آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

متن

رضا استادی، در سال 1316 هجری شمسی در تهران متولد گردید و درهمانجا به تحصیل مقدمات علوم دینی پرداخته و جهت ادامه تحصیلات عازم حوزه علمیه قم شد و پس از اتمام دوره سطح، دروس خارج فقه و اصول فقه را نزد اساتید و مراجع بزرگ به پایان برد.نامبرده سالهای متمادی است که در حوزه علمیه قم به تدریس دروس فقه و اصول و عقاید اشتغال دارد.از ایشان تألیفات و تحقیقات بسیاری به رشته تحریر درآمده که بالغ بر 16 کتاب و 50 مقاله می‏شود، همچنین تعداد 47 رساله و کتاب توسط ایشان تصحیح و به چاپ رسیده است، در پی سالها تتبع درباره کتاب‏شناسی و نسخه‏شناسی تاکنون تعداد 16 جلد کتاب و مقاله در زمینه فهرست‏نگاری کتابهای خطی و نیز چند کتابنامه از ایشان منتشر شده است.
تاکنون در مورد آثار قلمی و تألیفات حضرت امام خمینی رضوان الله علیه مطالب زیادی گفته و یا نوشته شده است، اما تا آنجا که بنده اطلاع دارم هنوز فهرست بالنسبة کامل آثار ایشان منتشر نشده است، از اینرو به فکر افتادم مقاله‏ای در این زمینه تنظیم نمایم، امید است نقاط ضعف آن قابل چشم‏پوشی باشد.پیش از ورود در اصل موضوع چند مطلب را یادآور می‏شوم:
مطلب اول:حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در سال 1340 ق وارد قم شدند و تا سال 1355 ق یعنی سال رحلت مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی رحمة الله علیه از محضر درس اساتیدی بزرگ استفاده کردند، برخی از اساتید ایشان عبارتند از:
1-حاج میرزا جواد ملکی تبریزی، مؤلف کتاب اسرار الصلاة و غیره متوفای 1343 ق.
2-آقا میرزا سید علی یثریی کاشانی که از سال 1341 تا 1347 در قم بودند.
3-حاج میرزا ابو الحسن رفیعی قزوینی، صاحب شرح دعای سحر که از سال 1341 تا 1349 در قم بودند. *
4-آقا شیخ محمد رضا مسجد شاهی، صاحب وقایة الاذهان که در سالهای 1344- 1346 در قم بودند.
5-آقا میرزا محمد علی شاه‏آبادی، صاحب رشحات البحار که در سالهای 1347 تا 1354 در قم بودند و امام خمینی در تمام این هفت سال از ایشان استفاده می‏کرده است.
(6)-حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم و صاحب کتاب درر الفوائد که امام خمینی از حدود سال 1345 تا 1355 از درس فقه و اصول ایشان بهره می‏برده است.
*حضرت آقای سبحانی گفته‏اند:حضرت امام هیئت را نیز نزد آقای رفیعی خوانده‏اند. مطلب دوم:تألیفات امام خمینی رضوان الله علیه در موضوعات دهگانه زیر است:
1-عرفان:در این رشته کتابهای متعددی نوشته‏اند که تاریخ تألیف آنها از 1347 تا 1355 می‏باشد.
2-اخلاق:در این موضوع نیز کتابهای متعددی به زبان فارسی نگاشته‏اند که تاریخ تألیف آنها میان سالهای 1355-1360 می‏باشد و گویا این همان زمانی است که درس اخلاق می‏فرموده‏اند.
3-فلسفه:در این رشته گویا حاشیه اسفار داشته باشند که چندی پیش یکی از فضلای قم حاشیه‏ای از ایشان در مجله کیهان اندیشه (شماره‏های 11 و 18)نقل کرده بود.
4-فقه استدلالی:در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تألیف آنها مربوط به سالهای 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند یعنی حدود سال 1397.
5-اصول فقه:در این زمینه هم رساله‏های متعددی دارند که تألیف آنها مربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود 1371 می‏باشد.
6-رجال:در این موضوع بحثی دارند که در کتاب الطهارة درج شده است.
7-رساله عملیه:رساله‏ها و حاشیه‏های حضرت امام که برای مقلدین نوشته‏اند غیر از تحریر الوسیله پیش از سال 1380 تألیف شده است.
8-حکومت:در این موضوع رساله ولایت فقیه و مجموعه گفتارها و نوشته‏های پس از پیروزی انقلاب را باید نام برد.
9-امامت و روحانیت:کتاب کشف الاسرار که در حدود سال 1363 تألیف شده است در این زمینه می‏باشد.
10-شعر:مجموعه اشعار حضرت امام خمینی رضوان اللّه علیه که دیوانی را تشکیل می‏دهد.
مطلب سوم:اینکه گفته می‏شود حضرت امام تا پیش از رحلت آیة اللّه العظمی بروجردی یعنی سال 1380 هجری قمری بین عامه مردم شهرتی نداشتند و پس از وفات آن مرحوم و شروع نهضت روحانیت و پانزدهم خرداد 1342 هجری شمسی مردم کم‏کم با آن بزرگوار و شخصیت عظیم او آشنا شدند مطلب صحیحی است اما به این معنا نیست که امام خمینی پیش از 1342 به‏طور کلی گمنام و ناشناخته بوده‏اند بلکه علاوه بر حوزه علمیه قم، بسیاری از علمای بلاد و حوزه‏های علمیه با ایشان و مقامات علمی و معنوی ایشان آشنایی داشتند و شرح حال و تألیفات ایشان در کتابهای متعددی که پیش از شروع نهضت منتشر یا تألیف شده کم‏وبیش بیان گردیده بود که از باب نمونه کتابهای زیرا را نام می‏بریم:
1-نقباء البشر، تألیف مرحوم علامه بزرگوار حاج آقا بزرگ تهرانی.
2-الذریعة الی تصانیف الشیعة، تألیف همان مرحوم.
3-فهرست کتب چاپی فارسی، تألیف مرحوم خانبابا مشار.
4-فهرست کتب چاپی عربی، تألیف همان مرحوم
5-فهرست مؤلفین کتب چاپی، تألیف همان مرحوم.
6-آثار الحجة که در سال 1373 تألیف شده است.
