عدالت اجتماعى در عصر ظهور
آرشیو
چکیده
متن
این مقاله توسط مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى تهیه شده است
عدالت یک تکلیف الهى و اصل محبوب مطابق با خواست و فطرت انسان و موجب تعالى بشر در حوزههاى مختلف زندگى فردى و اجتماعى است و جامعهى بشرى هم از ابتدا، تا حال آرزوى روزى را داشته و دارد که در آن، ظلم، تبعیض و بىعدالتى در تمام چهره و ابعادش، نابود شود و نسیم ملایم عدالت و برابرى در تمام زوایاى زندگى انسانهاى دردمند و رنجیده، نفوذ کند، دردهاى کهنه و قدیمى بشر، ناشى از ظلم و بىعدالتى را با داروى شفابخش عدالت و برابرى، مرهم نهاده و التیام بخشد.
ولى دریغ و درد که این ایده و آرزو، تا حال محقق نگردیده و تعبیرى براى این رؤیاى شیرین، پیدا نشده است، اکنون این سؤال مطرح است که آیا انسانهاى دردمند و تشنهى عدالت و برابرى، تا ابد در حسرت این آرزوى ناپیدا و رؤیاى تعبیر نشده، خواهند سوخت؟ یا روزى این خواب خوش و شیرین، تعبیر خواهد شد، و آمال و آروزهاى دیرین بشر دردمند، محقق شده و مصداق عینى و خارجى پیدا خواهد کرد؟
دین مبین اسلام به عنوان دین جاوید و جهانى، پرسشها و ابهامات مطرح شده، پیرامون آینده بشر را با صراحت و روشن، پاسخ داده است. قرآنکریم در آیات گوناگون و مختلفى از سنتِ پیروزى حق بر باطل(1)، خلافت و وراثت مؤمنان و صالحان در زمین(2)، جهان شمولى دین خدا(3)، استقرار آیین خدا پسندانه و تحقق صلح و امنیت جهانى(4) و بالاخره غلبهى راه و رسم عادلانهى انبیاء و پیامبران الهى... خبر مىدهد و مىفرماید: «ما در کتاب زبور، پس از ذکر چنین مرقوم کردیم که در آینده صالحان و پاکان، وارثان زمین خواهند شد و روى زمین براى همیشه از عناصر و حاکمیت جور و ستم، پاکیزه، خواهد شد. به راستى که در این، پیامى است براى عبادت کنندگان».(5)
و در آیهى دیگر مىخوانیم: «خداوند به افرادى که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده مىدهد که آنها را قطعاً خلیفهى روى زمین خواهد ساخت... و دین و آیینى را که براى آنها پسندیده، پا بر جا و ریشهدار خواهد کرد، خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش تبدیل خواهد نمود».(6)
انبوهى از احادیث و روایات که از رسولگرامى اسلام(ص) و ائمه(ع) نقل شده است، این حقیقت را روشن ساختهاند که سنن وعده شدهى الهى، مبنى بر نابودى ظلم، جور و بىعدالتى و استقرار نظام عدالتگسترى که در آن دین خدا بر همهى ادیان و مذاهب انحرافى، پیروز شده، پاکان و صالحان، ادارهى امور جامعه را به دست گیرند، در زمان ظهور آخرین خلیفهى خداوند و وصى حق در زمین، حضرت حجت(عج) محقق خواهد شد و آن حضرت با شمشیر عدالتگستر خویش، تمامى نظامهاى فاسد را از بین برده و گوهر گمشدهى بشر یعنى عدالت اجتماعى را در پهندشت هستى به وجود خواهدآورد.
لذا در حدیث شریفى مىخوانیم: «هنگامى که قایم قیام کند، عدالت در جامعه پیاده خواهد شد و با حاکمیت عدالت و برابرى، ظلم و جور نابود شده و از امنیت کامل در مسیر عبور و مرور مردم «در کل جهان» به وجود خواهد آمد... حقوق غضب شدهى مردم، گرفته شده و به صاحبانشان مستردد خواهد شد...»(7)
عدالت اجتماعى در عصر:
از ویژهگیهاى منحصر به فرد دوران حکومت حضرت مهدى(عج) که در روایات و احادیث معصومین(ع) فراوان ذکر شده و مورد تاکید و توجه قرار گرفته و از برجستگى خاص برخوردار مىباشد استقرار عدالت اجتماعى، در تمام زوایاى زندگى جامعهاى بشرى است، تعبیر: «یملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً؛ تعبیر آشنایى است که از طرق مختلف، در دهها حدیث که دوران طلایى و زندگىساز عصر ظهور را ترسیم مىکنند، آمده است و در پرتو اصل محبوب و دوست داشتنى عدالت اجتماعى است که نابسامانىهاى سیاسى، ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى، که زائدهاى نظام ظالمانه اى تبعیض، ستم و بىعدالتى است، سامان مىیابد، و همگان، جامه اى عافیت، سلامت و کرامت بر تن خواهند کرد، و این جملهى حضرت على(ع) که : «از عدالت خود، لباس عافیت بر تنتان کردم»(8) با اجراى احکام، قوانین و حدود الهى و حاکمیت عدالت اجتماعى در عصر ظهور، به معناى واقعى کلمه در کل جهان، تبلور عینى و تحقق خارجى پیدا خواهدکرد.
