آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

متن

-در شبستان عرفان
-با مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی
-چاپ اول
-تهران، نشر گفتار
-تعداد صفحات 360(مقدمه 28، متن 221، تعلیقات 111)
-بها:3200 ریال
مقدمه
«در شبستان عرفان»مجموعه‏ای است از رسائل و اشعار به پارسی که تا کنون شناخته نبوده و پس از گذشت سالیان بس دراز، از پرده گمنامی و ناشناختگی بدر آمده‏اند.
«در شبستان عرفان»عنوان کتاب جدیدی است شامل پنج بخش که به توسط استاد نجیب مایل هروی بازشناسی، تصحیح، پرداخت و نشر یافته است.
اسامی این پنج بخش عبارتند از:
1-مناقب حاتمی، جوینی، از نویسنده‏ای ناشناس.
2-تحفة الفقیر، از جبرئیل خرم آبادی.
3-«رباعیات»خواجه ابو الوفا خوارزمی(یکی از پیران طریقت خراسان).
4-رموز العاشقین، از حکیمی طبسی.
5-«شرح»شعر خواجه حافظ شیرازی، از محقق دوانی.
1-معرفی آثار این مجموعه
همانگونه که در مقدمه یادآوری شد، این‏ مجموعه دارای پنج بخش می‏باشد که مشخصات کلی و خلاصه آن را معرفی می‏نماید.
الف:مناقب حاتمی جوینی، نخستین رساله این مجموعه می‏باشد در مناقب شیخ ضیاء الدین حاتمی جوینی که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری قمری بوده، و به توسط مریدی گمنام و ناشناخته نگارش یافته است.
مناقب نویسی، شیوه‏ای بوده است در نگارش، که معمولا توسط مریدی در ذکر اوصاف مراد و مرشد و راهنمای خود نوشته می‏شده است.
از جمله این نسق می‏توان به کتابهای مناقب و سیره حضرت رسول الله«ص»و ائمه هدی«ع» و اولیاء برخی از بزرگان عرفا از قبیل مناقب شیخ احمد جامی، مناقب مولانا جلال الدین، مناقب شیخ علاء الدوله سمنانی، مناقب شیخ ابو سعید ابو الخیر، مناقب سید نور الدین شاه نعمت الله ولی، مناقب عبد الله خفیف شیرازی، مناقب شیخ ابو اسحاق کازرونی و...اشاره نمود.
مناقب نویسی یا سیره نامه نویسی در واقع همان تذکره نویسی یا سرگذشت نامه‏نویسی است به انضمام بررسی و نقل آراء و اندیشه و گفتار و قول و عمل و کردار منقبت شونده، که امروزه بدل شده است به نام فرنگی«بیوگرافی»(که از «خودنگاری»قابل تمایز است).
کتاب«مناقب حاتمی جوینی»نیز از زمره کتبی است که در همین رده مورد بررسی قرار می‏گیرند در این کتاب که از سیرت، چگونگی سیر و سلوک، آراء و گفتار و آثار منظوم، چند نامه و مکتوب، احوال خاندان، بررسی مریدان و خلیفگان، وصایای شیخ ضیاء الدین ابو بکر فرزند ابو العلاء حاتمی جوینی یاد شده است، توسط نویسنده‏ای ناشناخته و گمنام(که خود از مریدان حاتمی جوینی بوده)به رشته تحریر درآمده است.
ب:تحفة الفقیر، دومین رساله این مجموعه، رساله‏ای است در زمینه ذکر مداوم، خلوت نشینی و خلوت در انجمن، تجلی و انواع تجلیات در اطوار سبعه قلب، و...که توسط جبرئیل خرم آبادی(از مریدان شیخ نور الدین عبد الرحمن اسفراینی) نوشته شده است.
ج-رباعیات خواجه ابو الوفا خوارزمی، سومین رساله مجموعه مورد بحث می‏باشد.وی پیرو مکتب کبرویه(شیخ نجم الدین خیوقی خوارزمی مشهور به نجم الدین کبری)بوده که در سال 835 هجری قمری وفات یافته است.
از زمره مریدان خواجه ابو الوفا می‏توان از تاج الدین حسین بن حسن خوارزمی 1 نام برد که او نیز دارای آثاری گرانبها در عرفان اسلامی میباشد (جواهر الاسرار و ینبوع الاسرار، و نیز شرح فصوص الحکم).
د:رموز العاشقین، چهارمین رساله این مجموعه اثری است منظوم که سراینده آن حکیمی طبسی (متوفی 911 هجری قمری)میباشد.