7-رجال قم، تألیف سید محمد مقدس‏زاده که در سال 1335 شمسی چاپ شده است.
8-آیینه دانشوران که در سالهای 1351 تا 1353 هجری قمری تألیف و در سال 1353 منتشر شده است.
در این کتاب اخیر درباره امام خمینی رضوان الله علیه در آن تاریخ که سی و دو سه سال داشته‏اند چنین می‏نویسد:آقا سید روح الله از فضلاء و دانشمندانی هستند که در خدمت آقای شاه‏آبادی درس خوانده و سالهای از محضر عرفان و اخلاق آن جناب بهره‏برده‏اند.من شرح حال ایشان را همانطوری که خودشان مرقوم فرموده‏اند.به اندک تصرفی یادداشت می‏کنم:
آقا سید روح الله آخرین فرزند آقا سید مصطفی هندی است که ریاست علمیه قصبه خمین و حدود آن را دارا بوده و در سال 1321 به دست یکی از خوانین آن قصبه مقتول گشته جد ایشان آقا سید احمد معروف به سید هندی است که از هندوستان به ایران آمده و در خمین قصبه‏ای است در بیست و پنج فرسخی قم متوطن شده.
صاحب ترجمه سال 1320 تولد یافته و تا سال 1339 که سن ایشان به نوزده رسیده بود از مسقط الرأس خارج نشده و چون وسیله تحصیل در آنجا فراهم نبوده جز قسمت فارسی و پاره‏ای از علوم ادبی بیش نیاموخته، درهمان سال عزیمت سلطان آباد عراق(اراک)و در آنجا به درس خواندن پرداخت و پس از هجرت آیة الله(حائری)به قم، ایشان نیز به حوزه علمیه آمده و وقت خویش را بیشتر به تعلیم و تعلم کتب صدر المتألهین گزارده و اکنون چند سال است در محضر آقا میرزا محمد علی شاه‏آبادی اشتغال به عرفان دارند و هم از حوزه درس آیة اللهی(آیة الله حائری)بهره‏مند می‏شوند.
و از نوشته‏های ایشان است شرح بر دعای مأثور سحرهای ماه رمضان، این در سال 1347 اتمام یافته، دیگر رساله مصباح الهدایة فی حقیقه الخلافة و الولایة، دیگر تعلیقاتی است بر رساله قاضی سعید قمی که از عرفای امامیه بشمار می‏رود و این در شرح حدیث«رأس الجالوت»است با دو شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن 1348 می‏باشد، دیگر حواشی بر شرح فصوص الحکم قیصری است که ناتمام است.
مؤلف کتاب آئینه دانشوران مرحوم حاج سید ریحان الله یزدی در سال 1378 یا دو سه سال پس از آن، در چاپ دوم این اثر در تکمیل نوشته قبل می‏نویسد:
از متخصصین علوم فلسفه و عرفان و علاقمندان به مطالعه کتب صدر المتألهین در حوزه علمیه قم در روزگار تألیف این کتاب(آئینه دانشوران)دانشمندان عالیمقام آقای حاج آقا روح الله خمینی بودند بطوری که چکامه‏های دلنواز عارفانه آنجناب نیز ورد زبان ما دانشجویان بود از آن جمله غزل شیرینی بود که هنوز مطلعش را فراهم نکرده‏ام
من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
ولی اکنون که قریب سی سال از آن روزگار می‏گذرد، شهرت فقاهت حضرت معظم له عالمگیر شده و از جمله آیات الله و مراجع تقلید شیعه بشمارند.
تألیفات عرفانی و فلسفی و اخلاقی 1-شرح دعاء السحر(عربی)
دعایی است که با این جمله آغاز می‏شود: «اللهم انی اسألک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهیی اللهم انی اسألک ببهائک کله»از امام رضا علیه السلام نقل شده است که امام باقر علیه السلام این دعا را در سحرهای ماه مبارک رمضان می‏خواندند.این دعا شرح‏های متعددی دارد یکی از آنها همین شرح امام خمینی رضوان الله علیه است که در سال 1347 یعنی در بیست و هفت سالگی تألیف کرده‏اند.
این کتاب از کتابهای عرفانی حضرت امام خمینی است و مانند تألیف دیگر ایشان‏ «مصباح الهدایه»فقط کسانی که با فلسفه و عرفان آشنایی کامل داشته باشند می‏توانند از آن استفاده کنند.
سال تألیف این کتاب مصادف است با سال ورود مرحوم آقای شاه‏آبادی به قم، و در این کتاب دو جا از ایشان یاد و مطلبی نقل می‏کنند.تألیف این کتاب در سال اول تلمذ نزد مرحوم آقای شاه‏آبادی این نکته را روشن می‏کند که حضرت امام خمینی همانطور که خودشان در اولین برخورد و ملاقات با آقای شاه‏آبادی فرموده‏اند فلسفه را قبلا خوانده بوده‏اند و در عرفان نیز کار کرده و استاد دیده بودند.
شاهد این مطلب این است که در یک جای همین کتاب فرموده‏اند:«سمعت من احد اهل النظر رحمه الله»و در جای دیگر فرموده‏اند: «سمعت من احد المشایخ من ارباب المعرفة رضوان الله علیه»و در جای سوم فرموده‏اند:«اتفق الحضور فی محضر احد العلماء الکرام دام ظله»که این تعبیر مربوط به آقای شاه آبادی نیست چون همیشه از ایشان با عبارت«شیخنا»یاد می‏کنند.
در هرحال در این کتاب از اسرار الصلاة حاج میرزا جواد ملکی، و تعلیقه آقا محمد رضا قمشه‏ای بر شرح فصوص قیصری، و شرح اسماء حاجی سبزواری، و فتوحات محیی الدین، و تأویلات عبد الرزاق کاشی، و شرح قیصری بر فصوص، و شرح مفتاح الغیب فناری، و قبسات میرداماد و اسفار ملاصدرا و برخی کتب فیض و نیز کتاب الهیئه و الاسلام مرحوم سید هبة الدین شهرستانی یاد و مطلب نقل می‏کند که این آخری گواه این است که امام خمینی کتابهای جدید را هم می‏خواندند.