لطافت و نسیم زندگى ساز عدالت اجتماعى در عصر ظهور، طبق حدیث شریف از امام صادق(ع)(9) تا اقصى نقاط جهان و زوایاى ناپیداى منازل و خانههاى مردم، نفوذ کرده، مأمن و مسکن آنان را گرما و حرارت خاص و ویژهاى خواهد بخشید، و در پرتو حرارت و گرما و لطافت عدالت اجتماعى و بستر مناسب آن عصر و زمان است که: دین و دنیاى مردم، حیات انسانى و زندگى معنوى جوامع بشرى، سر و سامان گرفته و همه چیز، جان تازهاى خواهد گرفت.
محورهاى عدالت در عصر ظهور:
الف. عدالت در تقسیم بیت المال:
فراهم آوردن رفاه و آسایش، و ایجاد شرایطی که در آن، آحاد جامعه جهانی ، کفاف زندگی داشته و اضطراب و نگرانى، از این ناحیه، احساس نکند در سرلوحهى برنامههاى کارى حکومت حضرت مهدى(عج) قراردارد، حضرت با توزیع عادلانهى بیتالمال و درآمدها و نظارت دقیق به دستگاههاى اقتصادى حکومت، زمینه لازم براى رفاه و آسایش همگانى را فراهم خواهند کرد. و در راه فقرزداى و تأمین معیشت مردم، جدّیت و تلاش خاصى از سوى مأمورین حکومتى، صورت خواهد گرفت، به گونهاى که ساکنان آسمانها و زمین، از شرائط به وجود آمده، راضى و خشنود خواهند شد.
ابوسعید خدرى مىگوید: «پیامبر(ص) فرمود: به مهدى بشارتتان مىدهم او به هنگام اختلاف مردمان از میان امت من، ظهور خواهدکرد، و ساکنان آسمانها و زمین از او خشنود خواهند شد او مال را درست درست تقسیم مىکند مردى پرسید: درست درست چیست؟ فرمود: میان همه مساوى(10) و در حدیث دیگر مىخوانم که: مهدى(عج) میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار، مىکند به طورى که دیگر نیازمند و محتاجى یافت نمىشود.(11)
ب. عدالت در انتخاب افراد شایسته:
یاران حضرت مهدى(عج) و افرادى که شایستگى و افتخار انتخاب براى خدمتگذارى در حکومت جهانى آن حضرت را نصیب خواهند شد، افراد سست عنصر و بىارادهاى که دین را به دنیا بفروشند، و براى احراز، حفظ و نگهدارى پست و مقام «یتشبث بکل حشیش» به هر نیرنگى، متوسل شوند نخواهند بود بلکه کارگزارانى آن حضرت، افراد شایسته و وارسته خواهند بود که جسم و جان شان و روح و روان شان را در مدرسه عشق و ایمان، پرورش و صیقل دادهاند و با تمام وجود، در خدمت آن حضرت قرار گرفته و شب و روز، براى پیش برد و اجراى برنامههاى اصلاحى حضرت، تلاش و فعالیت خواهند کرد، افرادى که ترس از خدا، و پایبندى به تعهد و تکلیف، با گوشت، پوست و خون آنها عجین شده است ایمان به خدا، عشق خدمت به جامعه بشرى و کسب رضاى امام زمانشان، روح و روان آنها را در خود گداخته است.
احادیث و روایاتى که ویژگى یاران پاک باخته حضرت مهدى(عج) را بیان مىکنند، فراوان است از جمله حضرت على(ع) مىفرماید: «به هوش باشید که مهدى زیباترین انسانها، در سیما و کاملترین آنها در اخلاق و ارزشهاى معنوى و انسانى است هنگامى که قیام کند یاران اصلى او که شمارشان 313 نفر و به شمار یاران پیامبر(ص)، در جنگ بدر است، همگى بسان شیرانى، از قرارگاه خویش خارج گشته و بر گرد آن گرامى، حلقه مىزنند آنان به راستى بسان پاره آهنى هستند اگر بر متلاشى نمودن کوهها تصمیم بگیرند آنها را نابود مىسازند آنان خدا را آن گونه که شایسته است به یکتاى و یگانگى مىپرستند، شبانگاهان نداى دلنواز نیایش و گریههاى آنان از خوف خدا، بسان مادران جوان مرده، طنینافکن است، شب زنده دارند و روزه گیران، از نظر معنوى و اخلاقى همه بسان هم هستند گویى یک پدر و مادر آنان را پروراندهاند و دلهایشان، لبریز از مهر و خیرخواهى... است به هوش باشید که نام بلند آنان را مىدانم و از شهرهاىشان نیز آگاهم.»(12)
از سوى دیگر، اعمال و رفتار کارگزاران حکومت جهانى در عصر، ظهور، به شدت مراقبت خواهد شد، مأموران مخفى حکومت مرکزى، قبل از آنکه مردم را زیر نظر گیرند، به اعمال و رفتار کارگزاران حکومت مىنگرند زیرا: اگر مجموعهى مدیران یک جامعه، صالح، عادل و متعهد باشند منبع و خواستگاه اصلى تزریق شایستگى به رگها و شریانهاى کل جامعه، پدید خواهد گشت.(13)
امام على(ع) مىفرماید: «مهدى(عج) قاضیان زشت کار را کنار مىگذارد و دست سازشکاران (رشوه بگیران) را از سرتان کوتاه مىکند و حکمرانان ستم پیشه را عزل مىنماید و زمین را از افراد پست و خائنین پاک مىسازد».(14)
و در جاى دیگر مىفرماید: «عمّال و کارگزاران حکومتهاى جور را، بر آن همه کار بد که کردهاند مؤاخذه مىکند»(15) و در حدیث دیگرى مىخوانیم: «مهدى بخشنده است او درباره عمّال و کارگزاران و مأموران دولت خویش، بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دل رحم و مهربان است».(16)
