آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

متن

بی‏تردید، هر پدیده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که در جامعه‏ای پدید می‏آید، بر جوامع دیگر هم اثر می‏گذارد. چنانکه انقلاب جمهوری‏خواهان در فرانسه و نهضت و انقلاب کمونیستی لنین در روسیه، باعث دگرگونی عظیمی در جهان شد.می‏دانیم که بعد از انقلاب جمهوری‏خواهان در فرانسه و اعلام حکومت جمهوری در این کشور اکنون 70 کشورهای جهان دارای نظام جمهوری می‏باشند و با ایجاد حکومت کمونیستی در شوروی به رهبری لنین باعث شد که کشورهای دیگری نیز در اروپا، آسیا، افریقا و آمریکا به اجبار و یا با اختیار دارای نظام سوسیالیستی و کمونیستی شوند.
قیام و انقلاب را اگر به معنی اعم آن یعنی دگرگونی و تحول اجتماعی و سیاسی بپذیریم، از زمان بوجود آمدن جوامع بشری در قدیم تاکنون صدها و هزارها انقلاب و نهضت بوجود آمده است که برخی از آنها پایدار و برخی دیگر با پیمودن سیر قهقرایی کم‏کم از میان رفته‏اند و جز نامی از آنها اکنون چیزی بجای نمانده است.
تمام این حرکتها و انقلابها را می‏توان به دو دسته مذهبی و غیرمذهبی تقسیم کرد.
نهضتهای مذهبی، مانند نهضتهای پیامبران، علیه مظاهر شرک، ریشه در فطرت انسانها داشته و بسیار دیرپا و زوال ناپذیرند.
اما نهضتهای برپایه مایگرایی هرچند که با شعارهای فریبنده مانند عدالت‏خواهی، تساوی حقوق بشر، و... خودآرایی نمایند بازهم چون با فطرت بشر سازگار نیستند فناپذیرند، چنانکه مکتب و پایگاه کمونیسم پس از 70 سال عمر پرآوازه خود به سرعت از هم‏پاشید بطوری که به گفته امام خمینی(قدس سره)کمونیزم را باید از این پس در موزه‏های تاریخ‏سیاسی جهان جستجو کرد. اما نهضت امام خمینی و انقلاب ایران چون سرچشمه الهی دارد و ادامه نهضت پیامبران و امامان است، هیچ‏شباهتی به انقلاب جمهوری‏خواهان فرانسه و انقلاب کمونیستی در شوروی و چین ندارد.از اینرو بازتاب و صدور آنهم با دیگر انقلابها تفاوت آشکار دارد.
زمامداران نظم کمونیزم شوروی باغدر و نیرنگ و زور انقلاب کمونیستی خود را در کشورهای دیگر گسترش دادند.روسها کشورهای بالتیک، ترکستان، قفقاز را به زور زیر یوغ خود درآوردند و به اصطلاح انقلاب خود را صادر کردند و کوشیدند آن را جهانی کننند، همین کار را نیز در اروپای شرقی و افغانستان انجام دادند.پس از هجوم صدوبیست هزار سرباز روسی که افغانستان را به ویرانه تبدیل کردند و آثارفرهنگی و تاریخی آن را نابود نمودند، کدام انسان عاقل باور می‏کند که رژیم افغانستان باخواست واراده مردم بوجود آمده است.در حالی که زمامداران شوروی میلیونها مسلمان افغانی و پنج میلیون مهاجر آن کشور را سرمایه دار و نوکرامپریالیست می‏خوانند.
اما بازتاب نهضت امام خمینی اینگونه نیست، زیرا اگر چه نهضت اسلامی در افغانستان، تاریخی طولانی دارد و به عنوان نمونه قیامهایی مانند قیام حبیب اللّه معروف به بچه‏سقا که حکومت دست‏نشانده امیر امان اللّه خان‏شاه سابق افغانستان را سرنگون کرد و به مدت 9 ماه حکومت نمود از پیش جریان داشته و همچنین قیام شهید علامه سید اسماعیل بلخی در سال 1329 شمسی که او هم در راه اسلام عزیز به شهادت رسید.
اما بعد نهضت امام خمینی در سال 42 و 41 نهضت اسلامی افغانستان جان تازه‏ای به خود گرفت و می‏توان به جرأت ادعا کرد آنقدر که نهضت امام خمینی در افغانستان بازتاب و اثر مثبت داشته در کمتر کشور اسلامی دیگر چنین اثری از خود به جای گذاشته است که تاریخ بهترین گواه این مدعا است.
چون امام خمینی(قدس سره)روحانی برجسته‏ای بود نخست نهضت او در میان قشر روحانی افغانستان جلوه نمود نخستین روحانی‏ای که قیام امام(قدس‏ره) علیه رضاشاه پهلوی را در میان روحانیت و مردم افغانستان معرفی و مردم افغانستان را متوجه کرد شهید حجت الاسلام سیدمحمد حسین مصباح بود.
