روزه درمانى در کلام امام على علیه السلام
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
انسان زنده است به تربیت. در اسلام, هم امر تربیت یک امر بسیار مهم است و هم زمینه ها و بسترهاى تربیتى کاملا هموار گشته است; اما از آنجائیکه امر تربیت یک امر بسیار ظریف است و همسان گل لطیف, انسانهاى معمولى در این زمینه چندان موفق نبوده اند; زیرا اولا شناخت و آگاهى کافى در این امر وجود ندارد و ثانیا شیوه درستى در امر تربیت وجود ندارد. هرکس شب خوابیده و صبح بلند شد, یک الگوى تربیتى اختیار مى کند و بدون هیچگونه انعطاف, بر یک مسئله غلط اصرار و پافشارى مى نماید; غافل از اینکه در قرآن شریف آمده است:
((وقد خلقکم اطوارا))
((در حالى که شما را در مراحل مختلف آفریده است.))(1)
یعنى روحیات و خصوصیات هیچ کدام از دو انسانى, شبیه و یکسان نیست بنابراین, در امور تربیتى, به تعداد انسانها به شیوه و ((استانداردهاى تربیتى ویژه اى)) نیازمندیم که غفلت از آن باعث خسران خواهد شد.
با این مقدمه, آیا روزه مى تواند در امور تربیتى اثراتى داشته باشد یا خیر؟ و یک مربى, والدین و سایرین, چگونه مى توانند از روزه در امور تربیتى, براى تربیت کودکان,نوجوانان و جوانان کمک بگیرند؟
((از فواید مهم روزه این است که روح انسان را ((تلطیف)) و اراده انسان را قوى و غرائز او را تعدیل مى کند.))(2)
به تعبیر امام على(ع) ((روزه ریاضتى است سازنده)) که اثرات تربیتى زیادى را ببار مىآورد.
حضرت امیر(ع) در جواب کسى که دنیا را نکوهش مى کرد فرمودند:
کم عللت بکفیک. و کم مرضت بیدک...
((چند کس را با پنجه هایت تیمار داشتى؟
و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى؟
بهبود آنان را خواهان شدى, و دردشان را به پزشکان مى نمودى.
بامدادان, که دارویت آنان را فایدتى نبخشید و بهبود نداد,
و گریه ات آنان را سودى. بیمت آنان را فایده اى نبخشید, و...))(3)
انسان باید چنان تربیت گردد که بتواند با نفس در نفس دیگرى تاثیر گذارد.
با گریه و دعا و پرسش آگاهانه, بتواند در بهبودى بیماریهاى تنى و روحى دیگران نقش ایفا کند.
دنیا بیمارستان بزرگى است که عده اى در آن بیمار هستند وعده اى دیگر طبیب.
طبیبان باید, طبیب دوار باشند و براى درمان دوستان خویش لحظه اى توقف ننمایند.
همچنین دنیا مدرسه بزرگى است که باید عده اى در آن به تحصیل و تعلیم مشغول باشند وعده اى دیگر به تعلم .
فرهنگ ماه رمضان, که فرهنگ تعلیم و تعلم است, زمینه کاملا هموار است براى انتقال مطالب تربیتى و دینى و واقعا اگر درک و برداشت درستى از ماه رمضان و فرهنگ رمضان باشد, ماه رمضان, ((ماه معجزه ها است)) و مى توان به صورت بسیار زیبا و راحت در زمینه تربیتى با بچه و جوانان کار کرد و آنها را جذب نمود.
از سوژه روزه به اصطلاح ((کله گنجشکى)) گرفته تا به افطاریه هاى دست جمعى در مدرسه و شب هاى قدر, همه و همه مى توانند بسیار تإثیر گزار باشند.
اول ماه رمضان که شد, والدین اخلاقشان محبتآمیزتر گردد ; معلمان محبت و لبخندشان صد چندان گردد; همه سختگیریهاى بى مورد از جامعه برچیده شود; بر سر سفره هاى افطارى دست نوازش بر سر کودکان بکشیم; آموزش قرآن را در ماه رمضان جدى بگیریم; شبهاى احیإ بچه ها را به مساجد یا مصلاى شهر ببریم...
