آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

متن

مقدمه:
شیخ ابو المکارم رکن الدین احمد بن محمد بن احمد بیابانکی، مشهور به علاء الدوله سمنانی، یکی زا عارفان بزرگ و بنام قرن هشتم هجری قمری (657-736 ه ق)بوده که مولد و مدفنش در سمنان و مدت عمرش 79 سال، و در طریقت، پیرو و مرید شیخ نور الدین عبد الرحمن اسفراینی (639-717 ه ق)از پیران سلسله کبرویه بوده است.
چاپ کتاب «مصنفات فارسی شیخ علاء الدوله»که به اهتمام استاد محترم جناب آقای مایل هروی عرضه گردیده، علت این وجیزه بعنوان نقد و بررسی آن بوده است.
2مشخصات آراء سمنانی:
از مطالعه مشخصه‏های آثار و نوشته‏های پیر سمنانی، می‏توان به مسائل ارزنده‏ای در تاریخ عرفان پی برده و نیز به روانشناسی عارفان در آن روزگاران اشاره نمود.و نیز استفاده دیگری که از مجموعه آثار سمنانی می‏توان به عمل آورد، آشنایی با اندیشه‏ها و آراء شیخ علی لالا و شیخ احمد گورپانی و شیخ محد الدین بغدادی است.
همچنین در خصوص نور و الوان گوناگون آن که سالک حین ذکر و محاسبه و مراقیه و تفکر و علم به کلمه، آنها را مشاهده می‏کند، و نیز انطباق‏ بر مشاهده هر یک از انوار بر صفتی از صفات و حالی از احوال سالک از جنبه روانشناسی عرفانی و متعاقبا تطبیق الوان بر مراتب سیر و ملوک، مهم بوده و حائز اهمیت فراوان می‏باشد.(رجوع شود به رساله «نوریه»و رساله«لمعات»سمنانی در مصنفات...).
آراء دیگر پیر سمنانی عبارتند از:
الف-پیر سمنانی همچون سایر عرفا و اولیاء نسبت به ائمه اطهار(ع)و خاندان روسل اکرم(ص)عشق و ارادت ورزیده و بدین اعتقادات خود ایمان داشته است(رجوع شود به صفحات 350 و 351 متن کتاب).
ب-اختلاف آراء پیر سمنانی و شیخ اکبر در دو مورد، یکی اطلاق مطلقیت بر وجود مطلق و اینکه جهان از خدا خالی نیست و خدا جاری در هستی، و جهان غوطه‏ور د خداست، دو دیگر درباره خضرشناسی و اعتقاد به جسمانیت و ملاقات با خضر نبی می‏باشد.
ج-شیخ علاء الدوله چنین اعتقاد داشت؛«سماع مبتدیان را حرام و کاملان را مباح است.و انواع سماع عبارتند از سماع طبیعی، حیوانی، شهوانی، رحمانی و روحانی».
د-در تفکرات شیخ علاء الدوله همیشه جمع بین صورت و معنی یا ظاهر و باطن، طریق اولی است.
ه-این سخن از شیخ علاء الدوله است که فرمود: «بدنام کننده نکونامی چند، مباشیم».
و-شیخ علاء الدوله، مطالعه قرآن، ذکر اوراد، مطالعه کتابهای عرفا و اولیاء، کار و خدمت به خلق را مجموعه عبادت آدمی تعیین نموده بود.
ز-از سخنان حضرت شیخ علاء الدوله است: «آدمی را در تکمیل نفس چاره نیست از سه چیز:
یکی سیاست، از یرای ضبط اموال و حفظ نفوس و امر معاش، دوم طهارت، تا از حیوان ممتاز گردد که این پاکی را انسان به طبع دوست داشته است.سوم عبادت معبود و موجد خود، که طبع سلیم و عقل مستقیم الزام می‏کند که ما را موجدی رازق خالق هست، پس واجب است او را فرمان بردن».
