفت خوشه بروید و در هر خوشهاى صد دانه باشد، و خداوند براى هر کس که بخواهد مىافزاید».(14)
در جاى دیگرى مىخوانیم: «حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا مىگیرد و گنجهاى زمین، براى او ظاهر مىشود و در سرتاسر جهان، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت».(15)
در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) با کشف منابع و ذخایر زمینى و توزیع عادلانهى آن، درآمد سرانهى آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهاى افراد، فقر و تهیدستى، از کل جهان، رخت بر برسته، غنا و بىنیازى تحقق عینى پیدا خواهد کرد. لذا از حضرت على(ع) نیز نقل شده است که: «زمین آنچه در اعماق خویش دارد، براى او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.»(16) امام باقر(ع) نیز مىفرماید: «زمین براى قایم ما در هم پیچیده مىشود... و در روى زمین جاى ناآبادى باقى نمىماند.»(17)
ج. اخذ مالیات و استرداد ثروتهاى غصبى:
از جملهى اقدامات و برنامههاى اقتصادى حکومت حضرت مهدى (عج) که نقش مؤثرى در ایجاد رفاه و آسایش اقتصادى و خشکاندن ریشههاى فقر و محرومیت در کل جهان دارد؛ اخذ مالیات اسلامى و توزیع عادلانهى آن، در بین افراد مستمند، علیل و بیمار و مستحق خواهد بود. آنگونه که در روایات آمده است، تارکین مالیات اسلامى و مانعین از پرداخت زکات، مجازات سنگینى در انتظارشان خواهد بود. لذا در روایتى مىخوانیم: «خون دو کس در اسلام هدر است، ولى این حکم را کسى اجرا نمىکند تا حضرت قایم(عج) قیام کند، یکى خون مرد زندار زناکار است که آن حضرت او را سنگسار مىکند و دیگر خون کسى است که از پرداخت زکات خوددارى مىکند. حضرت مهدى(عج) گردن او را خواهد زد.»(18)
در عصر ظهور، مالیات اسلامى به صورت دقیق، جمعآورى و کاملاً عادلانه توزیع و تقسیم مىگردد و نظام طبقاتى حاکم قبل از ظهور، نابود گردیده و جامعهاى مبتنى بر معیارهاى اسلامى و انسانى، به وجود خواهد آمد. جامعهاى که در آن، با نفى تبعیض و بىعدالتى، همه از امکانات رفاهى، بهرهمند خواهند شد. در عصر حکومت حضرت مهدى(عج) حقوق غصب شدهى انسانهاى مظلوم، حتى اگر در زیر دندانهاى انسانهاى ظالم و ستمگر هم باشد، گرفته شده و به صاحبان اصلى آن، مسترد خواهد شد.(19)
بذل و بخششهاى خود سرانه و غاصبانهاى که قبل از ظهور صورت مىگیرد. و عدهاى از طریق رفاقت و پارتىبازى به نان و نوایى مىرسند، در دورهى حکومت حضرت مهدى(عج)، این اموال و اراضى به صاحبان اصلى آن برگردانده خواهد شد و نظامهاى ظالمانه و غاصبانهى حاکم فعلى بر جهان، نابود خواهد گردید. لذا از امام صادق(ع) نقل شده است که: «هنگامى که قایم آل محمد(ص) قیام کند، قطایع از میان مىرود و دیگر اقطاعى در میان نخواهد بود».(20) قطایع، زمینهایى از اراضى خراجى است که از راه امتیاز، به نزدیکان حکّام و سلاطین؛ داده مىشود و این گونه بذل و بخششهاى خود سرانه، موجب تشکیل طبقهى ممتاز در جامعه مىگردد.
آرى! حضرت حجت(عج) با قاطعیت و نظارت دقیق، جریان اقتصادى جامعهى بشرى را، سر و سامان مىدهد، تمام ثروتها و ذخایر زیرزمینى و روزمینى که در اختیارش قرار مىگیرد، به صورت عادلانه؛ تقسیم و توزیع نموده، جلوى فعالیتهاى خود سرانه و آزمندانهى زراندوزان دنیاطلب را مىگیرد و از چپاول ثروتهاى مردمى و مکیدن خون انسانهاى مظلوم و مستضعف، توسط افراد زالوصفت و فرصت طلب، جلوگیرى نموده و عوامل اصلى فقر، محرومیت و کمبود را از میان بر مىدارد.
