بایسته هاى ولایتمدارى

خـداونـد ولى مؤ منان و متقیان است (اللّه ولىّ المؤ منین )، (واللّه ولىّ المتقین )، تقوایى که خـداونـد مـؤ منان را بدان فرا خوانده است ، (یا ایها الذین امنوا اتقواللّه حق تفاته ) و رها ورد ولایـت مـدارى مؤ منان متقى برون رفت از تاریکى به سوى روشنایى است (اللّه ولىّ الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الى النور)، بنابراین در پرتو ایمان و تقوا ولایت مدارى پـى ریـزى مـى شـود و بـه بـار مـى نـشـیند و مؤ منان از نعمت (الا ان اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ) بهره مند مى گردند.

بایسته هاى ولایت مدارى

زیـر سـاز ولایـت مـدارى انـدیـشـه و مـعرفتى است که بر آموزه هاى وحیانى قرآن کریم و ولایى خاندان ولایت و نیز خردورزى روشمند استوار است و رهاورد آن باور قلبى و رفتار شـایـسـته اى است که همواره بر مدار ولایت حق تعالى و پیروى از اولیا و برگزیدگان الهـى قـرار دارد، فـرآیـنـد ولایـت مـدارى کـه بـر حسن فاعلى (ایمان و خلوص نیت ) و حسن فـعـلى (رفـتـار شـایـسـتـه بـر مـدار شـریـعـت ) اسـتوار است انسان را در حرکت به سوى کـمـال و قـرب بـه خـداوند رهنمون مى سازد تا تحت ولایت خاص خداوند قرار گیرد. اینک به برخى بایسته هاى ولایت مدارى مؤ منان مى پردازیم :
1. ایمان و اعتقاد

ایمان و باور قلبى به خداى یگانه و پیامبر معظم (ص ) و جانشینان ایشان علیهم السلام و قرآن کریم ریشه ولایت مدارى است . ایمان و اعتقاد بر پایه معارف و آموزه هاى وحیانى تلاش و حرکت انسان را سامان داده و با اعتقاد به معاد و آخرت ماندگار مى شود؛ از این رو مـى تـوان گـفـت کـه ولایـت مـدارى حرکت سعادت بخش و پایدارى است که پرچمدار آن مقام رسالت و امامت در همه اعصار است .

به فرموده قرآن کریم :

یـَااءَیُّهـَا الَّذِیـنَ اَّمـَنـُوا اَّمـِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی

اءَنْزَلَ مِن قَبْلُ.

اى کـسـانـى کـه ایـمـان آورده ایـد بـه خـدا و پـیـامـبـر و کـتـابـى کـه بـر او نازل کرده و کتب آسمانى که پیش از این فرستاده است ایمان (واقعى ) بیاورید.

دعـوت و فـراخـواندن مؤ منان به ایمان به خداوند و پیامبر و کتاب آسمانى نشانه مراتب ایـمـان است و ایمان به ولایت اهل بیت علیهم السلام تجلى ایمان به خداوند و پیامبر معظم (ص ) و از مراتب عالى ایمان است .

در زیارت جامعه ائمة المؤ منین آمده است :

فانا اءشهد اللّه خالقى و اشهد ملائکته و انبیائه و اشهدکم یا موالىّ انى مؤ من بولایتکم ، مـعـتـقـد لا مـتـکـم ، مـقرّ بخلافتکم ، عارف بمنزلتکم ، موقن بعصمتکم ، خاضع بولایتکم متقرّب الى اللّه بحبکم و بالبرائه من اعدائکم .