با سختگیرى و اعمال روش دور از نرمش و چشمپوشى درباره کارگزاران حکومت و مجریان امور، امام موفق مىشود روشهاى عادلانه خویش را در جامعه ، جامه عمل بپوشاند و نمونه کامل و آرمانى حکومت و نظام دادگستر را به همگان بنمایاند، و اصلىترین مشکلى را که همه حکومتهاى بشرى در طول تاریخ گرفتار آن بودهاند از میان بردارد، در دوران آن امام منجى، نخست از کارگزاران و دستاندرکاران و همه مجریان امر، خواسته مىشود که به موازین عدالت، پایبند باشند و بدان عمل کنند و بدینسان این اقدام عملى مهم، از متصدیان امور به دیگران سرایت مىکند...»(17)
ج. عدالت در اجراى قانون:
در طول تاریخ بشر، افراد زیادى بودهاند که: در سخنرانیها، کتابها، مقالات و سرودههاى خود، مطالب جالب، شیرین و مهیج درباره عدالت، برابرى، و مساوات، گفتهاند، نوشتهاند و سرودهاند ولى همین سخنوران توانا و نویسندگان چیرهدست، شعرا و ادباى نامدار و متکلمان، فیلسوفان نامى، هنگامى که خود بر مسند قدرت تکیه زده و به پست و مقامى رسیدهاند، و در میدان عمل و محک تجربه قرار گرفتهاند، برخلاف گفتار و نوشتار خویش، عمل کردهاند و با سیهروى، در معرکهى امتحان و آزمایش، مواجه شدهاند.
حضرت على(ع) در یک جملهى کوتاه این واقعیت تلخ را این گونه بیان مىفرماید: «حق و عدل، وسیعترین میدانها را به هنگام گفتن دارد، تنگترین و مشکلترین میدان را در مقام عمل و اجراى قانون و دادن حق به صاحبان آن».(18) اما در عصر ظهور حضرت مهدى این گونه نخواهد بود زیرا: اوّلاً: او معصوم است و منزّه از هر خطا و اشتباهى و ثانیاً: با توجه به علم امامتى که خداوند به او داده است، چهره واقعى افراد جانى، ستمکار و قانون شکن را مىداند و مىشناسد، لذا آن امام همام، براى استقرار نظام ارزشمند الهى و اصلاح جامعه و محیط امن و آرام، افراد جانى و بزهکار را شناسایى و تادیب خواهد کرد. حتى افراد و اشخاص که در خفا و پنهانى، مرتکب جرم و جنایت شده و به حقوق دیگران تجاوز کنند، حضرت مهدى(عج) آنان را شناسایى و به کیفر اعمال ننگینشان خواهد رساند و همین امر باعث مىشود که افراد جانى و بزهکار، دست و پایشان را جمع کرده حتى در خفا و پنهانى هم، جرأت و جسارت گناه، معصیت، تخلّف و حرمت شکنى را نداشته باشند.
امام صادق(ع) مىفرماید: «گاه اتفاق مىافتد که فردى در کنار مهدى(عج) ایستاده و سخن مىگوید، که آن حضرت دستور مىدهد گردنش را «به خاطر جنایت مخفیانهاش» بزنند و آنگاه است که در شرق و غرب عالم جنایتکارى نمىماند مگر از آن پیشواى عدالتگستر و آگاه ، حساب مىبرد.(19) در حدیث دیگر از امام صادق(ع) نقل شده است که «دنیا به پایان نخواهد رسید تا بزرگ مردى از خاندان ما قیام نماید، او به سبک داوود، حکومت و داورى خواهد کرد و از دلایل و گواهان نخواهد پرسید، حق هر کس را به او اعطا خواهد کرد».(20)
باز از امام صادق(ع) نقل شده است که: «هنگامى که قایم آلمحمد(عج) قیام نماید، میان مردم به سبک داوود حکومت و داورى خواهد کرد و نیازى به دلیل و برهان ندارد خداوند به او الهام کرده و او با علم و آگاهى خویش، داورى و حکومت مىکند و هر گروهى را از آنچه نهان مىدارند با خبر مىسازد.»(21)
حتى درباره قضات و نمایندگان که حضرت مهدى(عج) به نقاط مختلف جهان گسیل مىدارد، این گونه مىخوانیم که: «هنگامى که قایم(عج) قیام کند به هر منطقه و شهرى، فرستادهاى آگاه و پروا پیشه، گسیل مىدارد و به او مىگوید: برنامه کارى تو در کف دست توست، از این رو، هرگاه کارى برایت پیش آمد که راه حلّ آن را نفهمیدى و داورى در آن را نشناختى، به کف دست خود نظاره کن و آنچه در آن یافتى عمل نما.»(22)
با توجه به احادیث فوق الذّکر، مىتوان گفت: هر مجرم و گناهکارى که در خور کیفر باشد، امام مهدى(عج) براساس علم امامت خود، عمل کرده و حرمتشکنان قوانین الهى و اجتماعى را به جزاى اعمال ننگینشان خواهند رساند، و منتظر گواهى گواهان و اقامهى دلایل و مدارک از سوى مدعى نخواهد ماند و به سوگندهاى دروغین، از سوى طرفین دعوا، توجه نخواهد کرد، و آنچه حق و عدالت است، آن را ملاک قرار داده و براساس آن، حکم و داورى نموده و با اجراى دقیق احکام الهى، آزادى و امنیت به معناى واقعى کلمه را به جامعه جهانى عرضه خواهد کرد، امنیتى که در آن، جان، مال، ناموس، حیثیت و آبروى افراد حفظ خواهد شد، و انسانها، دیگر از ناحیه تضییع حقوقشان، دلهره، اضطراب و نگرانى نخواهند داشت.