از امام باقر(ع) نقل شده است که: «همهى اموال جهان در نزد مهدى گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روى زمین، آنگاه حضرت مهدى به مردم بگوید: بیایید و این اموال را بگیرید. اینها، همان چیزهایى است که براى به دست آوردن آن، قطع رحم کردید. و نزدیکانتان را رنجانیدید، خونهاى بناحق ریختند و مرتکب گناهان شدید، بیایید و بگیرید».(21)
در جاى دیگرى مىفرماید: «مهدى در سال دو بار. به مردم مال بخشد و در ماه دو بار امور معیشت بر آنان دهد... تا نیازمندى به زکات، باقى نماند، و صاحبان زکات؛ زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند، پس آنان زکات خویش در کیشههاى نهاده در اطراف منازل و خانهها بگردند تا محتاجى را پیدا کند، و مردم بیرون آیند و گویند: ما را نیازى به پول شما نیست... پس دست بخشش گشاید چنان که تا آن روز کسى آنچنان بخشش اموال نکرده باشد».(22)
د. اجراى عدالت اجتماعى:
از ویژگىهاى منحصر به فرد دوران حکومتهاى مهدى(عج) که در احادیث و روایات معصومین(ع) فراوان ذکر شده و مورد تأکید و توجه قرار گرفته است، استقرار عدالت اجتماعى در تمام زوایاى زندگى جامعهى بشرى از جمله عدالت در تقسیم بیتالمال و توزیع ثروتهاى ملى و مردى؛ مىباشد. تعبیر «یملأ الارض قسطاً و عدلدً کما ملئت ظلماً و جوراً» تعبیر آشنایى است که از طرق مختلف، در دهها حدیث که دوران طلایى و زندگىساز عصر ظهور را ترسیم مىکنند؛ آمده است. در پرتو اصل محبوب عدالت اجتماعى است که نابسامانىهاى سیاسى، ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى که زایدهى نظام ظالمانهى تبعیض، ستم و بىعدالتى است، سامان مىیابد.
طبق حدیث شریفى از امام صادق(ع) لطافت و نسیم زندگىساز عدالت اجتماعى در عصر ظهور، تا اقصى نقاط جهان و زوایاى ناپیداى منازل و خانههاى مردم نفوذ کرده، مأمن و مسکن آنان را گرما و حرارت ویژهاى خواهد بخشید.»(23) و در پرتو گرما و لطافت عدالت اجتماعى و بستر مناسب آن عصر و زمان است که دین و دنیاى مردم؛ حیات انسانى و زندگى معنوى جوامع بشرى؛ سر و سامانى گرفته و همه چیز، جان تازهاى خواهند گرفت.
فراهم آوردن رفاه و آسایش و ایجاد شرائطى که در آن؛ آحاد جامعهى جهانى، کتاف زندگى داشته و اضطراب و نگرانى، از این ناحیه، احساس نکنند. در سرلوحهى برنامههاى کارى حکومت حضرت مهدى(عج) قرار دارد. حضرت با توزیع عادلانهى بیتالمال و درآمدها و نظارت دقیق به دستگاههاى اجرایى و اقتصادى حکومت، زمینهى لازم، براى رفاه و آسایش همگانى را فراهم خواهند کرد. به گونهاى که ساکنان آسمانها و زمین، از شرائط به وجود آمده، راضى و خشنود خواهند شد.