این کتاب که به زبان عربی است با ترجمه فارسی آن پس از پیروزی انقلاب چاپ شده. *
2-مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة(عرب)
این کتاب در بیان حقیقت خلافت محمدیه و ولایت علویه با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب چاپ شده است.
تألیف این کتاب در سال 1349 به پایان رسیده، و مانند شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند قابل استفاده است و خود حضرت امام رضوان اللّه علیه در پایان رساله فرموده‏اند:«خاتمة و وصیة:ایاک ایها الصدیق الروحانی ثم ایاک...ان تکشف هذه الاسرار لغیر اهلها....و ایاک ان تنظر نظر الفهم فی هذه الاوراق الا بعد الفحص الکامل عن کلمات المتألهین من اهل الذوق و تعلّم المعارف عند اهلها من المشایخ العظام و العرفاء الکرام و الا فمجرد الرجوع الی مثل هذه المعارف لا یزید الا خسرانا و لا ینتج الا حرمانا.»
امام خمینی رضوان اللّه علیه در کتابهای دیگر خود مانند سرّ الصلاه و تعلیقه بر شرح فصوح به این کتاب ارجاع می‏دهد و می‏گوید در آن کتاب این مطلب را تحقیق کرده‏ایم.
*برخی از فضلا نوشته‏اند که حضرت امام حاشیه‏ای نیز بر این شرح دعای سحر دارند. در این کتاب از شرح توحید صدوق قاضی سعید قمی و نیز البوارق الملکوتیه او، و مفاتح الغیب قونوی و شرح فصوص قیصری و شرح قصیده ابن فارض عبد الرزاق کاشی و تعلیقه بر شرح فصوص قیصری و نیز رساله در تحقیق اسفار اربعه هر دو از آقا محمد رضا قمشه‏ای مطالبی نقل می‏شود و مورد انتقاد قرار می‏گیرد.و همچنین از محبی الدین احیانا مطلب نقل می‏کند و از استادش آقای شاه‏آبادی چند جا با تجلیل فراوان یاد و مطالبی نقل می‏نماید.
3-لقأء اللّه:
مقاله‏ای است در این موضوع به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادش مرحوم آقای شاه‏آبادی یاد می‏کند.این مقاله یا رساله در پایان کتاب لقاء اللّه مرحوم حاج میرزا جواد ملکی چاپ شده است.
4-سرّ الصلاة صلاة العارفین یا معراج السالکین (فارسی)
این کتاب برای خواص از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن سال 1358 است.و تا حال دوبار چاپ شده است بار اول مستقل، و بار دیگر دریادنامه شهید مطهری رحمة الله علیه.در آغاز کتاب دیگرش به نام «آداب الصلاة»می‏فرماید:ایامی چند پیش از این رساله‏ای فراهم آوردم که بقدر میسور از اسرار صلاة در آن گنجانیدم و چون آن را با حال عامه تناسبی نیست در نظر گرفتم که شطری از آداب قلبیه این معراج روحانی را در سلک تحریر درآورم شاید برادران ایمانی را از آن تذکری و قلب قاسی خود را تأثری حاصل آید.
در این کتاب از کتاب اسرار الصلاة شهید ثانی و مرحوم آقای شاه‏آبادی یاد می‏شود و نیز به شرح اربعین را پیش از سرّ الصلاة نوشته‏اند و یا هنگام نوشتن سرّ الصلاة آن کتاب هم در دست تألیف بوده است.
در صفحه 67 چاپ اول آن می‏خوانیم:فرضا که از عرفا کسی را نمی‏شناسی از علمای بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را که پیش همه علما مسلم‏اند پیروی کن مثل جناب عارف بالله و مجاهد فی سبیل الله مولانا سید ابن طاووس رضی الله عنه، و مثل مولانا عارف بالله سالک الی الله شیخ جلیل بهائی قدس سره و شیخ ارباب معرفت مولانا محمد تقی مجلسی رضوان الله علیه، و شیخ محدثین فرزند بزرگوار او مولانا مجلسی رحمه الله کتاب شرح فقیه مولانا مجلسی اول که یکی از کتابهای نفیس جلیل القدر است و فارسی است مطالعه نما، و اگر نفهمیدی از اهلش سئوال کن که در آن کنزهایی از معرفت است و همینطور کتب عزیزه شیخان نراقیان(ملا مهدی نراقی و ملا احمد نراقی) و از علمای معاصر کتب شیخ جلیل القدر عارف بالله حاج میرزا جواد تبریزی قدس سره را مطالعه کن...
5-تعلیقة علی شرح فصوص الحکم(عربی)
فصوص الحکم تألیف محیی الدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی شرح فصوص را در هفت‏سالی که از محضر مرحوم آقای‏ شاه‏آبادی استفاده می‏کرده نزد ایشان خوانده و تاریخ تألیف این تعلیقه هم همان سالها است.
در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع می‏دهد و از مرحوم آقای شاه‏آبادی نیز یاد می‏کند.کتاب شرح فصوص 495 صفحه است که تعلیقه امام تا صفحه 396 آن است.
این تعلیقه را حضرت امام خمینی در حواشی نسخه چاپی شرح فصوص نوشته بودند و ظاهرا بدست عمل شاه مخلوع جزو کتابهای غارت شده ایشان غارت شده بود ولی خوشبختانه پس از انقلاب درهمدان پیدا و به بیت حضرت امام تحویل داده شد و به صورت بسیار زیبایی چاپ گشت.این تعلیقه برای کسانی که شرح فصوص را نزد استاد بخوانند می‏تواند مفید باشد.
6-تعلیقة علی مصباح الانس(عربی)
مفتاح غیب الجمع و الوجود تألیف صدر الدین محمد بن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تألیف محمد بن حمزة بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است، امام خمینی مصباح الانس را تا ص 44 از سال 1350 تا 1354 نزد مرحوم آقای شاه‏آبادی خوانده است.
در صفحه اول کتاب مرقوم داشته‏اند: قد شرعنا قرائة هذا الکتاب الشریف لدی الشیخ العارف الکامل استاذنا فی المعارف الالهیة حضرة المیرزا محمد علی شاه‏آبادی الاصفهانی دام ظله فی شهر رمضان المبارک سنة 1350.