ح-پیر سمنانی معتبد است:«در هنگام وساوس نفسانی و دسایس شیطانی، آدمی بایستی که در مجاهد و ذکر و عبادت، دو چندان زیادت ورزد.»
ط-شیخ علاء الدوله فرموده است:سلوک طالب در خلوت و عزلت و جلوت تعریف می‏پذیرد.
اشاره به زندگینامه پیر سمنانی
سالشمار زندگی پیر سمنانی از زبان و قلم خودش چنین نمایه دارد؛«در حدود 657 هجری در سمنان بدنیا آمدم....طبق مرسوم به موقع به مکتبخانه سمنانم گذاردند...چون به پانزده سالگی رسیدم به خدمت ارغون شاه شتافتم(672) و ده سال بی‏طمع خلعتی و مالی به همگی همت به علم یپشگی او پرداختم(682)تا آنگاه که به سال 683 هجریارغون به جنگ سلطان احمد تگودار شتافت، من نیز که بیست و چهار-چهار پنج سال بیش نداشتم ارغون را در این جنگ همراهی کردم...مدتی نزدیک به یک سال و دو ماه در حالی که قباه و کلاه دیوانی داشتم، به ین صورت گذراندم تا در 685 هجری بیمار شدم، در این حال ناخوش با ارغون در تبریز بودم که در شنانزدهم شعبان 685 هجری از او اجازه گرفتم و راهی سمنان شدم....تا آنکه در محرم 686 هجری حل بر من غلبه کرد و به خلوت نشستم...بیست و شش ساله بودم که وجد غلبه کرد بر دل و سماع می‏طلبید، سر را حقل کردم و خرقه‏ای پوشیدم، در 27 محرم سال 687 هجری به قصد رفتن به بغداد، عزیمت همدان کردم، ارغون بدانست و مرا به اجبار باز گردانید...تا آنکه در بیست و هشت سالگی پنهان از ارغون و شحنگان او روانه بغداد شدم و شیخ خود را دیدار کردم و او مرا تلقین ذکر کرد و به خلوت نشاند و سپس به زیارت کعبه فرستاد.در بازگشت از کعبه به سال 789 هجری باری دیگر شیخم راملاقات کردم، و به دستور او در شونیزیه بغداد به خلوت نشستم، و چون بیرون آمدم، شیخ امر کرد به مراجعت به سمنان.»  (به نقل از مقدمه جناب مایل هروی برگرفته شده از مقدمه پیر سمنانی بر رساله فتح المبین لاهل الیقین، چاپ شده در مجموعه«مصنفات فارسی»، صفحات 251-256).
اولا-پیر سمنانی در بیست و شش سالگی دچار انقلاب روحی می‏شود(برابر با سال 683 ه-ق- صفحه 15 مقدمه)که در مقدمه فوق سال 687 قید شده و این تاریخ صحیح نم باشد، بین تاریخ 683 و 687 چهار سال اختلاف زمانی وجود دارد.
یادآور می‏شود که در صفحه 255 کتاب چنین آمده که پیر سمنانی در 27 سالگی که برابر با سال 687 بوده خرقه پوشیده است.حل این سهو از مصحح محترم بوده یا پیر سمنانی، بر حقیر معلوم نشد.
ثانیا-در سال 789 ه-ق نه پیر سمنانی و نه شیخ اسفراینی وجود نداشتند و هر دو به ترتیب در 717 و 736 فوت شده بودند.زیرا پیر سمنانی در بیست و هشت سالگی به دیدار شیخ اسفراینی نائل می‏گردد(685-657+28)پس تاریخ صحیح دیدار پیر سمنانی با مرشدشد شسیخ اسفراین یدر سال 685 ه-قو بوده است نه 789 هجری.