ه:شرح شعر خواجه حافظ، که پنجمین و آخرین رساله این مجموعه می‏باشد، گزارشی است بر غزلی از خواجه شیراز که شارح آن جلال الدین محمد بن اسعد الصدیقی مشهور به محقق دوانی(متوفی 908 هجری قمری)می‏باشد.
2-نسخ اصل و اصیل
جهت بررسی نسخ اصل متون خطی، بازگویی و تأکید بر تاریخ نگارش یا تاریخ کتابت نسخ خطی، از اهمیت فوق العاده و بسزایی برخوردار می‏باشد.
جناب مایل هروی در مقدمه فاضلانه خود بر این مجموعه، نسبت به تاریخ نگارش نسخ خطی چنین توضیح داده‏اند.
الف:تاریخ نگارش نسخه خطی رساله«مناقب حاتمی جوینی»725 هجری قمری میباشد، نسخه‏ای است منحصر به فرد و یگانه.
ب:نسخه خطی رساله«تحفقة الفقیر»بدون تاریخ می‏باشد، و البته نسخه‏ای است یگانه و فرد.
ج:نسخه خطی اصیل«رباعیات خواجه ابو الوفا خوارزمی»یعنی نسخه اساس در تصحیح، که یک «جنگ اشعار عرفانی»بازمانده از سده دهم یا یازدهم هجری قمری است، بدون تاریخ کتابت می‏باشد.
د:یکی از نسخه‏های«رموز العاشقین»تاریخ تملک 1163 هجری قمری را دارد(نسخه کتابخانه ملک)و دیگری که نسخه اساس قرار گرفته است در تاریخ اوائل قرن دهم و یا اواخر سده نهم هجری قمری کتابت شده است(نسخه متعلق به جناب مایل هروی).
ه:در چاپ«شرح خواجه حافظ شیرازی»از دو نسخه خطی استفاده شده است، نخست نسخه اساس که متعلق به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است و تاریخ کتابت آن 939 ه.ق می‏باشد، سپس نسخه کتابخانه ملک که احتمالا در سده دهم یا یازدهم هجری قمری نوشته شده است.
3-بررسی مجموعه حاضر
حقیر در بررسی و نقد این مجموعه به مواردی برخورد نموده که جهت روشن شدن پاره‏ای از مبهمات موجود در آن، اشارتی مختصر بدان می‏نماید.
اول:جناب مایل هروی در صفحه 10 مقدمه، درباره مشخصات نسخه خطی مناقب حاتمی جوینی، راجع به کاتب آن نوشته‏اند که توسط «محمد بخاری بنجهیری»کتابت شده است.
در حالی که استاد دکتر شفیعی کدکنی در صفحه 199 کتاب«حالات و سخنان ابو سعید»نام کاتب را»محمد بخاری پنجهیری»دانسته‏اند.
دوم:به نظر نگارنده بعضی از گمانه زنی‏های جناب مایل هروی قابل تعمق و بررسی می‏باشند.
اگر چه این ادعا را می‏توان پذیرفت که حاتمی جوینی در گرایشان عاشقانه خود در حوزه تصوف مکتب خراسان تأثیر پذیری افزونتری از سلطان بایزید بسطامی داشته است تا از ابو سعید ابی الخیر(صفحه 357-استدراک)ولی باور این ادعا در مورد اینکه حاتمی جوینی در عصر خود مشهورتر از پیر میهند بوسعید ابو الخیر بوده (صفحه 9، مقدمه)بسی ثقیل می‏نماید.
سوم:جناب مایل(در صفحه 12، مقدمه)کتاب چهل مجلس نوشته امیر اقبالشاه سیستانی را از نگاشته‏های شیخ علاء الدوله سمنانی دانسته(و در صفحه 253-تعلیقات، شماره یک نیز بر آن تأکید مجدد نموده‏اند)که پیش از این، حقیر درباره عدم انتساب آن به شیخ علاء الدوله به بررسی پرداخته بود. 2
چهارم:در صفحه 14، مقدمه(سطر اول)نوشته شده«خرم آباد»ولی در حاشیه همین صفحه «خرماباد»آمده است.