و در صفحه 44 نوشته‏اند:الهی ههنا قرأت الکتاب عند شیخنا العارف الکامل الشاه‏آبادی روحی فداه و قد اتفق انتقا له الی طهران فصرت محروما من فیضه دام ظله.
امام خمینی رضوان الله علیه این تعلیقه را ظاهرا درهمان زمان که مصباح الانس را نزد مرحوم آقای شاه‏آبادی می‏خواندند نوشته‏اند و پس از رفتن ایشان به طهران تعلیقه را ادامه داده‏اند تا صفحه 132 مصباح الانس، و تاریخ پایان تألیف 1355 در قصبه خمین است(مصباح الانس دارای 343 صفحه است).
این تعلیقه به صورت زیبایی به ضمیمه تعلیقه بر شرح فصوص در سال 1406 چاپ شده است.
7-تعلیقة علی شرح حدیث رأس الجالوت
للقاضی سعید القمی(عربی)قاضی سعید محمد بن محمد مفید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تألیفات فراوانی دارد که یکی از آنها شرح حدیث رأس الجالوت است که در ذریعه حاج آقا بزرگ در حرف شین یاد شده و متأسفانه نویسنده، این رساله را هنوز زیارت نکرده است.
گویا مقصود از حدیث رأس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا علیه السلام با اصحاب ادیان مختلفه است که قسمتی از آن احتجاج با رأس الجالوت یهودی است، حدیث در توحید و نیز عیون اخبار الرضا شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحار الأنوار و جلد دوم مسند الرضا نقل شده امام خمینی رضوان الله علیه تعلیقه‏ای بر این رساله قاضی سعید نوشته‏اند که در جلد 26 ذریعه ص 285 چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چاپ نرسیده است.
8-شرح حدیث رأس الجالوت(عربی)
امام خمینی علاوه بر تعلیقه‏ای که یاد شد، مستقلا شرحی بر این حدیث نوشته‏اند که تاریخ تألیف آن بنا برآنچه در کتاب آیینه دانشوران آمده است 1348 می‏باشد.و این رساله هم متأسفانه هنوز چاپ نشده است.
9-شرح حدیث رأس الجالوت(عربی
مرحوم سید ریحان الله یزدی در آیینه دانشوران می‏نویسد:از نوشته‏های ایشان است تعلیقاتی بر رساله قاضی سعید قمی در شرح حدیث رأس الجالوت با دو شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن 1348 می‏باشد.بنابراین امام خمینی دو شرح بر این حدیث نوشته‏اند.
10-تفسیر سوره حمد(فارسی)
تفسیری است عرفانی بر سوره حمد که امام خمینی در سالهای اول پیرویز انقلاب در پنج جلسه بیان فرمودند و مکرر چاپ شده است.
امام خمینی در کتاب سر الصلاة سوره حمد و توحید را به طور مختصر با اشاراتی عرفان تفسیر کرده‏اند به صفحات 139 الی 151 چاپ 1360 هجری شمسی مراجعه شود.
و نیز در کتاب آداب الصلاة، سوره حمد و توحید و انا انزلناه را به گونه‏ای مفصل‏تر تفسیر کرده‏اند. البته در این کتاب اخیر می‏خواسته‏اند مطالبش برای همگان مفید باشد اما به فرموده خودشان در تفسیر سوره قدر مطالبی فرموده‏اند که فقط خواص می‏توانند از آن استفاده کنند.به صفحه 152 تا 243 فرموده‏اند:با آنکه بنای نویسنده در این رساله آن بود که از مطالب عرفانی غیر مأنوس با نوع، خودداری کنم و فقط به آداب قلبیه صلاة اکتفا کنم اینک می‏بینم که قلم طغیان نموده و در خصوص تفسیر سوره شریفه بیشتر از موضوع قرارداد خود تجاوز نمودم، چاره‏ای جز آن نیست که اکنون از برادران ایمانی و دوستان روحانی معذرت‏خواهی کنم.
بنابراین تفسیر سه سوره از قرآن مجید را به سبک تفسیر عرفانی از امام خمینی رضوان الله علیه در دست داریم.البته یک جلسه هم حضرت امام راجع به سوره علق مطالبی بیان فرمودند که این سخنرانی هم به عنوان تفسیر سوره علق به ضمیمه تفسیر سوره حمد به چاپ رسیده است.
11-الحاشیة علی الاسفار(عربی)
امام خمینی رضون الله علیه از مدرسین اسفار ملاصدرا بوده و گویا حواشی بر این کتاب داشته باشند زیرا یکی از فضلای حوزه علمیه قم حاشیه‏ای از ایشان در مجله کیهان اندیشه نقل کردند به این شرح:صدر المتألهین در اسفار جلد ششم صفحه 2 و 3 درباره حدیث«ما ترددت فی شیئی انا فاعله کترددی فی قبض روح عبدی المومن»می‏گوید: فما معنی التردد المنسوب الیه-و الذی سنح لهذا الراقم المسکین...
حضرت امام خمینی در حاشیه اسفار به کلام ملاصدرا اشکال نموده و فرموده‏اند:آنچه ملاصدرا ذکر کرده علاوه برآنکه فی نفسه از معنای حدیث دور است ملائمت و تناسبی هم با ذیل حدیث ندارد و سپس حضرت امام مطلب را ادامه داده‏اند.به کیهان اندیشه شماره 11 و 18 مقاله مفهوم تردد در احادیث مراجعه شود.و نویسنده غیر از این حاشیه در فلسفه از حضرت امام تألیفی سراغ ندارد و الله العالم.
12-آداب الصلاة(فارسی)
این کتاب را پس از«سر الصلاة»نوشته‏اند و در آغاز آن فرموده‏اند:
ایامی چند پیش از این رساله‏ای فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار صلاة در آن گنجانیدم و چون آن را با حال عامه تناسبی نیست در نظر گرفتم که شطری از آداب قلبیه این معراج روحانی را در سلک تحریر درآورم شاید برادران ایمانی را از آن تذکری و قلب قاسی خود را تأثری حاصل آید. در این کتاب تفسیر سوره‏های حمد و توحید و قدر به گونه‏ای عرفانی و نسبتا مفصل آمده است.