گـواه مـى گیرم خداى آفریننده ام را و گواه مى گیرم فرشتگان و پیامبران او را و گواه مـى گـیـرم شـمـارا، اى اولیـاى مـن ! بـه ولایت شما ایمان دارم و به امامت شما معتقدم و به خـلافـت و جـانـشـیـنى شما اقرار مى کنم ، منزلت شما را شناخته و به مقام عصمت شما یقین دارم ، در بـرابـر ولایـت شما فروتن هستیم با دوست داشتن شما و بیزارى از دشمنان شما به خداوند تقرب مى جویم .
2. حب و دوستى

حـب بـه خداوند به عنوان ولىّ و محبوب یگانه و نیز دوست داشتن اولیاى الهى به عنوان مـظـاهـر ولایـت الهـى بُعد روانشناختى ولایت مدارى است . از نظر روان شناسى احساسات و عـواطـف جـزء رفـتـار و فعالیت نهان و نامحسوس انسان است و محبت یکى از انواع عواطف مى باشد که انسان را به فعالیت هایى با شیوه هاى خاص بر مى انگیزاند. در مناجات محبین آمده است :

یـا غـایـة امـال المـحـبـیـن اسـاءلک حـبـّک و حـبّ مـن یـحـبـک و حـبـّ کل عمل یوصلنى الى قربک و ان تجعلک احب الىّ ممّا سواک .

اى نـهـایـت آرزوى دوسـتـداران ، از تـو مى خواهم دوستى تو و دوستى هر که دوستت دارد و دوستى هر کارى که مرا به قرب تو رساند و تورا پیش من محبوبتر از غیر تو سازد.

از طـریـق ولایـت مـحـبـت کـمالات الهى و اولیاى خداوند محبوب انسان شده و انگیزه تلاش و حرکت افزایش مى یابد. به فرموده قرآن کریم :

وَالَّذیِنَ امَنُوا اَشَدُّ حُبّاًلِلّهِ.

آنان که ایمان دارند عشق شان به خدا شدیدتر است .

نـشـانـه حـب بـه خـداونـد (قـُلْ إِن کـُنـْتـُمْ تـُحـِبُّونَ اللّهَ) پـیـروى از پـیامبر اعظم (ص ) (فـاتـبـعـونـى ) اسـت و پـاداش آن (ـ لحـبـبـکـم اللّه ) مـى شـود کـه ایـن خـود از مـراتـب کمال آدمى است .

مودّت به اهل بیت علیهم السلام تجلى حب به خداوند از سوى مؤ منان ولایت مدار است . خداى تعالى به پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید:

قُل لاَ اءَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ اءَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى .

بـگـو مـن هیچ پاداشى از شما به رسالتم درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [ اهل بیتم ]

و نیز مى فرماید:

قُلْ مَا سَاءَلْتُکُم مِنْ اءَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ اءَجْرِیَ إِلا عَلَى اللَّهِ.

بگو هر اجر و پاداشى از شما خواسته ام براى خود شماست اجر من تنها بر خداست .

و نیز مى فرماید:

قُلْ مَا اءَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ اءَجْرٍ إِلا مَن شَاءَ اءَن یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلاً.

بگو من در براى آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشى از شما نمى خواهم مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزیند.

بنابراین مودّت به اهل بیت از الزامات ولایت مدارى است که با تولّى و دوستى با دوستان خدا و تبرّى و دشمنى با دشمنان خدا نمود مى یابد.
3. اطاعت و فرمانبردارى

تـجـلى ایـمـان انـجـام رفـتـار شـایـسـته است که با اطاعت از خداوند، پیامبر اکرم (ص ) و جانشینان ایشان علیهم السلام تحقق مى یابد.

قرآن کریم مى فرماید:

یَا اءَیُّهَا الَّذِینَ اَّمَنُوا اءَطِیعُوا اللّهَ وَاءَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ.

اى کـسـانـى کـه ایـمـان آورده ایـد اطـاعـت کـنـیـد خـدا را و اطـاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر [اوصیاى پیامبر] را.

در مناجات المطیعین آمده است :

اللهـم ... و اجعل جهادنا فیک و همّنا فى طاعتک و اخلص نیّاتنا فى معاملتک فانّا بک و لک ولا وسیله لنا الیک إ لا انت .

خدایا... جهاد و تلاش مارا در راهت و همتمان را در طاعتت قرار ده و نیت هاى مارا در انجام اطاعت هـایـت خالص گردان زیرا ما به [فیض وجود] تو هستیم و براى توایم ، مارا به درگاهت وسیله اى نیست جز خودت .