ابوسعید خدرى مىگوید: «پیامبر(ص) فرمود: به مهدى بشارتتان مىدهم. او به هنگام اختلاف مردمان، از میان امت من ظهور خواهد کرد و ساکنان آسمانها و زمین از او خشنود خواهند شد. او مال را درست درست تقسیم مىکند. مردى پرسید: درست درست چیست؟ فرمود: میان همه به صورت مساوى(24) در حدیث دیگرى مىخوانم که: مهدى(عج) میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار، مىکند به طورى که دیگر نیازمند و محتاجى یافت نمىشود».(25)
از مجموع آیات و روایات در خصوص عصر ظهور، به این باور استنباط مىرسیم که با حاکمیت نظام عدالت گستر آن حضرت، و نزول برکات آسمانها و زمین و نظارت دقیقت بر امور اقتصادى، معضل بزرگ فقر و محرومیت که مؤثرترین عامل در بروز ناهنجارىهاى اجتماعى، به حساب مىآید، از جامعهى بشرى بر چیده خواهد شد. و با ایجاد رفاه و آسایش موعود، پدیدههاى دزدى، تجاوز، بىعفتى، رشوه و اختلاس که مولود نامیمون فقر و تهیدستى است، از بین رفته، ترس، نگرانى اضطراب و ناامنى، جایش را به محیط صلح، صفا، صمیمیت و امنیت خواهد داد.
در آخر دو نکتهى مهم و اساسى را یادآور مىشویم:
الف: اگر راهکارهاى مطرح شدهى عصر ظهور، در شرائط فعلى نیز، رعایت شود، یقیناً خیلى از مشکلات و نارسایىهاى فعلى از جمله مشکلات اقتصادى جهان، مرتفع خواهد شد. و فاصلههاى عمیق و آزار دهندهى طبقاتى از بین خواهد رفت. زیرا اگر در دنیاى متمدن و صنعتى امروز که اکثریت جمعیت جهان را انسانهاى گرسنه و برهنه تشکیل مىدهند علت آن کمبود امکانات اقتصادى و فقدان ابزار و وسایل رفاهى نیست بلکه زاییده و معلول نظام ظالمانهاى است که فعلاً بر جهان حکومت مىکند. نظام ظالمانهى استضعاف و استکبارى که در سایهى آن، عدهاى بر توسن مراد خویش نشستهاند، غرق و در تنعمات و افراط در لذائذ، آنان را به گونهاى مست و مغرور ساخته است که دنیا را براى تاخت و تاز و جولان خویش، کوچک و محدود مىبینند و هیچگونه مانعى را در برابر خواستههاى خویش احساس نمىکنند.
در طرف دیگر عدهى کثیرى از انسانهاى فقیر و بىبضاعت که حتى از تأمین مایحتاج اولیه خویش، عاجز و ناتوان هستند، صحنههاى رقتانگیزى را ایجاد کردهاند که تماشاى آن، دل هر انسان منصفى را به درد مىآورد. به جرأت مىتوان گفت یکى از عمدهترین علل و عوامل تراژدى تلخ دردناک انسانى معاصر، تبعیض و بىعدالتى است که اگر روزى این دوگانگى محو و نابود شود و عدالت و برابرى، جایش را بگیرد، یقیناً اوضاع و احوال انسان و جهان، دگرگون خواهد شد.
ب: تأمین رفاه و آسایش در عصر ظهور، بدین معنى نیست که انسان،گل سرسبد هستى، خلیفهى خدا در زمین، بسان حیوانات وحشى، بدون مانع و رادعى، سرگرم لهو و لعب شده و به عیش و نوش بپردازد. منزلت و جایگاه رفیع انسانى خویش را فراموش کند. زیرا چنین تلقى و رویکردى، نه تنها با هدف خلقت انسان سازگارى ندارد، بلکه در زاویهى کاملاً مخالف آن قرار دارد. و هدف آن است که انسان در فضاى سالم به وجود آمده، بدون داشتن مشکلات جانبى، بتواند روح و روان خویش را در اقیانوس بىکران معارف الهى و انسانى، صیقل دهد. راه سعادت و رستگارى را با دقت و سرعت بیشترى طى کند. و در نهایت، لیاقت و شایستگى راهیابى در جوار حق را به دست آورد.
به امید آن روز
پىنوشتها: -
1) نهج البلاغه، حکمت 319: «یابنى اِنّى اخاف علیک الفقر فاستعذ باللَّه مِنه، اِنّ الفقرَ منقصه للدین مدهشه للعقل داعیة للمقت».
2) میزان الحکمة، ماده فقر، حدیث 15993: «لاَتلُم انساناً یَطلُبُ قُوتَه، فَمَنْ عَدِمَ قُوُتُهُ کَثُرَت خطایاه یا بنى الفقیرُ حقیرٌ لایسمع کلامه و لا یعرف مقامه لو کان الفقیر صادقاً یسمونه کاذباً لو کان زاهداً یسمونه جاهلاً یابنى من ابتلى بالفقر...».
