آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

و یوم نبعث فى کل امه شهیدا علیهم من انفسهم و جئنا بک شهیدا على هولإ, و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شىء و هدى و رحمه و بشرى للمسلمین(سوره نحل - آیه 89)
به خاطر بیاورید روزى را که از هر امتى, گواهى از میان خودشان بر آنها مبعوث مى گردانیم و تو را - اى محمد - گواه آنها قرار دادیم و همانا این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است و عامل هدایت و مایه رحمت و بشارت براى مسلمانان است.

از این آیه در مى یابیم که خداوند در هر امتى یک نفر را انتخاب مى کند و بر مى گزیند تا در باره امت خویش گواهى دهد و ویژگى او در این است که انسانى است پاک و دور از خطا و گناه و مورد اعتماد و تصدیق امت.
این بعث و برانگیختن که در آیه ذکر شده آمده است غیر از مبعوث شدن و زنده شدن پس از مرگ است بلکه وقت آن پس از هنگام بعث اول و نفخ در صور است یعنى یکى از مراحل تحقیق و بازجوئى روز قیامت و صحراى محشر مى باشد. به هر حال پیامبر در آن روز هم گواه بر امتش است از روز رسالت تا روز نفخ صور زیرا او خاتم الانبیا است و تمام مردم جهان امتش مى باشند و نه تنها بر ملت خود گواهى مى دهد که ظاهرا او گواه بر تمام امتهاى پیشین نیز مى باشد.
هر چند خداى تبارک و تعالى مى تواند خود مردم را به شهادت و گواهى علیه خودشان وادار سازد یا ملائکه و فرشتگان را امر به شهادت بر مردم کند که فلان شخص در فلان روز چه کارى را مرتکب شد و چه عملى از او سر زد و کسى را هم حق بازجوئى از پروردگار نیست. او مالک مطلق تمام جهان و جهانیان است و هیچ کس توانائى منازعه در ملک او را ندارد. با این حال خداوند یک نفر را که معصوم است و هیچ دروغ و خلافى از او سرنزده است وادار مى کند که به اعمال امت شهادت دهد. و از این آیه نیز مشخص مى شود که باید همیشه در میان مردم حجتى معصوم از سوى پروردگار وجود داشته باشد تا بر مردم عصر و زمان خود گواهى دهد و این یکى از ادله اثبات ضرورت وجود امام زمان در هر عصرى است که باید هم معصوم باشد و هم ناظر بر اعمال امت. در روایتهاى مکرر مى خوانیم که مثلا شب جمعه اعمال یک هفته امت در محضر امام وقت و ولى خدا قرار مى گیرد تا در جریان کار مردم باشد و روز قیامت به اذن خدا بر آنان گواهى دهد.
هولإ: در تفسیر هولإ دو احتمال وارد شده: یکى اینکه مقصود از هولإ امتهاى گذشته باشد یعنى انبیا و اوصیاى آنها باشند که شهادت بر اعمال امتهاى خود مى دهند و پیامبر گواه و شاهد بر آنان است. و بدین ترتیب - چنانکه عرض شد - پیامبر هم گواه بر امت خودش است و هم گواه بر امتهاى گذشته. دیگر آنکه مقصود ازهولإ, شاهدان عملى باشد. شاهد عملى یعنى کسى که خود میزان حق و باطل است و خود الگوئى است براى تشخیص خوب از بد و خیر از شر که این شخص رسول خدا است و اوصیاى او. امامان و پیشوایان دین قطعا نیز جزء شهیدان شاهد بر ملت مى باشند. در آیه آمده است: و یوم ندعو کل اناس بامامهم - و روزى که دعوت مى کنیم هر امتى را با امامشان. و چون چنین کسى مى بایست برنامه زندگى در اختیار افراد قرار دهد تا دیگر براى کسى حجت و بهانه اى نماند, لذا ملاحظه مى کنیم که فورا خداوند از قرآن یاد مى کند و مى فرماید که ما قرآن را مبین همه احکام و مسائل قرار دادیم و آن را براى هدایت و رحمت مردم فرستادیم و اصلا معناى حجت خدا همین است که او کسى مى باشد که خداوند به وجود او بر مردم احتجاج مى کند که من امام و پیشوا را براى شما تعیین کردم, پس چرا از او تبعیت و پیروى نکردید.
تبیانا لکل شىء: تبیان از بیان گرفته شده است یعنى قرآن بیان کننده همه چیز است.
شاید برخى تصور کنند که از این آیه چنین مفهوم مى شود که در قرآن بیان تمام اشیإ مادى و معنوى ذکر شده ولى این سخن درستى نیست زیرا قرآن کتاب هدایت است نه کتاب شیمى و فیزیک یا دائره المعارف تمام علوم, پس وقتى مى فرماید بیان هرچیز در قرآن است یعنى تمام امورى که براى رسیدن به هدایت لازم است در قرآن بیان شده است. البته ناگفته نماند که قرآن پیوسته انسانها را دعوت به فراگیرى علوم و دانشهاى مختلف کرده است و اشاراتى به برخى از مسائل بلکه تمام مسائل مهم دارد ولى تمام آن اشارات در محدوده توحید و خداشناسى و سرانجام براى ارشاد و راهنمائى مردم و سوق دادن آنها به سوى ایمان و عبادت مى باشد.
نکته دیگرى که لازم است اشاره شود اینکه ممکن است مسائل و علوم بسیار پیچیده و مهمى در قرآن باشد که از محدوده علم و ادراک ما خارج است و شاید به مرور زمان و پیشرفت بشر در علوم مختلف به برخى از آن نکات دست یابد. امام صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید: ((ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فى کتاب الله عزوجل ولکن لا تبلغه عقول الرجال)) تمام امورى که حتى دو نفر در آن اختلاف مى ورزند, اصل و اساسش در قرآن وارد شده ولى عقول و خردهاى مردم به آن نمى رسد. نفهمیدن ما هرگز مانع از آن نمى شود که در قرآن مسائل زیادى وجود داشته باشد بلکه امهات علوم و دانشها در آن باشد و ما به آنها پى نبریم.
این آیه چهار نکته را در باره قرآن, ذکر کرده است: 1ـ بیانگر همه چیز. 2ـ مایه هدایت مردم. 3ـ وسیله رحمت آنان. 4ـ بشارت براى مسلمانان.
آرى! همینطور است. پس از علم و درک به اشیإ, انسان هدایت مى یابد و خدا شناس مى شود و پس از هدایت شدن, درهاى رحمت الهى بر رویش گشوده مى شود و آنجا است که بشارتش مى دهند به روضه رضوان و بهشت جاویدان.

تبلیغات