در دعاى شب مبعث آمده است :

الحمدللّه الذى هدانا لمعرفته و خصّنا بولایته و وفّقنا لطاعته

سـپـاس خـداى را کـه مـارا بـه شـنـاخـت پـیـامـبر اکرم راهنمایى کرد و مارا به ولایت ایشان مخصوص ‍ گردانید و به اطاعت ایشان توفیق داد.

درباره اطاعت از اهل بیت علیهم السلام در صلوات شعبانیه آمده است :

اللهم صل على محمد و ال محمد الطیبین الابرار الاخیار الذین اوجبت حقوقهم و فرضت طاعتهم و ولایتهم .

خداوندا درود فرست بر پیامبر و خاندان پاک ، نک و خوب پیامبر آنان که اداى حقوقشان را واجب کردى و اطاعت از ایشان و ولایت آنان را واجب نمودى .

بـنـابـرایـن مـى تـوان گفت که از الزامات ولایت مدارى اطاعت از خداوند است که این مهم با پـیروى از برگزیدگان الهى پیامبر معظم (ص ) و امامان معصوم علیهم السلام تحقق مى یـابـد، و در عـصـر غـیـبـت اطـاعـت از مـقـام ولىّ فـقـیـه بـه عـنـوان جـانـشـیـن عـام امـام عـصر عجل اللّه تعالى فرجه ادامه اطاعت از دستورات الهى است و در همه زمانها جارى است .

امـیـرمـؤ مـنان على علیه السلام درباره جایگاه ولایت و ضرورت اطاعت از رهبرى ولایى مى فرماید:

انـمـا مـثـلى بـینکم کمثل السراج فى الظلمة یستضى ء به من و لجها فاسمعوا ایها الناس وعوا و اءحضروا اذان قلوبکم تفهموا

هـمـانا من در میان شما چونان چراغ درخشنده در تاریکى هستم که هر کس به آن روى آورد از نـورش بـهـرمـنـد مـى گـردد اى مـردم سـخـنـان مـرا بـشـنـویـد و بخوبى حفظ کنید گوش دل خود را باز کنید تا گفته هاى مرا بفهمید.

در زیارت اربعین که جلوه اى از ولایت مدارى است این گونه مى خوانیم :

اشهد انى بکم مؤ من و بایابکم موقن بشرایع دینى و خواتیم عملى و قلبى لقبکم سلم و امرى لامرکم متّبع و نصرتى لکم معدّة حتى یاذن اللّه لکم فمعکم معکم لامع عدوکم .

گـواهى مى دهم که به شما ایمان دارم و به بازگشت شما با قوانین دین خود و سرانجام عمل خود یقین دارم ، با شما همدل و در رفتار پیرو شمایم و یاریم براى شما آماده است تا خداوند اجازه دهد پس ‍ همراه شما هستم همراه شمایم نه همراه دشمنان شما.

قرآن کریم درباره اطاعت از دستورات الهى بر پایه تقوا مى فرماید:

فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَاءَطِیعُوا

پس تا مى توانید تقواى الهى پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید.

مـؤ مـنـان با رعایت تقواى الهى و به جان شنیدن فرامین الهى و اطاعت کردن به سعادت و رستگارى نایل مى آیند.

و نیز مى فرماید:

یـَا اءَیُّهـَا الَّذِیـنَ اَّمـَنـُوا اتَّقـُوا اللَّهَ وَاَّمـِنـُوا بـِرَسـُولِهِ یـُؤْتـِکـُمْ کـِفـْلَیـْنِ مـِن رَحـْمـَتـِهـِ وَیَجْعَل لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ

اى کـسـانى که ایمان آورده اید تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آنان (در میان مردم و در مسیر زندگى خود) راه بروید.