دهها نمونه دیگر از ((سوژه هاى ماه رمضان)) که هر کدام مى توانند در امر تربیت معجزه آفرینى بکنند.
حضرت امیر(ع) مى فرمایند:
((صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن)).(4)
روزه دل, بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم.
آیا اگر بچه ها و جوانان اثرات روزه دل و روزه زبان را ببینند با دین اسلام و دینداران دید مثبت پیدا نمى کنند؟
آیا با صرف بحث تئورى و نظرى و یا شعارهاى پر شعور, مى توان یک دین و ارزشهاى دینى را براى بچه ها و جوانان تبیین کرد؟
بچه ها, نوجوانان و جوانان از کجا بفهمند که دین اسلام, دین جهانى, دین کامل, دین تولى و تبرى, دین ارزشها, اخلاق و... است.
بچه ها و جوانان, باید از اثر پى به موثر ببرند. تا زمانى که نماز, روزه, حج و سایر عبادات و ارزشها, آثار واقعى خود را نشان ندهد و تا زمانى که نمازگزار, روزه دار و حاجى, در عمل نشان ندهند که به کعبه دل دسترسى پیدا کرده اند, دل و زبانشان روزه دار است و یا دائم در نمازند; نمى توانند مربى خوبى براى دیگران باشند.
اگر با دیده دقیق به امر تربیت نگاه کنیم, مى توانیم بسیارى از مشکلات اخلاقى و تربیتى بچه ها و جوانان و یا حتى بزرگسالان را از کانال روزه و ماه رمضان درمان ببخشیم. برخى از والدین خیال مى کنند با خریدن ((اسباب بازى انبوه)) وظیفه دیگرى ندارند و یا مى توانند تمام خواستهاى بچه ها را از راه اسباب بازى تإمین نمایند. غافل از اینکه ((تربیت پایدار)) چیزى نیست که به راحتى و آسانى بدست آید و یا در یک زمان کوتاه بتوان بدان دست یازید.
امام على (ع), در بحث اسوه پذیرى مى فرمایند:
((لیتإس صغیرکم بکبیرکم, ولیرإف کبیرکم بصغیرکم...))
باید خرد سالتان از کلانسالتان پیروى کند, و کلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد. همچون بد خوبان جاهلیت مباشید, که نه در دین فهمى دارند, و نه شناساى کردگارند - به صورت انسان, و درون پست تر از جانوران - همانند تخمى در گودالى به ریگستان, که شتر مرغ نهد در آن, اگر بشکنندش گناه است, اگر نهندش, بود که درونش مارى سیاه است.(5)
اگر بلند اندیشى و شناخت درستى نسبت به دین مبین اسلام باشد, سراسر دین برخوردار از ((سوژه هاى ناب و زیباى)) تربیتى است. و به عبارت دیگر ماه رمضان ((ماه معجزه ها و ماه سوژه ها)) است و هر کدام از سوژه ها مى تواند زمینه خوبى براى رشد و تربیت مذهبى بچه ها و جوانان باشد.
سوژه هایى همچون:
1ـ روزه کله گنجشکى.
2ـ گردهمائیهاى با صفا بر سر سفره هاى افطارى.
3ـ تنوع و تغییرات در برنامه هاى غذایى و آشپزى.
4ـ تشکیل کلاسهاى قرآن.
5ـ نماز جماعت و برنامه هاى مذهبى.
6ـ قرائتها و تلاوتهاى دست جمعى و ختم قرآن.
7ـ مسابقات قرآنى همراه با جوایز مناسب.
8ـ افطاریه هاى دست جمعى در مدارس و دانشگاهها.
9ـ بیدارى در سحرها و آواى دلنواز نیایش ها.
10ـ شب قدر و برنامه هاى با شکوه شبهاى احیإ.
11ـ عید فطر و... همه و همه مى توانند به مربیان و بزرگان کمک کنند تا بتوانند در امر تربیت مذهبى فرزندانشان به موفقیت هاى بزرگى دست یابند.
خلاصه:
ماه رمضان ماه معجزه ها و سوژه ها است و هر کدام از سوژه ها مى تواند به والدین, مربیان و بزرگان کمک کند تا بتوانند در رشد و شکوفایى فرزندان خویش بکوشند.