بررسی کتاب:
پس از گذر از مقدمه، اینک به موارد قابل اشاره پرداخته می‏شود؛
1-مصحح محترم در مقدمه خود نوشته‏اند:«آنچه در مجموعه حاضر جمع و تدوین شده، دوازده رساله کوتاه و بلند پیر سمنانی است، همراه باهشت اجازه و مکتوب»(صفحه 21-مقدمه)اما ایشان به رساله «لمعات»که در بخش«یادداشتها و ارجاعات»چاپ شده اشاره ننموده و تنها در«صفحه 51-مقدمه»به تعریف و توضیح این رساله پرداخته‏اند.
در واقع می‏شود گفت که این مجموعه از سیزده رساله و هشت اجازه و مکتوب تشکیل یافته است * و بطور کلی از مجموع 47 اثری که در مقدمه کتاب «چهل مجلس»توسط جناب مایل هروی معرفی شده بود تعداد 13 رساله فارسی به انضمام مکتوبات پیر سمنانی در این کتاب بچاپ رسیده است. (1)
2-نسخه خطی اکثر آثار موجود در این مجموعه از نسخه دار الکتب قاهره به شماره(11.م مجامیع فارسی)به دست آمده است، به جز دو رساله «بیان الاحسان»و«رساله فتح المبین»که در نسخه قاهره موجود نبوده و احتمالا از آن جدا شده، ولی فهرست نگار کتابخانه مذکور، آن دو رساله را نیز فهرست نموده است.
3-شماره حاشیه صفحه 30-(مقدمه)، بجای 39، شماره 36 قید شده که صحیح نمی‏باشد، ضمنا شماره حاشیه صفحه 32(مقدمه)جابجا چاپ شده است(ابتداء شماره 46)و سپس شماره 45).
4-مصحح محترم، درباره رساله تذکرة المشایخ، چنین توضیح داده‏اند؛«این تذکره کوتاه را برای نخستین بار استاد دانش پژوه شناساند و نوشت که: «مشیخه مذکور را باید یکی از مریدان اسفراینی پرداخته باشد»، و چون رقم نسخه اصلاین رساله سال 887 هجری است، باید مؤلف آن میان دو تاریخ 717 و 788 و کمی پیشتر از 717 زیسته باشد.» (صفحه 38-مقدمه)
(*)آثار مندرج در این مجموعه عبارتند از:
1-سرّ سماع
2-آداب السفره
3-ما لا بد منه ف یالدین(فصول الاصول یا اصول دین)
4-سرّ بال البال لذوی الحال(سرّ بال البال فی اطوار سلوک اهل الحال)
5-فرحة العالمین و فرجة الکاملین
6-شرح حدیث ارواح المؤمنین
7-بیان الاحسان لاهل العرفان
8-فتح المبین لاهل الیقین
9-سلوة العاشقین
10-رساله نوریه
11-تذکرة المشایخ
12-رساله شطرنجیه
13-رساله لمعات
14-مکتوبات(اجازه‏نامه، وصیت‏نامه، نامه‏ها)
جناب مصحح محترم سپس ادامه داده‏اند:«از رساله تذکرة المشایخ یک نسخه به خط درویش علی بن ابی سعید کججی حامدی با ترقیمه مورخ 877 هجری موجود است که فیلم آن به شماره 10/849 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران هست، این نسخه را آقای دانش پژوه همراه با چند نامه از مجد الدین بغدادی و نجم الدین کبری در مجموعه مک گیل تحت عنوان خرقه هزار میخی انتشار داده است»(صفحه 39-مقدمه).
جناب مصحح در این دو پاراگراف دو تاریخ 887 ه-ق و 877 ه-ق را بعنوان تاریخ تابت نسخه اصل یاد نموده‏اند که متفاوتند و این نتیجه که چون «تاریخ نسخه اصل رساله سال 887 ه-ق است پس مؤلف می‏بایستی میان دو تاریخ 717 و 788 و کمی پیشتر از 717 زیسته باشد»قابل قبول نمی‏باشند.
