چکیده

ریـشـه کـنـى ستم و درهم کوبیده شدن پایه هاى کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم و تـحـقـّق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان ، افزون بر وجود رهبرى شایسته و مـعـصـوم ، قـانـونـى جـامـع و جهان شمول و فراهم آمدن زمینه ها و شرایط لازم ، به وجود یارانى زبده ، کاردان و لایق و پا به رکاب وابسته است ؛ یارانى که قابلیتهایى در حد مـطـلوب و ایـده آل داشـته باشند تا بتوانند منویّات رهبر و مقتدایشان را در گستره گیتى جامه عمل بپوشند. مـقـاله حـاضـر بـا عـنـوان ((ویژگیهاى یاران خاص امام زمان (ع ))) نوشتارى است درباره یـاران حـضـرت مـهـدى (ع )، مـاهـیت یاران خاص و خصوصیات آنان . از این رو، پس از ذکر مـقـدمـه اى کـوتـاه ، یاران حضرت ، ستاد فرماندهى حکومت جهانى و ماهیت یاران خاص مورد بحث قرار گرفته است . پس از آن ویژگیهاى آنان بررسى شده و در پایان نکاتى به صورت نتیجه ارائه گردیده است .

متن

بـشـر هـنـوز تـابـش خـورشید فروزانش را به انتظار نشسته است و دیرى نمى پاید که لحـظـه انـتـظـار بـه سـر آیـد و عـطـر دل انگیز ظهورش ، زندگى بشر را بهارى کند و سرسبزى و خرّمى و طراوت و نشاط را به انسانها هدیه دهد.

وقـتـى حضرت مهدى (ع ) بیاید حاکمیت و نظام سیاسى جهان را دگرگون مى سازد. ظلم و اسـتـکـبـار، کفر و شرک و نفاق را ریشه کن مى کند. آیین محمدى (ص ) را در جهان مستقر مى نـمـایـد و هـمه عالم را زیر پرچم توحید، به سعادت مى رساند. امنیت جهانى برقرار مى سـازد، اقتصاد جهانى را متحول مى کند. زمینى در جهان نمى ماند مگر اینکه سرسبز و خرم مى شود و خیر و برکت از همه جا مى بارد.

عـلم و فـرهـنـگ مردم جهان را دگرگون مى سازد. فنّاورىِ ارتباطات به درجه اى مى رسد که زمین زیر پاى مردم طى مى شود و دربهاى جهان به رویشان باز مى گردد... .

بدیهى است که پیروزى حق بر باطل و ایجاد این همه تحولات بنیادین همه اش با کرامت و معجزه صورت نمى گیرد، بلکه علاوه بر رهبرى و مدیریتى معصوم و برنامه اى جامع و جـهـان شـمـول ، کـادر اجـرایـى بـسـیار کاردان و لایق و توانمندى لازم است تا بتوان چنین تـحـولى در سـطـح جـهـان ایـجـاد کـرد و بـه تـعـبـیـر امـام عـلى (ع ) ((اَفـْلَحَ مـَنْ نـَهـَضَ بـِجـَنـاجٍ)) پیروزمند کسى است که یار و یاور داشته باشد.

در این مقاله ، به اجمال خصال یاوران حضرت مهدى (عج ) توصیف مى گردد.
یاران حضرت مهدى (ع )

یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته اى از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهى آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد مى کند.

هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانى در مکّه ظاهر مى کند و بدون حضور اینان قیام مهدى (ع ) شروع نمى شود.

دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهى به یارى ایـشـان مـى آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـى ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز مى شود.

حلقه سوم از یاران ، مؤ منانى هستند که پس از شروع قیام به آنان مى پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده مى شود.
1. ماهیت یاران خاص

یاران خاص حضرت مهدى (ع ) چه ماهیتى دارند؟ چه کسانى اند؟ مشخصات آنان چیست ؟ و... .

طـبـق روایـات ، مـشـخـصـات ظـاهـرى یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) ؛ اسـم ، نـسـب ، شـغـل ، زبـان و القـاب آنـان در صـحـیـفـه اى ثـبـت شـده و نـزد حـضـرت موجود است :

امام جواد(ع ) به نقل از پدران بزرگوارش مى فرماید:

همراه قائم (ع ) صحیفه مهر شده اى هست که اسامى یارانش همراه با ویژگیها، شهر، زینت و کـنیه هایشان در آن نوشته شده است .

تـعـداد یاران خاص 313 نفر به تعداد اصحاب بدر و اصحاب حضرت طالوت ذکر شده انـد، هـنـگـامـى کـه حـضـرت قـیـام مـى کند به دور او گرد مى آیند. ((اِذا قامَ تَجْتَمِعُ اِلَیْهِ اَصـْحـابـُهُ عـَلى عـِدَّةِ اَهـْلِ بـَدْرٍ وَ اَصـْحـابِ طـالُوتَ، وَ هـُمْ ثـَلا ثـَمـِاءَةٍ وَ ثـَلا ثـَةَ عـَشـَرَ رَجُلاً...))

خداوند این افراد را از دورترین شهرهاى دنیا براى یارى حضرت گرد مى آورد.

در برخى روایات اسامى شهرهایشان نیز ذکر شده است . امام باقر(ع ) مى فرماید:

سیصد و اندى نفر، به تعداد اهل بدر (313 نفر) در میان رکن و مقام با قائم (ع ) بیعت مى کـنـنـد که نجباى مصر، ابدال شام و اخیار از اهل عراق در میان آنهاست .

در روایـتـى دیـگر آمده که : پنجاه نفرشان اهل کوفه اند و بقیه از اطراف و اکناف جهان ، که همدیگر را نمى شناسند و بدون وعده قبلى گرد آمده اند.

در روایـات از یـاران خـاص حـضـرت بـا عـنـاویـن زیـر یـاد شـده اسـت : ((رجـال الهیون ))، ((رجال مسوّمه ))، ((اصحاب الالویه ))، ((امراء))، ((وزراء))، ((خیر الامّه ))، ((ذخر اللّه ))، ((نقباء))، ((خواص ))، ((اولى قوّة ))، ((حکّام اللّه فى ارضه على خلقه ))، ((الحکّام على الناس )) و...

رسول خدا (ص ) مى فرماید:

او را در طالقان گنجهایى است که از طلا و نقره نیست ، بلکه اسبهایى است بسیار زیبا و مردانى کاردان و کارساز ((وَلَهُ بِالطّالِقانِ کُنُوزٌ لا ذَهَبَ وَ لا فِضََّةِ، اِلاّ خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ، وَ رِج الٌ مُسَوَّمَةٌ...))

امام على (ع ) مى فرماید:

گـروهـى از مردان الهى دور او گرد مى آیند، دعوتش را بر پاى مى دارند و یارى اش مى کـنـنـد. آنـهـا وزیـران او هستند که سنگینى مسائل کشورى را بر عهده مى گیرند و او را در مـسـئولیت بزرگى که خداوند به عهده اش گذاشته ، یارى مى کنند ((وَ لَهُ رَجالٌ اِلهُیّون یـُقـیـمـُونَ دَعْوَتَهُ وَ یَنْصُرُونَهُ، هُمْ الوُزَراءٌ لَهُ، یَتَحَمَّلُونَ اَثْقُالَ المَمْلَکَةِ عَنْهُ، وَ یُعینُونَهُ عـَلى مـا قـَلَّدَه اللّهُ)).