خداحافظ رمضان
خرج کردم عمر خود را دم به دم
در دمیدم جمله را در زیر و بم(6)
اگر چه هر وداعى جانسوز و جانکاه است ولى براى مردان خدا, هیچ وداعى جانسوزتر از آن, وداع با رمضان نیست چنانکه واردین شهر صیام و قیام اقسام مختلفى هستند. وداع کنندگان و بیرون شوندگان از دسته هاى گوناگونى مى باشند:
1ـ دسته اى مشتاقانه ماه رمضان را استقبال نموده... و با موفقیت آنرا وداع مى نمایند.
2ـ دسته دیگر کسانیند که با ماه رمضان گاهى با احترام برخورد نمودند و گاهى همسان سایر ماهها... و لذا از رفتن آن خوشحالى نمایند.
3ـ عده اى که قلبا از آمدن ماه رمضان ناراضى هستند, ولى چون در میان مسلمین زندگى مى کنند, از باب ((خواهى نشوى رسوا, همرنگ جماعت شو)) روزه مى گیرند و لذا ماه رمضان هر چه زودتر تمام گردد خوشحالى بیشترى به آنها دست مى دهد.
4ـ طبقه اى هستند که ماه رمضان را وداع کرده در حالى که ذره اى از آن بهره مند نگشته, و همچون حیوان به خورد و خوراک اشتغال داشته اند...
5ـ دسته اى که براى آنها آمدن و نیامدن ماه رمضان تفاوت ندارد.(7)
روایت شده که:
((حضرت امیر(ع) در سه شب نمى خوابیدند:
1ـ شب بیست و سوم ماه رمضان
2ـ و شب فطر
3ـ و شب نیمه شعبان))(8)
شب عید فطر براى دسته اول از وداع کنندگان, شب شادى و شادمانى است, شبى که انسان مى داند فردا جایزه بزرگ دریافت
مى دارد. از این رو, شب عید فطر براى او شب شکر و شکوفایى است.
زیباترین وداع تاریخ را امام سجاد(ع) با رمضان داشته است که در تاریخ ثبت شده است.
حضرت در فقره اى از آن وداع, مى فرمایند:
((درود بر تو همسایه اى که دلها (بر اثر عبادت) در آن نرم و فروتن گردید, و گناهان در آن کم شد (آمرزیده شد). درود بر تو یارى دهنده اى که (ما را) بر مغلوب ساختن شیطان یارى کرد...))(9)
آه سرى هست اینجا بس نهان
که سوى خضرى شود موسى روان(10)
به امید روزى که جوامع انسانى عموما و جوامع شیعى خصوصا بتوانند شناخت درستى به اسلام ناب محمدى(ص) پیدا کنند و سپس شیرینى این دین را با جان دل, بچشند که اگر چنین حادثه در سرزمین وجودى انسان رخ دهد آن وقت ما به اسرار دین اسلام, کلام خدا و ائمه(ع) دست خواهیم یافت.
خلاصه:
از روح روایات بدست مىآید که وداع با ماه رمضان, خیلى براى اولیإ خدا سخت و جانکاه است. از لابلاى وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان, سوز و سوگوارى جانسوز موج مى زند. امام على(ع) شب عید فطر, شب زنده دارى مى کرد و خوابش نمى برد. اینها همان انسانهاى کاملى هستند که روزه نفس اختیار کرده اند.
جشن روزه دار و عید واقعى:
در نگاه ژرف اندیشان, عید واقعى روزى است که انسان خدا را در آن نافرمانى نکند. در همین راستا, حضرت امیر(ع) مى فرماید:
[و قال(ع) فى بعض الاعیاد]: انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه, و کل یوم لایعصى الله فیه فهو عید.
[))و در یکى از عیدها فرمود]: این عید کسى است که خدا روزه اش را پذیرفته و نماز وى را سپاس گفته هر روز که خدا را در آن نافرمانى نکنند روز عید است. ))(11) از این روى تمام لحظات عمر انسان کامل و مومن واقعى عید است و در عید بسر مى برد. زندگى براى آنها از لذت معنوى برخوردار است و کوچکترین چیز ارزشى را با کل جهان, معامله نمى کنند.
