چکیده

هنر با هر تعریفی ، از آن که در جامعه وجود دارد ، یک عنصر اجتماعی است و در ساختار اجتماعی جایگاهی اشغال کرده است و بنابر این به ناگزیر صرف نظر از خواست هنرمند . در رابطه با دیگر عناصر اجتماعی قرار دارد . ساختار اجتماعی بر مبنای رابطه قوا بنا شده است . هر عنصر اجتماعی در پی کسب حداکثر قدرت در ساختار اجتماعی ، بر پایه هزینه های معقول ، هنجارها و ارزش های معینی است . روشن ترین ( اگر نه مهم ترین و قطعا نه تنها ) شیوه کسب یا تنظیم قدرت در هر ساختار اجتماعی مدرن ، سیاست است . هنر چه نسبتی با سیاست ( روشن ترین ابزار و نمود ( ابزار ) قدرت ) دارد ؟ ...

تبلیغات