امام صادق (ع ) مى فرماید:

آنـهـا فـرمـاندهان ، قاضیان ، حاکمان شرع و فقیهان دین اند ((وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ الْقُضاةُ وَ الْحـُکـّامُ وَ الفُقَهاءُ فِى الدّیِن ...+.)) نتخب الاثر، لطف اللّه صافى ، ص 485، چاپ تهران ، 1373 ه‍ .

آنـان پـرچـمـدارانـى انـد کـه از جـانب خدا در روى زمین بر بندگان او حکومت مى کنند؛ ((هُمْ اَصـْحـابُ الاَْلْوِیـَةِ، وَ هـُمْ حـُکـّامُ اللّهِ فـى اَرْضِهِ عَلى خَلْقِهِ))

بر اساس روایتى دیگر:

آنـان بـهـتـریـن امـت انـد کـه بـا نـیـکان اهل بیت همراه هستند ((اُولئِکَ هُمْ خِیارُ اَلاُمَّةِ مَعَ اَبْرارِ اِلعِترَةِ...))

بـر اسـاس بـعـضـى روایـات پـنـجـاه نـفـر از ایـن افـراد را زنـان تشکیل مى دهند.

خـلاصـه کـلام ایـنـکـه تـدبـّر در روایـات یاد شده معلوم مى کند که آنان افرادى معمولى نیستند. بلکه مردانى الهى و نیروهایى زبده ، لایق و کاردان ، بطانه و اصحاب سرّ امام زمان (ع ) هستند.
2. ماءموریت یاران خاص

از جمله امورى که در شناسایى هر چه بیشتر ماهیت یاران خاص امام زمان (ع ) به ما کمک مى کند، بررسى روایاتى است که به تبیین ماءموریت آنان در حکومت جهانى حضرت مهدى (ع ) پرداخته اند. برخى از این ماءموریتها به قرار زیر هستند:
1 ـ 2. جنگ با ستمگران

اولیـن مـاءموریت یاران حضرت ، جنگى تمام عیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت ، در راءس هـمه کارهاى قرار دارد. یاران خاص مهدى (ع ) در این جنگ ، در بـعـد انـدیشه تئوریسینهاى انقلاب و در بُعد عمل ، سربازانى شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان (ع ) و گـوش بـه فـرمان آن حضرت هستند. وقتى حلقه یاران پس از 313 نفر کـامـل شـد قـیـام شـروع مى شود و با ستمگران جهان در مى افتند و آنان را قلع و قمع مى کنند؛ به گونه اى که خدا خشنود شود.

امام باقر(ع ) مى فرماید:

قائم آل محمد(ع ) شباهتهایى با پنج تن از پیامبران دارد... اما شباهت او به جدّ خود (پیامبر اکـرم (ص ) ) قـیام با شمشیر است و کشتنِ دشمنان خدا و پیامبر، و نیز جباران و سرکشان . او بـا (نـیـروى ) شـمـشـیـر و (نـیـروى ) تـرس ، (کـه در دل جـبـاران افـکـنـده مـى شـود) مـدد مـى گـردد.

امام جواد(ع ) مى فرماید:

آنـگـاه کـه عـدد (مـورد نـظـر یـاران حـضـرت ) یـعـنـى ده هـزار نـفـر کـامـل شد، به اذن خداى بزرگ قیام مى کند و بى درنگ به کشتار دشمنان خدا (و دین خدا) دست مى یازد، تا خداى بزرگ خشنود گردد.

خـداونـد بـه دسـت ایـنـان طاغوتها و جبّاران را نابود مى سازد و آنان را بر شرق و غرب عالم مسلّط مى کند. امام باقر(ع ) مى فرماید:

گـویـى که یاران قائم (ع ) را مى بینم که بر خاور و باختر گیتى مسلط شده اند و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان مى برد.
2 ـ 2. مبارزه با انحرافها، تحریفها و برداشتهاى نادرست از دین

دومـیـن مـاءمـوریـت یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) در آغـاز انقلاب ، مبارزه کردن با انحرافها، تـحـریـفـهـا و بـرداشـتـهـاى نـادرسـت از دیـن و مـذهـب اسـت . عـوامـل اصـلى ایـن انـحـرافات سه دسته صاحبان زر (سرمایه داران و اشراف )، صاحبان زور (حـکـومتهاى غیر اسلامى و به ظاهر اسلامى ) و صاحبان تزویر (روحانیون وابسته و دنـیـاپـرسـت و جـیـره خـوار حـکـومـتـها و طبقات اشراف ) هستند؛ در واقع صاحبان زر و زور تـحریفها، برداشتها و تفسیرهاى غلط را سفارش مى دهند و صاحبان تزویر آن را اجرایى و عملیاتى مى کنند.

امام صادق (ع ) مى فرماید:

آزارى کـه قـائم (ع ) به هنگام قیام خویش ، از جاهلان آخرالزمان مى بیند، به مراتب سخت تر است از آن همه آزار که پیامبر(ص ) از مردم جاهلیت دید. راوى مى گوید:

این چگونه مى شود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالى که آنها سنگ و صخره و چـوب و تـخـته هاى تراشیده (بتهاى چوبى ) را مى پرستیدند، ولى قائم ما که قیام کند مـردمـان هـمـه از کـتـاب خـدا بـراى او دلیـل مـى آورنـد و آیـه هـاى قـرآن را تاءویل و توجیه مى کنند!

همچنین مى فرماید:

امام قائم در جنگ خویش (با مخالفان ) به دشواریهایى بر مى خورد که پیامبر برخورد نـکـرد؛ زیرا پیامبر آمد و مردم بتهاى سنگى و چوبهاى تراشیده شده را مى پرستیدند (و گـرفـتـار تعالیم انحرافى نبودند)، لیکن قائم (در هنگام قیام خویش ) با مردمى روبه رو مـى شـود کـه رویاروى او مى ایستند و آیه هاى کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تاءویل مى کنند و در همین راستا با او به نبرد بر مى خیزند!

مـاءمـوریت یاران خاص حضرت در اینجا عبارت است از افشاى خطوط انحرافى و جریانات فـکـرى مـنـحـرف ، پاسخگویى منطقى و مستدل ، روشنگرى و تبیین درست آموزهاى دینى و نیز جنگیدن با کسانى که دست از افکار و اندیشه هاى نادرست خویش بر نمى دارند و حق خالص و اسلام ناب را نمى پذیرند.

یـاران خـاص مهدى (ع ) در پرتو تعالیم امام خویش ، به شناختى دست مى یابند که هیچ اشـتباه و انحرافى در آن وجود ندارد. آنان راه و روش دین خدا و امام عظیم الشاءن خویش را بـه طـور یکدست ، یکسان و منسجم براى توده هاى ناآگاه تبیین مى کنند و به طور هماهنگ بـه نـشـر تـعـالیـم نـاب اسـلامـى مـى پردازند. اینان علاوه بر توانمندیهاى مدیریتى قـابـل تـوجـه ، در دیـن شـنـاسـى و مسائل مربوط به اسلام تخصص دارند و از فقیهان و اسلام شناسان راستین هستند.

