ایران و آمریکا؛ تقابل راهبردى یا تاکتیکى
آرشیو
چکیده
سـیـر تـحـولات در روابـط ایران و آمریکا بعد از پیروزى انقلاب اسلامى و به ویژه در مـقـطـع کـنـونى ، حکایت از رویارویى و تقابل بین دو کشور دارد. این پدیده توجه صاحب نـظـران را بـیـشـتـر از پـیـش به خود معطوف نموده است . در این راستا طیفى از دیدگاه ها شـکـل گـرفـتـه ، عـده اى بـر راهـبـردى بـودن و گـروهـى بـر تـاکـتـیـکـى بـودن ایـن تـقـابـل تـاءکـیـد دارنـد. بـر ایـن اسـاس پـرسـش اسـاسـى ایـن مـقاله این مساءله است که تقابل ایران و آمریکا راهبردى است یا تاکتیکى ؟ بـررسـى مـؤ لفـه هـا و شاخصه هاى متغیرهاى دخیل دو فرضیه رقیب ، یعنى تاکتیکى یا راهـبـردى بـودن تـقـابـل ایـران و آمـریـکـا، نـشـان داد تـضـاد ارزشـى ، ارائه پـاراداریم مـسـتـقـل تـوسـعـه از سـوى ایـران اسـلامـى بـه کـشـورهـاى در حـال تـوسـعـه و فـقـیـر، اسـتـراتژى بنیادى آمریکا در منطقه ، سبب چالش ذاتى آمریکا و ایـران گـردیـده و سـیـاسـت هـا و تـاکـتـیک هاى آمریکا در این مواجهه به اقتضاى اوضاع و احوال و شرایط دچار تغییر و تحول شده است . اما نکته حائز اهمیت بازگشت این سیاست ها و تـاکتیک ها به سیاست و تاکتیک هاى مهار ایران در دهه 1990 است ، بدون این که راهبرد آمریکا در منطقه تغییر کرده باشد.متن
تـماس اولیه آمریکایى ها با ایران در سال 1209 ه .ش (1830 م ) برقرار شد. در این زمـان مـیـسـیـونـرهـاى (مـبـلغـان ) مـذهـبـى آمریکا با هدف تبلیغ مسیحیت به ایران آمدند. 25 سـال بـعـد تـعـدادشـان بـه 48 نـفـر رسـیـد. ((جان پرکینز)) یکى از کشیش هایى که در سـال 1214 (1835 ش ) بـه ایـران آمد، معتقد بود که : ((باید محمد گرایى و اسلام در ایـران بـا درخـشـش فـزایـنـده تـمـدن غـرب و مـسـیـحـیـت بـه آرامـى و بـدون خطر کم رنگ گردد)).36
بـرقرارى روابط با آمریکا از سوى ایران به قصد باز کردن پاى قدرت سوم و خنثى کـردن رقـابـت هـاى سـلطـه گـرانـه روسـى و انـگـلیـسـى در 1883 و سـى و پـنـجـمـیـن سال سلطنت ناصر الدین شاه قاجار صورت گرفت . کشته شدن یکى از مبلغان آمریکایى به نام ((باسکرویل )) که از شغل خود استعفا داده و به صف مشروطه خواهان نیز پیوسته بـود، بـه مـشـروعـیت بخشیدن آمریکایى ها در نزد افکار عمومى ایران کمک کرده بود. به قـول ((بـارتـى روبـین )) یکى از بهترین خاطره ها و نمونه ها در روابط ایران و آمریکا به شمار مى رود.37
بـه رغم موانع گوناگون بر سر راه حضور آمریکایى ها در ایران ، آنان همواره روابط مـسـتـمـر بـا ایران را حفظ کردند. حتى در زمان اتخاذ سیاست انزوا گرایانه هم ، سفیر و کـنـسـول ایـران بـازمـى دارد، آمـریـکا باید از فرصت هاى فزاینده تجارى با این کشور استفاده کند.))38
آمـریـکـا بـه مـرور زمـان بـا شـعـار عوام فریبانه ((حق حاکمیت ملتها بر تعیین سرنوشت خود))، با توجه به علایق استراتژیک خود در ایران و منطقه جاى پاى خود را محکم کرد و بـه حـدّى پـیـش رفـت کـه ایـران بـه ژانـدارم مـنـطـقـه اى آمـریـکـا تبدیل شد.
پدیده انقلاب اسلامى در ایران که یکى از مهم ترین پدیده هاى قرن بیستم بود،تاءثیر زیـادى بـر مـوقـعـیـت اسـتـراتژیکى ایران گذاشت و آمریکا را به اتخاذ سیاست هایى در برابر آن واداشت . این سیاست ها گاهى تا مرز وقوع جنگ بین دو کشور پیش رفته است .
تنوع و پیچیدگى سیاست هاى اتخاذ شده از سوى طرفین به گونه اى است که طیفى از دیـدگـاهـهـا دربـاره راهـبـردى یـا تـاکـتـیـکـى بـودن ایـن سـیـاسـت هـا شـکـل گـرفـته است . به تبعیت از این دیدگاهها دو فرضیه درباره تاکتیکى یا راهبردى بودن این تقابل قابل طرح است که در این مقاله بررسى مى شود
تعریف مفاهیم
استراتژى :39 استراتژى یا راهبرد طرح مقابله با هر حرکت ممکن بازیگران دیگر در هر مـرحـله از بـازى اسـت . ایـن تـعـبـیـر از اسـتـراتـژى در نـظـریـه بـازیها مطرح است .40 اسـتـراتـژى در لغـت بـه فـن اداره جنگ ، طراحى نقشه براى جنگ ، با طرح و نقشه براى نـقـل و انـتـقـالات تـرجـمـه شـده و در اصـطـلاح عـبـارت است از: ((هنر و علم توسعه و به کـارگـیـرى نیروهاى سیاسى ، اقتصادى فرهنگى و نظامى ملت در جنگ و صلح به منظور تـاءمـین حداکثر پشتیبانى از سیاست ملى به قصد افزایش احتمالات و نتایج مطلوب براى پیروزى و تقلیل احتمالى شکست )).41
در کـاربرد نظامى ((استراتژیک )) مقابل ((تاکتیکى )) قرار مى گیرد و ((استراتژیک )) بـه طـرح کـلى نـبـرد و ((تـاکتیکى )) به موضوعات رزمگاه به اندازه کوچکتر اشاره مى کند.42 استراتژى شیوه کلى براى تحقق دکترین است .
سـیـاسـت (خـط مـشى ):43 در این مقاله سیاست ((به معنى طرح کلى و رئوس مطالب براى اقـدام یـا بـرنـامه ، نظر و عمل سیاسى است . در هر امرى ، دولتها، سازمان ها و یا افراد داراى نظر، برنامه و روش اجرایى ویژه اى هستند که از آن به عنوان سیاست یا خط مشى یاد مى شود. فرآیند اخذ تصمیم در مورد یک خط مشى که باید در آتیه پى گیرى شود و مـورد تـاکتیک :44 به روش هایى گفته مى شود که به وسیله آن استراتژى به اجرا در مى آید، تا به هدف هاى مورد نظر برسد. تاکتیک جزئى از استراتژى و در خدمت آن است . اسـتـراتـژى یـک هـدف کـلى اسـت کـه در دراز مـدت قابل دسترسى است در حالى که تاکتیک در کوتاه مدت تحقق مى یابد45 46.
از آنـجـا کـه تـاکـتـیـک در کـنـار بـحـث اسـتـراتـژى بـیـشـتـر قـابل فهم است و در کنار هم بیشتر تعریف مى شوند. ((بولو))47 بر این باور است که اسـتـراتـژى عـلم تـحـرکـاتـى اسـت کـه خـارج از دیـد دشـمـن انجام مى شود و تاکتیک علم تحرکاتى است که در مقابل دید دشمن انجام مى شود.48
تـاکـتـیک نیز مانند استراتژى دچار تحول مفهومى شده و از حوزه هاى نظامى ، به عرصه هـاى فـرهـنـگـى ، سـیـاسـى ، اجـتـمـاعـى ، اقـتـصـادى و... کـشـانـده شـده و مـسـتـعـمـل شـده اسـت . تـاکتیک نسبت به استراتژى و یا دکترین از انعطاف پذیرى بسیار بالایى برخوردار است و حتى گاه صبغه فریب دشمنان را دارد.
تـاکـتـیـک مـسـائل مـربـوط بـه ((صـف )) را پـوشـش مـى دهـد و بـراى نـیـروهـاى عمل کننده در این حیطه مقرر شده است .
تـاکتیک در خدمت دکترین ، سیاستگذاران و استراتژى است نه بالعکس ، به گونه اى که سـیـر پـنـج گـانـه اى (هـدف ـ دکـتـریـن ـ اسـتـراتـژى ـ سـیـاسـتـگـذارى ـ تـاکـتـیـک ) را شامل مى شود.49
راهـبـرد: از نـظر لغوى به ((فن اداره عملیات جنگى ، دانش راهبردى عملیات جنگى و سوق الجـیـش )) اطـلاق مـى شود و معناى اصطلاحى آن عبارت است از علم ایجاد هماهنگى بین طرح هـاى سـیـاسى ، اقتصادى و نظامى در سطح دولت و یا بین چند دولت یا به کار گرفتن کلیه امکانات جهت دستیابى به هدف هاى نظامى انجام مى شود.50
راهـبـرد مـعـنـاى فـارسـى واژه اسـتـراتـژى اسـت . امـا در اغـلب فرهنگ هاى سیاسى از واژه استراتژى به جاى راهبرد استفاده شده است .
فرضیه نخست
ایـن فـرضـیـه از ایـن قرار است : ((تقابل ایران و آمریکا تاکتیکى است .)) بر اساس این فـرضـیـه تـقـابـل ایـران و آمـریـکـا مـبـتـنـى بـر بـازى حاصل جمع غیر صفر است . شاید یکى از شاخص ها هم مذاکرات به تفاهمى در موضوعات مـورد اخـتـلاف برسند. آمریکایى ها خواست شان این است که در مساءله داخلى خودشان ، در سـطـح بـیـن المـلل نـشـان بـدهند، دوست دارند با ایران همکارى کنند و ایران هم باید کمک هـایـى در ایـن راه بـکند. ایرانى ها هم تمایل دارند نشان بدهند که ما هم حاضر بودیم در ایـن قـضـیـه هـمـکـارى کنیم ولى با اهداف خاص خودشان ، بدون اینکه ، هیچ کدام در صدد حل و فصل مشکلات فى ما بین باشند.
شـایـد شاخص دیگر چنین ادعایى اتخاذ سیاست ((چماق و هویج ))51 از سوى آمریکایى ها عـلیـه جـمـهـورى اسـلامـى ایـران بـاشـد. جـمـهـورى اسـلامـى ایـران نـیـز در قـبال این سیاست ، ملاحظات سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى اى را به صورت مستقیم و غیر مـسـتـقـیـم جـهـت تـغـیـیـر رویـکـرد آمـریـکـایـى هـا بـه سـمـت بـازى حاصل جمع غیر صفر اعمال کرده تا قدرت سخت خصم را با قدرت نرم مهار کند.
بـه زعـم عـدّه اى شـاخـص دیگر که حکایت از درستى این فرضیه مى نماید، اعلام مواضع اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خطبه هاى نماز جمعه نوزدهم مرداد ماه 1386 است . ایـشـان اظـهـار داشـتـنـد کـه : ((ایـران در هـر سـطحى آمادگى مذاکره [با آمریکا] را دارد. شـرطـهـاى تحقیرآمیز و غیر قابل قبول را پس بگیرند و بدون شرط بنشینیم مذاکره کنیم .))52
اتخاذ چنین مواضعى از سوى برخى کارگزاران و صاحب نظران در نظام جمهورى اسلامى در گـذشـتـه نـیز چراغ سبز نشان دادن برخى از رؤ ساى جمهورى آمریکا و وزراى خارجه ایـن کـشـور را در پـى داشـتـه است . حتى در مواقعى نیز حرکت دیپلماتیک آمریکایى ها سبب واکنش برخى مقامات جمهورى اسلامى گردیده است !
ایـن عـده بـه رغـم ایـن چنین نکته پردازى هایى ، در یک نگاه انتقادى و گاه تخریبى ضمن بیان این که سیاست خارجى ایران در 27 سال گذشته همواره بر سه پایه ایدئولوژى گرایى و آرمانخواهى در سیاست ، فلسطین محورى و سرانجام آمریکاستیزى استوار بوده اسـت ، خـواستار تحول و تجدید نظر در اصول سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران مى شـونـد و معتقدند که وقت تجدید نظر در اصول سیاست خارجى ایران بر اساس برآورد حداکثر منافع ملى ما رسیده است .