از خدا مىخواهیم هر چه سریعتر، موانع ظهور آن امید محرومان و مستضعفان را مرتفع ساخته و لباس فرج، بر اندام و قامت مبارکش بپوشاند و با ظهور آن فرزانه فضیلت سمبل فضیلت و کرامت، اسوهى تقوا و عدالت و منتقم آلعلى و محمد(ص) به تمامى نامردىها و نامردمىها پایان داده، ظلم و بىعدالتى را از کل جهان، ریشهکن سازد و با اجراى احکام و قوانین ارزشمند الهى و انسانى به دست نازنین آن یگانه دوران، امنیت و آزادى و عدالت اجتماعى را به ارمغان آورده و با داروى شفابخش دین، زخمهاى کهنه و دردهاى دیرین انسانهاى مظلوم و مستضعفان التیام بخشد.
به امید آن روز
پىنوشتها: -
1) اسراء/ 81 و انفال 7 - 8.
2) انبیاء/ 105 - 106 و قصص/ 5.
3) توبه/ 33 و صف/ 7.
4) نور/ 55.
5) نور/ 105 - 106.
6) نور/ 55.
7) منتخب الاثر، باب 43، حدیث 1، ص 379.
8) نهج البلاغه، خطبه 87:«والبستکم العافیة من عدلى».
9) بحارالانوار، ج 52، ص 362: «...اما والله لیدخلن «القائم» علیهم عدله جوف بیوتهم کمایدخل الحروا ...».
10) منتخب الا ثر، ص 147: ... قال رسول اللَّه(ص): «ابشّرکم بالمهدى یبعث فی امتی علی اختلاف الناس و یرضی عنه ساکن السّماء و ساکن الارض یقسم المال صحاحا فقال له رجل و ما صحاحا ؟ قال: التسویه بین الناس».
11) بحارالانوار، ج 51، ص 88: «ویسوى بین الناس حتى لاترى محتاجا الى الزکاة».
12) امام مهدى از ولادت تا ظهور ، ترجمه على کرمى، ص 614: «الا وان المهدى احسن الناس خلقا و خلقا ثم اذ اقام یجتمع الیه اصحابه علی عدة اهل بدر و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشرة رجلاً کانهم لیوث قد خرجو من غایاتهم مثل زبرالحد ید لوانهم همو ا بازالة الجبال الرواسى لازالوها عن مواضعها فهم الذین وحدوا اللَّه حق التوحیده...».
13) رجوع به عصر زندگى، ص 57.
14) بحارالانوار ج 51، ص 120: «لیننزعن عنکم قضاة السوء و لیقبضنّ عنکم المراضین ولیعزلن عنکم امراء الجور ولیطهرنّ الا رض من کل غاش».
15) نهج البلاغه خطبه 138: «یأخذ الوالی من غیرها عمّالها علی مساوى اعمالها».
16) المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 277: «المهدى سمع بالمال شدید علی العمّال رحیم بالمساکین».
17) عصر زندگى - آینده انسان و اسلام -، ص 59.
18) نهج البلاغه، خطبه 216:«فالحق اوسع الاشیاء فی التواصف واضیقها فى التناصف».
19) غیبت نعمانى، ص 239، باب 13، حدیث 33؛ بحارالانوارج 52، ص 320: « بیناالرجل علی راس القائم(عج) یامرو ینهی اذامر «الامام» بضرب ، عنقه فلا یبقی بین الخافقین شیء الاّ خافه».
20) بحارالانوار، ج 52، ص 32؛ بصائرالدرجات، ص 278: «لاتذهب الدنیا حتی یخرج رجل منی یحکم».
21) بحارالانوار چاپ بیروت ج 52، باب27، حدیث 89، ص 339: «اذاقام قائم آلمحمد(عج) حکم بین الناس بحکم داوود لایحتاج الى بینة یلهمه اللَّه تعالى و یحکم بعلمه و یخبر کل قوم بما استببطنواه»
22) غیبت نعمانى، ص 319، باب 21، حدیث 8 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 365: «اذاقام القائم بعث فی اقالیم الارض فی کل اقلیم رجلا ... یقول له الامام(ع) عهدک فی کفک فاذا ورد علیک امر لا تفهمه و لا تعرف القضاءٌ فیه فانظر الی کفک و اعمل بما فیها».