امام صادق (ع ) مى فرماید:

آن گروه که قائم هنگام قیام خویش با او کار مى کنند، نجیبان ، قاضیان ، حاکمان شرع ، فقیهان و دین شناسانى هستند که (برکت و) مسحه الهى یافته اند؛ به گونه اى که هیچ حکمى بر آنان اشتباه نمى شود.
3 ـ 3. عمران و آبادى کشورها و برقرارى عدالت

مـاءمـوریـت دیگر یاران خاص این است که پس از اقتدار یافتن حضرت مهدى (ع )، مسئولیت اداره کـشـورهـا را از جـانـب ایـشان بر عهده مى گیرند و هر کدام عازم منطقه اى مى شوند و پـایـه هـاى مـسـتحکم بناى رفیع حکومت جهانى مهدوى را بنا مى نهند و به عمران و آبادى کشورها مى پردازند و عدالت اسلامى را برقرار مى سازند.

هـنـگـامـى که قائم (ع ) قیام کند براى هر کشورى از کشورهاى جهان فرمانروایى بر مى گـزیـنـد و به او مى فرماید: دستورالعمل تو در کف دست تو است ، هرگاه حادثه اى بر تـو روى دهـد کـه حـکـم آن را نـمـى فـهمى و طرز داورى در آن را نمى دانى ، به کف دستت بـنـگـر، هـر چـه در آن مـنـعـکـس بـاشـد بـر اسـاس آن عـمـل کـن ؛ ((اِذا قـامَ القـائِمُ بـَعـَثَ فى اَقالیمِ الاَْرْضِ، فى کُلِّ اِقلیمٍ رَجُلاً ثُمَّ یَقُولُ لَهُ: عـَهـْدُکَ فـى کـَفِّکَ، فـَاِذا وَرَدَ عـَلَیـْکَ مالا تَفْهَمُهُ وَ لا تَعْرِفُ القَض اءَ فیهِ، فَانظُرْ اِلى کَفِّکَ وَ اعْمَل بِم ا فیه ا)).

امام صادق (ع ) مى فرماید:

حـضـرت مـهـدى (ع ) یـارانـش را در هـمـه شـهـرهـا مى پراکند و به آنها دستور مى دهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت ، آنان را فرمانروایان کشورهاى جهان مى گـردانـد و بـه آنـهـا فـرمان مى دهد که شهرها را آباد سازند؛ ((یُفَرِّقُ الْمَهْدِىُّ اَصْحابَهُ فـى جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ، وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاما فِى الاَقالیمِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ)).

همان حضرت مى فرماید:

حضرت ، والیان خود را به شهرها مى فرستد و دستور مى دهد که عدالت را در میان مردم پـیـاده کـنـنـد ((یـبـعـث الى امـرائه بـسـائر الامـصـار بالعدل بین الناس )).

بـدون تـردید تدبّر در این ماءموریت ها که در روایات تبیین شده اند، ماهیت یاران خاص و کـابـیـنـه دولت حـضـرت مـهـدى (ع ) را روشن تر مى سازد. معلوم مى شود که آن حضرت بهترینها را براى اداره جهان بر مى گزیند و ستونهاى مستحکم بناى رفیع حکومت جهانى را بـر آن اسـتـوار مـى سـازد و ایـن تـعـداد بـه تـعـبـیـر رسـول اکـرم (ص ) خـالص تـریـن و بـرتـرین وزیران حضرت مهدى (ع ) هستند؛ ((وُزَراءُ الْمـَهـْدِىِّ... وَ هـُمْ اَخـْلَصُ الوُزَراءِ وَ اَفـْضَلَ الوُزَراءِ)) و کـسـانـى انـد کـه قـدرت اجـرایى فوق العاده اى دارند و مى توانند مملکتى را اداره کنند.
3. ویژگیهاى یاران خاص امام زمان (ع )

ایـنـک بـا تـوجـه بـه روایـاتـى کـه دربـاره یـاران خاص حضرت ، ماهیت و ماءموریت آنان گـذشـت ، مـى تـوان گـمـانـه زنى زد که هسته مرکزى و ستاد فرماندهى تشکیلات حکومت جـهـانـى مـهـدى (ع ) بـایـد چـگـونـه و داراى چـه خـصـوصـیـاتـى بـاشـنـد. ولى در عـیـن حـال بـراى بـهـره گـیـرى بیشتر از روایات معصومین (ع )، روایاتى را که درباره تبیین ویژگیهاى یاران خاص امام زمان (ع ) وارد شده ، دست مایه خود قرار مى دهیم .

این ویژگیها را بر اساس روایات در سه محور کلى مى توان مورد بررسى قرار داد.
1 ـ 3. ویژگیهاى ظاهرى

در پاره اى از روایات ، ویژگیهاى ظاهرى یاران خاص حضرت مهدى (ع ) بیان شده است . مـانـنـد روایـاتـى کـه دربـاره مـشـخـصـات ظـاهـرى آنـان از قبیل اسامى آنان و شهرهاى آنان و غیر آن وارد شده که برخى از آنان پیش از این ذکر شد.

بـعـضـى روایات درباره خصوصیات ظاهرى آنان ، روایاتى است که محدوده سنّى آنها را بـیـان کـرده و بـیـشـتر آنها را جوان معرفى مى کنند. به عنوان نمونه ، امام باقر(ع ) مى فرماید:

یـاران قـائم هـمـه جـوان انـد و پیرمرد در میان آنان نیست مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غـذا، و کـم تـریـن چـیـز در غـذا نـان است ((اَصْحابُ القائِمِ شَبابُ لا کَهُوُلَ فیهِمْ، اِلاّ مِثْلَ الْکـُحْلِ فِى الْعَیْنِ وَ المِلْحِ فِى الزّادِ، وَ اَقَلُّ الزّادِ المِلْحُ))

بعضى دیگر از روایات به رنگ ، قد و اندازه ، زیبایى و لباس پرداخته مى فرماید:

هـمـه آنـهـا یـک رنـگ و هـم اندازه اند، جمال و لباسهایشان یکسان است ((... وَ الزِّىُّ واحِدٌ، وَ القـَدُّ واحـِدٌ، وَالجـَمـالُ واحـِدٌ، وَ اللِّبـاسُ واحـِدٌ...))

بـرخى دیگر از روایات نیز چنان که گذشت به جنسیت تعدادى از یاران خاص پرداخته و ذکر مى کند پنجاه نفر زن همراه آنان است .

پاره اى دیگر از روایات به قدرت بدنى آنان پرداخته ، مى فرماید:

چـون امـر ظـهـور حـضـرت واقـع شـد، بـه هـر انـسـان [از یـاوران ایـشـان ] نـیـروى چـهـل مـرد داده مـى شـود ((اَنَّه لَوْ قَدْ کانَ ذلِکَ، اُعْطِىَ الرَّجُلُ قُوَّةَ اَرْبعینَ رَجُلاً...))

