آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

میزان تاثیرگذارى الگوهاى عملى بر روحیه و اعمال و رفتار انسان ها بر کسى پوشیده نیست. از سوى دیگر هر چه سن کمتر باشد, بیشتر تحت تاثیر الگوهاى عملى قرار مى گیرد.
پس انتخاب الگوى شایسته براى خود و فرزندان بسیار مهم است و بهترین راهنما براى انتخاب الگوى شایسته, قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت مى باشند و نه تنها براى راهنمایى, بلکه خود معصومین علیهم السلام بهترین و شایسته ترین الگوى عملى براى امت اسلامى اند همچنان که قرآن کریم وجود مبارک رسول الله ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ را به عنوان اسوه و الگوى شایسته معرفى مى نماید:
خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به حقانیت رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) با بیانات متعدد و گوناگون همچون: ((انک على الحق المبین))(1) ((انک لعلى هدىمستقیم))(2) ((انک على صراط مستقیم)) (3)در مناسبتهاى مختلف به فضیلتها و صفات نیک آن حضرت اشاره فرموده است: صفات و خصلتهاى نیکى مانند روف و مهربان و رحیم بودن بر مومنان, نوع دوستى و آرزومند سعادت مردم بودن, بسیار رکوع و سجده کردن, نرم خوئى, گشادگى و سعه صدر داشتن, و صدها بلکه هزاران فضیلت آشکار و نهان در وجود مقدس آن حضرت. انک لعلى خلق عظیم(4). و حقتعالى حقوق مسلم آن حضرت را بیان مى فرماید, مثل: پیروى از دستورات رسول الله(صلى الله علیه و آله) که آنرا پیروى از خداوند مى داند.
یارى رساندن به آن حضرت, سرپیچى نکردن و آزار نرساندن به پیامبر اکرم, و در کارها از خدا و رسولش پیشى نگرفتن, و رعایت ادب و احترام نسبت به آن حضرت, همچون آهسته سخن گفتن در نزد آن حضرت, و صدا را از صداى ایشان بالاتر نبردن وآن حضرت را عامیانه صدا نزدن. و در نهایت تنها مزد رسالت را مودت و دوستى اهل بیت آن حضرت (صلى الله علیه و آله) مى داند.
و حتى باریتعالى علاوه بر امر کردن به مومنان براى طلب رحمت و صلوات الهى بر نبى مکرم اسلام (صلى الله علیه و آله), مى فرماید: خداوند خود بر نبى, رحمت و صلوات مى فرستد و همینطور ملائک الهى بر حضرتش صلوات مى فرستند. ((ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایهاالذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما))(5).
حال با اینهمه عظمت و بزرگى و فضائل فراوان آن حضرت و بقول سعدى:
تو اصل وجودآمدى از نخست
دگر هر چه موجود شد فرع تست
هر چند با شکفتن آن نور پاک, حقیقت کامل خلیفه اللهى در زمین عینیت یافت و بقول مولانا:
پیش از آنک نقش احمد فر نمود
نعت او هر گبر را تعویذ بود
کین چنین کس هست تا آید پدید ؟
از خیال روش دلشان مى تپید
سجده مى کردند کاى رب بشر
در عیان آریش هر چه زودتر
اما چه حکمت و رازى در همنشینى سرور کائنات با آدمیان بود؟ و آنهم زیستن در سرزمینى سوزان و دور افتاده و در میان قومى بدور از فرهنگ و تمدن و ادیان الهى دیگر و فاقد هر گونه امکانات .
در پاسخ به این سوال و گشودن این راز درمانده ایم, مگر آنکه به نواى دلنشین وحى الهى یعنى قرآن و سیره روش حامل وحى یعنى پیامبر عظیم الشان اسلام و فرمایشات آن حضرت دل بسپاریم. هر چند:
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ورنه در مجلس رندان خبرى نیست که نیست
نخست آنکه: قرآن کریم درباره برانگیخته نشدن ملائک براى رسالت الهى مى فرماید: اگر فرشتگان روى زمین قرار مى گرفتند از آسمان فرشته اى براى آنها مى فرستادیم. (6)
و حقتعالى فرماید: اگر ملکى را به عنوان رسول قرار دهیم او را به صورت بشر درآورده و لباس مردم را بر او مى پوشانیم.(7)
و حتى مى فرماید اگر ملکى بهمراه پیامبر فرستاده مى شد, دیگر مهلتى به مردم داده نمى شد و هلاک مى گردیدند.(8) (چون کار آزمایش آنها تمام مى شد)
و لذا خداوند متعال برانگیختن رسولش را از جنس آدمیان, منت و احسان الهى به مومنان مى داند, که آن حضرت آیات الهى را بر آنها تلاوت فرموده و آنان را پاک گردانده و قرآن و احکام آن را و حقائق حکمت را به آنها بیاموزد.