عدالت یک تکلیف الهى و اصل محبوب مطابق با خواست و فطرت انسان و موجب تعالى بشر در حوزههاى مختلف زندگى فردى و اجتماعى است و جامعهى بشرى هم از ابتدا، تا حال آرزوى روزى را داشته و دارد که در آن، ظلم، تبعیض و بىعدالتى در تمام چهره و ابعادش، نابود شود و نسیم ملایم عدالت و برابرى در تمام زوایاى زندگى انسانهاى دردمند و رنجیده، نفوذ کند، دردهاى کهنه و قدیمى بشر، ناشى از ظلم و بىعدالتى را با داروى شفابخش عدالت و برابرى، مرهم نهاده و التیام بخشد.
ولى دریغ و درد که این ایده و آرزو، تا حال محقق نگردیده و تعبیرى براى این رؤیاى شیرین، پیدا نشده است، اکنون این سؤال مطرح است که آیا انسانهاى دردمند و تشنهى عدالت و برابرى، تا ابد در حسرت این آرزوى ناپیدا و رؤیاى تعبیر نشده، خواهند سوخت؟ یا روزى این خواب خوش و شیرین، تعبیر خواهد شد، و آمال و آروزهاى دیرین بشر دردمند، محقق شده و مصداق عینى و خارجى پیدا خواهد کرد؟
دین مبین اسلام به عنوان دین جاوید و جهانى، پرسشها و ابهامات مطرح شده، پیرامون آینده بشر را با صراحت و روشن، پاسخ داده است. قرآنکریم در آیات گوناگون و مختلفى از سنتِ پیروزى حق بر باطل(1)، خلافت و وراثت مؤمنان و صالحان در زمین(2)، جهان شمولى دین خدا(3)، استقرار آیین خدا پسندانه و تحقق صلح و امنیت جهانى(4) و بالاخره غلبهى راه و رسم عادلانهى انبیاء و پیامبران الهى... خبر مىدهد و مىفرماید: «ما در کتاب زبور، پس از ذکر چنین مرقوم کردیم که در آینده صالحان و پاکان، وارثان زمین خواهند شد و روى زمین براى همیشه از عناصر و حاکمیت جور و ستم، پاکیزه، خواهد شد. به راستى که در این، پیامى است براى عبادت کنندگان».(5)
و در آیهى دیگر مىخوانیم: «خداوند به افرادى که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده مىدهد که آنها را قطعاً خلیفهى روى زمین خواهد ساخت... و دین و آیینى را که براى آنها پسندیده، پا بر جا و ریشهدار خواهد کرد، خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش تبدیل خواهد نمود».(6)
انبوهى از احادیث و روایات که از رسولگرامى اسلام(ص) و ائمه(ع) نقل شده است، این حقیقت را روشن ساختهاند که سنن وعده شدهى الهى، مبنى بر نابودى ظلم، جور و بىعدالتى و استقرار نظام عدالتگسترى که در آن دین خدا بر همهى ادیان و مذاهب انحرافى، پیروز شده، پاکان و صالحان، ادارهى امور جامعه را به دست گیرند، در زمان ظهور آخرین خلیفهى خداوند و وصى حق در زمین، حضرت حجت(عج) محقق خواهد شد و آن حضرت با شمشیر عدالتگستر خویش، تمامى نظامهاى فاسد را از بین برده و گوهر گمشدهى بشر یعنى عدالت اجتماعى را در پهندشت هستى به وجود خواهدآورد.
لذا در حدیث شریفى مىخوانیم: «هنگامى که قایم قیام کند، عدالت در جامعه پیاده خواهد شد و با حاکمیت عدالت و برابرى، ظلم و جور نابود شده و از امنیت کامل در مسیر عبور و مرور مردم «در کل جهان» به وجود خواهد آمد... حقوق غضب شدهى مردم، گرفته شده و به صاحبانشان مستردد خواهد شد...»(7)
عدالت اجتماعى در عصر:
از ویژهگیهاى منحصر به فرد دوران حکومت حضرت مهدى(عج) که در روایات و احادیث معصومین(ع) فراوان ذکر شده و مورد تاکید و توجه قرار گرفته و از برجستگى خاص برخوردار مىباشد استقرار عدالت اجتماعى، در تمام زوایاى زندگى جامعهاى بشرى است، تعبیر: «یملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً؛ تعبیر آشنایى است که از طرق مختلف، در دهها حدیث که دوران طلایى و زندگىساز عصر ظهور را ترسیم مىکنند، آمده است و در پرتو اصل محبوب و دوست داشتنى عدالت اجتماعى است که نابسامانىهاى سیاسى، ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى، که زائدهاى نظام ظالمانه اى تبعیض، ستم و بىعدالتى است، سامان مىیابد، و همگان، جامه اى عافیت، سلامت و کرامت بر تن خواهند کرد، و این جملهى حضرت على(ع) که : «از عدالت خود، لباس عافیت بر تنتان کردم»(8) با اجراى احکام، قوانین و حدود الهى و حاکمیت عدالت اجتماعى در عصر ظهور، به معناى واقعى کلمه در کل جهان، تبلور عینى و تحقق خارجى پیدا خواهدکرد.