5-مصحح محترم در مقدمه خود نوشته‏اند: «ظاهرا مکتوب کاشانی و جواب سمنانی را برای نخستین بار، سید اشرف جهانگیر سمنانی(که هم علاء الدوله را در سمنان دیده بوده و با او نسبتی داشته، و هم با آوازه عبد الرزاق در کشاان آشنا بووده است)در ضمن یادداشتهایش فراهم کرده بوده، که همراه با ملفوظاتش توسط یمنی در لطایف اشرفی گنجانده شده است».(صفحه 48-مقدمه).
همانگونه که می‏دانیم پیر سمنانی متوفی در سال 736 ه ق و سید اشرف جهانگیر سمنانی متوفی 808 ه ق بوده‏اند، لذا ایندو چگونه می‏توانسته با هم دیدار داشته باشند؟
در اینجا دو نظریه می‏توان مطرح نمود؛الف-آنکه سید اشرف مدت صد سال عمر کرده و در سالهای آخر عمر پیر سمنانی یعنی سال 736 ه ق این دیدار اتفاق افتاده و سید اشرف در 28 سالگی بوده است.
ب-تاریخ فوت سید اشرف 708 ه ق بوده که در این صورت مقرون به صحت خواهد بود. (2)
6-یکی از موارد چاپ صحیح، رعایت نکات و قواعد دستور زبان و علامت‏گذاری می‏باشد.
مثلا:در این کتاب به تشدیدها توجه نشده است، از جمله:«سرّ سماع»همه جا بدون تشدید نوشته شده مثلا در صفحات 1 و 2 و 4(رساله سرّ سماع) و صفحات 115 و 116 و 117 و 119(رساله ما لا بد منه فی الدین، فصل ششم، درباره سماع) و صفحات 127 و 128 و 129(رساله سرّ بال البال لذوی الحال)و صفحه 256(رساله فتح المبین لاهل الیقین)، و یا کلمه«هویت»که بدون تشدید آمده است(صفحه 6-سرّ سماع)و گلمه«مدبران» (صفحات 116 و 117-درباره سماع).
7-همانگونه که از متون عرفان اسلامی اعم از آثار معاصران و متون کلاسیک برمی‏آید، سماع می‏باید که بااجازه و رخصت و با حضور شیخ و پیر و مرشدی کامل و دل آگاه انجام پذیرد تا تصرف روحی پیر، مرّ مریدان زا محافظت فرماید.
اما شیخ علاء الدوله در رساله«سره سماع»و در رساله«م لا بد منه فی الدین، فصل ششم-در سماع و شرایط آن»مطلبی دالّ بر حضور شیخ و مرشد نیاورده است.
برای مزید اطلاع، نظریه دو تن از عرافن متقدم و متأخر آورده می‏شود:
الف-هجویری در کشف المحجوب فرماید:«باید تا چون سماع کنی پیری آنجا حاضر باشد» (3) .
ب-عارفی دیگر از معاصرین همین مضمون را در دوران اخیر تأکید نموده و آورده‏اند:«در سماع باید پیر یا شیخ حتما حاضر باشد» (4) .
با این وجود اما همچنان کیفیت مجالس سماع در نزد طریقت پیر سمنانی، در این مجموعه، ناشمخص مانده است.
8-طرح اجمالی از بند 11«تذکرة المشایخ» پیر سمنانی به شرح ذیل می‏باشد، و خرقه پس از پیر سمنانی را از تذکره‏های معتبر آورده که ملاحظه خواهید نمود:
در جدول فوق، اشاره به دو نکته خالی از فایده نخواهد بود؛
الف-نام صحیح احمد گورپانی به گونه جورپانی و جوزقانی هم در تذکره‏ها ثبت شده است.