ولى آنچه(9) راز همنشینى بهترین خلایق با فرشیانست, تنها در تعلیم احکام و دستورات و نشان دادن حکمت نبوده است بلکه:
راز این همنشینى در خود این همنشینى نهفته است, و لذا خداوند متعال در کتاب مبینش مى فرماید:
((لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجواالله و الیوم الاخر و ذکرالله کثیرا)).(10)
طبق تفاسیر: هر چند آیه مبارکه در مورد تاسى و پیروى از رسول گرامى اسلام در زمینه جهاد و صبر بر دشواریها و مصائب آن مى باشد. همانطور که رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) در جهاد در راه خداوند بسیار کوشا و در مصیبتها بسیار استوار بودند, و نمونه آن جنگ احد بود.
ولى با تاکید و بیان بعضى مفسران بزرگ, طبق آیه شریفه اقتداء و تبعیت از خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله) در تمام اعمال و رفتار نیکوست. و این تبعیت هم تنها از کسانى صورت مى گیرد که به خداوند و روز قیامت امیدوارند و بسیار خداوند را یاد مى کنند.
البته این پیروى از رسول گرامى اسلام و روش زندگانى آن بزرگوار باید به صورت صحیح و به دور از تحریف و بدعت و ابراز سلیقه هاى شخصى صورت پذیرد.
مفسر عالى مقام آیه الله شهید مطهرى فرموده است:
قرآن مى گوید: در وجود پیامبر (صلى الله علیه و آله) اسوه و تاءسى اى است براى شما, گوئى که وجود پیغمبر(صلى الله علیه و آله) کانون و مرکزیست که ما از آن کانون باید استفاده و استخراج نتایج کنیم... اینکه بیائیم تاریخ پیغمبر (صلى الله علیه وآله) را نقل کنیم و مثلا بگوئیم پیغمبراکرم (صلى الله علیه و آله) در فلان جا اینطور عمل کرد و در فلان جا آنطور, کافى نیست تفسیر و توجیه عمل پیغمبر (صلى الله علیه و آله)مهم است. در فلان جا اینطور رفتارکرد, چرا اینطور رفتار کرد؟ آنجا چه منظورى داشت؟(11)
حال براى اقتداء و پیروى از پیامبر بزرگوارمان گوش دل به خطبه مقتدایمان امیرمومنان على (علیه السلام) بسپاریم:
آن حضرت مى فرمایند: ((روش)) رسول الله (صلى الله علیه و آله) براى الگو و سرمشق بودن تو کافیست. و رسول الله (صلى الله علیه و آله)در مذمت و نکوهش دنیا و عیب آن و رسوائیها و بدیهاى فراوانش, راهنماى تو مى باشد... پس به نبى نیکو و پاکت اقتدا کن... و محبوبترین بندگان در نزد خداوند پیروى کننده از پیامبرش مى باشد. نبى مکرم اسلام (صلى الله علیه و آله) بیش از مقدار ضرورت از دنیا بهره نبرد و به آن تمایلى نشان نداد. پهلویش از همه لاغرتر و شکمش از همه گرسنه تر بود. دنیا بر ایشان عرضه شد ولى از پذیرفتنش امتناع فرمود. از آنچه مبغوض خداوند سبحان است آگاهى داشت و از آن بیزار بود و هر چیزى را خداوند خوار و کوچک مى شمرد, آن را خوار و کوچک مى شمرد. پس اگر در ما چیزى نباشد جز محبت آنچه را که خداوند و رسولش از آن بیزارند, و بزرگداشت آنچه خداوند و رسولش کوچک شمرده اند, همین براى سرپیچى ما از خداوند کافیست. رسول الله (صلى الله علیه و آله) روى زمین ((بدون فرش)) غذا مى خورد و مانند بردگان (با فروتنى) مى نشست. و با دست خویش کفش و لباس خود را وصله مى کرد. بر مرکب برهنه سوار مى شد و دیگرى را هم پشت سر خویش سوار مى نمود. پرده اى بر در اطاقش بود که تصویرهائى در آن بود, همسرش را صدا زده فرمود: آنرا از نظرم پنهان کن که هرگاه به آن نظر مى کنم به یاد دنیا و زیورش مى افتم. آن حضرت با تمام قلب از دنیا روگردان شد و یاد دنیا را در دلش میراند. و دوست داشت زیور دنیا از نظرش پنهان گردد تا از آن لباس فاخر تهیه نفرماید. و دنیا را جاى قرار نداند, و امید اقامت دائم در آن را نداشته باشد.
پس دنیا را از روحش بیرون و از قلبش راند و از چشمش پنهان ساخت... در وجود رسول الله (صلى الله علیه و آله) چیزهائى است که ترا به بدیها و عیبهاى دنیا واقف مى سازد زیرا در دنیا گرسنه بود با آنکه منزلت خاصى در نزد خداوند داشت.