یا مى فرماید:

هـمـانـا بـه یـک نـفـر از آنـان نـیـروى چـهـل مـرد داده مـى شـود و دل او از قطعه فولاد سخت تر مى شود، اگر به کوههاى آهن روى آورد آنها را قطعه قطعه مى کند!
2 ـ 3. ویژگیهاى نفسانى

روایـات مـتعددى به تبیین ویژگیهاى معنوى و نفسانى یاران خاص امام زمان (ع ) پرداخته انـد. خـصـوصـیـاتى مانند علم و معرفت ، ایمان ، خشیت الهى ، طهارت و تقوا، زهد، بینش و بصیرت ، عبادت و بندگى ، توجه به خدا، دعا و ذکر و نیایش و استغفار، شب زنده دارى ، شرح صدر، صبر و شکیب و غیر اینها برخى از خصلتهاى معنوى و نفسانى یاران خاص حـضـرت مهدى هستند که در روایات به آنان اشاره شده است و ما در اینجا به ذکر بعضى از آنها بسنده مى کنیم .

یـک . ایـمـان : در نـظـام حـکومت جهانى حضرت مهدى (ع ) عنصرى که بیش از دیگر عناصر اهـمـیـت دارد و مـى تـوانـد مـثـل کـلیـدى قـفـلهـاى بـسـتـه را در هـمـه مـوارد و مـسـایـل بـاز کـنـد، عـبـارت اسـت از ایـمـانى عمیق و استوار که هم همت را بر مى انگیزد، هم بـازوان و گامها را محکم مى کند و هم دلها را استحکام مى بخشد؛ به گونه اى که حوادث دنـیـا نمى تواند هیچ تزلزلى در آنها ایجاد کند. دلهاى کارگزاران حکومت مهدوى (ع ) با چنین ایمانى استوار مستحکم است . آن حضرت ، مؤ من ترین افراد را براى حکومت جهانى اش برگزیده است .

گـاهـى از ایـن ویـژگـى در روایـات بـه صراحت یاد شده و به عنوان مؤ منان حقیقى مورد ستایش ‍ قرار گرفته است . چنان که امام باقر(ع ) مى فرماید:

بدانید که آنها مؤ منان حقیقى اند ((اَلا هُمُ المُؤ مِنُونَ حَقّاً...))

بـر ایـن اسـاس یاران خاص حضرت از تمام اوصافى که در قرآن کریم براى ((مؤ منان حقیقى )) بیان شده ، برخوردار خواهند بود.

گـاهـى از آنـان به عنوان موحّدان واقعى یاد شده است که به توحید ناب دست یافته اند ((فَهُمُ الَّذینَ وَ حَّددُوا اَللّهَ حَقَّ تَوْحیدِه )).

گـاهـى نـیـز در قـالب تـشبیه و مانند آن از این ویژگى یاد شده است مانند این گفتار امام صادق (ع ) که مى فرماید:

آن (گنجینه ها) مردانى هستند که دلهایشان مانند پاره هاى آهن است ، هیچ گونه تردیدى در آنـهـا راه نـدارد، در اعـتـقـادشـان بـه خـدا از صـخـره و سـنگ محکم ترند ((... هِىَ رِجالٌ کَاَنَّ قـُلُوبـَهـُمْ زُبـُرُ الْحـَدیـدِ، لا یـَشـُوبـُهـا شـَکُّ، فـى ذاتِ اللّهِ اَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ...))

در بعضى روایات نیز بر قوت جسمانى یاران خاص اشاره شده و در ضمن آن قوت ایمان هر کدام از آنان از پاره هاى آهن محکم تر دانسته شده است مانند روایتى که مى گوید: به هر کدام ، توانایى چهل نفر داده شده و دلى مستحکم تر از پاره هاى آهن دارد.

بـدیـهـى اسـت کـه هـمـیـن قـوت ایـمـان اسـت کـه در مـیـدان عـمـل ، قـدرت مدیریت و فرماندهى را پدید مى آورد؛ ایمان به خدا، ایمان به راه ، هدف و آرمان حاکمیت جهانى توحید و عدالت ، احساس ‍ فداکارى در راه هدف و خویشتن را جزو حزب اللّه و جـنـداللّه دانـسـتن ؛ اینهاست که گروهى اندک را در صحنه مبارزه با کفر و استکبار جـهـانـى پـیـروز مـى کند ((کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِاِذْنِ اللّهِ)).

دو. طـهـارت و تـقـوا: یـک رکـن مـدیـریـت ایـده آل ، حـفـظ طـهـارت و تـقـوا، پـاکـیـزگى در عـمـل و اجـتـنـاب از هـر گـونـه اخـتـلاط بـا اهـداف غـیـر مـشـروع یـا اهـداف غـیـر مـقـبول و غیر اخلاقى است . مدیر خوب ، مدیرى است که هر کارى را بر عهده مى گیرد، آن را با رعایت اصول اخلاقى صحیح انجام دهد.

یاران خاص مهدى (ع ) به جهت برخوردارى از طینتى پاک و طهارت و تقوایى ستودنى از انواع فسادى که حکومتها دچار آن مى شوند، مبرّا هستند. فساد مالى ، فساد کارى ، قرارهاى نـامـشـروع و نـامـوجـه در زمـیـنـه هـاى مـسـایـل کـارى ، جـاذبـه هـاى دنـیـایـى دل آنـان را نـمـى لرزانـد و تـاءثـیـرى در آنـان نـدارد. آنـهـا بـر اصـول خـود پـاى بـنـدنـد و پاى خود را از مسیرى که برایشان ترسیم شده ، ذرّه اى کج نمى گذارند.

امام حسن عسکرى (ع ) این ویژگى یاران خاص مهدى (ع ) را این گونه بیان مى کند:

خداوند آنها را با پاکى نطفه و پاکیزگى سرشت ، پاک و پاکیزه نموده است ، دلهایشان از آلودگـى نـفـاق پـیـراسـتـه ، قلبهایشان از تیرگى اختلاف پاکیزه ، روح و روانشان بـراى پـذیـرش احـکـام دیـن آمـاده ... بـه آیـیـن حـق گـرویـده و در راه اهـل حـق گـام سـپـرده انـد ((بـِرَّاءَهـُمُ اللّهَ فـى طـَهـارَةِ الْوِلا دَةِ وَ نـَفـَاسَةِ التُّرّْبَةِ، مُقَدَّسَةٌ قـُلُوبـُهـُمْ مـِنْ دَنَسٍ النِّفاقِ، مُهَذَّبَةٌ اَفْئِدَتُهُمْ مِنْ رِجْسِ الشِّقاقِ، لَیِّنَةٌ عَرائِکُهُمْ لِلدّینِ... یَدی نُونَ بِدی نِ الحَقِّ وَ اَهْلِهِ...))

امام صادق (ع ) نیز مى فرماید:

خـداوند با دست قدرت خود بر شکم و پشت آنها، مى کشد، دیگر هیچ حکمى بر آنها دشوار نـمـى نـماید ((یَمْسِحُ اللّهُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلا یُشْکِلُ عَلَیْهِمْ حُکْمٌ))

آنـان بـا امـام خـود پیمان مى بندند که از محارم الهى و آلودگیهاى دنیایى چشم بپوشند. بـنابراین ، یاران خاص حضرت با پاک سیرتى خود در مسیر پاکى و تقوا گام بر مى دارنـد. و حـکومت جهانى مهدى (ع ) مانند بعضى کشورهاى اسلامى نخواهد بود که رهبران و مـسئولان آنها، فسق و فجور کنند و محرمات کبیره را عملا انجام دهند، شرب خمر و تجاوز و تـعـدى از حـدود الهـى کـنند و به انواع مفاسد و آلودگیها گرفتار شوند. چنانکه امروزه مـشـاهـده مـى شـود هـر از چند گاهى طبل رسوایى برخى از سران ممالک در عرصه جهانى نواخته مى شود.