لطافت و نسیم زندگى ساز عدالت اجتماعى در عصر ظهور، طبق حدیث شریف از امام صادق(ع)(9) تا اقصى نقاط جهان و زوایاى ناپیداى منازل و خانههاى مردم، نفوذ کرده، مأمن و مسکن آنان را گرما و حرارت خاص و ویژهاى خواهد بخشید، و در پرتو حرارت و گرما و لطافت عدالت اجتماعى و بستر مناسب آن عصر و زمان است که: دین و دنیاى مردم، حیات انسانى و زندگى معنوى جوامع بشرى، سر و سامان گرفته و همه چیز، جان تازهاى خواهد گرفت.
محورهاى عدالت در عصر ظهور:
الف. عدالت در تقسیم بیت المال:
فراهم آوردن رفاه و آسایش، و ایجاد شرایطی که در آن، آحاد جامعه جهانی ، کفاف زندگی داشته و اضطراب و نگرانى، از این ناحیه، احساس نکند در سرلوحهى برنامههاى کارى حکومت حضرت مهدى(عج) قراردارد، حضرت با توزیع عادلانهى بیتالمال و درآمدها و نظارت دقیق به دستگاههاى اقتصادى حکومت، زمینه لازم براى رفاه و آسایش همگانى را فراهم خواهند کرد. و در راه فقرزداى و تأمین معیشت مردم، جدّیت و تلاش خاصى از سوى مأمورین حکومتى، صورت خواهد گرفت، به گونهاى که ساکنان آسمانها و زمین، از شرائط به وجود آمده، راضى و خشنود خواهند شد.
ابوسعید خدرى مىگوید: «پیامبر(ص) فرمود: به مهدى بشارتتان مىدهم او به هنگام اختلاف مردمان از میان امت من، ظهور خواهدکرد، و ساکنان آسمانها و زمین از او خشنود خواهند شد او مال را درست درست تقسیم مىکند مردى پرسید: درست درست چیست؟ فرمود: میان همه مساوى(10) و در حدیث دیگر مىخوانم که: مهدى(عج) میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار، مىکند به طورى که دیگر نیازمند و محتاجى یافت نمىشود.(11)
ب. عدالت در انتخاب افراد شایسته:
یاران حضرت مهدى(عج) و افرادى که شایستگى و افتخار انتخاب براى خدمتگذارى در حکومت جهانى آن حضرت را نصیب خواهند شد، افراد سست عنصر و بىارادهاى که دین را به دنیا بفروشند، و براى احراز، حفظ و نگهدارى پست و مقام «یتشبث بکل حشیش» به هر نیرنگى، متوسل شوند نخواهند بود بلکه کارگزارانى آن حضرت، افراد شایسته و وارسته خواهند بود که جسم و جان شان و روح و روان شان را در مدرسه عشق و ایمان، پرورش و صیقل دادهاند و با تمام وجود، در خدمت آن حضرت قرار گرفته و شب و روز، براى پیش برد و اجراى برنامههاى اصلاحى حضرت، تلاش و فعالیت خواهند کرد، افرادى که ترس از خدا، و پایبندى به تعهد و تکلیف، با گوشت، پوست و خون آنها عجین شده است ایمان به خدا، عشق خدمت به جامعه بشرى و کسب رضاى امام زمانشان، روح و روان آنها را در خود گداخته است.
احادیث و روایاتى که ویژگى یاران پاک باخته حضرت مهدى(عج) را بیان مىکنند، فراوان است از جمله حضرت على(ع) مىفرماید: «به هوش باشید که مهدى زیباترین انسانها، در سیما و کاملترین آنها در اخلاق و ارزشهاى معنوى و انسانى است هنگامى که قیام کند یاران اصلى او که شمارشان 313 نفر و به شمار یاران پیامبر(ص)، در جنگ بدر است، همگى بسان شیرانى، از قرارگاه خویش خارج گشته و بر گرد آن گرامى، حلقه مىزنند آنان به راستى بسان پاره آهنى هستند اگر بر متلاشى نمودن کوهها تصمیم بگیرند آنها را نابود مىسازند آنان خدا را آن گونه که شایسته است به یکتاى و یگانگى مىپرستند، شبانگاهان نداى دلنواز نیایش و گریههاى آنان از خوف خدا، بسان مادران جوان مرده، طنینافکن است، شب زنده دارند و روزه گیران، از نظر معنوى و اخلاقى همه بسان هم هستند گویى یک پدر و مادر آنان را پروراندهاند و دلهایشان، لبریز از مهر و خیرخواهى... است به هوش باشید که نام بلند آنان را مىدانم و از شهرهاىشان نیز آگاهم.»(12)
از سوى دیگر، اعمال و رفتار کارگزاران حکومت جهانى در عصر، ظهور، به شدت مراقبت خواهد شد، مأموران مخفى حکومت مرکزى، قبل از آنکه مردم را زیر نظر گیرند، به اعمال و رفتار کارگزاران حکومت مىنگرند زیرا: اگر مجموعهى مدیران یک جامعه، صالح، عادل و متعهد باشند منبع و خواستگاه اصلى تزریق شایستگى به رگها و شریانهاى کل جامعه، پدید خواهد گشت.(13)
امام على(ع) مىفرماید: «مهدى(عج) قاضیان زشت کار را کنار مىگذارد و دست سازشکاران (رشوه بگیران) را از سرتان کوتاه مىکند و حکمرانان ستم پیشه را عزل مىنماید و زمین را از افراد پست و خائنین پاک مىسازد».(14)
و در جاى دیگر مىفرماید: «عمّال و کارگزاران حکومتهاى جور را، بر آن همه کار بد که کردهاند مؤاخذه مىکند»(15) و در حدیث دیگرى مىخوانیم: «مهدى بخشنده است او درباره عمّال و کارگزاران و مأموران دولت خویش، بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دل رحم و مهربان است».(16)