او بعد از تبعید امام خمینی از ترکیه به عراق، خدمت امام‏ رفت و چنان شیفته ایشان شد که حد و مرزی در آن نبود. شاید نخستین مقلد امام درزمان مرحوم آیت الله حکیم در افغانستان ایشان بود، قطعه شعری از وی به جای‏مانده که به سال 1349 سروده و نشانگر عشق و اعتقاد او به امام است.
قسمتی از آن شعر چنین است:
بشنو این نکته مه پاره جانانه شوی
خون‏خوری گر زحقیقت همه بیگانه شوی
هوش داری که گل کوزه‏گرانت نکنند
همچو مجنون حزین ساکن میخانه شوی
زین همه شور و نشوری که بتان کرده بلند
نشود همچو خسان در بن هر دانه شوی
آدمی‏یی به حقیقت تو حقیقت بشنو
از مجازی خرد آن زودتر بیگانه شوی
هرکسی دامی نهادست به صید هدفش
صید عنقا بنما، نه پی‏مورانه شوی
آب تقلید چو نوشند کسان از دگران
از خمینی خم می‏گیر که مستانه شوی
زلف پرچین بتان نقش«خمینی»دارد
کی پریشان تو از آن زلف بیک شانه شوی
پی آزادی حق پرچم خونین از«قم»
برفرازید مسلمان!که تو فرزانه شوی
پند«مصباح»شنو لوح خرد صافی کن
«فلسفی»هم بتو حق گفت حکیمانه شوی
شهید مصباح همچنین مقاله‏ای در روزنامه پکتیکا چاپ کابل در سال 1349 همراه با عکسی از امام خمینی منتشر کرد که شاید نخستین مقاله جانبدارانه پیرامون شخصیت و نهضت امام خمینی در نشریات خارجی باشد. انتشار آن، آنهم در زمان ظاهرشاه، دوست پادشاه ایران، خود دلیلی بر علاقه شدید مردم افغانستان به امام خمینی است زیرا با وجود خفقان، رژیم افغانستان نتوانست از درج آن جلوگیری نماید.
قسمتی از متن مقاله را از کتاب«نهضت امام خمینی»که توسط بنیاد شهید انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است می‏خوانیم:«علامه خمینی مرد مبارز علیه صهیونیزم و امپرلیالیزم، پس از شکنجه‏های زندان و تبعیدگاه ترکیه، (به عنوان)زعیم بزرگ و مرجع عامه دینی عده‏ای از مسلمانان جهان در عراق شناخته شد....زعیم بزرگ حضرت علامه خمینی یکی از رهبران بزرگ کنونی، در اعلمیت و اعدلیت گوی سبقت از اقرانش ربوده و در راه احیای فکر اسلامی و بیداری مسلمانان رنجها دیده و مرارتها چشیده است.وقتی نهوض صهیونیزم اسرائیل و تسلط استعمارگران شرق و غرب خاصه امپریالیزم را مشاهده کرد بصورت یک رهبر واقعی و فداکار دینی برای مبارزه علیه عناصر فاسد استعمار قیام کرد.آثار علمی و تشکیلات عمیق دینی و خطابه‏های جذاب ایشان جنبش آزادی بخشی بوجود آورد...».
شهید مصباح به عنوان نماینده امام در افغانستان، با الهام از افکار نورانی امام خمینی«انجمن روحانیت مسلمان»افغانستان را در سال 1350 تشکیل داد.این انجمن با مبارزه علیه کمونیزم و امپریالیزم گامهای بلندی برداشت، به گونه‏ای که به سرعت کتابها و سخنرانیهای امام را میان مسلمانان افغانستان پخش کرد.
البته تأثیر نهضت امام خمینی تنها در میان شیعیان افغانستان منحصر نبود بلکه در میان برادران اهل تسنن افغانستان هم بسیار مؤثر واقع شده بود، چنانکه با الهام از نهضت و رهبری امام، حزب«جنبش جوانان مسلمان» به رهبری شهید عبد الرحیم نیازی در دانشگاه کابل تشکیل یافت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم افغانستان نخستین مردمی بودند که علیه رژیم کمونیستی افغانستان در سال 1357 شمسی قیام همه جانبه‏ای را آغاز کردند که با هجوم وحشیانه ارتش روس رژیم کمونیستی کابل از سقوط نجات یافت، ولی همانطور که امام فرموده بودند:«افغانستان را می‏شود گرفت ولی بدانید مردم آن آرام نخواهند نشست».
واقعا همین‏گونه شد، دیدیم که چگونه پوزه روسها به خاک مالیده شد و با هزاران خفت و خواری افغانستان را ترک کردند.
عشق به امام و علاقه به آرمانهای وی بویژه در جریان رحلت ایشان تجلی نمود، چنانکه بیش از دویست هزار نفر زن و مرد شیعه و سنی با شنیدن خبر فوت ایشان برای سوگواری امام در کابل به خیابانها ریختند و فریاد اللّه اکبر سردادند که چنین تظاهراتی در تاریخ افغانستان کم‏نظیر بود.

تبلیغات