ایـنـهـا در مـقـطـعى شتافتن به یارى خالد بن ولید زمان (صدام حسین )53 و زمانى هم به رسـمیت شناختن طالبان را با هدف کوتاه کردن دیوار بى اعتمادى بین ایران و آمریکا این عـده سـعـى دارند تعریفى از منافع ملى ارائه بدهند که در تعارض با منافع و اهدف ملى آمـریـکـا نـبـاشد. در واقع این افراد پیشاپیش منافع ملى آمریکا را آن چنان که دولتمردان آمـریـکـا تـعـریـف مـى کـنـنـد، اصـل قـرار داده و بـراى جـلوگـیـرى از تـعارض ، خواستار تـحـول و دگـرگـونى آن دسته از منافع و اهداف ملى جمهورى اسلامى ایران هستند که در برابر اهداف فرا مرزى ایالات متحده آمریکا قرار مى گیرند.
به زعم اینها آمریکا خصومتى جدّى با ایران ندارد و دو کشور مى توانند در یک جبهه قرار گـیـرنـد. در ایـن صـورت طرفین اقدام به تغییر تاکتیک ها در راستاى نوع بازى خواهند نـمود. از نظر اینها فقط بخاطر رفتارهاى ایران نظیر پذیرفتن عضویت ناظر در پیمان شـانـگـهـاى ، رابطه نزدیک با کشورهاى ونزوئلا، کوبا، و دیگر کشورهاى جهان سوم ، سـیـاسـت هـاى بـه ظـاهـر رادیکال و تاکتیک هاى مقابله را به تناسب زمان و مکان اتخاذ مى کنند.
ایـن دیـدگـاه بـه جـاى تـوجـه بـه ایـن نـکـتـه اسـاسـى که اهداف و رفتار آمریکا همواره عـامـل تـنـش و چـالش با ایران بوده ، و بدون توجه به این قاعده که آمریکایى ها همواره بـازى ((حـاصـل جـمـع صـفـر)) یـعـنـى سـود آنـهـا و زیـان ایـران را دنبال مى کنند، اهداف و منافع ملى ایران را تنش زا معرفى مى کند. براى نمونه ، در زمان حساس دفاع ملت ایران از حقوق هسته اى اش ، اینها حتى از جایگاه نایب رئیسى مجلس ششم ، اعـتـراض مـى کـردنـد کـه مـا نـفت و گاز داریم و نیازى به انرژى هسته اى نداریم . مى گفتند چرا دست در لانه زنبور مى کنید؟
مواضع مقام معظم رهبرى در جمع کارگزاران سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران در سى ام مـرداد مـاه 1386 کـشیدن خط بطلانى بر این نگاه تاکتیکى است . ایشان تاءکید داشتند کـه پـاسخ غیر واقعى به این سؤ ال که آیا با توجه به سلطه عجیب سلطه گران بر جـهـان ، اصـولا چـالش مـلت ایـران با این جبهه زورگو، فایده اى دارد و به جایى خواهد رسید؟ را لغزشگاه دانستند و فرمودند:
((بـسـیـارى از افـراد کـه نـتـوانـسـتـنـد بـه ایـن سـؤ ال پـاسـخ روشـن بـدهـنـد و پـاسـخ آن را مـنـفـى دانـسـتـنـد، از اصول انقلاب تنزّل و اعلام کردند، نمى توان در برابر زورگویان ، کارى کرد و باید کوتاه آمد.))54
ایـن فـرضـیـه از نـگـاه کـسـانى که شناختى هر چند اجمالى از ماهیت نظام جمهورى اسلامى ایران دارند، نمى تواند تاءیید شود. در طول تاریخ بعد از پیروزى انقلاب اسلامى هم هـر تـنـهـا نـتـیـجـه اى نـداشته ، بلکه هزینه هایى هم براى پایگاه اجتماعى آنها در پى داشـتـه اسـت . اسـتـنـاد بـه مـواضـع حـضرت امام (ره ) و مقام معظم رهبرى ضمن این که این فـرضـیـه را ابـطـال مـى کـنـد، بـلکـه ضـعـف هـاى چـنـیـن رویـکـردى در سـطـح بـیـن الملل را آشکار مى سازد.
حضرت امام (ره ) در فرازى از بیاناتشان در سوم اسفند ماه 1367، خطاب به این دیدگاه فرمودند:
صـریـحـا اعـلام مـى کـنـم : تـا مـن هـسـتـم نـخـواهـم گـذاشـت حـکـومـت بـه دسـت لیـبـرال هـا بـیـافـتـد... تـا مـن هـسـتـم از اصـول نـه شـرقـى و نـه غـربـى عـدول نـخـواهـم کرد، تا من هستم دست ایادى آمریکا و شوروى را در تمام زمینه ها کوتاه مى کنم .55
مـقـام مـعـظم رهبرى نیز در خطبه هاى نماز جمعه 26 دى ماه 1376 درست در مقطع زمانى که عـده اى ((نـوشـیدن جام زهر مذاکره و رابطه با آمریکا را توسط رهبرى مطرح کردند))، و در اول خرداد ماه 1381 فرمودند:
ایـران قـطـب و محور و پشتوانه احساسات اسلامى در دنیا است و آمریکا مى کوشد با طرح مـذاکـره بـا ایـران ایـن قـطـب را از مـسـلمـانـان گـرفـتـه و خـیـال خـود را از بابت آنها راحت نماید... و بگویند: اسلام انقلابى از حرفهایش برگشت ...، کـسـانـى کـه دم از مذاکره با آمریکا مى زنند یا از الفباى سیاست چیزى نمى دانند یا الفباى غیرت را بلد نیستند، یکى از این دو تا.56
ایـشـان در 26 / 2 / 1386 در اجـتـمـاع علما، استادان و طلاب حوزه علمیه مشهد هم خطاب به افـرادى کـه از مـطـرح شـدن مـذاکـره بـا آمـریـکـا بـر سـر مساءله عراق (تفهیم اتهام به اشغالگر) به وجد آمده بودند، خاطر نشان ساختند:
مـلاحظه کنید این روزها که بحث مذاکره با آمریکا مطرح شده ، این افراد چه خوشحالى اى مـى کـنـنـد و در روزنـامـه هـایشان چه مى نویسند، دوستان خارج نشین آنها نیز همین طور...، کـسـانـى کـه تـصـور مـى کـنند جمهورى اسلامى ایران سیاست محکم ، منطقى و صد درصد قـابـل دفـاع خـود را در نـفـى مـذاکـره و ارتـبـاط بـا آمریکا، تغییر مى دهد، سخت در اشتباه هـسـتـنـد...، سیاست جمهورى اسلامى ایران در عدم مذاکره و ارتباط با آمریکا تا هنگامى که سیاست هاى این دولت استکبارى تغییر نکند به قوت خود باقى است .57
رهـبـر مـعـظـم انقلاب اسلامى نسبت به رفتار متکبرانه آمریکایى ها در خصوص مذاکره بر سـر مـسـاءله عـراق ، کـه هـر گـونـه شـائبـه تـاکـتـیـکـى بـودن تـقابل ایران و آمریکا را منتفى مذاکره با دولت آمریکا با منطق قوى مردود است و آنچه که مـسـئولان مـا دربـاره مـذاکـره گفتند این است که آمریکا به وظایف خود به عنوان اشغالگر عمل نمى کند و راه استقرار امنیت در عراق را نه تنها سد کرده است ، بلکه علیه دولت منتخب عراق نیز توطئه مى کند تا آن را سرنگون کند.58
بـه طـور کـلى در ارزیـابـى ایـن فرضیه مى توان گفت اگر چه برخى شاخص ها امکان بـازى حـاصـل جـمـع غـیـر صـفـر ادعـا شـده را تـداعـى مـى کند، اما ماهیت اهداف ، دکترین ها، استراتژى ها، سیاست ها و تاکتیک هاى دولت هژمون (آمریکا)، غایتى جز بازگشت به دوره سـلطـه و بـازى حـاصل جمع صفر نخواهد بود. ضمن این که این نگاه ، فاقد سیر مطلوب پنجگانه گذار از نظر به عمل است و ابزار نا مشروع اهداف مشروع را محقق نمى سازد.
نقطه ضعف چنین دیدگاهى در تبیین دو نکته زیر نیز آشکار مى شود:
1. تقابل تاکتیکى در وضعیتى مطرح است که دو کشور راهبرد همسو اتخاذ کرده باشند. امّا بـا تـوجـه بـه شـاخـصـه هـایـى که در ارزیابى فرضیه رقیب خواهد آمد، چنین وضعیتى واقعیت ندارد.
2. تقابل تاکتیکى با وجود تقابل راهبردى هم وجود دارد که این دیدگاه برنمى تابد.
فرضیه دوم
فـرضـیـه دوم عـبـارت اسـت از ایـن که ، تقابل ایران و آمریکا راهبردى است و به اقتضاى اوضاع و احوال و شرایط تاکتیک ها تغییر مى کند. این فرضیه مبتنى بر این مفروض است کـه بـرخـوردهـاى آمـریکا با جمهورى اسلامى ایران ناشى از اختلافات دو حکومت در عرف سـیـاسـت هـاى مـعـمـول جـهـانـى نـیـسـت ، بـلکـه اخـتـلافـات ذاتـى و تقابل از نوع راهبردى است . این چالش هاى ریشه اى ، ناشى از مبانى ژئو کالچریک 59 از یـک سـو و مسائل ژئو استراتژیک ،60 ژئوپولتیک و ژئواکونومیک 61 از سوى دیگر اسـت . کـه بـه تـرتیب از تاءثیر گذارى فرهنگ ، سیاست و اقتصاد بر محیط و تاءثیر گذارى متقابل محیط بر هر یک از اینها حکایت مى کند.
مـؤ لفـه نخست تضاد نظام ارزشى و ایدئولوژیکى میان ایران و آمریکا است . بدین معنى کـه نـفـى بـاطل در ذات حق و نفى حق در ذات باطل نهفته است ؛ به عبارت دیگر مبانى حق ، نافى باطل و مبانى باطل ، نافى حق است و این نزاع ذاتى و به قدمت تاریخ خلقت انسان اسـت . مـغـایـرت هـاى نـظـام ارزشـى حـاکم بر آمریکا را با نظام ارزش حاکم بر جمهورى اسـلامـى ایـران را در مـواردى چـون نـگـاه یـک بـعـدى بـه انـسـان ، شـکـاکـیـت اخـلاقـى ، تـکـثـرگـرایـى ضـدالهـى ، اصـالت فـرد، اصـالت عـقـل ، اصـالت حـس و تجربه ، تقابل در امور علم و دین ، دین و سیاست ، مادیت و معنویت ، دنـیـا و آخـرت ، انـسـان و خـدا و... مـى تـوان ذکر کرد. این مؤ لفه امکان همکارى مبتنى بر احترام متقابل را منتفى مى سازد. غرب پس از رنسانس سعادت را در نفى خداوند از زندگى اجـتـمـاعـى و عدم حاکمیت قوانین الهى بر قوانین حکومتى تعریف کرد. در حالى که در نظام اسـلامـى ایـران راه سـعادت فردى و اجتماعى مبتنى بر حاکمیت قوانین الهى در جامعه است . به عبارت دیگر حکومت هاى برخاسته از فلسفه اومانیستى غرب و حکومت اسلامى مبتنى بر وحى ، دو فلسفه حکومتى هستند که موفقیت هر یک به معناى نفى دیگرى است .