امام خمینی رضوان الله علیه در این تألیف به تعلیقه فصوص و مصابح الهدایه خود ارجاع داده و از مرحوم آقای شاه‏آبادی یاد و مطلب نقل می‏کند و ضمنا یک‏جا کتاب سیر و سلوک منوسب به سید بحر العلوم را یاد و می‏گویند انتساب این کتاب به آن حضرت مورد تردید است.
کتاب آداب الصلاة با تصرفاتی توسط حضرت آقای فهری در دو جلد چاپ شده است.ضمن تشکر از سعی ایشان در نشر آثار حضرت امام، لازم بود این کتاب به طور کامل و بدون هیچگونه تصرفی مستقلا چاپ و منتشر شود که اخیرا ظاهرا این کار انجام شده است.
13-مبارزه با نفس جهاد اکبر(فارسی)
رساله‏ای است اخلاقی، در موضوع«جهاد» با نفس»که تقریر سخنرانی‏های حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلا است.این رساله بارها چاپ شده است.
14-شرح حدیث جنود عقل و جهل(فارسی)
در کتاب شریف اصول کافی حدیثی در بیان لشگریان عقل و جهل از امام صادق علیه السلام نقل شده که شامل هفتاد و چند عنوان است.
امام خمینی رضوان الله علیه این حدیث را به زبان فارسی شرح کرده‏اند ولی تا عنوان بیست و پنجم آن را بیشتر ننوشته و موفق به تکمیل آن نشده‏اند.
این کتاب از بهترین کتابهای اخلاق و تربیت‏ و سلوک ست و به نام«اخلاق اسلامی»به نام شخصی دیگر در سه جلد چاپ شده است و داستانش از این قرار می‏باشد:
مرحوم شهید شیخ غلامحسین حقانی دوست چندین‏ساله حقیر می‏گفت یکی از اشخاص که قبل از انقلاب مورد عنایت و لطف حضرت امام بود به نجف مشرف شد حضرت امام این کتاب شرح حدیث عقل و جهل را برای انتشار به ایشان مرحمت کردند او از ترس دستگاه جبار شاهنشاهی کتاب را با دخل و تصرف‏هایی به نام خود در سه جلد چاپ کرد، البته تا اواسط جلد دوم از حضرت امام و بقیه از خود آن شخص است.
آن شخص در اثر انحراف سر از جهنم نفاق درآورد و کتاب هم‏چون به نام او بود از دائره انتشارات حزب اللهی‏ها خارج شد.
امید است نسخه اصل این کتاب پر ارج پیدا شود تا بدون هیچ دخل و تصرفی به صورت اصلی خود چاپ و مورد استفاده محافل علمی و بخصوص حوزه‏های درس اخلاق حوزه علمیه قم و سائر حوزه‏ها قرار گیرد.
15-اربعین شرح اربعین(فارسی)
شرح چهل حدیث است که سی و سه حدیث آن اخلاقی و هفت حدیث دیگر اعتقادی است در آغاز آن فرموده‏اند:این بنده بی‏بضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث می‏کردم که چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که در کتب معتبره اصحاب و علما رضوان الله علیهم ثبت است جمع‏آوری کرده و هر یک را به مناسبت شرحی کنم که با حال عامه مناسبتی داشته باشد و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسی زبانان نیز از آن بهره‏گیرند...
و در آغاز حدیث اول چهار نفر از مشایخ را که به ایشان اجازه روایت حدیث داده‏اند به این ترتیب نام برده‏اند:
1-شیخ علامه متکلم فقیه اصولی ادیب متبحر شیخ محمد رضا آل علامه شیخ محمد تقی اصفهانی ادام الله توفیقه، در زمانی که در قم مشرف بودند. مقصود شیخ محمد رضا اصفهانی صاحب وقایة الاذهان است که در سال 1344 و 1346 در قم بسر می‏بردند و هنگام تألیف این رساله یعنی حدود سال 1358 در اصفهان بودند و در 1362 وفات کردند.
2-شیخ عالم جلیل متعبد ثقه ثبت حاج شیخ عباس قمی دام توفیقه(م 1359).
3-سید سند فقیه متکلم ثقه عین ثبت علامه سید محسن امین عاملی ادام الله تأییداته(م 1371).
(4)-سید عالم ثقه ثبت سید ابو القاسم دهکردی اصفهانی(1353).
مرحوم شیخ محمد رضا و مرحوم حاج شیخ عباس هر دو از حاجی نوری از شیخ انصاری، و مرحوم سید محسن امین از سید محمد هندی از شیخ انصاری، و مرحوم سید ابو القاسم دهکردی از میرزا محمد هاشم اصفهانی خوانساری از شیخ انصاری.
سپس امام خمینی می‏فرماید غیر از این چهار طریق، طرق دیگری هم داریم که به شیخ انصاری‏ منتهی نمی‏شود، آن طرق را اینجا ذکر نکردیم. و آنگاه طریق شیخ انصاری تا صاحبان کتب اربعه شیعه را ذکر می‏کنند.
تاریخ پایان تألیف کتاب اربعین 1358 می‏باشد و چهار حدیث آن توسط حضرت آقای فهری تحقیق و در 224 صفحه چاپ شد * و سپس حدود بیست حدیث آن در مجله اعتصام که از سازمان تبلیغات اسلامی بود و تعطیل شد چاپ گشت و بالأخره همه چهل حدیث در دو جلد توسط انتشارات طه قزوین در سال 1366 و سپس با چاپ بهتری توسط مرکز نشر فرهنگی رجاء در 556 صفحه در یک جلد منتشر شد.فهرست احادیث این کتاب بسیار ارزنده از این قرار است:
جهاد نفس، ریا، عجب، کبر، حسد، حب دنیا، غضب، عصبیت نفاق، هوای نفس، فطرت، تفکر، توکل، خوف و رجاء، امتحان، صبر، توبه، ذکر خدا، غیبت، اخلاص، شکر، کراهت از مرگ، اصناف طالبان علم، اقسام علم، وسواس، فضیلت علم، عبادت و حضور قلب، لقاء الله، وصیت رسول خدا(ص) به امیر(ع)، اقسام قلوب، عدم شناخت حقیقی خدا و رسول و امام و مومن، یقین و حرص و رضا، ولایت شرط قبول اعمال، حال مومن نزد خدا، معرفت حق و اسماء او، معرفت حق و صفات او، طریق معرفت حق تعالی و اولی الامر، خداوند آدم را به صورت خود آفرید، خیر و شر، حقیقت توحید.