عارفان هر دمى دو عید کنند
عنکبوتان مگس قدید(12) کنند(13)
ماه رمضان, اول سال[ و حساب سال] اهل معرفت و اهل سیر و سلوک(14) است بدین معنا که با آمدن عید رمضان, باید یک خانه تکانى اساسى صورت بگیرد. دلها شستشو و ترمیم گردند. صله رحم و صلح پایدار بین مومنین و مومنات برقرار گردد...
و کاملا آماده شویم براى حرکت از زمین به آسمان و از خانه به طرف خدا.
چون اویس از خویش فانى گشته بود
آن زمینى آسمانى گشته بود(15)
على (ع) مى فرمایند:
اندیشه ها باید در آسمان معارف الهى به پرواز بپردازند.
((باریک اندیشى خرد خواهد تا به صفات او نرسیده ذات وى را داند, دست قدرتش بازگرداند. چه, پرده هاى تاریک غیب را درد, و راه به ساحت خداى بى عیب برد. آنگاه پشیمانى خورد باز گردد و به خردى خود اعتراف کند که:
((اى مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست))))
به هر تقدیر ماه رمضان, ماه ((بازگشت به خدا است.)) و ماه پیوند خوردن با اراده خدا و ماه خیر خود را در خیر اجتماع دیدن است.
باش در روزه شکیبا و مصر
دم بدم قوت خدا را منتظر(16)
ماه رمضان باغى است که روزه گل آن است. هر که در این باغ گل نچیند, سفیهانه زیسته است و بى جهت سیلى, زیر گوش گل زده است.
خلاصه:
براى انسان کامل و مومنان واقعى, لحظه لحظه هاى زندگى عید است و پرتوى از زیبایى حق; بویژه آنجائیکه انسان بر سر سفره خدانشیند.
ولى روزه داران واقعى یک عید ویژه اى هم دارند که به عید فطر معروف است. این روز, در واقع ((عید اندر عید)) است و روزه داران پیروزى بزرگ خویش یعنى بازگشت به خدا را جشن مى گیرند و نامه ((بیمه درمانى دائمى)) را از درمانگاه الهى دریافت مى دارند.
نتیجه:
روزه یکى از ضروریات دین مبین اسلام است که راز و اسرار فراوانى در آن نهفته و پنهان گشته است. تاکنون بشر توانسته به برخى از اسرار روزه دست یابد که از جمله آن ((روزه درمانى)) است. درمان بیماریهاى جسمى, روانى و اثرات زیاد در فراروان, از جمله اسرار روزه است.
به هر تقدیر ماه رمضان, ماه بهار قرآن, و خود ماه رمضان باغى است که روزه گل آن باغ است و مومنان واقعى و انسانهاى کامل همیشه در این باغ, به چیدن و ورچین کردن گل الهى مشغول هستند.
ماه رمضان ((ماه معجزه ها و ماه سوژه هاى تربیتى)) است. قرائت یک آیه در آن ماه, برابر است با یک ختم قرآن; خواب و نفس کشیدن در این ماه عبادت است, شیطانها در این ماه به غل و زنجیرند; شب قدر در آن, بیش از هزار ماه ارزش دارد; ماه نزول قرآن و ماه خودسازى و تربیت است که همه اینها معجزه ها و سوژه هاى این ماه هستند. انشإ الله, به حق این ماه, بشریت عموما و شیعیان خصوصا بتوانند عظمت این ماه را درک کنند و با رو آوردن به آن بتوانند به مقام ((روز نفس)) دست یابند.
پى نوشت ها:
1ـ سوره نوح: 71 / 14.
2ـ تفسیر نمونه, ج 1, ص 628.
3ـ نهج البلاغه, کلمات قصار, 131.
4ـ فرد الحکم, همان.
5ـ نهج البلاغه, خ 166.
6ـ مثنوى معنوى, دفتر اول, 2191.
7ـ شیخ الاسلامى, سید حسن ارزش و اهمیت ماه مبارک رمضان, ص 233.
8ـ بحار, ج 97, ص 88.
9ـ صحیفه سجادیه, دعاى 45, دعاى وداع با رمضان.
10ـ مثنوى معنوى, دفتر سوم.