بنابراین راهبرد نظام سلطه آمریکا براى استحاله نظام و فروپاشى جمهورى اسلامى و شـکـسـت تـئورى حـکـومـت دیـنـى ، امـرى ذاتـى اسـت . نـقـطـه مقابل هم موفقیت نظام حکومتى مبتنى بر وحى ، زمینه هاى فروپاشى نظام سلطه جهانى را کـه مـبـتـنـى بر اومانیسم و اصالت انسان است را، فراهم مى آورد. ریچارد مورفى ، معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در گزارشى خطاب به نمایندگان کنگره آمریکا گفت :
ارجحیّت هاى آمریکا مبتنى بر حفظ جریان آزاد نفت از خلیج فارس ، مهار کردن نفوذ روسیه و جـلوگـیـرى از رادیـکـالیـسـم اسـلامى است . پدیده انقلاب اسلامى ایران دیگر تنها یک مساءله استراتژیک متعارف نیست . مساءله امواجى است که این انقلاب پدید آورده و بنیادهاى تمدن معاصر کاپیتالیستى و سوسیالیستى غرب را به لرزه انداخته است .62
از دیگر مؤ لفه هاى اختلافات مبنایى نظام جمهورى اسلامى ایران با دولت آمریکا است . ریـچـارد نـیـکـسـون ، رئیـس جـمهور اسبق آمریکا در کتاب پیروزى بدون جنگ 1999 در این رابطه نوشت :
((اسـلام خـمـیـنـى و بـنـیـادگرایى اسلامى براى ما خطرناکتر از شوروى است ... در جهان اسلام از مغرب (مراکش ) تا اندونزى در شرق بنیاد گرایى اسلامى جاى کمونیسم را به عـنـوان وسـیـله اصـلى دگـرگون سازى قهر آمیز گرفته است . تغییر در جهان سوم آغاز شـده اسـت و بـادهـاى آن بـه مـرحـله طـوفـان رسیده است . ما قادر نیستیم آن را متوقف کنیم . نـظـریـه پـردازان غـربـى معتقدند که آرام ساختن طوفان اسلامى تنها در سایه استحاله جمهورى اسلامى ایران یا شکست انقلاب اسلامى میسر است .))63
گرى سیک در ارتباط با سکولاریزه کردن ایران و گرفتن زهر اندیشه دینى مى گوید:
((خواست ما و دولت آمریکا این است که دین در سیاست دخالت نکند. البته هر کسى بخواهد مى تواند آزاد باشد و آنقدر نماز بخواند و تسبیح بچرخاند که پوست انگشت و پیشانى اش ضخیم شود)).64
مؤ لفه دیگر چالش بین ایران و آمریکا، نقش صهیونیست ها در ترسیم سیاست هاى سلطه طـلبـانـه دولت آمـریـکـا اسـت . صـهـیونیسم بین الملل با استفاده ابزارى از هیاءت حاکمه آمـریـکـا، ایـن دولت را در مـقـابـل پـایـگـاهـهـاى مـبـارزه عـلیـه صـهـیـونـیـسـم و مـوجـودیـت اسرائیل در خاورمیانه قرار داده است .
یـکـى از ایـن پایگاههاى نظام جمهورى اسلامى ایران است .این الگو تمام گرفتارى هاى جهان کنونى را از آمریکا و اسرائیل مى داند.65
مـقام معظم رهبرى در دیدار دانشجویان و دانش آموزان در آبان ماه 1378 به مناسبت روز ملى مـبـارزه بـا اسـتـکـبـار جـهـانـى در خـصـوص مـوانـع برقرارى رابطه بین آمریکا و ایران فرمودند:
در ایـن سـه ، چـهار سال اخیر، گاهى آمریکایى ها در گوشه و کنار گفتند که مایلیم با ایـران ارتـبـاط داشـتـه بـاشـیـم ؛! ... لیـکـن شـرط ایـن رابـطـه ایـن اسـت کـه ایـران اول بـایـد مـسـاءله اش را با اسرائیل حل کند! بله ، اصلا قضیه همین است . این را همیشه ما مى گفتیم ، اما بعضى ها ملتفت نبودند!66
مـؤ لفـه مـهـم دیـگـر تـقـابـل راهـبـردى ایـران و آمـریـکـا، اسـتـقـلال جـمـهـورى اسـلامـى ایـران از نـظـام سـلطـه جـهـانـى بـه رهـبـرى آمـریـکا است . شـکـل گـیـرى پـارادیـم تـوسـعـه مـسـتقل از قدرت هاى بزرگ بویژه آمریکا، در ایران و پـیـشـرفـت هـاى چـشـمـگـیـر ایـران در عـلوم اسـتـراتـژیـک هـسـتـه اى ، دیجیتال ، ژنتیک و هوا فضا روز به روز عرصه را بر آمریکا تنگ تر مى کند و سبب عمیق تـر شدن تقابل راهبردى بین دو کشور مى گردد. موفقیت چنین الگویى درست در تعارض بـا آن چـیـزى اسـت کـه نـخـبـگـان آمـریـکـایـى هـمـواره ادعـا مـى کـردنـد. چـنـانـچـه زالمـى خـلیـل زاد و یـان لسـر در کتاب استراتژى براى قرن بیست و یکم سعى کردند، با نگاه تحقیر آمیز نسبت به توانایى بیشتر کشورها، القا کنند که :
1. آمـریـکـا یـک قـدرت بـلا منازع است و هرگز اجازه ظهور به یک قدرت رقیب و قدرتمند نمى دهد؛
2. بـدون تلاش آمریکا، و بدون تکیه بر آمریکا، هیچ توسعه و پیشرفت منطقه اى مهمى صـورت نـمـى گـیـرد یـا شـرایـط آن ، از جـمله شرایط امنیتى ، فراهم نمى شود و دیگر کشورها باید شریک فرو دست باشند و یا اینکه تهدید به حساب خواهند آمد؛
3. بـیـشـتـریـن نـقـطـه ضـعفى که براى استراتژى آمریکا وجود دارد، حوادث غیر مترقبه مثل زلزله ، طوفان و شهاب هاى آسمانى و... مى باشد!!
پـارادایم توسعه مستقل جمهورى اسلامى نظریه مبتنى بر دارونیسم اجتماعى و به عبارت بـهـتـر فاشیسم فرانوین ((فوکویاما)) را با چالش جدى مواجه ساخته است و به عبارت دیـگـر پـشـت سـر گـذاشته و تناقضات درونى آن را آشکار نموده است . این پارادایم با مـحـورى تـریـن شـعـارش یـعـنى حضور خداوند در تمام ابعاد زندگى فردى و اجتماعى و تاریخ انسان هم چنان رو به رشد است . این درست همان نکته اى است که حضرت امام (ره ) فـرمـودنـد: ((مـا دنـبـال ایـن نـیستیم که آمریکا براى ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا مى گذاریم ))، ((آمریکا هیچ غلطى نمى تواند بکند))، ((ما مى توانیم )).67
براى مثال در مقطع کنونى ، مواجهه سه پیش فرض فوکویاما با پیش فرض هاى ایران ، مشخص گردیده است . او چنین القا مى نماید:
1. حکومت هاى مبتنى بر دموکراسى ، مایل به جنگ با هم نیستند و امنیت را از طریق گسترش همکارى و ایجاد کمربند صلح دموکراتیک تاءمین مى کنند؛
2. بـهـتـریـن راه پـیـشـرفـت و افـزایـش رشـد اقـتـصـادى ، سـوق دادن یک کشور به طور کامل به سوى تجارت جهانى و پذیرفتن سرمایه دارى جهانى است ؛
3. اگـر قـرن بیستم قرن ((فیزیک )) بوده است ، قرن بیست و یکم قرن ((زیست شناسى )) خـواهـد بـود. او مـعتقد است دو انقلاب همزاد و تواءمان در ((زیست شناسى )) و در عرصه ((اطـلاعات ))، تاءثیر زیادى بر سیاست هاى جهانى گذاشته و به تحقق پایان تاریخ سرعت بخشیده است .68
بـا دسـتـیـابـى مـخـالفـیـن و مـنـتـقـدین ایده جهان گرایانى چون فوکویاما به اطلاعات ، تـکـنـولوژى ، دانـش فـنـى و... سـلطه قدرت هایى چون ایالت متحده که نمایندگى نظام سـرمـایـه دارى را مـدعـى اسـت در حـوزه ى نـظـر و عمل با چالش هاى جدى مواجه شده است .
تـحـت تـاءثـیـر آمـوزه هـایـى کـه نـظـام اسـلامـى ایـران بـر آن مـبـتـنـى اسـت ، جـیـمـز بـیـل مـتـفـکـر و مـحقق آمریکایى در فصلنامه مسائل خارجى نشریه وزارت خارجه آمریکا مى نـویـسـد: ((حـکـومـت هـاى مـحـافـظه کار طرفدار غرب از خطر حمله اسلام [توده اى ] مردمى (پوپولیستى ) مصون نیستند. بنابراین بقاى جمهورى اسلامى ایران کیان آمریکا و غرب را به مخاطره مى اندازد.))69
نـکـتـه مـهم دیگر این که براساس دیدگاه نظریه پردازان ((رئالیسم ساختارى )) نظام تک قطبى در مقایسه با سایر نظام هاى بین المللى ، بى ثبات تر است . چنین شرایطى را مـى تـوان نـاشـى از مـقـاومت کشورهاى مختلف در برابر سیاست هاى دولت هژمونیک 70 دانست . از سوى دیگر، زمانى که مداخله گرایى گسترش مى یابد، تمامى کشورها تلاش مـى کـنـنـد تـا در بـرابـر سـیـاست هاى مداخله جویانه قدرت برتر، جلوه هایى از مقاومت گـرایـى و چـالش سـازى را ایـجـاد کـنـنـد.71 چـنـیـن رونـدى هـم اکـنـون در سـیـاسـت بـین المـلل شـکـل گـرفـتـه اسـت . نـظـم هـاى مـنـطـقه اى دچار بى ثباتى گردیده اند. رقابت بازیگران مختلف افزایش یافته است . در چنین هژمونیک آمریکا است .
مـرورى بـر آمـوزه هـاى انـقـلاب اسـلامـى در سـیـاسـت خـارجـى نـیـز در ایـنـجـا قـابل توجه است . هر یک از آموزه هاى صدور انقلاب ؛ ام القراى اسلامى ؛ گفتگوى تمدن هـا و عـدالت گـرایـانـه بـه نـوبـه خـود، بـه مـقـاومـت گـرایـى در مـقـابـل مـاهـیـت غـربـى نـظـام بین الملل عمق بخشیده و هویت گرایى و همبستگى اسلامى با ائتـلاف گـرایـى هـویتى ؛ گسترش امنیتى به حوزه هاى پیرامونى را تقویت نموده است . ایـن پـیـامـدهـا هـمه حاکى از عمیق تر شدن تقابل راهبردى بین ایران و ایالات متحده آمریکا گردیده است .72
رویـکرد جدید سیاست خارجى ایران به کشورهاى آسیایى ، آفریقایى و آمریکاى لاتین و در یـک کـلام سـیـاسـت جـنـوب ـ جـنـوب هـم ،73 راه بـرون رفـت از دور باطل وابستگى و پنجاه سال بَر درِ ارباب بى مروّت غرب نشستن جهان سومى و دریغ از حـاصـل شـدن فـرجـى را بـه ارمـغـان آورده اسـت . ایـن درسـت نـقـطـه مـقـابـل رویـکـرد کـشورهاى صنعتى بویژه آمریکا است که از قرن نوزدهم در ممانعت سایر کـشـورهـا از دسـتـیـابـى بـه صـنـایـع پـیـشـرفـتـه ، سـیـاسـتـى مـنـسـجـم و فـعـال و زیـرکـانه داشته اند.74 شاخص این تقابل استراتژیک دستور کار آمریکا مبتنى بـر تـصـمـیـمـاتـى بـراى ایـجـاد فـشـارهـاى گـسترده در جهت حداکثر سازى مطلوبیت هاى اسـتـراتژیک است . در منگنه قرار دادن ایران و از بین بردن قابلیت هاى فناورى هسته اى آن حکایت از این امر مى کند. در واقع آمریکا مى کوشد تا فضاى خاورمیانه و در درجه بعد فـضـاى جـهـان سـومـى را از ایـجـاد شرایطى که منجر به باز سازى قدرت و گریز از مـرکـز مى شود، باز دارد. این پدیده گام مؤ ثرى در جهت هژمونى تهاجمى آمریکا محسوب مـى شـود کـه بـه نـوبـه خود حکایت از تقابل راهبردى بین ایران و آمریکا مى کند. امّا این نـکـتـه حـائز اهـمـیت است که سیاست قدرت با واکنش همراه خواهد بود. قدرت فقط از طریق قـدرت ، کنترل و مهار مى شود. بنابراین آنچه را که آمریکا در قالب محدود سازى ایران بـه کـار گـرفـته است مى توان اقدامى دانست که نتایج نامشخص و مخاطرات گسترده اى دارد. اقـدامـات آمـریـکـا در چـارچـوب بـازدارندگى ایران انجام مى گیرد، اما چنین الگو و فرایندى که مبتنى بر تهدید و شکننده ، نتیجه سیاست قدرت و محدودیت هاى استراتژیک آمریکا است . سیر تکاملى و پیشرفت هاى جمهورى اسلامى در چند ساله اخیر و سیر نزولى هژمونى آمریکا شاهد بر این مدعا است .
ژئوپلتیک 75 بودن موضع آمریکا در قبال جمهورى اسلامى ایران شاخص دیگر راهبردى بودن تقابل ایران و آمریکا است .76 براى مثال مخالفت آمریکا با برنامه هسته اى ایران بـیـشـتـر دلایل ژئوپلتیک دارد. این موضوع در طول مناقشات و بحث هایى که جریان دارد، بـه خـوبـى مـشـهـود اسـت . بـدیـهى است جغرافیاى ایران تغییر نکرده ، نمودار جمعیتى و اکـثـریـت مـذهـبـى شـیـعـه آن هـم دچـارتـغـیـیـر نـشـده اسـت . امـا آنـچـه از سـال 1357 تـغـیـیـر کـرده حـاکـمـیـت و نـوع نـگـاه ایـن نـظـام سـیـاسـى بـه نـظـام بـیـن المـلل و عـدم وابـسـتـگـى آن بـه آمـریکا است . بنابراین اگر همین فردا این نوع حاکمیت ، تـغـیـیـر کـنـد و یـک حـکـومـت آمـریکایى جایگزین آن شود، آمریکا به ژئوپلتیک ایران با مـحـوریـت اسـرائیـل بـاز خـواهـد گـشـت و سـیـاسـت خـارجـى خـود را بـا تـوجـه بـه هـمـان عوامل جغرافیایى و جمعیتى و نوع حکومت طراحى خواهد کرد.