خـداونـد مـؤ مـنـان را بـه تـقـواى الهى و ایمان به مقام رسالت فرا مى خواند تا از رحمت خاص خود بهره مند فرماید و آنان در مسیر کمال با نور الهى حرکت کنند.
4. ادا کردن حقوق رهبرى

میان رهبر و مردم حقوق متقابلى وجود دارد به فرموده امیر مؤ منان علیه السلام :

در مـیـان حـقـوق الهـى ، بـزرگ تـریـن حـق ، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ، حق واجـبـى کـه خـداى سـبـحـان بـر هـر دو گـروه لازم شـمـرد، و آن را عـامـل پـایـدارى پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد پس رعیّت اصلاح نمى شود جز آن کـه زمـامـداران اصـلاح گـردنـد و زمـامداران اصلاح نمى شوند جز با درستکارى رعیّت و آنگاه که مردم حق رهبرى را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد. حق در آن جامعه عزت یابد و راه هـاى دیـن پـدیـدار و نـشانه هاى عدالت برقرار و سنّت پیابر(ص ) پایدار گردد پـس روزگـار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش ماءیوس مى گردد.

ادا کـردن حـقـوق رهـبـرى جـامـعـه از سوى مؤ منان نشانه ولایت مدارى ایشان است ؛ صیانت و پـاسدارى از نظام اسلامى و ولایى اقتضا مى کند که مؤ منان وظایف ولایت مدارى خود را در عرصه سیاسى اجتماعى انجام دهند.

پیامبر مکرم (ص ) درباره احترام به زمامدار عادل مى فرماید:

و قرّوا السلاطین و بجّلوهم فانهم عزاللّه وظلّه فى الارض اذا کانوا عدولاً

زمـامـداران را احترام و اکرام کنید زیرا آنان عزت دین خداوند و تجلى قدرت الهى روى زمین هستند در صورتى که عادل باشند.

امیر مؤ منان (ع ) درباره حقوق خویش بر مردم مى فرماید:

و امـا حـقـى علیکم فالوفاء بالبیعة والنصیحة فى المشهد و المغیب و الاجابة حین ادعوکم والطاعة حین امرکم .

امـّا حـق مـن بـر شـما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهادن برایم خیر خواهى کنید هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید.

آن حضرت درباره اطاعت از منصوبان رهبرى مى فرماید:

واسمعوا واطیعوا امره فیما طابق الحق .

سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنجا که مطابق حق است اطاعت کنید.

از ایـن رو، بـایـسـتـى از دسـتـورات کارگزاران نظام اسلامى که بر اساس موازین دینى صـادر مـى شود، پیروى کرد چرا که در این صورت آنان ، کارگزار نظام ولایى محسوب مى شوند.

امیر مؤ منان در وصف یاران خاص خود که الگوى ولایت مدارى اند چنین مى فرماید:

اوّه على اخوانى الذین تلوا القرآن فاحکموه ، و تدبروا الفرض فاقاموه ، احیوا السنة و اما توا اللّه البدعة ، دعواللجهاد فاجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه .

دریـغـا از بـرادرانم که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند، در واجبات الهى انـدیـشـه کـرده و آنها را برپا داشتند، سنت هاى الهى را زنده و بدعت ها را نابود کردند، دعوت هاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروى کردند.

آن حضرت (ع ) پس از جنگ جمل یاران خویش را این گونه مى ستاید:

انـتـم الانصار على الحق و الاخوانى فى الدین و الجنن یوم الباءس والبطانة دون الناس بکم اضرب المدبر وارجو طاعة المقبل

شما یاران حق و برادران دینى ام هستید. در روز جنگ چون سپر محافظ دور کننده ضربت ها، و در خـلوت هـا مـحرم اسرار من هستید، با کمک شما پشت کنندگان به حق را مى کوبم و به راه مى آورم و فرمانبر دارى استقبال کنندگان را امیدوارم .

آن حضرت علیه السلام از یارانش مى خواهد:

فاعینونى بمناصحة خلّیه من الغشّ سلیمة من الریب

پس مرا با خیر خواهى خالصانه و سالم از هر گونه شک و تردید یارى کنید.