11ـ نهج البلاغه, کلمات قصار,428.
12ـ گوشت کفانیده پاره کرده یا گوشت به درازا بریده خشک کرده.
13ـ سنایى غزنوى.
14ـ جوادى آملى, عبدالله, ره توشه رمضان, 1378.
15ـ مثنوى معنوى, دفتر چهارم, 1830.
16ـ مثنوى معنوى, دفتر پنجم, 1749.
((وقد خلقکم اطوارا))
((در حالى که شما را در مراحل مختلف آفریده است.))(1)
یعنى روحیات و خصوصیات هیچ کدام از دو انسانى, شبیه و یکسان نیست بنابراین, در امور تربیتى, به تعداد انسانها به شیوه و ((استانداردهاى تربیتى ویژه اى)) نیازمندیم که غفلت از آن باعث خسران خواهد شد.
با این مقدمه, آیا روزه مى تواند در امور تربیتى اثراتى داشته باشد یا خیر؟ و یک مربى, والدین و سایرین, چگونه مى توانند از روزه در امور تربیتى, براى تربیت کودکان,نوجوانان و جوانان کمک بگیرند؟
((از فواید مهم روزه این است که روح انسان را ((تلطیف)) و اراده انسان را قوى و غرائز او را تعدیل مى کند.))(2)
به تعبیر امام على(ع) ((روزه ریاضتى است سازنده)) که اثرات تربیتى زیادى را ببار مىآورد.
حضرت امیر(ع) در جواب کسى که دنیا را نکوهش مى کرد فرمودند:
کم عللت بکفیک. و کم مرضت بیدک...
((چند کس را با پنجه هایت تیمار داشتى؟
و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى؟
بهبود آنان را خواهان شدى, و دردشان را به پزشکان مى نمودى.
بامدادان, که دارویت آنان را فایدتى نبخشید و بهبود نداد,
و گریه ات آنان را سودى. بیمت آنان را فایده اى نبخشید, و...))(3)
انسان باید چنان تربیت گردد که بتواند با نفس در نفس دیگرى تاثیر گذارد.
با گریه و دعا و پرسش آگاهانه, بتواند در بهبودى بیماریهاى تنى و روحى دیگران نقش ایفا کند.
دنیا بیمارستان بزرگى است که عده اى در آن بیمار هستند وعده اى دیگر طبیب.
طبیبان باید, طبیب دوار باشند و براى درمان دوستان خویش لحظه اى توقف ننمایند.
همچنین دنیا مدرسه بزرگى است که باید عده اى در آن به تحصیل و تعلیم مشغول باشند وعده اى دیگر به تعلم .
فرهنگ ماه رمضان, که فرهنگ تعلیم و تعلم است, زمینه کاملا هموار است براى انتقال مطالب تربیتى و دینى و واقعا اگر درک و برداشت درستى از ماه رمضان و فرهنگ رمضان باشد, ماه رمضان, ((ماه معجزه ها است)) و مى توان به صورت بسیار زیبا و راحت در زمینه تربیتى با بچه و جوانان کار کرد و آنها را جذب نمود.
از سوژه روزه به اصطلاح ((کله گنجشکى)) گرفته تا به افطاریه هاى دست جمعى در مدرسه و شب هاى قدر, همه و همه مى توانند بسیار تإثیر گزار باشند.
اول ماه رمضان که شد, والدین اخلاقشان محبتآمیزتر گردد ; معلمان محبت و لبخندشان صد چندان گردد; همه سختگیریهاى بى مورد از جامعه برچیده شود; بر سر سفره هاى افطارى دست نوازش بر سر کودکان بکشیم; آموزش قرآن را در ماه رمضان جدى بگیریم; شبهاى احیإ بچه ها را به مساجد یا مصلاى شهر ببریم...
دهها نمونه دیگر از ((سوژه هاى ماه رمضان)) که هر کدام مى توانند در امر تربیت معجزه آفرینى بکنند.
حضرت امیر(ع) مى فرمایند:
((صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن)).(4)
روزه دل, بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم.