امـا گـویـا سـرنـوشـت بـه گـونـه اى دیـگـر مـقـدّر گـردیـده تـا ایـن تقابل راهبردى عمیق تر شود و آن وضعیتى است که مقام معظم رهبرى در 28 مرداد ماه 1386 در دیـدار مـهـمـانـان شـرکـت در چـهـارمـیـن مـجـمـع جـهـانـى اهل بیت علیهم السلام این گونه توصیف کردند:
بـا وجـود هـمـه ایـن تـبـلیـغـات ، تفکرات انقلاب اسلامى ایران به همه نقاط دنیاى اسلام گـسـتـرش یـافته است و بیدارى ، حرکت و هویت اسلامى کنونى در میان مسلمانان با بیست سال گذشته قابل مقایسه نیست . در مقابل این نشاط و پیشرفت دنیاى اسلام ، آمریکا نسبت به بیست سال گذشته ضعیف تر شده است و آن ابهت و قدرت سابق را ندارد. ضمن آن که آمـریـکـا و دنـباله روهاى آن ، اکنون در گرداب هایى گرفتار شده اند که هر چه زمان مى گذرد، بیشتر در آن فرو مى روند و آینده خطرناکى براى آنها پیش بینى مى شود.77
ایشان در تاریخ 30 مرداد ماه 1386 در دیدار کارگزاران سیاست خارجى فرمودند:
انـقـلاب اسـلامـى بـراى تـحقق برنامه سیاسى ، اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى اسلام در ایـران بـر پـاشد. و در عرصه روابط جهانى نیز با تکیه بر آموزه هاى اسلامى ، نظام ظـالمـانه سلطه را رد و صلح و امنیت و سعادت همه ملت ها را پى گیرى مى کند و به همین عـلت نـظام سلطه جهانى ، ذاتا با نظام اسلامى ، دچار چالش است که این واقعیت را هیچگاه نباید از یاد برد.78
ب . مبانى ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک
بعد از جنگ دوم جهانى ایالات متحده سیاست انزواطلبى (دکترین مونروئه ) را کنار گذاشت و سـیـاسـت مـداخـله جـویـانـه فعالى را در پیش گرفت . مبناى چنین سیاستى ـ که در واقع اسـتـراتـژى بـنـیـادى ایالات متحده آمریکا است ـ در منطقه خاورمیانه بر دو پایه حفظ امنیت مـعـادله صـدور انـرژى بـه غـرب و تـاءمـیـن امـنـیـت اسـرائیـل اسـتـوار اسـت .79 ایـن اسـتـراتـژى مـبـانـى رفـتـارى ایـالات مـتـحـده در قـبـال جـمـهـورى اسـلامـى ایـران را شـکـل داده اسـت کـه از آن مـى تـوان اصـل بـنـیادى نخستین واکنش ایالات متحده در قبال انقلاب اسلامى ایران را با این مضمون : ((تـلاش بـراى جـلوگـیـرى از تـکـرار تـجربه انقلاب اسلامى ایران در دیگر کشورهاى مـوجـود در حـوزه مـنـافـع و اسـتـراتـژى ایـالات مـتـحـده ))، تحلیل محتوا نمود.
انقلاب اسلامى ایران ، آتشفشانى بود که همه آتشفشان ها را به هم پیوند زد.80 و منشاء اصـلى مـقـاومـت در بـرابـر اسـتـراتـژى بـنیادى آمریکا در منطقه گردید. در واقع انقلاب اسـلامـى در کـشـورى را کـه طى سال ها به عنوان جزیره ثبات ، ژاندارم منطقه و یکى از پایه هاى اساسى سیستم ((فرعى دفاع از پیرامون )) از سیستم اصلى سد نفوذ کمونیسم 81 بـود، بـه عـامـل بـى ثـبـاتـى و بـر هـم زنـنـده سـاخـتـار و نـظـم مـورد نـظـر آمـریکا تـبـدیـل کرد. این پدیده انفجارى در سیستم هاى امنیتى منطقه اى آمریکا بود و در کار ویژه هـاى آن اخـتـلافـات جـدّى ایجادکرد. صدور افکار انقلابى به اقصى نقاط جهان ، سیاست ((عـرصـه بـزرگ )) آمـریـکا را با مشکل اساسى مواجه ساخت . به طورى که برژینسکى وزیـر امـور خـارجـه اسـبـق آمـریـکـا ایـران را در مـرکـزیـت ((هـلال بـحـران ))82 قـرار داد تـا بـه عـنـوان هـدف نـخـست ، توجه مقامات و با تغییرات اسـاسـى در نـقـشى آفرینى منطقه اى و جهانى ایران ، استراتژى هاى بنیادین و دیرینه آمریکا با تهدیدات روز افزونى مواجه شده است . اگر در گذشته آمریکا با نفوذ برون مرزى شوروى سابق درگیر بود، امروز آمریکایى ها به اعتراف خودشان ، با مشکلى به مـراتـب جـدى تـر و نـگـران کـنـنـده تـر که افکار عمومى دنیا را تحت تاءثیر قرار داده ، روبـرو گـردیـدنـد. آمـریـکایى ها از این که این انقلاب در دو منطقه حساس و استراتژیک یـعـنـى خلیج فارس و حوزه خزر به وقوع پیوسته پیامدهایش همواره تهدید کننده است و هـژمـونى آمریکا را بیش از پیش محدود مى کند. از این رو براى مقابله با این پدیده که در هـارتـلنـد جـهـان کـنـونـى واقع شده ؛ تاکتیک هایى چون حضور مستقیم ، امضاى قراردادها؛ موافقت نامه هاى امنیتى با متحدان و دوستان خود در منطقه ؛ قومیت گرایى و تجزیه طلبى ؛ تـحـریـم اقـتـصـادى ؛ تـرور کـارگـزاران اصـلى انقلاب اسلامى ، حمله مستقیم نظامى ، تشویق و ترغیب عراق به هجوم نظامى به ایران و سرانجام سیاست مهار دو جانبه در دوره کلینتون را تجربه کردند.
آمـریـکـا بـا سـیـاسـت مـهار دو جانبه ، با وارد آوردن انواع فشارهاى سیاسى ، اقتصادى ، نـظامى و فرهنگى و تحریم ها و ایجاد موانع و مشکلات بر سر راه نظام جمهورى اسلامى ایـران از یک سو و تهدید به حمله نظامى از سوى دیگر، در صدد تغییر رفتار ایران از یـک نـظـام جـهـان بـیـنـى گـرا، بـه نـظـام سـکـولار و یـا حـداقـل احـکام گرا و در نهایت تغییر ماهیت اسلامى آن بود. هدف اصلى از این سیاست ناکار آمـد نـشان دادن الگوى حکومت اسلامى در دید ملت ها بود. اما این سیاست هم متاءثر از مقاومت نظامى اسلامى و رشد بیدارى اسلامى ، به عنوان ناقض دمکراسى و مقرارت و قوانین بین المللى معرفى گردید و حتى کار به آنجا انجامید که اتحادیه اروپا به خاطر استمرار تجارت با ایران ، علیه آمریکا به سازمان تجارت جهانى شکایت کرد.
بـا شـکـسـت سـیـاسـت مـهـار و نـاکـامـى فـرمـان هـاى اجـرایـى سال 1375 و تصویب قوانین ((گینگریچ )) و ((داماتو))83 در مورد مجازات کشورها و مؤ سـسـات سـرمـایـه گـذار در صـنـایع انرژى ایران ـ براى منزوى کردن جمهورى اسلامى ایـران کـه با علیه ایران تغییر یافت . دولت کلینتون سیاست و تاکتیک هاى فروپاشى ایـران به سبک فروپاشى شوروى را در دستور کار قرار داد. محتواى آثارى چون ((موج سـوم دموکراسى )) تاءلیف هانتیگتون ـ طراح رویارویى تمدن ها ـ چارچوب نظرى اجراى این سیاست قرار گرفت .
آمـریـکـایـى هـا تـوانـسـتـنـد بـا تـجـمـیـع طیف هاى مختلف اپوزپسیون در خارج از کشور و سـازمـانـدهـى مـخـالفان قانون اساسى در داخل کشور، نوعى وحدت استراتژیک میان آنها ایجاد کنند و با هجوم گسترده در زمینه هاى فرهنگى و سیاسى ، کیان اسلامى را به طور جـدّى تـهـدیـد کنند. آنان از طریق ایجاد شکاف در درون هیاءت حاکمه ایران و قطبى کردن هـمـراه بـا پـلاریـزه نـمـودن جـامـعـه ، بـرانـدازى نـرم نـظـام جـمـهورى اسلامى ایران را دنـبـال مـى کـردنـد. ایـن بـرانـدازى نـرم به گفته طراح آن ((کنت تیمرمن )) ـ رئیس بنیاد دمـکـراسـى ایـران ـ چـیـزى جـز تـغـیـیـر مـاهـیـت ایـن نـظـام نـبـود، کـه گـفـت : ((اصل جمهورى اسلامى ایران منافع آمریکا را تهدید مى کند، پس باید براى تغییر ماهیت و جوهره آن کوشید که نتیجه این تغییر ماهیت با سرنگونى یکى است )).84
و در خصوص رابطه با ایران مى گوید: ((برقرارى روابط به معناى ختم انقلاب است . زمـانـى کـه سـتـون مـبـارزه بـا آمـریـکـا فـرو ریـزد، کل انقلاب فرو خواهد ریخت )).85
((ادوارد شرلى )) یکى از مقامات سابق سازمان سیا هم در مورد برقرارى روابط و ارتباط آن با تغییر ماهیت نظام جمهورى اسلامى مى گوید: ((اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم پاشید، آن وقت مى توان پذیرفت که جمهورى اسلامى ایران تغییر ماهیت داده و بر قرارى روابط ممکن خواهد شد)).86
کنت تیمرمن براى عملیاتى کردن طرح براندازى خاموشى مى نویسد:
((استراتژى مقابله با ایران باید اهداف و ماهیت رژیم اسلامى ایران را دقیقا بررسى کند و بعد به این بپردازد که ما چگونه مى توانیم از نقاط قوت خود در مقابله با نقاط ضعف آنـهـا اسـتـفـاده کنیم . ما باید از نقاط قوت آمریکا براى تضعیف رژیم بهره بردارى و از تناقض هاى درونى آن استفاده کنیم و این موقعیت را به و در ادامه مى آورد که :
((آمـریـکـا نـباید ذهنیت نادرستى ، درباره دولتى که از خاکستر جمهورى اسلامى برخواهد خـاسـت ، داشـتـه بـاشـد، بـه احـتـمـال زیـاد، رژیـم آیـنـده در ایـران حـداقـل در اسـم ، اسـلامـى خـواهد بود و احتمالا شامل افرادى خواهد بود در انقلاب 1979 ـ 1978 نقشى داشته اند.))87
بـا رویـکـرد مـردم بـه اصولگرایان در انتخابات شوراها، مجلس هفتم و ریاست جمهورى نـهـم ، سـیاست براندازى نرم ناکام ماند و به رغم طرح مسائلى همچون ((برداشتن دیوار بـى اعـتـمـادى ))، ((کمک به اصلاحات در ایران )) و ((علایم مثبت در تحولات ایران ))، اما هـیـچ یـک از چـنـان قـوّتـى بـرخـودار نـبـود کـه مـنـجـر بـه تـغـیـیـر تـقـابـل راهـبـردى آمـریـکـا و ایـران گـردد. امـا همچنان سیاست ((جهانى سازى )) به معنى ((غربى سازى ))88 که ((پروژه کلان آمریکایى است ))، از سوى مقامات آمریکایى مطرح مـى شـد. تـا این که در اثر حوادث یازده سپتامبر 2001 (شهریور 1380)، سیاست هایى هـمـچـون ((عـدالت بـى پایان ))، ((جنگ فراگیر با تروریسم و حامیان آن ))، ((گسترش نـاتـو به شرق 89)) و ((تحریم ایران )) مطرح شد،90 که تحولات منفى را در روابط آمـریـکـا با کشورى همچون ایران را بدنبال داشته است . موضع مقام معظم رهبرى در دیدار مسئولان نظام بیانگر این شاخص است :
امروز فاسدترین انسانها، پرچم اصلاح جهان را در دست گرفته اند و قدرت شیطانى و مـستکبر آمریکا که درصدد تحمیل حکومت مطلقه خود بر همه جوامع بشر است ، اسلام را به تـروریـسـم و ارتـجـاع مـتـهم مى کند، در حالیکه خود منشاء ظلم به ملت هاى مسلمان و مبداء ترور، فساد، جنگ و خونریزى است .91
سـیاست تحریم که برخى آن را جایگزینى براى ابزار نظامى لحاظ نمودند، بخشى از تلاش هاى مستمر آمریکا در قبال جمهورى اسلامى ایران است . این سیاست هر چند به مثابه نـمـک پـاشـیـدن بـر زخـم اقـتـصـاد ایـران بـوده اسـت .92 ولى در عـمـل نـه تـنـهـا بـه شـکـل گـیـرى پـارادیـم تـوسـعـه مـسـتـقـل ایـران انـجـامـیـده بلکه ایالات متحده آمریکا را در حسرت فرصت هاى از دست رفته سوزانده است .