در صفحه 35 آمده:«حلفاء بنو عباس»ولی در صفحه 41(پاراگراف آخر)نوشته شده«خلفای بنی عباس»:در صفحه 32(سطر 6)نوشته شده است«رساله الحلوة»و در صفحه 254(تعلیقات، شماره 7)به طرز صحیح نوشته شده«رسالة الخلوة»، ضمنا در صفحه 55(سطر 15)کلمه «ما»بصورت«ما»ضبط شده و نیز در همین صفحه(سطر 19)کلمه«نیشابور»به صورت به صورت رسم الخط قدیمی یعنی«نیسابور»ثبت شده است که با توجه به زحمات مصحح محترم، جا داشت که رسم الخط و تلفظ امروزی رعایت می‏شد، زیرا استاد مایل در بیشتر صفحات، جملات و کلماتی را که مربوط به عتیق بوده در داخل پرانتز(با تلفظ امروزی)اضافه نموده‏اند که در بعضی از موارد، این مهم انجام نپذیرفته است.
پنجم:در توضیح بیشتر در مورد پاراگراف اول صفحه 42 که در بخش تعلیقات تحت شماره 23 آمده(صفحه 256)بهتر می‏بود که نکته‏ای دیگر را هم در ادامه تعلیقه می‏آوردند، و آن روایت دیگری است از تذکرة الاولیاء شیخ فرید الدین عطار نیشابوری راجع به سلطان بایزید بسطامی و شیخ ابو الحسن خرقانی در همین مورد.
ششم:ترتیب شماره‏های مربوط به تعلیقات کتاب، نامنظم بوده و جاافتادگی دارد، مثلا شماره 25 در تعلیقات وجود ندارد.بجاست که گفته شود، بطور معمول، بخش تعلیقات کتاب، بسان سایر آثار استاد مایل هروی از اطلاعات وسیع و تحقیقات گسترده ایشان حکایت می‏کند.از حجم چنین کتابی، تقریبا بیش از یک سوم آنرا، مقدمه و توضیحات و تعلیقات استاد مایل دربرگرفته است. و این نشان دهنده رنج و زحمت بسیاری است که جناب ایشان در دقت و نکته سنجی برای نشر چنین کتابی متحمل شده‏اند.
لیکن در بخش اول این مجموعه(یعنی در رساله مناقب حاتمی جوینی)توضیحات مصحح گرامی از شماره 1 تا شماره 47 به ترتیب در بخش«تعلیقات و یادداشتها»بطور صحیح و منظم نوشته شده است ولی در بخش تعلیقات، اولا، ثبت شماره 48 در متن رساله اصلا وجود ندارد و این شماره در تعلیقات اضافه می‏باشد، در ثانی، از شماره 48 به بعد(در توضیح متن رساله)یک شماره جلوتر را می‏بایستی در بخش تعلیقات در نظر گرفت، والا خواننده دچار سردرگمی و زحمت خواهد شد.
هفتم:کوشش استاد مایل(همچنانکه خود در مقدمه اذعان داشته‏اند)بر این بوده که آثار گمنام و ناشناخته را شناسایی و معرفی و چاپ نمایند.در مجموعه حاضر چهار مورد آن، کلیه متن چاپ شده است ولی در مورد اول(یعنی مناقب حاتمی جوینی)فقط به معرفی رساله بسنده شده و درچ لابلای توضیحات استاد مایل، فقط گوشه‏هایی از ابواب کتاب چاپ شده و تنها باب ششم است که کامل بچاپ رسیده است.ای کاش از درج و چاپ کامل ابواب شش گانه مناقب(همان مقدار که سالم مانده است)خودداری نمی‏شد.
هشتم:در رساله تحفة الفقیر، راجع به عشق مبحث رقم خورده که توضیحات استاد مایل، به پختگی و شیرینی مطلب افزوده است.
لیکن درباره مقام حضرت دوست و جایگاه حضرتش در دل بنده مؤمن، وجه تسمیه«آینه و دل»و نحوه ظهور و جلوه معشوق در دل عاشق، مطلب به کمال‏ ادا نگردیده است.آری در پیشگاه با عظمت دلدار، می‏بایستی که هستی در حضرتش در بازی تا با حضرتش درآمیزی.
بازیچه نیست جانا، آئین عشقبازی
با دوست درنگیرد، تا روح در نبازی
و اما راجع به«سویدا»یعنی نقطه‏ای از دل که محل تجلی و جلوه‏گاه انوار حضرت ربوبیت است، توضیحات مغشوش بنظر می‏رسد.
در جان، علم عشق برافراخته‏اند
آئیه دل، برای آن ساخته‏اند
مگذار که دشمن اندر آنجا نگرد
کان آینه، بهر دوست پرداخته‏اند
حضرت مولانا معتقد است که تا خانه دل، پاک و مطهر نشده و صیقل نیافته باشد، محل تجلی انوار نخواهد بود.پس زنگار از رخ آینه دل باید زدود تا عکس جمال یار در آن جلوه‏گر شود.