با سختگیرى و اعمال روش دور از نرمش و چشمپوشى درباره کارگزاران حکومت و مجریان امور، امام موفق مىشود روشهاى عادلانه خویش را در جامعه ، جامه عمل بپوشاند و نمونه کامل و آرمانى حکومت و نظام دادگستر را به همگان بنمایاند، و اصلىترین مشکلى را که همه حکومتهاى بشرى در طول تاریخ گرفتار آن بودهاند از میان بردارد، در دوران آن امام منجى، نخست از کارگزاران و دستاندرکاران و همه مجریان امر، خواسته مىشود که به موازین عدالت، پایبند باشند و بدان عمل کنند و بدینسان این اقدام عملى مهم، از متصدیان امور به دیگران سرایت مىکند...»(17)
ج. عدالت در اجراى قانون:
در طول تاریخ بشر، افراد زیادى بودهاند که: در سخنرانیها، کتابها، مقالات و سرودههاى خود، مطالب جالب، شیرین و مهیج درباره عدالت، برابرى، و مساوات، گفتهاند، نوشتهاند و سرودهاند ولى همین سخنوران توانا و نویسندگان چیرهدست، شعرا و ادباى نامدار و متکلمان، فیلسوفان نامى، هنگامى که خود بر مسند قدرت تکیه زده و به پست و مقامى رسیدهاند، و در میدان عمل و محک تجربه قرار گرفتهاند، برخلاف گفتار و نوشتار خویش، عمل کردهاند و با سیهروى، در معرکهى امتحان و آزمایش، مواجه شدهاند.
حضرت على(ع) در یک جملهى کوتاه این واقعیت تلخ را این گونه بیان مىفرماید: «حق و عدل، وسیعترین میدانها را به هنگام گفتن دارد، تنگترین و مشکلترین میدان را در مقام عمل و اجراى قانون و دادن حق به صاحبان آن».(18) اما در عصر ظهور حضرت مهدى این گونه نخواهد بود زیرا: اوّلاً: او معصوم است و منزّه از هر خطا و اشتباهى و ثانیاً: با توجه به علم امامتى که خداوند به او داده است، چهره واقعى افراد جانى، ستمکار و قانون شکن را مىداند و مىشناسد، لذا آن امام همام، براى استقرار نظام ارزشمند الهى و اصلاح جامعه و محیط امن و آرام، افراد جانى و بزهکار را شناسایى و تادیب خواهد کرد. حتى افراد و اشخاص که در خفا و پنهانى، مرتکب جرم و جنایت شده و به حقوق دیگران تجاوز کنند، حضرت مهدى(عج) آنان را شناسایى و به کیفر اعمال ننگینشان خواهد رساند و همین امر باعث مىشود که افراد جانى و بزهکار، دست و پایشان را جمع کرده حتى در خفا و پنهانى هم، جرأت و جسارت گناه، معصیت، تخلّف و حرمت شکنى را نداشته باشند.
امام صادق(ع) مىفرماید: «گاه اتفاق مىافتد که فردى در کنار مهدى(عج) ایستاده و سخن مىگوید، که آن حضرت دستور مىدهد گردنش را «به خاطر جنایت مخفیانهاش» بزنند و آنگاه است که در شرق و غرب عالم جنایتکارى نمىماند مگر از آن پیشواى عدالتگستر و آگاه ، حساب مىبرد.(19) در حدیث دیگر از امام صادق(ع) نقل شده است که «دنیا به پایان نخواهد رسید تا بزرگ مردى از خاندان ما قیام نماید، او به سبک داوود، حکومت و داورى خواهد کرد و از دلایل و گواهان نخواهد پرسید، حق هر کس را به او اعطا خواهد کرد».(20)
باز از امام صادق(ع) نقل شده است که: «هنگامى که قایم آلمحمد(عج) قیام نماید، میان مردم به سبک داوود حکومت و داورى خواهد کرد و نیازى به دلیل و برهان ندارد خداوند به او الهام کرده و او با علم و آگاهى خویش، داورى و حکومت مىکند و هر گروهى را از آنچه نهان مىدارند با خبر مىسازد.»(21)
حتى درباره قضات و نمایندگان که حضرت مهدى(عج) به نقاط مختلف جهان گسیل مىدارد، این گونه مىخوانیم که: «هنگامى که قایم(عج) قیام کند به هر منطقه و شهرى، فرستادهاى آگاه و پروا پیشه، گسیل مىدارد و به او مىگوید: برنامه کارى تو در کف دست توست، از این رو، هرگاه کارى برایت پیش آمد که راه حلّ آن را نفهمیدى و داورى در آن را نشناختى، به کف دست خود نظاره کن و آنچه در آن یافتى عمل نما.»(22)
با توجه به احادیث فوق الذّکر، مىتوان گفت: هر مجرم و گناهکارى که در خور کیفر باشد، امام مهدى(عج) براساس علم امامت خود، عمل کرده و حرمتشکنان قوانین الهى و اجتماعى را به جزاى اعمال ننگینشان خواهند رساند، و منتظر گواهى گواهان و اقامهى دلایل و مدارک از سوى مدعى نخواهد ماند و به سوگندهاى دروغین، از سوى طرفین دعوا، توجه نخواهد کرد، و آنچه حق و عدالت است، آن را ملاک قرار داده و براساس آن، حکم و داورى نموده و با اجراى دقیق احکام الهى، آزادى و امنیت به معناى واقعى کلمه را به جامعه جهانى عرضه خواهد کرد، امنیتى که در آن، جان، مال، ناموس، حیثیت و آبروى افراد حفظ خواهد شد، و انسانها، دیگر از ناحیه تضییع حقوقشان، دلهره، اضطراب و نگرانى نخواهند داشت.