روى آوردن مـقـامـات آمـریـکـایـى بـه تـحـریم هاى پلکانى از طریق تصویب قطعنامه هاى قطعنامه ها در قبال ایران ، با این انگیزه صورت گرفت که این تحریم ها در مقایسه با تـحـریـم هـاى فـراگـیـر، ضـربـات نـظـامـى و یـا تـغـیـیـر رژیـم بـهـتـریـن گـزیـنـه قـابـل قـبـول بـراى اعـمـال فـشـار بـر ایـران اسـت . ایـجـاد اخـتـلال در سـفـر مـقـامـات جـمـهـورى اسـلامـى ایـران بـه مـجـامـع بـیـن المـللى مـثـل شـوارى امـنیت و... انگیزه کابینه بوش مبنى بر این که ممکن است نام سپاه را در لیست گـروهـهـاى تـروریـسـتـى قرار دهد.93 از شاخصه هاى تحریم هوشمند است . آنها با این تـاکـتیک روى حد بالایى از فشار و تهدید علیه جمهورى اسلامى ایران مى ایستند تا با افکندن سایر آن بر اجلاس شوراى امنیت ـ که قرار است در اواسط مهر ماه براى بررسى مـسـاءله هـسـتـه اى ایـران تـشـکـیـل شـود ـ توافق اعضاى این شورا را روى حد متوسطى از تـهـدید، فشار و تحریم ها که مورد نظر آمریکا است ، بدست آورند. آمریکایى ها بر این بـاورنـد کـه از ایـن طـریـق مـى تـوانـنـد روى قراردادهاى خارجى از جمله قراردادهاى سپاه پـاسـداران کـه در مـواردى مـاهـیـت اقتصادى اثر گذارى دارد، تاءثیر گذاشته و در روند پـیـشـرفـت ایـران خـلل ایـجـاد کـنـنـد. تا این فشار منجر به کوتاه آمدن ایران در تشدید فرآیند سوخت هسته اى بشود.
((لان بـرنـر)) مـعـاون شـوراى سـیاست خارجى آمریکا در این خصوص معتقد است که : ((طى پـنـج یـا ده سـال آیـنـده ، ایـران بـه سـلاح اتـمـى دسـت خـواهـد یـافـت . امـا سـؤ ال اسـاسـى ایـن اسـت کـه یـک ایـران اتـمـى در آن زمـان تـحـت کـنـتـرل یـک رژیـم دشـمـن آمـریـکـا و غـرب خـواهـد بـود یـا تـحـت کنترل یک حکومت با ثبات ، مسئول و طرفدارى غرب ؟))94 وى خواستار وضعیت دوم است و بـراى تـحـقـق چـنین روندى ، دولت آمریکا باید برنامه هاى رادیو و تلویزیون فارسى زبـان را گـسـتـرش دهـد. گـروه هـاى اپـوزپسیون را بررسى کند تا به این جمع بندى بـرسـد کـه کـدام گـروه اپـوزپـسـیـون مـى تـوانـد در عـرصـه ى سـیاست گذارى قرار گیرد.95 در همین راستا، سال گذشته نیز رایس از کنگره 75 میلیون دلار براى حمایت از آنـچـه کـه وى بـرنامه ترویج دمکراسى در ایران خواند، درخواست کرد. نیکولاس برنز مـعـاون وزارت خـارجـه آمـریـکـا بـا تـوجه به سست شدن موضوع تحریم ایران از طریق شوراى امنیت ، مى گوید:
داده و تـنـهـا مـبـادلات مـحـدودى بـا ایـران دارد. مـا هزینه این کار را داده ایم و اکنون نوبت مـتـحـدانـمـان اسـت تا هزینه آن را بپردازند. وى اظهار مى دارد، ما قصد داریم تحریم هاى سـخـت تـرى عـلیـه ایـران را در مـاه آیـنـده مـیـلادى دنـبـال کـنـیـم . امـا در عـیـن حال همچنان گزینه نظامى روى میز باقى خواهد ماند.96
پروژه دمکراسى و تاکتیک انقلاب مخملى به موازات سیاست تحریم ، تهدید نظامى و با اسـتـفـاده ابـزارى از مـفـهـوم حـقـوق بـشـر، در ایـران هـمـچـنـان دنـبـال مـى شود. مؤ سسه آمریکایى 97 مثل ((مؤ سسه تحقیقات )) اینتر پرایز با همکارى افـرادى نـظـیـر ((مـایـکـل لدیـن ))، ((بـرنـارد لوئیـز)) و ((سـام براون بک ))98 و بنیاد سـوروس و صـیـد نـخـبـگـانـى از دیـد آنـها چون ((رامین جهانبگلو))99 و ... در چارچوب این عـمـلیـات نـامـتـقـارن فـعـالیت دارند. غایت این تاکتیک تغییر رژیم ایران در قالب پروژه خاورمیانه بزرگ (جدید) است .
ایـالات مـتـحـده آمریکا در راستاى استراتژى هاى بنیادین خود در منطقه ، پروژه خاورمیانه بـزرگ را طـراحى کرد که هدف آن تغییرات سیاسى در منطقه بود. این تغییرات از طریق براندازى نرم مثل کودتاى مخملى ، براندازى سخت (نظامى ) و نیمه سخت (تحریم ها و... )پـى گـیـرى مـى شود. فوکویاما100 در انتقاد به برخورد پروژه اى مقامات آمریکا با دموکراسى در مصاحبه با روزنامه آلمانى دى دولت گفت :
آمـریـکـا بـه سـادگـى قـادر به برقرارى دموکراسى مورد نظر خود در منطقه خاورمیانه نیست . تجربه تاریخى نشان مى دهد، نیروى هاى آمریکایى که در کشورهایى چون آلمان ، ژاپـن و کـره جـنـوبـى مـوفـق بـه بـرقـرارى دمـوکـراسـى شـده انـد، حداقل دو نسل ، یعنى 40 تا 50 سال در این کشور حضور داشته اند.101
پـروژه پـر سـر و صـداى خـاورمـیـانـه بـزرگ ، در آغـاز راه خـود، بـدلیـل عـدم درک صـحـیـح و ذهـنـیـت درست نسبت به منطقه ، گرفتار مقاومت مردمى گردید. شـاخـصه هاى این مقاومت ، نتیجه انتخابات مردم عراق ، فلسطین و جنگ 33 روزه حزب الله بود. این مقاومت به گونه اى است که هر شخصیتى شعار ضد آمریکایى بدهد، عزیز مردم مـى شـود. خـارجه آمریکا ((حفاظت از متحدان خود در برابر ایران )) روى آوردند. وى در این باره گفت :
((قـطـعـا مـا مـى خـواهـیـم مـتحدین ما و شرکاى استراتژیکمان در منطقه دفاع خوبى داشته بـاشـنـد. ایـن کـه مـتـحدین استراتژیک قدیمى مان [عربستان ، مصر و...] را بى دفاع در منطقه اى رها کنیم که با چالش هاى ایران و دیگر چالش ها در آن رو به رشد است ، منطقى نیست .))102
((رایـس )) در اثـنـاى سفر خود به همراه ((گیتس )) وزیر دفاع آمریکا، به خاورمیانه جهت انعقاد قرار تسلیحاتى بیست میلیارد دلارى با عربستان ، این مواضع را اتخاذ کرد.103 امـّا فشارهاى وى علیه ایران ، که شاخصه آن اجلاس شرم الشیخ بود، ناکام ماند. وى در ایـن اجـلاس از دیـپـلمـات هـاى عـربـسـتـان ، کـویت ، قطر، عمان ، بحرین ، و امارات خواست همکارى هاى خود را براى جلوگیرى از نفوذ ایران در منطقه گسترش دهند.104
اتفاقا اسرائیلى ها هم از تاکتیک ((کمربند سبز)) حمایت کردند. افسر سابق سازمان سیا، در ایـن خـصوص اعلام کرد، نگرانى از قدرت گیرى بیشتر ایران و حزب الله باعث شده تا اسرائیل با طرح فروش تسلیحاتى آمریکا به اعراب موافقت کند.
در اجـلاس شـرم الشـیـخ ـ کـه زمـیـنـه هـاى فـروش تـسلیحات به کشورهاى منطقه فراهم گـردیـد ـ مـصـر تـلاش زیـادى کرد تا این اقدام آمریکا به نتیجه برسد. همین کشور به هـمـراه عـربستان و برخى کشورهاى منطقه ، در طرح براندازى حماس ، حزب الله ، رژیم هـاى سـوریـه و عـراق بـا هـدف فـروپـاشـى عـقـبـه اسـتـراتـژیـک جـمـهـورى اسـلامى در سال 2005، فعالانه همکارى کرد.
((رابین رایت )) نویسنده آمریکایى در رابطه با کمربند سبز علیه ایران ، مدعى شد که آمـریـکـا جـنـگ سرد در دوره اتحاد جماهیر شوروى را در خاورمیانه علیه ایران احیا مى کند. حتى رایس در سفر اخیر به منطقه به طور صریح چند بار تکرار کرد که هدف از ارتباط بـا کـشـورهاى منطقه جلوگیرى از نفوذ ایران و سوریه است . رایس ایران را بزرگترین چالش آمریکا در منطقه معرفى نمود.105
عضویت ایران به عنوان ناظر، در پیمان شانگهاى این چالش را عمیق تر نیز کرده پیمان نظامى دنیاست .
بـنابراین آمریکایى ها در این سفر ضمن خالى کردن جیب دولت هاى منطقه و راضى کردن شـرکـت هاى تولید کننده سلاح در آمریکا، نگاه جدیدى به پیمان هاى امنیتى میان آمریکا و ایـن دولت هـا داشـتند، پیمان ده ساله امنیتى دفاع از مصر گوشه اى از این نگاه است . این نـگـاه در پـى خـنـثـى کـردن ابـتـکـارات امـنـیـتى ایران در منطقه است . این تاکتیک تکرارى آمـریـکـایـى هـا هـم بـه واسطه سه چالش جدى و حیاتى بحران هاى مشروعیت ، کارآمدى و رهبرى که آمریکا گرفتار آن است ، راه به جایى نخواهد برد.
مـتـمـرکـز شدن هیاءت حاکمه آمریکا روى شکاف هاى قومى و مذهبى موجود در بین کشورهاى منطقه ، بویژه کشورهایى که به تعبیر ((درایسدل )) و ((بلیک )) نویسندگان انگلیسى در کـتـاب جـغـرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا ـ درون گسیخته اند،106 از جمله تاکتیک هاى باصطلاح آزار دهنده علیه آنها است . ایران و عراق از دید اینها درون گسیخته انـد. ایـالات متحده امریکا از پدیده هاى ناسیونالیسم و طالبانیسم ، پروژه اسلام زدایى را در مـنـطـقـه دنـبـال مـى کـنـد. فـضـا سـازى بـا پـدیـده هـاى خـود سـاخـتـه نـظـیـر ((هـلال شـیـعى )) دولت هاى عَرَب منطقه را علیه ایران و دولت برخاسته از متن مردم عراق تحریک مى کند.
امّا همین نویسندگان در مورد ایران بر این باورند، اسلام همچون ملاتى محکم این قومیت را بـه هـم پـیـونـد زده 107 و مـلیـّت ایـرانـى نـیـز پـاسـخ قـانـع کـنـنـده بـه ایـن سـؤ ال اسـت . کـه چـرا شـیـعـه ، سـنـّى ، یـهـودى ، مـسـیـحـى و زرتـشـتـى و... بـایـد ذیـل هـویـتـى واحـد یـکپارچه سازى و واحدسازى دیرینه را حفظ کنند و به فلسفه وجودى خود به عنوان یک ملّت همواره آگاه بود و پایبند بمانند.