آیا اگر بچه ها و جوانان اثرات روزه دل و روزه زبان را ببینند با دین اسلام و دینداران دید مثبت پیدا نمى کنند؟
آیا با صرف بحث تئورى و نظرى و یا شعارهاى پر شعور, مى توان یک دین و ارزشهاى دینى را براى بچه ها و جوانان تبیین کرد؟
بچه ها, نوجوانان و جوانان از کجا بفهمند که دین اسلام, دین جهانى, دین کامل, دین تولى و تبرى, دین ارزشها, اخلاق و... است.
بچه ها و جوانان, باید از اثر پى به موثر ببرند. تا زمانى که نماز, روزه, حج و سایر عبادات و ارزشها, آثار واقعى خود را نشان ندهد و تا زمانى که نمازگزار, روزه دار و حاجى, در عمل نشان ندهند که به کعبه دل دسترسى پیدا کرده اند, دل و زبانشان روزه دار است و یا دائم در نمازند; نمى توانند مربى خوبى براى دیگران باشند.
اگر با دیده دقیق به امر تربیت نگاه کنیم, مى توانیم بسیارى از مشکلات اخلاقى و تربیتى بچه ها و جوانان و یا حتى بزرگسالان را از کانال روزه و ماه رمضان درمان ببخشیم. برخى از والدین خیال مى کنند با خریدن ((اسباب بازى انبوه)) وظیفه دیگرى ندارند و یا مى توانند تمام خواستهاى بچه ها را از راه اسباب بازى تإمین نمایند. غافل از اینکه ((تربیت پایدار)) چیزى نیست که به راحتى و آسانى بدست آید و یا در یک زمان کوتاه بتوان بدان دست یازید.
امام على (ع), در بحث اسوه پذیرى مى فرمایند:
((لیتإس صغیرکم بکبیرکم, ولیرإف کبیرکم بصغیرکم...))
باید خرد سالتان از کلانسالتان پیروى کند, و کلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد. همچون بد خوبان جاهلیت مباشید, که نه در دین فهمى دارند, و نه شناساى کردگارند - به صورت انسان, و درون پست تر از جانوران - همانند تخمى در گودالى به ریگستان, که شتر مرغ نهد در آن, اگر بشکنندش گناه است, اگر نهندش, بود که درونش مارى سیاه است.(5)
اگر بلند اندیشى و شناخت درستى نسبت به دین مبین اسلام باشد, سراسر دین برخوردار از ((سوژه هاى ناب و زیباى)) تربیتى است. و به عبارت دیگر ماه رمضان ((ماه معجزه ها و ماه سوژه ها)) است و هر کدام از سوژه ها مى تواند زمینه خوبى براى رشد و تربیت مذهبى بچه ها و جوانان باشد.
سوژه هایى همچون:
1ـ روزه کله گنجشکى.
2ـ گردهمائیهاى با صفا بر سر سفره هاى افطارى.
3ـ تنوع و تغییرات در برنامه هاى غذایى و آشپزى.
4ـ تشکیل کلاسهاى قرآن.
5ـ نماز جماعت و برنامه هاى مذهبى.
6ـ قرائتها و تلاوتهاى دست جمعى و ختم قرآن.
7ـ مسابقات قرآنى همراه با جوایز مناسب.
8ـ افطاریه هاى دست جمعى در مدارس و دانشگاهها.
9ـ بیدارى در سحرها و آواى دلنواز نیایش ها.
10ـ شب قدر و برنامه هاى با شکوه شبهاى احیإ.
11ـ عید فطر و... همه و همه مى توانند به مربیان و بزرگان کمک کنند تا بتوانند در امر تربیت مذهبى فرزندانشان به موفقیت هاى بزرگى دست یابند.
خلاصه:
ماه رمضان ماه معجزه ها و سوژه ها است و هر کدام از سوژه ها مى تواند به والدین, مربیان و بزرگان کمک کند تا بتوانند در رشد و شکوفایى فرزندان خویش بکوشند.
خداحافظ رمضان
خرج کردم عمر خود را دم به دم
در دمیدم جمله را در زیر و بم(6)
اگر چه هر وداعى جانسوز و جانکاه است ولى براى مردان خدا, هیچ وداعى جانسوزتر از آن, وداع با رمضان نیست چنانکه واردین شهر صیام و قیام اقسام مختلفى هستند. وداع کنندگان و بیرون شوندگان از دسته هاى گوناگونى مى باشند:
1ـ دسته اى مشتاقانه ماه رمضان را استقبال نموده... و با موفقیت آنرا وداع مى نمایند.