از خدا مىخواهیم هر چه سریعتر، موانع ظهور آن امید محرومان و مستضعفان را مرتفع ساخته و لباس فرج، بر اندام و قامت مبارکش بپوشاند و با ظهور آن فرزانه فضیلت سمبل فضیلت و کرامت، اسوهى تقوا و عدالت و منتقم آلعلى و محمد(ص) به تمامى نامردىها و نامردمىها پایان داده، ظلم و بىعدالتى را از کل جهان، ریشهکن سازد و با اجراى احکام و قوانین ارزشمند الهى و انسانى به دست نازنین آن یگانه دوران، امنیت و آزادى و عدالت اجتماعى را به ارمغان آورده و با داروى شفابخش دین، زخمهاى کهنه و دردهاى دیرین انسانهاى مظلوم و مستضعفان التیام بخشد.
به امید آن روز
پىنوشتها: -
1) اسراء/ 81 و انفال 7 - 8.
2) انبیاء/ 105 - 106 و قصص/ 5.
3) توبه/ 33 و صف/ 7.
4) نور/ 55.
5) نور/ 105 - 106.
6) نور/ 55.
7) منتخب الاثر، باب 43، حدیث 1، ص 379.
8) نهج البلاغه، خطبه 87:«والبستکم العافیة من عدلى».
9) بحارالانوار، ج 52، ص 362: «...اما والله لیدخلن «القائم» علیهم عدله جوف بیوتهم کمایدخل الحروا ...».
10) منتخب الا ثر، ص 147: ... قال رسول اللَّه(ص): «ابشّرکم بالمهدى یبعث فی امتی علی اختلاف الناس و یرضی عنه ساکن السّماء و ساکن الارض یقسم المال صحاحا فقال له رجل و ما صحاحا ؟ قال: التسویه بین الناس».
11) بحارالانوار، ج 51، ص 88: «ویسوى بین الناس حتى لاترى محتاجا الى الزکاة».
12) امام مهدى از ولادت تا ظهور ، ترجمه على کرمى، ص 614: «الا وان المهدى احسن الناس خلقا و خلقا ثم اذ اقام یجتمع الیه اصحابه علی عدة اهل بدر و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشرة رجلاً کانهم لیوث قد خرجو من غایاتهم مثل زبرالحد ید لوانهم همو ا بازالة الجبال الرواسى لازالوها عن مواضعها فهم الذین وحدوا اللَّه حق التوحیده...».
13) رجوع به عصر زندگى، ص 57.
14) بحارالانوار ج 51، ص 120: «لیننزعن عنکم قضاة السوء و لیقبضنّ عنکم المراضین ولیعزلن عنکم امراء الجور ولیطهرنّ الا رض من کل غاش».
15) نهج البلاغه خطبه 138: «یأخذ الوالی من غیرها عمّالها علی مساوى اعمالها».
16) المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 277: «المهدى سمع بالمال شدید علی العمّال رحیم بالمساکین».
17) عصر زندگى - آینده انسان و اسلام -، ص 59.
18) نهج البلاغه، خطبه 216:«فالحق اوسع الاشیاء فی التواصف واضیقها فى التناصف».
19) غیبت نعمانى، ص 239، باب 13، حدیث 33؛ بحارالانوارج 52، ص 320: « بیناالرجل علی راس القائم(عج) یامرو ینهی اذامر «الامام» بضرب ، عنقه فلا یبقی بین الخافقین شیء الاّ خافه».
20) بحارالانوار، ج 52، ص 32؛ بصائرالدرجات، ص 278: «لاتذهب الدنیا حتی یخرج رجل منی یحکم».
21) بحارالانوار چاپ بیروت ج 52، باب27، حدیث 89، ص 339: «اذاقام قائم آلمحمد(عج) حکم بین الناس بحکم داوود لایحتاج الى بینة یلهمه اللَّه تعالى و یحکم بعلمه و یخبر کل قوم بما استببطنواه»
22) غیبت نعمانى، ص 319، باب 21، حدیث 8 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 365: «اذاقام القائم بعث فی اقالیم الارض فی کل اقلیم رجلا ... یقول له الامام(ع) عهدک فی کفک فاذا ورد علیک امر لا تفهمه و لا تعرف القضاءٌ فیه فانظر الی کفک و اعمل بما فیها».