مـجـله ى خـبـرى ویکتورى (سیدنى استرالیا) در جولاى 2001، مطلبى را از مصاحبه دکتر مـیـخـائیـل بـرانـت دربـاره کـتـاب ((طـرحـى بـراى تـقـسـیـم و نـابـودى مـکـاتـب الهـى )) نـقـل مـى کـند که حاکى از عمق تقابل مقامات آمریکایى با اسلام بویژه تشیع است . وى از کارکنان رده بالاى سازمان سیا در دوره ریاست ((وود واردز)) بوده است . امّا به خاطر سوء اسـتـفـاده از قـدرت و پـول از سـمـت خـود بـرکـنـار شـد. از ایـن در سـال 1983 مـقـامـات عـالى رتـبـه سـیـا کـنـفـرانـسـى تشکیل دادند. در این کنفرانس سرویس هاى جاسوسى انگلیس نیز شرکت داشتند در این نشست تـصـمـیـم گـرفـته شد که اسلام شیعه شناخته شود و پروژه اى براى نابودى آن پیش بـیـنى شود. از جمله نتایج تحقیقات این پروژه ، این محور بود تاکتیک قدیم انگلیس مبنى بر ((تفرقه بیانداز و حکومت کن )) بود که موفق نبوده در نتیجه باید ((تفرقه بیانداز و نـابـود کـن )) را در پـیـش بـگـیـریـم . تـاریـخ اجـراى طـرح تـا سال 2010 خواهد بود.
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى در 28 مـرداد مـاه 1386 در دیدار مهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانى اهلبیت علیهم السلام در این رابطه فرمودند:
نـگـرانـى جـدى دیـگـر قـدرت هـاى اسـتـکـبـارى ، گـسـتـرش اسـلام جـهـاد، اسـلام اسـتـقلال ، اسلام عزّت و هویت ، اسلام مخالف سلطه بیگانگان ، از ایران به نقاط مختلف دنـیـاى اسـلام است . و بر همین اساس ایجاد اختلاف میان ایران و دیگر کشورهاى اسلامى ، از اهداف جدّى دشمنان در این مقطع است .108
ایـشـان در سـخـنـان خـود در تـاریـخ 1 / 1 / 86 ضـمـن اعـلام ایـن سال به نام اتحاد ملى و انسجام اسلامى فرمودند:
در مـورد نـفـوذ شـیـعـه و تـرویـج تـشـیـع از سـوى ایـران و هـلال شـیـعى و از این حرف ها، شایعه پراکنى مى کنند، یکى از شعبه هاى جنگ روانى این هـاسـت . مـى خـواهـنـد اولا بـین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیا بین ملت ایران و ملت هاى دیگر مسلمان اختلاف بیندازند.109
برچیدن فناورى هسته اى ایران یکى از بزرگ ترین پرونده هاى مناقشه آمیز بین آمریکا ـ محورى ترین بازیگر در این مناقشه ـ و رژیم صهیونیستى از یک سو و جمهورى اسلامى ایـران اسـت . ایـن اقـدام ، در راسـتـاى مـهـار نـظـام اسـلامـى و از بـارزترین شاخصه هاى تقابل استراتژیکى ایران و آمریکاست .
نـایـل آمـدن ایـران ـ کـه مـهـمـتـریـن سلاح و عامل قدرتش ((اعتقاد مردم به حکومتش و حمایت و ارتباط تنگاتنگ با آن است )) ـ به مرحله ى ((صنعتى شدن )) در خاورمیانه اى که آمریکا خـود را صـاحـب آن مـى دانـد، بـراى آمـریکا بسیار سخت است . براى آمریکایى ها که طرح تـسـلط بـر دنـیـا از جـمـله جـهـان اسـلام را دنـبـال مـى کـنـنـد، تـبـدیـل شـدن ایـران بـه نـیـافـتـگـى جـهـان سـوم بـه الگـو تبدیل شده است و نقش ژئواکونومیک ویژه اى را در قرن 21 بازى مى کند. ایرانى که در جـنـگ سـرد به عنوان یک کشور مهم از دید استراتژیک ، نقش ژئواستراتژیک (امنیتى ) آن حـائز اهمیت بود، حالا از حیث ژئواکونومیک (عوامل انسانى و منابع اقتصادى ) ـ که نیازها را تـوجـیـه مـى کـنـد ـ هـم بـیـش از پـیش اهمیت پیدا کرده است و این هم پوشى ژئواکونومى و ژئواستراتژى جایگاه منطقه اى و فرا منطقه اى ایران در حد بسیار بالایى ارتقا داده است .
در جـهـانـى کـه بـه سـوى منظومه هاى قدرت پیش مى رود110 و از حالت دو قطبى خارج شـده اسـت . ایـران تـلاش مـى کـنـد در هـمـه مـنـظـومـه هـاى جـهـانـى قـدرت فـعـال شود و مشارکت داشته باشد. این همان پیوند زدن مؤ لفه هاى قدرت درونى ایران بـا فـرصـت هـاى بـیـن المللى موجود است . در قالب همین الگو است که سیستم مى تواند نـقاط قوت خود را بر روى نقاط ضعف دشمن یا دشمنان موجود متمرکز کرده و آن ها را وادار بـه تـاءمـین حد ممکنى از منافع یا مؤ لفه هاى امنیت ملى خود نماید. ورود ایران به بازار هـسـته اى ـ به عنوان مؤ لفه قدرت نظام اسلامى ایران ـ و شکسته شدن انحصار هسته اى قدرت هاى بزرگ بویژه آمریکا ـ به عنوان نقط ضعف آنها ـ بازدارندگى 111 ایران را چـنـان ارتـقـا داده کـه بـه کـابـوسـى بـراى هـیـاءت حـاکـمـه آمـریـکـا تـبـدیـل شـده اسـت . ایـن وضـعـیـت در اظهارات برخى مقامات و صاحب نظران آمریکایى به وضوح دیده مى شود و نشان مى دهد که در پى خشکانیدن ریشه ملّت ایران هستند.
((چید من )) آمریکایى تحت فشار روحى و روانى ناشى از پیشرفت هاى علمى ، تکنولوژیک و فـنـاورى هـسـتـه اى و سایر فناورى هاى شگفت انگیز جمهورى اسلامى ایران ، چنان به تـنـگ مـى آیـد کـه بـه مقامات آمریکایى توصیه مى کند به جاى برخورد نظامى با ملّت ایران در پى تسلط نرم افزارى (اطلاعاتى ) بر ایران باشند. اگر ایران در عرصه ى مـلى و فـنـاورى مـهـار نـشـود، بـه ابـرقـدرت عـلمـى خـطـرنـاک بـراى آمـریـکـا تبدیل مى شود. وى کسب اطلاعات از مراکز علمى و فناورى ایران را از طریق بازرسى هاى مـجـامـع بـین المللى و سفارت خانه هاى غربى در تهران توصیه مى کند. او تاءکید دارد کـه نـطـنـز را رهـا کـنـیـد و مـرکـز سـلول هـاى ایـن مـوضـع آمـریـکـایـى هـا درست نقطه ى مـقـابـل مـوضـع جمهورى اسلامى ایران است که مقام معظم رهبرى چنین مورد تاءکید قرار مى دهند:
تـلاش بـراى دسـتیابى به فناورى هسته اى و دیگر فناورى هایى که ایران را به اوج قله علم نزدیک مى کند، امرى واجب و وظیفه اى ملى است و ملت و دولت ایران برخلاف خواست خـائنینى که اهداف آمریکا را دنبال مى کنند با پایدارى در برابر فشارهاى مراکز سلطه ى جهانى ، این هدف اساسى را دنبال خواهد کرد.112
رهبر معظم انقلاب در دیدار زائران حرم حضرت امام رضا علیه السلام هم تصریح کردند: ((فن آورى و چرخه ى سوخت هسته اى ، حق مسلم مردم ایران است و ملت ما، بنده و هیچ مسئولى به هیچ قیمتى زیر بار حرف زور آمریکا نخواهیم رفت )).113
بـا تـسلط جمهورى اسلامى ایران بر فناورى هسته اى ، درک جدیدى از برنامه هاى هسته اى ایران در نظام بین الملل شکل گرفته است . بازیگران پرونده هسته اى ایران به این درک رسـیـده انـد کـه بـرنـامـه هـسـتـه اى ایـران غـیـر قـابل بازگشت است . از این رو ـ رویکردهاى حل مسئله هسته اى با در نظر گرفتن خواسته هـاى جـمـهـورى اسلامى ایران افزایش یافته ، به نحوى که اکنون گفتمان غالب در میان کـلیـه بـازیگران پرونده هسته اى ایران ، بر داشتن فناورى غنى سازى از سوى ایران با مکانیزم خاص و بر اساس گفتگو و مذاکره تاءکید مى نماید.
در یک نگاه کلى چنانکه رئیس مؤ سسه مطالعات استراتژیک فرانسه به عنوان یکى از مؤ سـسـات مـطـالعـات اسـتـراتژیک اروپا، اظهار داشت ،114 علت واقعى تلاش ایالات متحده بـراى جـلوگـیـرى از دستیابى جمهورى اسلامى ایران به فناوریهاى پیشرفته و ایجاد مـحدودیت و اعمال فشارها و تهدید نمودن هاى مستمر، ریشه در توان استراتژیک ایرانیان دارد. این توان استراتژیک همان ظرفیت رهبرى ایرانیان به عنوان قدرت برتر منطقه اى است . توانى که کشورهاى هسته اى چون هند و پاکستان برغم اتمى بودن فاقد آن هستند. به عبارت دقیق تر، چنانچه در متون متعلق به استراتژیست هاى ایالات متحده کاملا مشهور اسـت ، آمـریـکـا بـراى هـمـوار کردن مسیر تفوق بین المللى خود به عنوان امپراطور جهان ، تمام ملت هایى که ذاتا هماوردى با ایالات متحده محروم کند و ایران در سابقه تاریخى و فـرهـنـگ و هـویـت مـلى خود از چنین توان استراتژیکى برخوردار است و جغرافیایى هم که خداوند به این ملّت مؤ من ارزانى داشته این ظرفیت را مضاعف کرده است . از این رو مى توان ادعـا کـرد کـه چـنـیـن نـگـاهـى بـراى تـاءئیـد ایـن فـرضـیـه کـه تقابل ایران و آمریکا راهبردى است به تنهایى کافى است .
بـنـابـریـن بـا تـوجـه بـه مـبـانـى رفـتـارى ایـران و آمـریـکـا در نـظـام بـیـن المـلل کـنـونى و تاکتیک هایى که آمریکایى ها براى حفظ و تاءمین اهداف استراتژیک خود کـه از زمـان تسلط بر خاورمیانه دنبال مى کنند، از یک سو و راهبردى که جمهورى اسلامى ایـران براى نیل به سند چشم انداز بیست ساله و تثبیت پارادایم ثابت توسعه یافتگى مـسـتـقـل از قـدرت هـاى صـنـعـتـى و خـواهـان عـبـور از آن ، دنـبـال مـى کـنـد، از سـوى دیـگـر، مـى تـوان گـفـت تـقـابـل ایـران و آمـریـکـا از نـوع راهـبـردى اسـت . در ایـن تـقـابل راهبردى ، تاکتیک هاى کنونى که آمریکایى ها اتخاذ کردند، بازگشت به سیاست موازنه قوا و مهار ایران است یعنى سیاستى که در تاریخ 23 / 2 / 77 ((ویلیام کوهن )) ـ وزیر دفاع وقت آمریکا ـ در کمیته ى فرعى سناى آمریکا تاءکید کرد: ((آمریکا مصمم است از انـتـقـال فـنـاورى هـسـتـه اى بـه ایـران جـلوگـیـرى کـنـد.)) و یـا ((بیل وایت )) ـ معاون وزارت انرژى آمریکا ـ در همین رابطه گفت :
((مـایـلم اقـتـصـاد ایران را روز به روز ضعیف تر ببینم ، به طورى که کمتر بتواند با صـرف درآمـدهـاى غیر متعارف ، خود را تا بن دندان مسلح نماید، کارى که اکنون ایرانیان به آن مشغول هستند)).115
شـواهـد و قـرائن نـشـان مـى دهـد، ایـن تـغـیـیـر در تـاکـتـیـک هـاى آمـریـکـا از سـال 84 طـرفـداران بـیـشترى پیدا کرده است . چنانچه در سیاست جدید آنها که در مارس 2006 منتشر شده ، ایران بزرگ ترین و مهم ترین چالش آمریکا در قرن 21 است . منشاء این سیاست جدید، شکست سیاست خاورمیانه اى آمریکا، افزایش نفوذ و قدرت ایران ، شکست نـومـحـافـظـه کاران در انتخابات کنگره و بیدارى افکار عمومى است . این سیاست که بر تئورى دومینو استوار بود، دو پایه داشت :116
1. راه حل خاورمیانه نظامى است ؛
2. راه فلسطین از بغداد می گذرد
امّا در گزارش همیلتون ـ بیکر تصریح شد، راه فلسطین از ایران مى گذرد. دمکرات ها از جـمـله ((خـانـم نـانـسـى )) و ((جـان کرى )) هم بر گفتگو با ایران تاءکید کردند و دبیر کـل سـازمـان مـلل نـیـز گـفت اگر از من دعوت شود به ایران مى روم . ((روبرت بارنر)) مـاءمـور سـابـق سـازمـان سیا با توجه به روند رو به پیشرفت قدرت ایران گفت : ((ما بـایـد ایـن واقـعـیـت را قـبـول کـنـیـم کـه ایـران در آیـنـده اى نـزدیـک کنترل خلیج فارس را در دست خواهد گرفت و زمانى که آمریکا، عراق را ترک کند، ایران تنها قدرت منطقه اى خواهد بود)).117
از دو راهـکـار پـذیـرش ایران و گفتگو و برخورد با ایران با استراتژى هاى ((لبه ى پرتگاه ))، ((اقناع ))، ((الزام ))، ((اقدام ))، راهکار دوم یعنى بازگشت به سیاست مهار دو جـانـبـه مـارتـیـن ایـنـدایـک ، از سـوى هـیـاءت حـاکـمـه آمـریـکـا دنـبـال مـى شـود کـه حاصل آن قطعنامه 1737 و 1747 شد. این راهکار در استراتژى امنیت مـلى آمـریـکـا در سال 2006 آمد و آمریکا را وارد جنگ سرد دیگرى کرده است . امّا با رقیبى با ایدئولوژى خطرناک تر از کمونیسم که ایران پرچمدار آن است . از این ور استراتژى هـاى جـنـگ سـرد بـایـد باز تولید شود که تمام مراکز و سناریوهاى آن نیز با اهرم هاى نیمه سخت و نرم در حال احیا شدن است . سناریوها یا تاکتیک هایى چون کودتاى مخملى در ایـران ؛ بـازدارنـدگـى نـظامى ایران ؛ کنترل و تحدید و تهدید منافع مالى و اقتصادى ایـران ؛ انـزواى سـیـاسـى ایران با پى گیرى رابطه با کشورهاى منطقه و پى گیرى رسـانـه اى و ارتـبـاطـاتـى که به ترتیب توسط وزارت خارجه ، وزارت دفاع ، مراکز مالى و اقتصادى جهانى ، شوراى روابط خارجى و وزارت خارجه عملیاتى مى شود.