سـه . عـلم و مـعـرفـت : بـدیـهى است که کابینه مهدى (ع ) براى اداره حکومت جهانى اش از تـمـام آنـچـه لازمـه مـدیـریـت ایـده آل اسـت ، بـرخوردارند. از جمله شاخصه هاى مهم در این عـرصـه عـلم و دانـش اسـت . آنـچـه در بـعضى روایات ذکر شد که هر کدام از آنان قوت و تـوان چـهـل تـن را دارد، عـلاوه بـر تـوان جـسـمـانـى ، تـوان اداره و تـدبـیـر امـور را نیز شامل مى شود که علم و آگاهى لازمه آن است .

شاخصه علم و دانش در همه سطوح مدیریت اعم از سطوح بالا، میانى و رده هاى پایین باید مـورد تـوجـه قـرار گـیرد و هر مدیرى باید علم و آگاهى ویژه حوزه کارى و مدیریتى را بر اساس ‍ آموزه هاى دینى و مکتبى داشته باشد.

یـاران خـاص حـضـرت مـهـدى (ع ) در حـوزه مـسـئولیتى خویش مدیریت علمى خواهندکرد. با مـدیـریـت غیر علمى نمى توان جهان را اداره کرد. جالب این است که مدیریت علمى آنان بر اساس ‍ موازین اسلامى و منطبق بر کتاب و سنّت است . چنانکه امیر مؤ منان (ع ) فرمود:

اى مردم ! سزاوارترین کس در امر حکومت و مدیریت ، قوى ترین آنان و آگاه ترین آنها به امر خدا در آن است ((اَیُّها النّاسُ! اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذا الاَْمْرِ اَقْواهُمْ عَلَیْهِ وَ اَعْلِمُهُمْ بِاَمْرِ اللّه فیهِ)).

آنـان از نـظـر عـلمى در بالاترین درجه قرار دارند و از جام حکمت الهى و معرفت دینى به طـور شـایـسـتـه سـیـراب گـشـتـه انـد. هـمـان حـضـرت مـراتـب فضل و کمال علمى آنان را چنین توصیف مى کند:

پـس در آن فـتـنـه هـا(ى آخـرالزمـان ) گـروهـى صـیـقـلى مـى شـونـد مـانـنـد صـیـقـل یـافـتـن شـمـشیر به دست آهنگر، دیده هاى آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گـوشـهـایـشـان جـا گـرفته شود. در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند. بعد از آنکه در بامداد هم نوشیده باشند.

چـهـار. مـعـرفـت الهـى : یـاران خـاص حـضـرت عـلاوه بـر تـوانـمـنـدى هـاى مـدیـریـتـى ، اهل سیر و سلوک معنوى هستند و از مراتب بالاى معرفت الهى برخوردارند. به این ویژگى بـا تـعـبـیـرهـاى مـخـتـلفـى در روایـات اشـاره شـده اسـت . بـه عـنـوان مثال امام صادق (ع ) مى فرماید:

عارفان به خداوند متعال از اهل حقایق که از روى کشف و شهود ربّانى عارف به خدا هستند، بـا او بـیـعـت مـى کـنـنـد ((یـُبایِعُهُ العارِفُونَ بِاللّهِ تَعالى مِنْ اَهْلِ الحَقائِقِ عَنْ شُهُودٍ وَ کَشْفٍ بِتَعْریفٍ اِلهىٍّ)).

امام باقر و صادق (ع ) از امام على (ع ) در توصیف آنان مى فرمایند:

مـردانـى کـه خـدا را بـه حقّ شناخته اند، آنها یاوران حضرت مهدى (ع ) در آخرالزمان هستند ((... رِجـالٌ عـَرَفـُوا اللّهَ حـَقَّ مـَعـْرِفـَتـِهِ، وَ هـُمْ اَنْصارُ المَهْدِىِّ فى آخِرِ الزَّمانِ)).

از برخى روایات مى توان استفاده کرد، که آنان در اثر عرفان عملى به مراتبى رسیده اند که قدرت تصرف در عالم دارند. به عنوان نمونه امام رضا(ع ) مى فرماید:

شـیـعـیـان او از اطـراف و اکناف جهان به سوى او مى شتابند و زمین زیر پاى آنها طىّ مى شود، تا به محضر او رسیده بیعت نمایند.

در روایتى دیگر مى خوانیم :

آنها در شرق و غرب جهان در محراب و یا رختخواب خود هستند، بانگ امام را مى شنوند. همین یـک بـار صـدا بـه گـوش همه آنها مى رسد و همگى به سوى او مى شتابند، چیزى نمى گـذرد مـگـر بـه مـقـدار یـک چـشـم بـه هـم زدن که همگى در نزد او گرد مى آیند.

در روایتى دیگر دارد:

گروهى از آنها شبانه از رختخوابشان ناپدید مى شوند و صبح در مکه حاضر مى شوند و بـرخـى از آنها آشکارا دیده مى شوند که روى ابرها راه مى روند.

یک احتمال از این گونه روایات همین است که دست کم برخى از یاران حضرت طىّ الارض ‍ دارند و زمین زیر پاى آنها طى مى شود.

پـنج . معنویت : پشتوانه انقلاب جهانى حضرت مهدى (ع )، معنویت است . مهدى (ع ) در مورد یاران خود روى قدرت معنوى و اراده ناشى از ایمان و انسانیت ، تکیه مى کند و به آن اهمیت مـى دهـد. از ایـن رو، در هر موقعیتى آنان را به تعبّد و تضرع سفارش مى کند، تا هدف را فـرامـوش و مـقـصـد را گـم نـکـنـنـد و پیروزیهاى پیاپى ، آنان را به غفلت و غرور دچار نـسـازد. هـمـواره پیروزى را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او بدانند. امام باقر(ع ) مى فرماید:

چون حضرت مهدى (ع ) بر فراز نجف برآید به یارانش خطاب مى کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخى در رکوع و برخى در سجده شب را به سحر مى رسانند و به درگـاه خـدا تـضـرّع مـى کـنند ((حَتّى اِذا صَعَدَ النَّجَفَ قالَ لاَِصحابِهِ: تَعَبَّدُوا لَیْلَتَکُمْ فَیَبیتُونَ بَیْنَ راکِعٍ وَ ساجِدٍ یَتَضَرَّعُونَ اِلَى اللّهِ)).

عبادت و بندگى ؛ نماز و روزه ، ذکر خدا، تلاوت قرآن ، شب زنده دارى ، تضرّع و راز و نـیاز با خدا، ارتباط دلها با خداى متعال ، خدا را هدف قرار دادن ، فریب ظواهر را نخوردن ، دلبـسـتـگـى پـیـدا نـکـردن بـه زر و زیـور و زخـارف دنـیـا و امـورى دیـگـر از ایـن قـبـیـل معرّف معنویت و بنیه معنوى یک انسان و یا مجموعه اى از انسانها هستند و یاران خاص مهدى (ع ) از همه جهات یاد شده برخوردارند.

امام جواد(ع ) از پدران بزرگوارش عبودیت و بندگى آنان را این گونه توصیف مى کند:

آنـان سـلحـشـورانـى هـستند که در اطاعت خدا بسیار سخت کوش اند ((هم کَرّارُونَ مُجِدُّونَ فى طاعَةِ اللّه ...))