کتابهای فقه استدلالی
حضرت امام خمینی رضوان الله علیه مدت سی سال یا بیشتر فقه استدلالی تدریس می‏کردند و همه این درسها یا قسمت اعظم آنها را نوشته‏اند و یکی از امتیازات این تألیفات همین است که پس از تدریس و تحقیق کامل نوشته شده است، بحثهایی که توسط حضرت امام خمینی نوشته شده عبارت است از طهارت و مکاسب محرومه و بیع و خیارات و خلل صلاة و تقیه که همه به زبان عربی است به این شرح:
16-کتاب الطهارة
جلد اول، بحث نجاسات، تاریخ پایان تألیف دهم ذیحجه 1373.چاپ اول در 272 صحفه در قم و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف سال 1389.
17-کتاب الطهارة
جلد دوم، بحث دماء ثلاثه، تاریخ پایان تألیف 22 ربیع الاول 1376، چاپ قم در 319 صفحه.
18-کتاب الطهارة
جلد سوم، بحث تیمم، تاریخ پایان تألیف یازدهم شعبان 1376، چاپ قم در 235 صفحه.
19-کتاب الطهارة
جلد چهارم کتاب مذکور پیرامون بحث از احکام نجاسات می‏باشد.این کتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است تألیف آن در تاریخ بیست و هشتم ماه ذی قعده 1377 هجری قمری به پایان رسیده و چاپ آن نیز در نجف اشرف به سال 1389 انجام گرفته است.تعداد صفحات این جلد 290 صفحه می‏باشد.
20-المکاسب المحرمة
جلد اول شامل بحث‏های:الاکتساب بالاعیان النجسة، الاکتساب مما یکون المقصود حراما، الاکتساب بمالا منفعة فیه، الاکتساب بما هو حرام فی نفسه، نقاشی و مجسمه‏سازی، غنا و غیبت و قسمتی از رساله روضة الغناء استادش حاج شیخ محمد رضا اصفهانی در این جلد نقل شده است. (لازم به ذکر است که ترجمه این رساله در شماره 18 مجله کیهان اندیشه مندرج است.)
*حضرت آقای احمدی یزدی نیز شرحی بر حدیث بیستم این کتاب نوشته و در 168 صفحه چاپ شده است. تاریخ پایان تألیف پس از سال 1377 و قبل از 1380 می‏باشد، چاپ قم در 322 صفحه در سال 1381.
21-المکاسب المحرمة
جلد دوم، شامل بحثهای قمار، کذب، کمک به ظالم، ولایت از طرف جائر، تکسب به واجبات، جوائر سلطان و خراج و مقاسمه‏ای که سلطان جائر می‏گیرد.
تاریخ پایان تألیف هشتم جمادی الاولی 1380، چاپ قم در 290 صفحه در سال 1381.
22-کتاب البیع
جلد اول، تاریخ تألیف پس از 1380، در 457 صفحه در نجف چا شده است.
23-کتاب البیع
جلد دوم، در سال 1391 در نجف در 575 صفحه چاپ شده است و بحث ولایت فقیه حضرت امام خمینی که منشأ بسیاری از تحولات گشت در این جلد است.
24-کتاب البیع
جلد سوم، تاریخ پایان تألیف 11 جمادی الاولی 1392 و درهمان سالها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است و بدین ترتیب این سه جلد حاصل تدریس حدود 12 سال حضرت امام می‏باشد که به قلم خودشان نوشته شده است.
25-کتاب البیع
جلد چهارم، بحث خیارات، تاریخ پایان تألیف 25 جمادی الاولی 1394.در 452 صفحه در نجف درهمان سال تألیف چاپ شده است.
26-کتاب البیع
جلد پنجم، شامل بقیه بحث خیارات و بحث نقد و نسیه و قبض، تاریخ پایان تألیف 15 جمادی الاولی 1396، در 402 صفحه در سال 1397 در نجف چاپ شده است.
27-کتاب الخلل
بحث خلل صلاة است که ظاهرا پس از سال 1397 تاهنگام مراجعت به ایران بحث کرده و نوشته‏اند، این کتاب در 314 صفحه در قم چاپ شده است. *
28-رسالة فی التقیه
رساله‏ای است شامل مباحث تقیه در 35 صفحه که تاریخ تألیف آن شعبان 1373 می‏باشد و به ضمیمه رساله‏های اصولی حضرت امام در سال 1385 در قم چاپ شده است.
جالب اینکه:بحث معروف«تقیه برای حفظ دین است نه محو دین»در این رساله عنوان شده است.
29-رسالة فی قاعدة من ملک
این رساله در کتاب آثار الحجة(جلد دوم، صفحه 45)جزو تألیفات حضرت امام یادشده است.
*این دوازده جلد فقه استدلالی حضرت امام پس از چاپ اول از روی همان چاپ، افست و شاید مکرر چاپ شده باشد.
30-رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمرة
این رساله در 32 صفحه رقعی در سال 1367 شمسی از امام خمینی منتشر شده است که در عین اختصار، از تألیفات فقه استدلالی ایشان بشمار می‏آید.
***
تألیفات حضرت امام در اصول فقه که همه به زبان عربی است به شرح ذیل می‏باشد:
31-رسالة لا ضرر
قاعده لا ضرر با اینکه قاعده فقهی است اما در کتابهای اصور در بخض برائت مورد بحث قرار می‏گیرد و از اینرو ما این رساله را از تألیفات اصول فقه بشمار آوردیم.این رساله هنگامی که حضرت امام دوره اول اصول فقه را تدریس می‏فرمودند نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن غره جمادی الاولی 1368 می‏باشد که در 68 صفحه به ضمیمه چند رساله دیگر تحت عنوان«الرسائل»در قم در سال 1385 چاپ شده است.
32-رسالة الاستصحاب
این رساله در دوره اول درس اصولشان نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن نهم ماه رمضان 1370 می‏باشد که در 290 صفحه با همان رسائل در سال 1385 در قم چاپ شده است.