اقـداماتى چون تلاش براى بازگشایى سفارتخانه ى آمریکا در ایران ـ چنان چه رایس به صراحت بیان کرد ـ ، تقویت قومیت گرایى و تجزیه گرایى در خوزستان و...، ایجاد ائتـلاف هـاى جـدید علیه ایران نظیر آنچه در شرم الشیخ قرار بود اتفاق بیافتد،118 افـزایـش جـنـگ روانـى ،119 تـحـریـم هـا و تشدید اختلافات شیعه و سنّى 120 از جمله شاخصه هاى سیاست مهار دو جانبه ایران است که احیا شده است .
بـررسى این مساءله که تقابل ایران و آمریکا، راهبردى است یا تاکتیکى پرسش اساسى این مقاله بود. بررسى مبانى رفتارى ایران و آمریکا و استراتژى ها، سیاست ها و تاکتیک هاى اعمال شده نشان داد که ، استراتژى بنیادى ایالات متحده آمریکا از زمان آغاز سلطه اش بـر مـنـطـقـه بـر دو پـایـه حـفـظ امـنـیـت مـعـادله صـدور انـرژى بـه غـرب و تـاءمـیـن امنیت اسـرائیـل بـوده کـه مـبـتـنـى بـر رویـکـرد ژئوکالچریک ، ژئواستراتژیک ، ژئوپلتیک و ژئواکونومیکى است . پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و رشد بیدارى اسلامى در منطقه و جهان سبب تنوع سیاست ها و تاکتیک هاى اعمال شده از سوى هیاءت حاکمه آمریکا در راستاى راهبرد اصلى این کشور در حوزه هاى سیاسى ، اقتصادى ، و فرهنگى در منطقه و به ویژه در قبال جمهورى اسلامى ایران گردیده است که در یک جمع بندى کلى در مقطع کنونى این تـاکـتـیـک ها بازگشت به همان سیاست مهار و برخى تاکتیک هاى آن در دهه ى 1990 است . تـحـریـم هـاى پـلکـانى ، مبارزه با تروریسم ، تهدید به اقدام پیش دستانه به منظور جـلوگـیـرى از دسـتـیـابى به سلاح کشتار جمعى ، پروژه دمکراسى هدایت شده ، کودتاى مخملى و آنى به منظور ایجاد خاورمیانه ى جدید، انعقاد پیمان هاى امنیتى جدید و گسترش ناتو به شرق بویژه به همسایگان ایران و فروش تسلیحات به کشورهاى منطقه به مـنـظـور جـنـگ سـرد (طـرح کـمربند سبز) علیه جمهورى اسلامى ایران را در این راستا مى تـوان تـجـزیـه و تـحلیل نمود. بنابرین از بین دو فرضیه تاکتیکى یا راهبردى بودن تقابل ایران و آمریکا، شواهد و قراین ارائه شده ، بر فرضیه دوّم صحه گذاشت .
پینوشتها:
33. ر. ک : نـاصـر مـیـرسـپاسى ، مدیریت منابع انسانى و روابط کار، نگرش راهبردى ، تمرین و مقالات ، فصل اول ؛ ((مقایسه دو مکتب در مدیریت استراتژیک ))، ص 14 به بعد.
35. بـراى کـسـب اطـلاعـات بـیـشـتـر و تفصیلى تر در این زمینه مى توانید به منبع زیر مـراجـعـه فـرمـایـیـد: مـبـانـى اسـتـراتـژیـک ، جـى . دیـویـد هـانـگـر و تـومـاس ال . ویلن ، ترجمه سید محمد اعرابى و داود ایزدى ، دفتر پژوهشهاى فرهنگى .
هـمـچـنین بسیارى از اطلاعات جزئى دیگرى که بخشى از آن در این مقاله به اختصار بیان گـردیـده ، عـمـدتـاً در کـارگـاهـهـاى آمـوزشـى و پروژه هاى طرح ریزى راهبردى توسط اسـاتـیـد اهـل فن مطرح گردیده و منابع علمى ، کمتر به آنها اشاره نموده اند. از این رو، بـیـشـتـر اطـلاعـات جـزئى ارائه شـده حـاصـل تـجـارب و آمـوخـته هاى نویسنده از اساتید گرانقدرى مى باشد که افتخار کسب فیض را از محضر پرفیض آنان داشته است .
36. ر.ک . ولیـام . اى . اسـتـرونـگ ، گـزارشـى از قـرن هـاى اولیـه فـعـالیت هیاءت هاى آمـریـکـایـى بـراى مـاءمـوریـت خـارجـى ، بـوسـتـون (بـى جـا: انـتـشـارات پیل گرم ، 1990) به نقل از واعظى ، حسن ، ایران و آمریکا، چاپ سوم (تهران : سروش ، 1381) ص 54 .
37. یـداله مـحـمـدى ، رونـد و نـمودهاى سلطه گرایى آمریکا در ایران از آغاز تا 1357، فصلنامه مصباح ، سال چهارم ، شماره 15 (پاییز 74) ص 33.
38. همان .
Strategy .
40. ایـان مـک لیـن ، فـرهـنـگ عـلوم سیاسى آکسفورد، ترجمه حمید احمدى (تهران : میزان ، 1381) ص 787.
41. عزت اله عزّتى ، ژئو استراتژى (تهران : سمت ک 1373) ص 7.
42. مک لین ، پیشین .
Policy .
Tactic .
45. داریوش آشورى ، دانشنامه سیاسى ، (تهران : مروارید، 1366) ص 27.
46. آنـدره بـوفـر، مـقـدمـه اى بـر اسـتـراتژى ، ترجمه مسعود کشاورز، (تهران : دفتر مطالعات وزارت خارجه ، 1366) ص 30.
Bulow .
48. عـلیـرضـا ازغـنـدى و جـلیـل روشندل ، مسائل نظامى و استراتژیک معاصر، چاپ سوم (تهران : سمت ، 1379) ص 2 ـ 3.
49. مـحـمـد مـنـصـورنـژاد، ((فـرایـنـد مـطـلوب گـذر از نـظـر بـه عـمـل ))، فـصـلنـامـه مـطالعات سیاسى روز، سال دوم ، شماره ششم (زمستان ، 1379) ص 142.
50. غـلامـرضـا عـلى بـابـایـى ، فـرهـنـگ روابـط بـیـن الملل ، (تهران : دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1383) ص 20.
51. سـیـاسـت چـمـاق و هـویـج : بـراى تـرغـیـب یـک کـشـور بـه مـذاکـره دو راه حل شناخته وجود دارد؛
الف . نشان دادن وضعیتى که حریف در صورت همکارى موقعیت بهترى (به نسبت وضعیتى که در آن قرار دارد) کسب مى کند.
ب . نـشان دادن وضعیتى که در صورت همکارى نکردن ، حریف موقعیت بدترى ، (به نسبت وضعیتى که در آن به سر مى برد) کسب مى نماید.
این مساءله مى تواند با نشان دادن وضعیت متضاد نیز همراه گردد. به این معنا که کشور A وضـعـیـتى را نشان مى دهد که همکارى کشور B موقعیت مناسب و عدم همکارى کشور B موقعیت نـامناسبى را براى کشور B به وجود مى آورد. این سیاست در اصطلاح ، سیاست ((چماق و هویج )) نامیده مى شود.
در کنار این موضع سرنوشت کشور A هم مهم است . باید بررسى کرد: آیا کشور A توان کافى براى ایجاد انگیزش مثبت در کشورB و ترغیب او به همکارى دارد؟ بعلاوه آیا کشور A از تـوان کافى براى عملى کردن تهدید خود علیه کشور B و نتیجه ارهاب و ارعاب او برخوردار است ؟
ایـنـهـا مـسـائلى اسـت کـه در نـوع انتخاب کشور B به همکارى یا عدم همکارى مؤ ثر است . نـمـونـه چنین سیاستى را در سیاست خارجى آمریکا نسبت به عربستان در مقطع کنونى به خـوبـى مى توان نشان داد. (تهدید به تجزیه از یک سو و فروش سلاح به این کشور از سوى دیگر)
52. کیهان ، 21 / 5 / 86 ، ص 14.
53. رسالت 19 / 2 / 70.
54. کیهان ، 31 / 5 / 86 ، ص 3.
55. صحیفه نور، ج 21، ص 96.
56. کیهان ، 2 / 3 / 1381 و 27 / 10 / 1376، ص 3 و 1.
57. کیهان ، 27 / 2 / 86 ، صص 3 و 1.
58. همان .
Geoculturic .
Geostrategic .
Geoeconomic .
62. واعظى ، پیشین ، ص 314.
63. همان ، ص 315 ـ 317.
64. محمدعلى برزگر، اخلاق و سیاست از دیدگاه امیر المومنین علیه السلام (پایان نامه تحصیلى کارشناسى ارشد) (قم : مجتمع آموزش عالى شهید محلاتى ، 1382) ص 157.
65. کلمات قصار؛ پندها و حکمت ها (بى جا: مؤ سسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره ) )، ص 154.
66. سى دى به سوى نور، شماره 2، تهیه شده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى .
67. کلمات قصار، پیشین .
68. محمد منصورى نژاد، ((جهانى شدن به روایت فوکویاما)) فصلنامه مطالعات سیاسى روز، سال دوم ، شماره هفتم (بهار 1382) صص 129 ـ 138.
69. واعظى ، پیشین ، ص 323.
70. Hegemony: هژمونى در سیستم بین المللى به معناى آن است که یک قدرت عموما در شـیـوه و مدیریت ابتکار عمل را در دست دارد و داراى برترى بدون منازعه اى است . [ر. ک . بهادر امینیان ، آمریکا و ناتو؛ پایایى گسترش ناتو و هژمونى آمریکا (تهران : دانشگاه امـام حـسـیـن عـلیـه السـلام ) ] 6831، ص 227. 71. ابراهیم متقى ، نبرد نامتقارن ایران و آمـریـکـا، ((هـمـشـهـرى دیـپـلمـاتـیـک ))، سـال اول ، شـمـاره اول (فـروردیـن 85 ، ص 21)؛ دبـلیـو بـگـى ، چارلز اوجین ، آر و تیکف ، سیاست خارجى آمـریـکـا؛ الگـو ورونـد، تـرجمه اصغر دستمالچى (تهران : دفتر مطالعات سیاسى بین المللى )، 1382، صص 239 ـ 254.
72. ابـراهـیـم مـتـقـى ، ((ام القـراى اسـلامـى و صـدور انـقـلاب ))، هـمـشـهـرى دیـپلماتیک ، سال اول ، شماره یازدهم (نیمه بهمن 85) ص 16.