امـام صادق (ع ) شب زنده دارى و تضرّع آنان به درگاه خداوند را این گونه توصیف مى کند:

آنان مردانى هستند که شبها نمى خوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گـوش ‍ مـى رسد. شبها را با شب زنده دارى سپرى مى کنند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِىُّ فـى صـَلَو اتـِهِمْ کَدَوِىِّ النَّحْلِ، یَبیتُونَ قِیاما عَلى اَطْرافِهِمْ...))

از ایـن گـونـه روایـات اسـتـفـاده مـى شـود کـه یـاران مـهـدى (ع ) در انـقـلاب جهانى اش ، عاشوراییانى هستند که عرفان و معنویت را با حماسه در هم آمیخته اند:

آنان در دل شب ، ناله هایى از خشیت خدا دارند چون ناله مادران داغ پسر دیده . آنها شب زنده داران در دل شـب و روزه داران در طـول روز هستند گویى داءب و روش همه آنان یکى است ؛ ((لَهـُمْ فـى اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ...))

شش . بصیرت : یاران مهدى (ع ) از شمّ سیاسى فوق العاده بالا، آگاهى به زمان و مکان ، تـحـلیـل سـیـاسـى از مـسـایـل جـهـانـى و در یـک کـلمـه از بـصـیـرت و روشـن بـیـنـى قابل توجهى برخوردارند.

بـرخـى روایـات ایـن ویـژگـى آنـان را بـه قـندیلهایى تشبیه کرده اند که دلهایشان را روشن کرده است ((کاَنّ قُلُوبَهُمُ القَنادیلُ)).؛

یـاران مـهـدى (ع ) شـمشیرها را در راه حق آختند و بصیرتى را که در کار دین داشتند آشکار کـردنـد. طـاعـت پـروردگـارشـان را پـذیـرفتند و فرمان واعظ خود را شنیدند ((... حَمَلُوا بـَصـائِرَهُمْ عَلى اَسْى افِهِمْ وَ دانُوِ لِرَبِّهِمْ بِاَمْرِ واعِظِهِمْ))

آنـان بـه جـهـت چـنـیـن بصرتى از رفتن کسى وحشت نمى کنند و از آمدن کسى به جمع خود پایکوبى نمى کنند ((.. لا یَسْتَوحِشُونَ اِلى اَحَدٍ، وَ لا یَفْرَحُونَ بِاَحَدٍ دَخَلَ فیهِمْ...))

هفت . داراى قدرت روحى و صبر و شکیب : جنگ با مستکبران عالم و در افتادن با کفر و شرک و نفاق تحمّلى بسیار بالا مى خواهد. باید کسانى باشند که از زیر بار مشکلات ناشى از آن خم به ابرو نیاورند.

یـاران خـاص حـضـرت دلى دریـایـى دارنـد، امـواج مـتـلاطـم شـدایـد و سـخـتـیـهـا دل آنان را نمى لرزاند ((قُلُوبُهم کَزُبُرِ الْحَدید)). آنان بر هر مشکلى که مى تازند آن را رام خود مى سازند. اگر به کوهها هجوم برند آنها را از پاى در مى آورند ((لَوْ حَمَلُوا عَلى الجِبالِ لاََذَلُّوها)).

آنـان گـروهـى هستند که با صبر و شکیب خود بر خدا منّت نمى نهند ((قَوْمٌ لَمْ یَمُنُّوا عَلَى اللّهِ بِالصَّبْرِ...))

هشت . روحیه شهادت طلبى : یاران حضرت مهدى (ع ) شیفته لقاى الهى و عاشق شهادت اند وآرزومـى کـنـنـد کـه در راه خـدا بـه شـهـادت بـرسـنـد ((... یـَتـَمـَنَّونَ اَنْ یـُقـْتـَلُوا فى سِبیلِاللّهِ)).

مـوارد یـاد شـده بـرخـى از ویـژگیهاى نفسانى و معنوى یاران خاص حضرت بود که ذکر شد.
3 ـ 3. ویژگیهاى عملى و رفتارى

بـرخـى از خـصـوصـیـات عـمـلى یـاران خـاص حـضـرت را مى توان در محورهاى زیر مورد بررسى قرار داد.

یـک . سـادگـى و بـى پـیـرایـگـى : یـاران مـهـدى (ع ) جـلال و جـبروت و حشمت ظاهرى ندارند. با دبدبه و کبکبه ظاهرى و تشریفات چشم پرکن نـیـسـتـنـد. از ایـن رو، در میان زمینیان ناشناخته اند. در نگاه مستکبران خوار و کوچک جلوه مى کنند، ولى در میان ملکوتیان معروف و در نگاه مؤ منان ارزشمند هستند.

امیر مؤ منان در وصف آنها مى فرماید:

گـروهـى بـا کـافران به نبرد مى پردازند که در نظر مستکبران خوار و زبون هستند، در آسمان معروف و در زمین ناشناخته اند ((یُجاهِدُهُمْ فِى اللّهِ قَوْمٌ اَذِلَّةٌ عِنْدَ المُتَکَبِّرینَ، فِى الاَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِى السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).

ظـاهـر آنـان نـشـان نـمـى دهـد کـه جـزو اصـحـاب خـاص مـهـدى (ع ) هـسـتـنـد. مـگـر در هـشـت سـال دفـاع مـقـدس کـسى شهید همّت ، شهید باکرى ، شهید خرازى و دیگر سرداران رشید اسـلام را مـى دیـد بـاور مـى کـرد کـه فـرمـانـده لشـکـر و فـدایـى راه امـام راحل (ره ) هستند؟!

جـوانـان پـا بـه رکـاب امام زمان (ع ) در انقلاب جهانى اش نیز همین گونه اند. آنان چون سـاده و بى پیرایه اند به چشم نمى آیند، ولى آوازه آنان به جمع ملکوتیان رسیده است ((فِى السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).

دو. جدیّت در کار و تلاش روزانه : یاران مهدى (ع ) به تعبیر شهید بهشتى شیفتگان خدمت انـد نـه تشنگان قدرت . آنان براى کار در حکومت جهانى مهدى موعود(ع ) و تحقق بخشیدن به منویّات امام زمانشان سر از پا نمى شناسند. آرام و قرار ندارند. تنبلى ، بى حالى ، سهل انگارى و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن در قاموس آنان مفهومى ندارد.

یاران مهدى (ع ) مردانى هستند که شبها نمى خوابند و یا به قدر اندک مى خوابند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیْلَ...)). یک معناى این عبارت این است کـه شـبـهـا را بـه شـب زنـده دارى مـى پـردازند. ولى معناى دیگرش نیز آن است که اینان خـوابـشـان سـبـک اسـت ، کـمـتر مى خوابند و شبها علاوه بر شب زنده دارى به فکر مردم ، خـدمـتـگـزارى و چـگونگى انجام وظیفه کردن براى آنان هستند. چنانکه در حدیثى دیگر امام صادق (ع ) به مفضّل مى فرماید:

اى مـفـضّل ! بدان ، اگر حکومت در دست ما بود، جز سیاست شب (عبادت ، اقامه حدود و حقوق الهـى و حراست مردم ) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگى به مشکلات مردم )... چیزى در کار نبود.