33-رسالة فی التعادل و التراجیح
در دوره اول درس نوشته‏اند و تاریخ پایان تألیف آن نهم جمادی الاولی 1370 و تاریخ پاکنویس آن ماه رمضان 1370 بوده است.و در 92 صفحه درهمان رسائل در سال 1385 در قم چاپ شده است.
34-رسالة الاجتهاد و التقلید
چون پایان دوره اول درس اصول فقه حضرت امام 1370 بوه تاریخ پایان تألیف این رساله باید همان 1370 باشد، در 78 صفحه درهمان رسائل در 1385 در قم چاپ شده است. *
35-رسالة فی الطلب و الاراده
این رسالة را می‏توان از رساله‏های فلسفی عرفانی شمرد، ولی چون حضرت امام در درس اصول فقه بحثش را عنوان کردند ما جزو تألیفات اصول فقه ذکر کردیم.
در آغاز این رساله فرموده‏اند:چون بحث ما در اصول فقه به مسأله طلب و اراده که به مسأله جبر و تفویض منتهی می‏شود رسید، تصمیم داشتیم که بحث در این مسئله را به اهل و محلش واگذاریم زیرا *این چهار رساله از روی همان چاپ اول افست هم شده است.
اداء حق این مسأله در این درس امکان نداشت هم بخاطر اینکه مقدمات فراوانی لازم داشت که بیان شود و هم بخاطر دقت مطالب و دوری آن از فهم اکثر حضار درس.الا اینکه اصرار برخی از کسانی که علاقه شدید به تنقیح مباحث دارند مرا مجبور ساخت که حدی که مناسب مقام باش بعض جهات مسأله را عنوان سازم...و چون بحث درباره آن در عین حال طولانی شد مباحث را در رساله جداگانه‏ای ضمن مقدمه و چند مطلب نوشتیم.
تاریخ پایان تألیف این رساله ماه رمضان 1371 درهمدان است.این رساله با ترجمه فارسی آن در 157 صفحه در سال 1362 توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
36-تعلیقة علی کفایه الاصول
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه (ج 26/ص 285 چاپ مشهد)حاشیه کفایة الاصول آخوند خراسانی تألیف حضرت امام خمینی را یاد می‏کنند و می‏فرمایند:«ذکره فی فهرس تصانیفه» و آقای رازی نوشته‏اند این حاشیه از بحث قطع تا استصحاب است و در جای دیگر خوانده‏ام که تاریخ پایان تألیف آن 1368 می‏باشد.
37-رساله در موضوع علم اصول
و نیز در برخی نوشته‏ها کتابی در اصول فقه به این عنوان:رساله در موضوع علم اصول از تألیفات حضرت امام قدس سره شمرده شده است.
38-حضرت آقای سبحانی که از شاگردان برجسته حضرت امام بوده‏اند می‏گوید:امام خمینی رضوان الله علیه تقریرات درس مرحوم آیة الله العظمی بروجردی را نیز از آغاز مباحث اصول تا حجیت مظنه نوشته‏اند.
رساله‏های عملیه یا فقه غیر استدلالی
39-تعلیقة علی العروة الوثقی(عربی)
حاشیه‏ای است بر تمام عروة الوثقی مرحوم سید محمد کاظم یزدی.تاریخ پایان این تعلیقه هفتم جمادی الاولی 1375 می‏باشد چاپ اول آن در 345 صفحه در قم انجام شده است و پس از چندی توسط مطبوعاتی دار الفکر چاپ دوم شده و سپس به ضمیمه خود عروة الوثقی مکرر به چاپ رسیده است.
40-تعلیقة علی وسیلة النجاة(عربی)
حاشیه‏ای است بر تمام وسیلة النجاة سید ابو الحسن اصفهانی، تاریخ تألیف آن مشخص نیست.
چاپ اول آن در 225 صفحه انجام شده و سپس به ضمیمه خود وسیلة النجاة چاپ شده است.
41-حاشیه توضیح المسائل(فارسی)
حاشیه‏ای است بر توضیح المسائل آیة الله العظمی بروجردی که در قم در 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیة الله بروجردی چاپ شده است.
42-رساله نجاة العباد(فارسی)
این رساله باید سه جلد باشد، نویسنده فقط جلد دوم آن را که از مکاسب محرمه تا طلاق است و در 155 صفحه در قم در حدود سال 1380 به چاپ رسیده زیارت کرده است.
این رساله ظاهرا تألیف خود حضرت امام است و باید درباره قسمتهای چاپ نشده آن تحقیق شود.
43-حاشیه رساله ارث(فارسی)
مرحوم حاج ملا هاشم خراسانی صاحب کتاب منتخب التواریخ رساله‏ای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی مراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است، حضرت امام خمینی حاشیه‏ای بر این رساله نوشته‏ان که با اصل رساله در 120 صفحه در قم ظاهرا پس از رحلت آیة الله العظمی بروجردی چاپ شده است.
44-مناسک یا دستور حج(فارسی)
این رساله مکرر چاپ شده و چاپ سوم آن که نویسنده زیارت کرده در 187 صفحه در سال 1384 انجام شده است.
45و 46-تحریر الوسیله(عربی)
وسیلة النجاة تألیف مرحوم آیة الله العظمی آقا سید ابو الحسن اصفهانی از جهت کثرت باب‏های فقه(نه کثرت فروع)بر عروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم یزدی برتری دارد یعنی بسیاری از باب‏های فقه مانند مکاسب، طلاق، نذر و...در عروة الوثقی نیست ولی در وسیلة النجاة هست، امام خمینی همانطور که قبلا گفته شد بر وسیلة النجاة حاشیه داشتند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند به این فکر افتادند که حاشیه خود را در متن وسیله درج، و ضمنا بابهایی را هم که وسیلة النجاة ناقص دارد تتمیم و مسائل مستحدثه را هم به آن بیافزایند، این کار به صورت بسیار خوبی در مدتی که در تبعید بودند انجام گرفت و به نام تحریر الوسیله درهمان سالها در نجف در دو جلد(662+ 647 صفحه)چاپ و سپس مکرر تجدید چاپ شد. *
47-زبدة الاحکام(عربی)
رساله مختصری است که با توجه به تحریر الوسیله حضرت امام خمینی توسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم شده و مکرر به چاپ رسیده، یکی از چاپهای ممتاز آن چاپ سازمان تبلیغات *این کتاب مورد توجه اساتید قرار گرفته و تاکنون دو نفر از اساتید قم به شرح آن مشغول شده و مقداری از هر دو نیز چاپ شده است نام یکی مستند تحریر الوسیله و نام دیگری تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله است و دو بار هم تاکنون ترجمه به فارسی شده است. اسلامی در 273 صفحه در سال 404 انجام شده است.