و زیورهاى دنیا از او گرفته شد با آنکه در قرب و نزدیکى به خداوند, عظمتى ((خاص)) داشت..., پس پیرو باید به نبى اش اقتداء نماید و از او تبعیت کند. و از هر درى او داخل شد داخل شود, وگرنه از هلاکت ایمن نخواهد بود. پس همانا خداوند محمد (صلى الله علیه و آله) را نشانه قیامت و مژده دهنده به بهشت و ترساننده از کیفر و مجازات قرار داده است. آن حضرت گرسنه از دنیا خارج شد و به سلامت وارد منزل آخرت گشت. سنگى بر سنگ ننهاد, و دعوت پروردگارش را اجابت نمود. پس منت خداوند بر ما چه بزرگست که بوجود آن حضرت به ما نعمت بخشید تا پیرویش کرده و راهش را بپوئیم.
و در آخر این خطبه امیرالمومنین على (علیه الصلاه والسلام) مى فرمایند: بخدا سوگند آنقدر پیراهنم را وصله زدم که از وصله کننده اش شرم دارم. و کسى به من گفت: چرا لباس کهنه ات را نمى اندازى؟ گفتم: از من دور شو, که صبحگاهان, رهروان شب ستایش مى شوند(12).
و باز مولانا چه زیبا سروده است :
بر فلک محمودى اى خورشید فاش
بر زمین هم تا ابد محمود باش
تا زمینى با سمائى بلند
یکدل ویک قبله ویک خو شوند
و به یک نکته ضرورى اشاره مى کنیم که کج سلیقه گیها و تفسیر به راى کردن کلمات معصومین و نفهمیدن صحیح روش و سیره آن بزرگواران خطرناک مى باشد. و دنیا داشتن غیر از دنیا را دوست داشتن است. و بهره بردن از نعمتهاى الهى در دنیا جداى از اسراف و تبذیر, و اندوختن آن نعمتها و انفاق ننمودن آن در راه خدا مى باشد.
بنابراین ممکنست فقیرى علاقه و حرصش به دنیا بیشتر از یک ثروتمند باشد. زیرا ممکن است ثروتمندى مالش را ودیعه و امانت الهى بداند و در راه خدا و خلق خدا بکارگیرد, ولى آن فقیر حاضر به جدا شدن از آن مال اندک نباشد همانطور که روایات فراوانى در مورد حالات پیامبر عظیم الشان اسلام وجود دارد که: آن حضرت (صلى الله علیه و آله) بخشنده ترین مردم بودند و هرگز درهم و دینارى نزد ایشان نمى ماند و بیشتر از قوت سال را نگه نمى داشتند و بقیه را در راه خداوند انفاق مى نمودند. و عادىترین خوراکها همچون جو و خرما را براى خود نگه مى داشتند. و هر چه از ایشان مى خواستند عطا مى فرمودند. و همینطور در مورد مقتدایمان امیرمومنان على علیه السلام که نخلستانى داشتند که درآمدش را صرف فقرا و نیازمندان مى فرمودند.
و یک تذکر دیگر از مولایمان امیرالمومنین على علیه السلام بشنویم که به فرماندارشان در بصره ـ مى نویسند:... امام شما از دنیایش به همین دو جامه کهنه, و از غذایش به دو قرص نان اکتفا نموده, آگاه باشید: شما توانائى آنرا ندارید که چنین باشید, اما مرا با ورع و پارسائى, تلاش و کوشش, عفت و پاکدامنى, و پیمودن راه استوار و صحیح یارى دهید...(13) و این برگرفته از عقیده رسول الله (صلى الله علیه و آله) است, و افراد کناره گیر از بهره هاى حلال دنیوى را از این کار نهى مى فرمودند و امیدواریم با توسل و دست به دامان آن انوار پاک شدن, بتوانیم به این فرمایش الهى عمل نمائیم که مى فرماید:
((لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه)). همانا در وجود رسول خدا براى شما اقتداء و پیروى نمودن نیکوئى است.
و باید به پیشگاه آن حضرت عرض کنیم:
از نیل تو پاى وهم لنگست
وز ذیل تو دست فهم کوتاه
و باز عرض نمائیم:
آنانکه خاکرا به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمى به ما کنند؟
پى نوشت ها:
1). النمل, 79.
2). الحج, 67.
3). الزخرف, 43.
4). القلم, 4.
5). الاحزاب, 56.
6). الاسراء,94.
7). الانعام, 9.
8). الانعام, 8.
9). البقره, آیه151و آل عمران, آیه 164و الجمعه, آیه 2. 10). الاحزاب, 21.
11). نقل از کتاب سیره نبوى.
12). نهج البلاغه, خطبه 158.
13). نهج البلاغه, نامه 45.

تبلیغات