در جستن سیمرغ، سفرها کردم
بر خشک و تر جهان، گذرها کردم
سیمرغ کمال قدس، حاضر دیدم
چون در دل خویشتن، نظرها کردم
پاکیزگی خانه، مهیای پذیرایی از مهمان است. استاد مایل نیز اعتقاد دارند:«دل، خانه خدای تعالی است و محل اسرار و تجلیات او، به همین جهت هر چند در پاکیزگی و طهارت آن سعی شود، مستعد پذیرش اسرار و تجلیات بیشتری تواند شد». 3
حضرت مولانا در تفسیر حدیث قدسی«القلب بیت الرب»چنین فرموده است:
کعبه هر چندی که خانه برّ اوست
خلقت من نیز خانه سرّ اوست.
با توجه به مبانی فوق، اشارات و توضیحات استاد با محتوای رساله«تحفة الفقیر»چندان همخوانی ندارد و بهتر می‏بود که توضیح شماره 37 بخش تعلیقات(مربوط به صفحه 152 متن رساله)در ارتباط با مفاهیم صفحات 150 و 161 متن رساله هماهنگ می‏شد.
نهم:در قسمت«فهرست نام کسان»نواقصی موجود و این فهرست کامل نمی‏باشد و بسیاری از نامها از قلم افتاده است، مثلا نام«شاة نعمت اللّه ولی»که در صفحات 296 و 301 آمده است در فهرست نامها دیده نمی‏شود.
دهم:متأسفانه در این کتاب«غلط نامه»یا «اصلاحیه»وجود ندارد، به چند مورد اغلاط مطبعی(که در کتاب حاضر راه یافته‏اند)جهت اصلاح آنها اشاره می‏شود، امید که مورد استفاده قرار گیرند.
صفحه سطر غلط صحیح
9 14 ناماوری نام‏آوری
12 6 ناماورترین نام‏آورترین
14 2-حواشی خرماباد خرم آباد
25 3-حواشی منظمومه‏اش منظومه‏اش
32 6 رساله الحلوة رسالة الخلوة
35 15 بنو بنی
45 8 خانقیان خانقاهیان
47 22 چاج خانیان چاچ خانیان
259 9 کردهاست کرده است
262 6 عی لالا علی لا لا
102 آخر بنو بنی
279 9 به ابن رباعی ابو الوفا به این رباعی...
287 13 عرشه عرضه
302 10 می‏گردید می‏گوید
یازدهم:در خاتمه، ضمن سپاس از زحمات‏ پژوهنده و محقق محترم جناب استاد نجیب مایل هروی، از درگاه حضرت احدیت، خواستار سلامتی و طول عمر و فعالیتهای بیشتر فرهنگی برای ایشان می‏باشم.چه کند بینوا ندارد بیش.
یادداشتها
(1)-استاد مایل هروی در مقالتی تحت عنوان«دو همشهری همنام و مشکل القاب آنها»در کیهان اندیشه شماره 7(مرداد و شهریور 1365)صفحات 58-63 راجع به تاج الدین حسین خوارزمی(مقتول به سال 839 هجری قمری)و نیز کمال الدین حسین خوارزمی(متوفای 958 هجری قمری(به تفصیل سخن محققانه آورده‏اند.
(2)-رجوع شود به کیهان اندیشه، شماره 22(بهمن و اسفند 1367)صفحه 106-108 مقاله حقیرتحت عنوان «شیخ علاء الدوله سمنانی و چهل مجلس».
3-صفحه 275، بخش تعلیقات، مجموعه در شبستان عرفان.
توصیه‏ای ماندگار از امام به علمای حوزه
علما و روحانیون انشاء الله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تأکید عرض می‏کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‏مان احساس می‏کنند که می‏توانند اندیشه‏های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوید و اگر بیراهه می‏روند با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید و باید به این نکته توجه کنید که نمی‏شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته‏هایشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت.اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می‏کنند مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می‏طپد و الا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند.اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همانگونه‏ای است که خود فکر می‏کنند.به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید، اگر قبول هم نکردند مأیوس نشوید.در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملی‏گراها و یا چاپ و منافقین می‏افتند و گناه این کمتر از التقاط نیست.وقتی ما می‏توانیم به آینده خود و آینده‏سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه‏ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می‏شود احاطه داشته باشیم.فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیر حوزه‏ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیت‏ها بیشتر عادت کرده است تا فرهنگ نظری و فلسفی.باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله‏ها حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع‏تر گردد.
صحیفه نور، ج 20، ص 243 29/4/67(پیام قبول قطعنامه 598)

تبلیغات