2ـ دسته دیگر کسانیند که با ماه رمضان گاهى با احترام برخورد نمودند و گاهى همسان سایر ماهها... و لذا از رفتن آن خوشحالى نمایند.
3ـ عده اى که قلبا از آمدن ماه رمضان ناراضى هستند, ولى چون در میان مسلمین زندگى مى کنند, از باب ((خواهى نشوى رسوا, همرنگ جماعت شو)) روزه مى گیرند و لذا ماه رمضان هر چه زودتر تمام گردد خوشحالى بیشترى به آنها دست مى دهد.
4ـ طبقه اى هستند که ماه رمضان را وداع کرده در حالى که ذره اى از آن بهره مند نگشته, و همچون حیوان به خورد و خوراک اشتغال داشته اند...
5ـ دسته اى که براى آنها آمدن و نیامدن ماه رمضان تفاوت ندارد.(7)
روایت شده که:
((حضرت امیر(ع) در سه شب نمى خوابیدند:
1ـ شب بیست و سوم ماه رمضان
2ـ و شب فطر
3ـ و شب نیمه شعبان))(8)
شب عید فطر براى دسته اول از وداع کنندگان, شب شادى و شادمانى است, شبى که انسان مى داند فردا جایزه بزرگ دریافت
مى دارد. از این رو, شب عید فطر براى او شب شکر و شکوفایى است.
زیباترین وداع تاریخ را امام سجاد(ع) با رمضان داشته است که در تاریخ ثبت شده است.
حضرت در فقره اى از آن وداع, مى فرمایند:
((درود بر تو همسایه اى که دلها (بر اثر عبادت) در آن نرم و فروتن گردید, و گناهان در آن کم شد (آمرزیده شد). درود بر تو یارى دهنده اى که (ما را) بر مغلوب ساختن شیطان یارى کرد...))(9)
آه سرى هست اینجا بس نهان
که سوى خضرى شود موسى روان(10)
به امید روزى که جوامع انسانى عموما و جوامع شیعى خصوصا بتوانند شناخت درستى به اسلام ناب محمدى(ص) پیدا کنند و سپس شیرینى این دین را با جان دل, بچشند که اگر چنین حادثه در سرزمین وجودى انسان رخ دهد آن وقت ما به اسرار دین اسلام, کلام خدا و ائمه(ع) دست خواهیم یافت.
خلاصه:
از روح روایات بدست مىآید که وداع با ماه رمضان, خیلى براى اولیإ خدا سخت و جانکاه است. از لابلاى وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان, سوز و سوگوارى جانسوز موج مى زند. امام على(ع) شب عید فطر, شب زنده دارى مى کرد و خوابش نمى برد. اینها همان انسانهاى کاملى هستند که روزه نفس اختیار کرده اند.
جشن روزه دار و عید واقعى:
در نگاه ژرف اندیشان, عید واقعى روزى است که انسان خدا را در آن نافرمانى نکند. در همین راستا, حضرت امیر(ع) مى فرماید:
[و قال(ع) فى بعض الاعیاد]: انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه, و کل یوم لایعصى الله فیه فهو عید.
[))و در یکى از عیدها فرمود]: این عید کسى است که خدا روزه اش را پذیرفته و نماز وى را سپاس گفته هر روز که خدا را در آن نافرمانى نکنند روز عید است. ))(11) از این روى تمام لحظات عمر انسان کامل و مومن واقعى عید است و در عید بسر مى برد. زندگى براى آنها از لذت معنوى برخوردار است و کوچکترین چیز ارزشى را با کل جهان, معامله نمى کنند.
عارفان هر دمى دو عید کنند
عنکبوتان مگس قدید(12) کنند(13)
ماه رمضان, اول سال[ و حساب سال] اهل معرفت و اهل سیر و سلوک(14) است بدین معنا که با آمدن عید رمضان, باید یک خانه تکانى اساسى صورت بگیرد. دلها شستشو و ترمیم گردند. صله رحم و صلح پایدار بین مومنین و مومنات برقرار گردد...