3) مشکینى، على، المواعظه العددیه، قم، المطبعة العلمیة، 1385: «الفقر سواد الوجه فى الدارین».
4) میزان الحکمة، ماده فقر، حدیث 15985: «اللهم انّى اعوذبک من الکفر و الفقر».
5) همان: «کاد الفقر اَنْ یکونَ کفراً».
6) فرضاوى، دکتر یوسف، فقر و غنا، ترجمه نادر على عادل، تهران، دفتر نشر فرهنگ قرآن، 1363.
7) وسایل الشیعة، ج 9، باب 1 از ابواب زکات، حدیث 6: «ولو اَنَّ الناس ادّوا زکاة اموالهم ما بقى مسلم فقیراً محتاجاً... و اِنَّ الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لاعروا اِلّا بذنوب الاغنیاء».
8) نوح/ 12 - 10: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَیْکُم مِّدْرَارًا * وَ یُمْدِدْکُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُم...».
9) اعراف/ 96: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْض».
10) بحارالانوار، چاپ تهران، ج 51، ص 83: یتنعم امتى فى زَمَنِ المهدى نعمة لم یتنعموا قبلها قط یرسل السماء علیهم مدراراً..»
11) .
12) عقد الدرر، باب 7، چاپ مسجد جمکران، ص 194، یخرج فى آخر امتى المهدى یسقیه اللَّه الغیث و تخرج الارض نباتها و یعطى المال صحاحاً...».
13) بحارالانوار، ج 10، ص 104، چاپ تهران: «ولو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها و لاخرجت الارض نباتها... حتى تمشى المراة بین الراق الى الشام لاتضع قدمیها اِلّا على النبات».
14) عقد الدرر، فصل 7، ص 211: «یزرع الانسان مداً یخرج له سبعمأة کما قال اللَّه تعالى کمثل حبّة انبتت سبع سنابل فى کل سنبلة مأة حبّة و اللَّه یضاعف لمَن یشاء.
15) نهج البلاغه، خطبه 138: «و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلما مقالیدها».
16) نهج البلاغه، خطبه 138:«و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلما مقالیدها».
17) کمال الدین، ص 331 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 191: «القایم منا... تطوى له الارض... فلایبقى فى الارض خراب اِلّا عمر».
18) معجم احادیث الامام المهدى، ج 4، ص 140 ؛ بحارالانوار، ج 79، ص 42: «دَمانِ فى الاسلام لایقضى فیهما اجد بحکم اللَّه حتى یقوم قائما، الزانى المحصن یَرِجمُهُ و مانع الزکاة یضرب عنقه».
19) المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 279.
20) بحارالانوار، ج 52، ص 309، تهران: «اذا قام قائمنا اضمحلت القطایع فلا قطائع».
21) غیبت نعمانى، ص 237: «... و تجمع الیه «القائم» اموال الدنیا من بطن الارض و ظهرها فیقول للناس: تعالوا الى ما قطعتم فیه الارحام و لَسفَکْتُم فیه الرماء الحرام و رکبتم فیه ما حرّم اللَّه عزوجل».
22) بحار الانوار، ج 52، ص 390، تهران: «و یطعى الناس عطایا مرّتین فى السنّة و یرزقهم فى الشهر رزقین... حتى لاترى محتاجاً الى الزکاة و یحىء اصحاب الزکاة بزکاتهم الى؟؟؟ من شیعته فلایقبلونها فیصرونها و؟؟؟ فى دورهم فیخرجون...».
23) بحارالانوار، ج 52، ص 362: «ما واللَّه لیدخلن «القایم» علیهم عدله جوف بیوتهم...».
24) صاقى گلپایگانى، لطفاللَّه، منتخب الا ثر، چاپ دوم، انتشارات حضرت معصومه(ع)، ص 197:«ابشّرکم بالمهدى یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلازل فیملأ الارض قسطاً و عدلدً کما ملئت جوراً و ظلماً یرضى عنه ساکن السماء و ساکن الارض».
25) بحارالانوار، ج 51، ص 88: «ویسوى بین الناس حتى لاترى محتاجا الى الزکاة».