73. سـیـد عـبـدالعـلى قـوام ، جهانى شدن و جهان سوم ، چاپ دوم (تهران : دفتر مطالعات سیاسى بین المللى ، 1383) ص 93 ـ 94.
74. احـمـد نـقـیـب زاده ، ((سـیـاسـت جـنـوب ـ جـنـوب ))، هـمـشـهـرى دیـپـلمـاتـیـک ، سال اول ، شماره هشتم (نیمه آبان 85) ص 33 ـ 32.
75. Geoplitic: ژئوپـلتـیـک بـه طـراحـى سـیـاسـت خـارجـى کـشـور بـا تـوجـه بـه عـوامـل جـغرافیایى و جمعیتى آن گفته مى شود. [نوروزى ، فرهنگ و اصطلاحات سیاسى ، چـاپ هـشـتـم . تـهـران : نـى ، 1379، ص 511] و :Geostrategic ژئواسـتراتژیک به تنظیم سیاست (نظامى ) کشور با توجه به جغرافیاى سیاسى آن گفته مى شود. (همان ) در واقع ژئواستراتژى به تاءثیر سیاست بر محیط مى پردازد.
76. سـیـد قـاسـم ذاکـرى ، کـتـاب خـاورمـیـانـه (1)، ویـژه مسائل و چالش خاورمیانه ، تهران : ابرار معاصر تهران ، 1383، صص 209 ـ 238.
77. کیهان ، 29 / 5 / 1386، ص 3.
78. کیهان ، 31 / 5 / 1386، ص 3.
79. حـشـمـت اله فـلاحـت پـیـشـه . ((رفـتـار غـرب در قـبـال ایـران . 1357 ـ 1380))، فـصـلنـامـه مـطـالعـات سـیـاسـى روز، سال اول ، شماره دوم (زمستان 1380) صص 99 ـ 119.
80. ((اسـتـانـسـفـیـلد تـرنـر)) رئیـس سـازمـان سـیـا در 15 بـهـمـن 1357 بـه نقل از حشمت اله فلاحت پیشه ، ص 103.
81. Containment 82. ((هـلال بـحـران )): ایـن هـلال خـاورمـیـانـه و سراسر کشورهاى کرانه اقیانوس هند را در بر مى گیرد و ایران در مـرکـزیـت آن قـرار دارد. بـه اعـتـقـاد بـرژیـنـسـکـى هـلالى از بـحـران سـراسر کشورهاى سـواحـل اقـیـانـوس هـنـد را در بـر گـرفـته است . این کشورها با ساختار شکننده سیاسى اجـتـمـاعـى در مـنـطـقـه اى داراى اهمیت حیاتى براى منافع ایالات متحده قرار گرفته اند و عمدتا در معرض فرو پاشى قرار دارند. [ر. ک . جمیله کدیور، رویارویى انقلاب اسلامى ایـران و آمـریـکـا (تـهـران : اطـلاعـات ، 1379) صص 206 ـ 207؛ ر. ک . دفتر مطالعات سـیـاسـى بـیـن المـللى ، مـجـمـوعـه مـقـالات سـیـمـنـار بـررسـى مسائل خلیج فارس (تهران : 1368) ص 18.]
83. ایـن قـانـون در 6 (15 / 3 / 75. اوت 1996 م ) در راستاى سیاست مهار دو جانبه به امضاى کلینتون رسید. (مجتبى ، امیرى ، ((ایران و آمریکا؛ نگاهى دیگر))، اطلاعات سیاسى اقـتـصـادى ، شـمـاره 1375) 95 ـ 96 (ص 61) دامـاتـو رئیـس بـانـکدارى سناى آمریکا و گینگریچ رئیس مجلس نمایندگان آمریکا بودند.
مـقـامـات دولت کـلیـنـتـون اظـهـار داشـتند که سیاست مهار دو جانبه به معناى کنار گذاشتن مـلاحـظـات قـبـلى دایـر بـر حـفـظ تـوازن قدرت بین ایران و عراق نیست ، بلکه هدف حفظ موازنه قدرت بین دو کشور در پایین ترین سطح توانایى اقتصادى و نظامى آنهاست .
سیاست مهار دو جانبه ایران بر دو پایه نظامى و اقتصادى از یک سو و پایه سیاسى که همان باز نگهداشتن باب گفتگو است از سوى دیگر، استوار بود.
مـارتـیـن ایـنـدایک در این خصوص گفت ؛ آمریکا از این پس دیگر علاقه اى به ادامه یافتن بـازى حـفـظ تـعـادل قـوا مـیـان ایـران و عـراق نـدارد. زیـرا قـدرت ایـالات مـتحده آمریکا و کـشـورهـاى دوسـت و مـتـحـد آن در مـنـطـقـه هـمـچـون مـصـر، اسرائیل ، عربستان سعودى ، ترکیه و کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس امکان مـى دهـد کـه بـه خوبى از عهده رویارویى با دو رژیم ایران و عراق برآیند. دیگر نیاز نیست که به یکى از این دو رژیم براى مقابله با دیگرى وابسته باشیم . (على لاهوتى ، ((ایـالات متحده و امنیت خلیج فارس )) اطلاعات سیاسى ، اقتصادى ، شمار 89 ـ 90 (مهر و آبان 1372) ص 16.
84. کیهان ، 2 / 2 / 80 ، ص 7.
85. کیهان ، 30 / 4 / 77، ص 2.
86. همان .
87. کیهان ، 2 / 2 / 80 ، ص 7.
88. سـرژ لاتـوشـه ، غـربـى سازى جهان ، ترجمه فرهاد مشتاق صفت . (تهران : سمت ، 1379) صص 104 ـ 137.
89. امینیان پیشین ، صص 188 ـ 190.
90. جـورج دبـلیـو بـوش در 29 ژانویه 2002 م (9 بهمن ماه 1380) در حضور نظامیان بـلنـد پـایـه آمـریـکـا و مـهمانان خارجى ، برخى گروههاى اسلام گراى خاورمیانه را از مـصـادیـق گـروه هـاى تـروریـسـتـى مـعـرفـى کـرد و کـشـورهـاى مـسـتـقل ایران ، کره شمالى را در کنار عراق ((محور شرارت و شیطانى )) توصیف نمود و گـفـت : ((این رژیم ها با تلاش براى به دست آوردن تسلیحات کشتار جمعى ، جهان را در معرض خطرى جدى و رو به تزاید قرار داده اند. آنان مى توانند این سلاح ها را در اختیار تروریست ها قرار دهند.))
(عـظـیمى شوشترى و...، آمریکا و گفتمان استکبارى ، چاپ سوم ) قم : زمزم هدایت ، 1386 (صص 65 ـ 66).
91. صبح صادق ، 22 / 5 / 1386، ص 2.
92. حسین علیخانى ، تحریم ایران ؛ شکست یک سیاست ، ترجمه محمد متقى نژاد، تهران : دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1380.
93. کیهان ، 28 / 2 / 86 ، ص 2. روزنامه گاردین این اقدام را احمقانه دانست و نوشت این اقـدام بـه نـفع آمریکا نیست . روزنامه فیگارو هم نوشت اگر آمریکایى ها تصور مى کنند بـه ایـن تـرتـیـب مـى تـوانـنـد بـه بـرنـامـه هسته اى ایران پایان دهند، مرتکب اشتباهى استراتژیک شده اند. (کیهان ، 28 / 5 / 86 ، ص 14).
94. اسـداله خـلیلى ، برخورد آمریکا با ایران در دور جدید، فصلنامه مطالعات سیاسى روز، شماره پانزدهم (بهار 84) ص 111.
95. همان . 96. کیهان ، 31 / 5 / 1386، ص 2.
97. و. سـایـر بنیادهاى آمریکایى که کمک هاى سالانه در این زمینه ارائه مى کنند. ر. ک . Index Grants Foundation The ... ,2002 and 2001
98. ر. ک . خلیلى ص 141 ـ 160.
99. ر. ک . هفته نامه صبح صادق ، ص 8 .
100. فوکویاما عضو مؤ سسه ((رند)) وابسته به پنتاگون است .
101. سـیـامـک باقرى ، پروژه خاورمیانه بزرگ ؛ طرحى در راستاى استعمار فرانوین ، (تهران : اداره سیاسى نمایندگى ولى فقیه در سپاه 1384) ص 137.
102. صبح صادق ، 22 / 5 / 86 ، ص 11.
103. کـارشـنـاس امـور دفـاعـى سـیـاسـت خـارجى آمریکا در مؤ سسه بین المللى مطالعات استراتژیک لندن درباره هدف آمریکا از ارسال 63 میلیارد دلار سلاح به خاورمیانه گفت ایـن پـدیده با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه صورت مى گیرد (صبح صادق ، 22 / 5 / 86 ، ص 11).
104. روزنامه جمهورى اسلامى ، 11 / 5 / 86 ، ص 16.
105. هفته نامه صبح صادق ، 15 / 5 / 86 ص 8 و 22 / 5 / 86 ، ص 11.
106. ر. ک . آلاسـدایـر درایـسـدل و جـو الداچ ، بـلیـک ، جـغـرافـیاى سیاسى خاورمیانه و شـمال آفریقا، ترجمه درهّ میر حیدر (تهران : دفتر مطالعات سیاسى بین المللى ، صص 197 ـ 227.
107. پـروژه اسـلام زدایـى را در هـمـیـن راسـتـا بـایـد تـحـلیـل نـمـود. نـامـیـدن سـال 1386 به نام اتحاد ملى و انسجام اسلامى خنثى کردن چنین پروژه اى را هدف قرار داده است .
108. کیهان ، 29 / 5 / 86 ، ص 3.
109. کیهان ، 10 / 5 / 1386، ص 10.
110. ر.ک . ((تـحـولات ژئواسـتـراتـژیـک در قـرن بـیـسـت ویـکـم )) بـه نقل از سایت :
.0001ID asp?category.category News.com.agahsazi.www
111. کـاهـش و تـحـدیـد تـهـدیدهاى آمریکا علیه جمهورى اسلامى ایران ، موقعیت ایران را براى بازى حاصل جمع غیر صفر ارتقاء داده است و اعتماد مردم را به نظام اسلامى تقویت نـمـوده اسـت ، ایـن پـدیـده بـه سـرمـایـه اجـتـمـاعـى ایـن نـظـام تبدیل شده است .
112. یـداله جـوانى ، ((فناورى هسته اى و مواضع اصولى رهبر معظم انقلاب اسلامى ))، فصلنامه مطالعات سیاسى روز، سال سوم ، شماره دوازدهم (تابستان 84) ص 41.
113. کیهان ، 25 / 1 / 85 ، ص 3.
114. روزنامه همشهرى ، 31 / 2 / 84 ، ص 2 ضمیمه .
115. سـیـامـک بـاقـرى ، ایـران هـسته اى روندها و چالش ها (تهران : اداره سیاسى سپاه ، 1383) ص 35.
116. ر. ک . مواضع دیک چنى ، رامسفلد، جان بولتون ، هفته نامه صبح صادق ، 18 / 10 / 86 ، ص 11. در هـفـتـه اخـیر هم جورج بوش مطرح کرده که اگر آمریکا از عراق بیرون رود، باید شاهد شکست هاى پى در پى در سایر نقاط باشد، که تئورى دومینو را تداعى مى کند.
117. سـیـامـک بـاقـرى ، ((ایـران قـدرتـمـنـد))، فـصـلنـامـه مـطـالعـات سـیـاسـى روز، سال چهارم ، شماره بیستم (تابستان 85) ص 6 ـ 4.
118. روزنـامـه جـمهورى اسلامى ، 11 / 5 / 86 ، ص 16 (قرار بود برخى از کشورهاى عـرب مـنـطـقـه عـلیـه جـمهورى اسلامى با آمریکا بر سر مسئله عراق ، لبنان و ... همراهى کنند).
119. روزنـامه انگلیسى گاردین ادعا کرد با توجه به روند فزاینده تنش ها بین ایران و آمـریـکـا بـر سر مسئله قاچاق تسلیحاتى و ترس از هسته اى شدن ایران ، حمله آمریکا به ایران محتمل است . (روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 6 / 86 ، ص 2) نیویورک تایمز هـم نـوشت متحدین ((دیک چنى )) معاون بوش به طور محرمانه این بحث را مطرح کردند که آمریکا باید اسرائیل را به در نظر گرفتن اقدام نظامى علیه تاءسیسات هسته اى ایران ترغیب کند. (کیهان ، 26 / 5 / 86 ، ص 2).
120. مـواضـع امـام جـمـعـه مـکـه مـعظمه علیه شیعه و نظام جمهورى اسلامى ایران در هفته گذشته و غیر طبیعى بودن حالت وى شاخصه این تاکتیک است . (روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 / 6 / 1386، ص 2).