ب-شیخ علاء الدوله در«تذکرة المشایخ»، سلسله طریقتی خود را«کبرویه»و منشعب از خواجه احمد غزالی توسط ابو نجیب سهروردی ذکر می‏نماید، در حالی که د رزمان خواجه احمد سلسله طریقتی موسوم به«معروفیه»(متبرک از نام معروف کرخی)و سپس د ردوران شیخ ابو النجیب عبد القاهر سهروردی سلسله طریقتی موسوم به«سهروردیه» بوده و تنها پس از شیخ نجم الدین کبری به سلسله «کبرویه»تغییر نام داده، نه آنکهاز اول به«کبرویه» مشهور شده باشد.
9-ضمنا تعدادی اغلاط چاپی نیز در این مجموعه موجود بود که جهت اطلاع مصحح محترم(برای اصلاحیه چاپ بعدی)ذکر می‏شود.
سطر صفحه غلط صحیح
12 52 مقدمه سگانه سه‏گانه
4 53 مقدمه مطرح نظر مطمح نظر
7 351 ایمه ائمه
10-جناب آقای مایل هروی علاوه بر چاپ کتابهای ارزشمند با چاپ آثاری که به شناخت بیشتر آراء و اندیشه‏های شیخ علاء الدوله سمنانی می‏انامد، اهتمام ورزیده‏اند که باعث بسی قدردانی از ایشان می‏باشد:
الف-«چهل مجلس»در ذکر حالات و افکار پیر سمنانی(تهران-انتشارات ادیب 1366 شمسی).
ب-العروة لاهل الخلوة والجلوة(تهران-انتشارات مولی 1362 شمسی).
ج-مجموعه مصنفات فارسی پیر سمنانی(کتاب حاضر که مورد بررسی و قند قرار گرفته است).
منتظر چاپ کتاب«یر بیابانکی»اثر مستقل جناب مایل هروی می‏باشیم تا با چاپ این رساله، بر گنجینه غنی ادبیات عرفانی ایران افزوده و آثار و اندیشه‏های شیخ علاء الدوله و مکتب علائیه(و سایر عرفا و مکاتب عرفانی)بیشتر از پیش بر ایرانیان بویژه (و چهانیان نیز)معرفی و شناخته گردد.
یادداشتها
(1)-چهل مجلس(رساله اقبالیه)، امیر اقبالشاه سیستانی، به اهتمام و مقدمه نجیب مایل هروی صفحات 30-56، انتشارات ادیب-تهران ، چاپ اول-1366ش.
(2)-بنظر حقیر این تاریخ(تاریخ 708 ه ق)احتمالا صحیح می‏باشد و هم دیدار سید اشرف جهانگیر سمنانی با بیر الدین عراقی در دمشق درست خواهد بود(رجوع شود به مقاله«اصلاحات عراقی در گزاره سمنانی»مندرج در کیهان اندیشه، شماره 14 مهر و آبان 1366، صفحه 98، و نیز رجوع شود به جوابیه جناب مایل هروی به این حقیر در مقاله«رشف الفتی و اصطلاحات عراقی»مندرج در کیهان اندیشه، شماره 16، بهمن و اسفند 1366.و پاسخ اینبنده در مقاله«نگاهی دیگر به رساله اصطلاحات عرفانی»مندرج در کیهان اندیشه، شماره 18 خرداد و تیر 1367 شمسی).
کتاب لطایف اشرفی با مقدمه وحید اشرف کچهچوی در لکهنو هندوستان به چاپ رسیده است.لطایف اشرفی را می‏توان به نوعی مأخذی معتبر و کهن و نزدیک به زمان وقوع مسائل تاریخی قید شده در متن کتاب محسوب دانست.
(3)-کشف المحجوب هجویری، صفحه 544(چاپ ژو کوفسکی)و نیز مراجعه شود به سماع در تصوف، تألیف دکتر اسماعیل حاکمی، انتشارات دانشگاه تهران(شماره 1766)، چاپ سوم، بهمن 1367 ش، صفحه 16.
(4)-رساله سماع، دکتر جواد نور بخش کرمانی، تهران، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، چاپ اول، خرداد ماه 1355 ش، صفحه 13.

تبلیغات