و کاملا آماده شویم براى حرکت از زمین به آسمان و از خانه به طرف خدا.
چون اویس از خویش فانى گشته بود
آن زمینى آسمانى گشته بود(15)
على (ع) مى فرمایند:
اندیشه ها باید در آسمان معارف الهى به پرواز بپردازند.
((باریک اندیشى خرد خواهد تا به صفات او نرسیده ذات وى را داند, دست قدرتش بازگرداند. چه, پرده هاى تاریک غیب را درد, و راه به ساحت خداى بى عیب برد. آنگاه پشیمانى خورد باز گردد و به خردى خود اعتراف کند که:
((اى مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست))))
به هر تقدیر ماه رمضان, ماه ((بازگشت به خدا است.)) و ماه پیوند خوردن با اراده خدا و ماه خیر خود را در خیر اجتماع دیدن است.
باش در روزه شکیبا و مصر
دم بدم قوت خدا را منتظر(16)
ماه رمضان باغى است که روزه گل آن است. هر که در این باغ گل نچیند, سفیهانه زیسته است و بى جهت سیلى, زیر گوش گل زده است.
خلاصه:
براى انسان کامل و مومنان واقعى, لحظه لحظه هاى زندگى عید است و پرتوى از زیبایى حق; بویژه آنجائیکه انسان بر سر سفره خدانشیند.
ولى روزه داران واقعى یک عید ویژه اى هم دارند که به عید فطر معروف است. این روز, در واقع ((عید اندر عید)) است و روزه داران پیروزى بزرگ خویش یعنى بازگشت به خدا را جشن مى گیرند و نامه ((بیمه درمانى دائمى)) را از درمانگاه الهى دریافت مى دارند.
نتیجه:
روزه یکى از ضروریات دین مبین اسلام است که راز و اسرار فراوانى در آن نهفته و پنهان گشته است. تاکنون بشر توانسته به برخى از اسرار روزه دست یابد که از جمله آن ((روزه درمانى)) است. درمان بیماریهاى جسمى, روانى و اثرات زیاد در فراروان, از جمله اسرار روزه است.
به هر تقدیر ماه رمضان, ماه بهار قرآن, و خود ماه رمضان باغى است که روزه گل آن باغ است و مومنان واقعى و انسانهاى کامل همیشه در این باغ, به چیدن و ورچین کردن گل الهى مشغول هستند.
ماه رمضان ((ماه معجزه ها و ماه سوژه هاى تربیتى)) است. قرائت یک آیه در آن ماه, برابر است با یک ختم قرآن; خواب و نفس کشیدن در این ماه عبادت است, شیطانها در این ماه به غل و زنجیرند; شب قدر در آن, بیش از هزار ماه ارزش دارد; ماه نزول قرآن و ماه خودسازى و تربیت است که همه اینها معجزه ها و سوژه هاى این ماه هستند. انشإ الله, به حق این ماه, بشریت عموما و شیعیان خصوصا بتوانند عظمت این ماه را درک کنند و با رو آوردن به آن بتوانند به مقام ((روز نفس)) دست یابند.
پى نوشت ها:
1ـ سوره نوح: 71 / 14.
2ـ تفسیر نمونه, ج 1, ص 628.
3ـ نهج البلاغه, کلمات قصار, 131.
4ـ فرد الحکم, همان.
5ـ نهج البلاغه, خ 166.
6ـ مثنوى معنوى, دفتر اول, 2191.
7ـ شیخ الاسلامى, سید حسن ارزش و اهمیت ماه مبارک رمضان, ص 233.
8ـ بحار, ج 97, ص 88.
9ـ صحیفه سجادیه, دعاى 45, دعاى وداع با رمضان.
10ـ مثنوى معنوى, دفتر سوم.
11ـ نهج البلاغه, کلمات قصار,428.
12ـ گوشت کفانیده پاره کرده یا گوشت به درازا بریده خشک کرده.
13ـ سنایى غزنوى.
14ـ جوادى آملى, عبدالله, ره توشه رمضان, 1378.
15ـ مثنوى معنوى, دفتر چهارم, 1830.
16ـ مثنوى معنوى, دفتر پنجم, 1749.