آنگاه مى فرماید:

فواللّه انى لاولى الناس بالناس

به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم .

بـنـابراین مؤ منان ولایت مدار کسانى اند که در اخلاق و رفتار التزام عملى به آموزه هاى وحیانى و ولایى دارند به گونه اى که ولىّامر، ایشان را به خوبى مى ستاید.

ولایت مدارى رسالت پاسدارى

بـه مـنـظـور تـبـیـیـن ولایـت مـدارى پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى نـگاهى گذرا به برخى اصـول قـانـون اسـاسـى مى اندازیم تا مبانى اعتقادى نظام جمهورى اسلامى و جایگاه مقام شـامخ ولایت فقیه به عنوان تجلى ولایت الهى در عصر غیبت روشن شده ، آنگاه به جایگاه قانونى نهاد مقدس سپاه پاسداران مى پردازیم .

جمهورى اسلامى ، نظامى است بر پایه ایمان به :

1. خـداى یـکـتـا (لا اله الااللّه ) و اخـتـصـاص حـاکـمـیـت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او؛

2. وحى الهى و نقش بنیادى آن در بیان قوانین ؛

3. معاد و نقش سازنده آن در بیان قوانین ؛

4. عدل خدا در خلقت و تشریع ؛

5 . امامت و رهبرى مستمر و نقش اساسى آن در تداوم انقلاب اسلامى ؛

درباره جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامى آمده است :

در زمان غیبت حضرت ولى عصر ((عجل اله تعالى فرجه )) در جمهورى اسلامى ایران ولایت امر و امامت ، بر عهده فقیه عادل و با تقوى ، آگاه به زمان ، شجاع ، مدیر و مدبّر است .

فرماندهى کل نـیـروهـاى مـسـلح و نیز نصب و عزل فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى از وظایف و اختیار ولىّ فقیه و مقام رهبرى است .

سـپـاه پاسداران انقلاب اسلامى افتخار دارد که با تاءیید رهبر بزرگ انقلاب اسلامى و بـنـیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى رضوان اللّه تعالى علیه تاءسیس شـده اسـت ، و ایـن مـهـم در قـانـون اسـاسى این گونه آمده است : ((سپاه پاسداران انقلاب اسـلامـى کـه در نـخـسـتـیـن روزهـاى پـیـروزى ایـن انـقـلاب تشکیل شد براى ادامه نقش خود در نگهبانى از انقلاب و دستاوردهاى آن پابرجا مى ماند))، و در اسـاسـنـامـه آن ، کـه مـصـوب مـجـلس شوراى اسلامى است ، آمده است : سپاه پاسداران انقلاب اسلامى نهادى است تحت فرماندهى عالى مقام رهبرى که هدف آن نگهبانى از انقلاب اسـلامـى ایـران و دسـتـاوردهـاى آن و کوشش مستمر در راه تحقق آرمانهاى الهى و گسترش ‍ حـاکـمـیـت خـدا طـبق قوانین جمهورى اسلامى ایران و تقویت بنیه دفاعى جمهورى اسلامى از طـریـق هـمـکـارى با سایر نیروهاى مسلح و آموزش نظامى و سازماندهى نیروهاى مردمى مى باشد))، همچنین ((سپاه پاسداران از نظر سیاسى و عقیدتى تابع ولایت فقیه است .))

بـنـابـراین سپاه پاسداران بازوى توانمند انقلاب اسلامى تحت رهبرى مقام ولایت فقیه و فـرمـانـدهـى مـعـظـم کل قوا مى باشد، از این رو به منظور آگاهى از رسالت پاسدارى ، نـخـسـت تـعـریـف و ویـژگـى پـاسـدار بـیان مى شود. در قانون مقررات استخدامى سپاه ، پـاسـداران آمده است : ((پاسداران رسمى به پرسنلى اطلاق مى گردد که براى جهاد در راه خـدا و پـاسـدارى و دفـاع مـسلحانه از انقلاب اسلامى و دستاوردهاى آن و نظام جمهورى اسلامى ایران به استخدام سپاه درآمده )) و ویژگى هاى ایشان در شرایط عمومى استخدام این گونه بیان شده است :

الف . اعـتـقـاد بـه مبانى اسلام ناب محمدى (ص )، انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى ایران .