یـاران حضرت اگر جانشان را نیز در راه خدمتگزارى و التزام رکاب امام زمان (ع ) بدهند، احـسـاس مـى کـنـنـد کـارى بـزرگ نـکـرده انـد ((... لَمْ یـَسـْتـَعـْظـِمـُوا بـَذْلُ اَنْفُسِهِمْ فِى الحَقِّ))

آنها در مبارزه نیز همواره آماده و جدّى هستند و در این راه دست از سلاح بر نمى دارند تا خدا راضـى شود ((لا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتّى یَرْضَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ))

آنـان راهبان شب اند و شیران روز. در میدان کار و تلاش همانند شیرى ژیان ایفاى نقش ‍ مى کنند.

سـه . سـاده زیـسـتى : یکى از نقاط ضعف در مدیریت و مدیران ، روحیه اشرافیگرى است . اشـرافـیـگـرى بـه تـعـبیر مقام معظم رهبرى براى یک کشور آفت است ، ولى اشرافیگرى مسئولان ، آفت مضاعف است .

یـاران خـاص مـهـدى (ع ) زنـدگـى مـعـمـولى دارنـد. رونـد زنـدگـى آنها به سمت تنعّم و تـجـمـل پـرسـتـى نیست . آنها با امامشان پیمان بسته اند که همانند او ساده زندگى کنند؛ غـذاى سـاده بخورند؛ لباس ‍ ساده بپوشند؛ وسیله نقلیه معمولى سوار شوند؛ به مقدار کم قانع باشند.

امام صادق (ع ) درباره ساده زیستى حضرت مهدى (ع ) مى فرماید:

بـه خـدا سـوگـنـد! او جـامـه درشت مى پوشد و خوراک خشک و ناگوار مى خورد ((فَوَاللّهِ مالِباسُهُ اِلاَّ الْغَلیظَ، وَ لا طَع امَهِ اِلا الجَشَبَ)).

امـام زمـان (ع ) از یـاران خـود تـعهّد مى گیرد که همین سیره را عملى کنند و آنها نیز در این مسیر دست از پا خطا نمى کنند.

چـهـار. ولایـتـمـدارى : یاران حضرت ، امام خود را به شایستگى مى شناسند و به او اعتقاد دارند ((اَلْقائِلینِ بِاِمامَتِّهِ)). این معرفت ، شناخت شناسنامه اى نیست بلکه معرفت به حق ولایت است . از این رو، به امامشان عشق مى ورزند و دلهاى آنان از محبت مهدى (ع ) لبریز است . بر لوح دل آنان جز الف قامت مهدى (ع ) نوشته اى نیست . ایـن شـیـدایـى بـه حـدّى اسـت کـه براى تبرّک دست بر زین اسب امام مى کشند و تبرّک مى جـویند. آنها به هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود مهدى (ع ) را در میان مى گیرند و از او مـحـافـظـت مـى کـنـنـد ((یـَتـَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الاِمامِ یُطْلُبُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ وَ یَحَفُّونَ بِهِ یَقُونَهُ بِاَنْفُسِهِمْ فِى الْحَرْبِ...))

ولایـتـمـدراى آنـان عـلاوه بر عشق و دلدادگى در برابر امام زمان (ع )، در اطاعت از فرامین ایـشـان عـیـنیت مى یابد. آنان بازوان پرتوان مهدى (ع ) و در برابر او سلم محض و مطیع مـحـض هـسـتـنـد. تمام تلاش آنها همین است که فرامین امامشان را اجرا کنند ((مُجِدُّونَ فُى طاعَةِ اللّهِ وَ طاعَتِهِ)). آنها مهدى (ع ) را محور، قلّه و چشم انداز تـمـام حـرکـتـهـا و جـهـت گـیـریـهاى خود مى دانند و در راستاى کمک به آرمانها و منویات و تدابیر او گام بر مى دارند و به دلالت او و با انگشت اشاره او حرکت مى کنند.

هر چه امام دستورشان دهد، انجام مى دهند. در برابر فرمان امامشان از کنیز زرخرید، مطیع تـرنـد ((وَ هـُمْ اَطـْوَعُ مـِنَ الاَْمَةِ لِسَیِّدِها)). به تعبیر امروزه آنان در برابر قرائت امام زمان (ع ) از خود قرائتى جدا ندارند.

پـنـج . انـضـبـاط و روحـیـه تـشکیلاتى : نظم و انضباط، شرط اصلى براى توانایى هر سـازمـان نـظـامـى اسـت . ستاد فرماندهى حکومت جهانى مهدى (ع ) از انضباطى آهنین ، نظمى مـنـطـقـى و روحـیـه تـشکیلاتى برخوردارند. معنا ندارد غیر از این باشد؛ چرا که آنان مى خـواهـنـد دنـیـا را بـه نـظم و انضباط وادارند و انسجام جهانى ایجاد کنند. امام على (ع ) این ویژگى آنان را این گونه ستوده است :

گـویـا آنـان را مـى نـگـرم کـه هـیـاءتـى یـکـسـان و قـد و قـامـت بـرابـر دارنـد، جـمال و برازندگى و لباس آنان نیز مثل هم است ((کَاَنّى اَنْظُرُ اِلَیْهِمَ و الزِّىُّ واحِدٌ وَ الْقَدُّ واحِدٌ وَ الْجَمالُ واحِدٌ وَ اللِّباسُ واحِدٌ)).

شـش . اتـحـاد و انـسـجـام و برادرى : یاران خاص حضرت برگزیدگانى اند که خداوند قـلوب آنـهـا را بـه یـکـدیـگـر گـره زده اسـت ((یـُؤَلِّفُ اللّهُ بـَیْنَهُمْ ...)) ((یُؤَلِّفُ اللّهُ قُلُوبَهُمْ )). روح برادرى ، اعتماد، همدلى و یکرنگى بر آنان حاکم است . انـدیشه هایشان متحد و یگانه ، دیدگاههایشان همانند، دلهایشان به هم پیوسته و به هم گـره خـورده است . به یکدیگر عشق مى ورزند و با هم مهربانند و خیرخواه همدیگر هستند. رابـطـه دوسـتـى آنـهـا چـنان مستحکم است که گویى برادران تنى و از یک پدر و مادراند ((کـَاَنَّمـا رَبـّاهـُمْ اَبٌ واحـِدٌ وَ اُمُّ واحِدَةٌ قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ بِالَْمحَبَّةِ وَ النَّصیحَةِ)).

انـسـجـام و اتحاد کلمه در میان مدیران مطلبى بسیار اساسى و مهم است و یاران حضرت از ایـن نـعـمـت الهـى به شکلى شایسته برخوردارند و تواضع و روح برادرى در میان آنان مـوج مـى زنـد. از این رو، به یکدیگر احترام مى گذارند. خیرخواه یکدیگرند. نسبت به هم مواسات دارند. هیچ گونه اختلاف و نزاعى میان آنان در نمى گیرد و...

هـفـت . روحـیـه حـمـاسى و سلحشورى : هنر مدیریت همین است که بتواند از موانع عبور کند و موانع آنها را متوقف نسازد و ماءیوس نکند که بگویند نمى توان جلو رفت . یاران مهدى (ع ) در شـجـاعـت و دلیـرى و نترسى بى نظیرند. روحیه اى حماسى و سلحشورى دارند ((هُمْ کَرّارُونَ...))