ب . اعتقاد و التزام عملى به ولایت فقیه

ج . التزام عملى به احکام اسلام و قوانین جمهورى اسلامى و رعایت موزاین اخلاق اسلامى .

شـرایـط پـیـش گـفـتـه تـبـیـیـن ویـژگـى ولایـت مـدارى از اعـتـقـاد تـا عـمـل اسـت کـه ویژگى محورى صلاحیت پاسدارى مى باشد و نشان از رسالت پاسدارى است ، از این رو مراقبت از آن بر عهده یکایک پاسداران ، مدیران و فرماندهان است .

از جـلوه هـاى ولایـت مـدارى در نـظـام ولایـى گـوش جـان سـپردن به رهنمودهاى گهربار و پـیـروى از فـرامـیـن مـقـام شـامـخ ولایـت فـقـیـه و فـرمـانـدهـى مـعـظـم کل قوا است . تا رسالت پاسدارى به خوبى شناخته شود و در تحقق آن بیشتر بکوشیم .

معمار بزرگ انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى درباره منزلت سپاه پاسداران مى فرماید:

در سپاه پاسداران که رکنى بزرگ در پیروى انقلاب اسلامى است با اقتدا به مولاى خود سـیـد مـظـلومـان عـلیـه الصـلاة و السـلام نـجات بخش ملت ایران و اسلام عزیز از شبهاى تـاریـک و ظـلمـانـى سـتـم شـاهـى بـوده و در پـاسـدارى از انـقـلاب و هـدف هـاى آن عامل مؤ ثر و رکن رکینى بوده است .

آن بـزرگـوار پـاسـداران را جزء جنود الهى و همانند لشکرهاى صدر اسلام که در رکاب رسـول اکـرم جـنـگ مـى کـردنـد، دانـسـتـه و آنـان را فـرزنـدان اسـلام ، فـرزنـدان رسول خدا و پاسداران قرآن کریم خطاب مى کردند.

مـقـام معظم رهبرى پاسداران را با تعبیر ذیل مورد خطاب قرار مى دهد: ((چهره هاى نورانى شما جوانان اسلام و انقلاب و فداکاران دین و یادگاران مجاهدان بزرگ صدر اسلام ،

بـدریـّون و خـیـبـریـّون و حـنـیـنـیـون و عـاشـورائیـون ، کـسـانـى کـه چـشـم و دل ائمه علیهم السلام در طول تاریخ پرمرارت مان به آنها روشن بود)).

و نیز مى فرماید:

بـدانـیـد کـه حـضـرت ولى عـصر ارواحنا فداه و عجل اللّه تعالى فرجه الشریف بلاشک مـتـوجـه و مـراقب حال شماست و خوبان را دعا مى کند و ادعیه زاکیه آن بزرگوار براى هر کـس از یـک دنـیـا بـیـشـتـر ارزش دارد لذا بـایـد کـارى کـنـیـم کـه مشمول ادعیه آن بزرگوار قرار بگیریم .

تـوجـه بـه جـایـگـاه سـپـاه پـاسـداران و مـنـزلت پاسدارى مسئولیت آفرین است چرا که پـاسـداشت ارزشهایى است که با نور ولایت الهى تجلى یافته و بهترین گواه آن کتاب جـهاد و شهادت است که باآیات الهى ((إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کـَأَنَّهـُم بـُنـْیَانٌ مَرْصُوصٌ)) و ((وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اءَمْوَاتاً بَلْ اءَحـْیـَاءٌ عـِنـْدَ رَبِّهـِمْ یـُرْزَقـُونَ)) جاودانه گردیده است ، و تاریخ انقلاب اسلامى و دفاع مقدس شاهد صادق آن است .

امـام بـزرگـوار(ره ) پـاسـداران را بـه پـیـروى از سـیـره حضرت امیر مؤ منان على علیه السلام فرا مى خواند و مى فرماید:

شـمـاهـا کـه پـاسـدار جمهورى اسلامى هستید و پاسدار اسلام و قرآن هستید باید به همان نـحـو کـه مـولا (عـلیـه السـلام ) مـظـهـر عـدالت بـود و مظهر رحمت ، شما هم اقتداى به آن حضرت کنید و با عدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت . از خاصه هایى کـه خـداى تـبـارک و تـعـالى بـراى مـؤ مـنـیـن ذکـر مى فرماید این است که ((اءَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ)) بر کفار شدید هستند و کوبنده و در بین خودشان رحیم و با رحمت رفتار کنند.

ما اگر بخواهیم بفهمیم که مؤ من هستیم و تابع دستورات اسلام هستیم باید این میزان را در خـودمـان بـبـیـنـیم هست : براى مشرکین توفنده و کوبنده و براى مسلمین رحمان و رحیم و با رحمت .

تـحـقـق ایـن مهم با پیروى از اسلام فقاهتى و توجه به اخلاق اسلامى است ، چنان که امام بزرگوار مى فرماید:

سـپـاه باید بیشتر از این تابع اسلام فقاهت شود و نقایص خود را جبران نماید تا براى اسلام و نهضت مفیدتر گردد.

بـیـش از پـیـش بـایـد بـه اخـلاق اسـلامـى سـپـاه تـوجـه شـود تـا سـپـاه از هـر جهت مظهر کامل سرباز اسلام باشد.

مقام معظم رهبرى درباره چشم انداز و راهبرد سپاه پاسداران مى فرماید:

سـپـاه بـایـسـتـى بـه عـلوّ مـعـنـوى و بـه پـایـه گـذارى تـکـامـل بـشـریـت دل خـوش بـکـنـد و در ایـن راه بـایـد حـرکـت بـکـنـد و دنبال این هدف برود.

شما موظفید این نظام را به شکل پیراسته ، سالم و خالص حفظ کنید و به همان شکلى که بشود به حضرت ولى عصر ارواحنافداه تحویل داد، این وظیفه بزرگ شما جوان هاست .

سعى کنید همچنان که این سازمان مبارک انقلابى متولد شد همواره انقلابى بماند و در جهت هدف هاى انقلاب حرکت کند.

بـراى رسـیـدن بـه آن هـدف بـزرگ بـایـد اعـتـقـاد و عمل تحت ولایت الهى قرار گیرد، چنان که رهبر معظم فرماید:

بـه خـدا تـکـیه کنید، اراده الهى را فراگیر بدانید، به خدا اعتماد کنید، از خدا بخواهید و خـدا را بـر اراده خـویش و تفکرتان مسلط ببینید؛ بدانید همه چیز در دست خداست و هدایت از اوست و خداى متعال است که ما را هدایت مى کند.
جمع بندى و نتیجه

از آمـوزه هـاى ژرف اسـلامـى مـوضـوع ولایـت اسـت . آدم و عـالم هستى تحت ولایت الهى اند و برگزیدگان الهى جلوه هاى آن ولایت اند. انسان از طریق اعتقاد به ولایت الهى و اولیاى خـداونـد و انجام بایسته هاى ولایت مدارى تحت ولایت خاص خداوند قرار مى گیرد و رهاورد آن نـعـمـت قـرب بـه خـداونـد اسـت و در پـرتـو ایـن کـمـال مـى تـوان از نـظـام ولایـى پـاسدارى کرد. اعتقاد و التزام عملى به ولایت فقیه در عصر غیبت حضرت ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف از شاخصه هاى ولایت مدارى و پـاسـدارى از انقلاب اسلامى است که بایستى در نهان و آشکار رفتار پاسداران و همه امور سازمانى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى نمود آشکار و حقیقى داشته باشد، مراقبت از این حقیقت والا، و نظارت بر حسن انجام آن مسئولیت ولایت مداران در همه عرصه هاست .