آنـان سـپـاه غـضـب و مـظـهـر خشم الهى اند که در آخرالزمان براى یارى حضرت مهدى (ع ) خـواهـند آمد ((جَیْشُ الْغَضَبِ قَوْمٌ یَْاءتُونَ فى آخِرِ الزِّمانِ...)). آنـان در کـارزار هـمانند شیرانى هستند که از بیشه هاى خود بیرون آمده انـد و هـیـچ چـیـز جـلودارشـان نـیـست . اگر اراده کنند کوهها را از جاى خود بر مى کنند و از مـوانـع مى گذرند و خاکریزهاى دشمن را یکى پس از دیگرى فتح مى کنند ((کُلُّهُمْ لُیُوثٌ قـَدْ خـَرَجـُوا مِنْ غاباتِهِمْ، لَوْ اَنَّهُمْ هَمُّوا بِاِزالِةِ الجِبالِ لاََزالُوها مِنْ مِواضِعِها)).

آنان تیز پروازان و بهترین سوارکاران دنیا هستند ((هُمْ خَیْرٌ فِوارِسَ عَلى ظَهْرِ الاَْرْضِ اَوْ مِنْ خَیْرِ فَوارِسَ عَلى ظَهْرِ الاَْرْضِ)).

بـراى درهـم کـوبیدن ظلم و استکبار و با شعار انتقام گیرى از خون امام حسین (ع ) به راه مـى افـتـنـد. ابـّهـت و آوازه آنـهـا جـلوتـر از خـودشـان حـرکـت مـى کـنـد و در دل دشـمـنـان اسلام رعب مى افکند. رعب و وحشت آنها یک ماه جلوتر از خودشان پیش مى رود و خداوند به وسیله آنها امام زمان (ع ) را یارى مى کند.

((شِعارُهُمْ: یا لَثاراتِ الْحُسَیْنِ! یَسیرُ الرُّعْبَ اَمامَهُمْ مَسیرَةَ شَهْرٍ... بَهَمْ یَنْصُرُ اللّهُ اِمامَ الْحَقِّ)) حارالانوار، ج 52، ص 308.+

یـاران مهدى (ع ) گروهى هستند که بر اساس حق همواره با دشمنان دین خدا پیکار مى کنند و پیروزى را به ارمغان مى آورند.

هشت . عدالت پیشگى و دادگرى : از ماءموریتهاى یاران خاص اجراى عدالت در ممالک است . امام کاظم (ع ) در تفسیر آیه شریفه ((یُحْیى الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)) فرمود:

نه اینکه خداوند زمین را با باران زنده کند، بلکه مردانى را بر مى انگیزد تا عدالت را زنـده کـنـنـد و زمـیـن در پـرتـو آن عـدالت زنـده مـى شـود.

اگـر یـاران مهدى (ع ) خود عادل نباشند چگونه خواهند توانست عدالت را در جهان برقرار کنند. ((ذات نایافته از هستى بخش / کى تواند که شود هستى بخش )).

خـلاصـه کـلام ایـنکه آنان در شایستگیها و امتیازات به گونه اى هستند که به تعبیر امام عـلى (ع ) نـه از نسلهاى گذشته کسى از آنان پیشى گرفته و نه از آیندگان کسى به مقام والاى آنها مى رسد ((لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاَْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الآخِرُونَ)).

یـاران خـاص مـهدى (ع ) در همه عرصه ها الگو و نمونه اند. آنجا که به عنوان فرمانده لشکر مهدى (ع ) انجام وظیفه مى کنند از تمام ویژگیهاى لازم در یک فرمانده لشکر اسلام برخوردارند و در قلوب مؤ منان عالم جاى دارند. هنگامى که به عنوان سربازى فداکار و شجاع در رکاب امام زمانشان هستند، چون پروانه اى بر محور شمع وجود رهبر و مقتدایشان مى گردند، دلداده اویند، در برابر او تسلیم محض هستند و ولایتمدارى را در عقیده و اخلاق و عـمـل عـیـنیت مى بخشند. وقتى که به عنوان کارگزار حکومت جهانى انجام وظیفه مى کنند، شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت ، بى پیرایه اند، زندگى آنان در حد افراد معمولى است ، بـر مـحور عدالت حرکت مى کنند. آنجا هم که به عنوان شهروند جامعه جهانى هستند مطیع قانون مهدوى و در احترام به آنان پیشتازند.
4. نتیجه گیرى

از مجموع آنچه گذشت نتیجه گرفته مى شود که :

1. حضرت مهدى (ع ) در عرصه جهانى تحولاتى بنیادین ایجاد مى کند.

2. کـار آن حـضـرت هـمـه اش بـا کـرامت و معجزه درست نمى شود، بلکه خداوند یارانى را براى نصرت او ذخیره کرده و با یارى آنان کارها را پیش مى برد.

3. یـاران خـاص حـضـرت ، 313 نفر و به تعداد اصحاب پیغمبر اکرم (ص ) در جنگ بدر است .

4. پنجاه نفر از این تعداد را زنان تشکیل مى دهند.

5 . اینان از بهترین و زبده ترین افراد بشر هستند و قدرت اجرایى بسیار بالایى دارند و هر کدام قدرت اداره مملکتى را دارا هستند.

6 . روایـات از آنـان به عنوان رجال الهى ، پرچمداران ، امرا، وزرا، نقبا، خواص ، حاکمان الهى و مانند آن یاد کرده است و این تعبیرها ماهیت حقیقى آنان را روشن تر مى سازد.

7. آنان بار سنگین مسئولیت کارگزارى را از جانب مهدى (ع ) بر دوش مى کشند.

8 . آنان ماءموریتهاى متعددى در رکاب امام زمانشان دارند که جنگ با ستمگران عالم ، مبارزه بـا انـحـرافـات و بـرداشتهاى نادرست از دین و تبیین درست معارف دینى ، عمران و آبادى کشورها و برقرارى عدالت در حوزه هاى ماءموریتى آنها از آن جمله است .

9. ویـژگـیـهـاى آنـان در سـه مـحـور ویـژگـیهاى ظاهرى ، ویژگیهاى نفسانى و معنوى و ویژگیهاى عملى و رفتارى قابل بررسى است .

10. مـشـخـصـات ظـاهـرى ، جـوان بـودن ، تـوانـایـى بـدنـى ، سیما و قد و اندازه از جمله ویژگیهاى ظاهرى آنان است .

11. ایـمـان ، طـهـارت و تـقوا، علم و معرفت ، عرفان ، معنویت ، بصیرت ، قدرت روحى و صبر و شکیب و روحیه شهادت طلبى از جمله ویژگیهاى نفسانى آنان است .

12. سادگى و بى پیراگى ، جدیّت در کار و تلاش روزانه ، ساده زیستى ، ولایتمدارى ، نظم و انضباط و روحیه تشکیلاتى داشتن ، اتحاد و انسجام و برادرى ، روحیه حماسى و سلحشورى و عبور از موانع و عدالت ورزى از جمله ویژگیهاى عملى و رفتارى یاران خاص مهدى است .

13. خـلاصه اینکه آنان در همه ویژگیهایى که براى اداره جهان لازم است بى نظیرند و به تعبیر على (ع ) ((لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاَْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الا خِرُونَ)).

تبلیغات