یادآوری این نکته لازم است که متن اولی این رساله سالها قبل تألیف شده و به نام چند نفر از مراجع تقلید از جمله آیة الله میلانی و آیة الله حاج سید احمد خوانساری نیز به نامهای دیگر چاپ شده است و بنابراین باید گفت همان متن اولی با توجه به تحریر الوسیله به این صورت تنظیم شده.
48-توضیح المسائل(فارسی)
در زمان آیة الله العظمی بروجردی احساس شد که رساله عملیه ایشان باید ویراستاری شود تا برای عامه مردم با سواد قابل فهم باشد، به این منظور حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچی مؤسس مدرسه علوی در تهران و استاد محترم جناب آقای علی اصغر فقیهی صاحب تألیفات متعدد با همکاری یکدیگر رساله عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبی درآورند و به نام توضیح المسائل نامیده شد.
پس از رحلت آیة الله بروجردی مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند از جمله حضرت امام حاشیه‏ای بر این کتاب نوشتند که بعدها توسط برخی از علما حاشیه ایشان در متن درج و به نام توضیح المسائل امام خمینی مکرر چاپ شده است.
49-ملحقات توضیح المسائل(فارسی)
تحریر الوسیله حضرت امام خمینی مسائل جدید و مستحدثه را هم داشت ولی به زبان عربی بود و چون این مسائل برای فارسی زبانان هم لازم بود، به فارسی ترجمه و به ضمیمه برخی مسائل امر به معروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیح المسائل نبود به نام ملحقات توضیح المسائل و نامهای دیگر، هم مستقل و هم به ضمیمه توضح المسائل مکرر چاپ شد.
50 و 51-استفتاءات(فارسی)
یکی از کارهای بسیار ارزنده جمع و تنظیم جواب سؤالاتی است که از فقها می‏شده تا برای غیر از سئوال‏کننده هم مورد استفاده قرار گیرد، کتابهای بسیار مهم جامع الشتات میرزای قمی و سؤال و جواب حجة الاسلام شفتی و سؤال و جواب سید محمد کاظم یزدی، همه از این قبیل است، اخیرا مجموعه سؤال و جوابهای آیة الله العظمی گلپایگانی هم در چند جلد تنظیم و چاپ شده است.
برخی از علاقمندان به حضرت امام خمینی رضوان الله علیه به فکر افتادند که همین کار را در مورد استفتاءات و جوابهای حضرت امام انجام دهند که قسمتی از آن که گویا مربوط به سالهای 1360-1362 ه ش در دو جلد تنظیم شده و یک جلد آن در 519 صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است.
امید است همین کار نسبت به کل اسفتتاءات حضرت امام خمینی به صورت وسیع انجام گردد. و این بود رساله‏های عملیه حضرت امام رضوان الله علیه.
52-حکومت اسلامی ولایت فقیه(فارسی)
این کتاب حاصل درسهای حضرت امام خمینی راجع به ولایت فقیه است که در کتاب البیع ایشان هم بگونه‏ای مختصرتر آمده است.چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شده است.و این همان کتابی است که زمینه فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایران آماده ساخت و دستگاه جبار شاهنشاهی نسبت به آن خیلی حساسیت نشان می‏داد.
53-کشف الاسرار(فارسی)
مرحوم حاج شیخ مهدی پایین شهری از علمای بزرگ قم و اتقیا بود، فرزند ناخلف او علی اکبر حکمی‏زاده رساله‏ای به نام اسرار هزار ساله نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 شمسی منتشر ساخت.موضوع این رساله حمله به مذهب تشیع بود، یعنی حرفهای فرقه ضاله وهابی را به ضمیمه تبلیغات سوء علیه روحانیت که آن روزها بازارش داغ بود در این رساله آورده بود.و در حقیقت رساله‏ای بود در ترویج وهابیت و از طرفی همسو با کسروی و از طرف دیگر با رضاخان که دشمن روحانیت بود.
امام خمینی رضوان الله علیه سکوت را روا ندانستند و کتاب کشف اسرار را درهمان تاریخ در پاسخ آن رساله نوشتند * و ضمنا خیانتهای رضاخان را هم با صراحت بیان کردند.کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارها چاپ شد، چاپ اول در سال 1323 شمسی و چاپ سوم آن در سال 1327 شمسی در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است.
قابل ذکر است که حضرت امام برای تألیف کشف اسرار مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتن این کتاب پرداختند و یک بار دیگر به همه این درس را آموختند که باید دنبال عمل به تکلیف بود نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست.
امام خمینی همیشه حامی حفظ وحدت مسلمین بودند اما در عین حال بیان کردند بطلان عقائد وهابیان خرافاتی که آنان قائلند را جایز می‏دانستند و کتاب کشف اسرار درهمین راستا بود.
و ضمنا حضرت امام خمینی بیان مبانی تشیع و استدلال بر حقانیت این مذهب را هم بطوری که اختلاف‏انگی نباشد جایز بلکه لازم می‏دانستند که نمونه اعلای آن پیشگفتار وصیت‏نامه سیاسی ایشان است.
54-رساله در رجال(عربی)
حضرت امام در علم رجال تألیفی ندارند، اما در جلد اول کتاب طهارت‏شان که قبلا یاد شد بحثی درباره حجیّت خبر اصحاب الاصول و الکتب دارند، در 24 صفحه که می‏توان آن را رساله‏ای *رد دیگری هم بر این رساله به نام کشف الاستار نوشته شده که در سال 1323 ش چاپ شده است، به فهرست کتب چاپی خانبا با مشار مراجعه شود.
نویسنده به خاطر دارد که از بعضی بزرگان شنیده است حضرت امام در تصحیح چاپ حروفی جلد غدیر عبقات الانوار سهیم بوده‏اند.
جداگانه دانست و ما این بحث را به عنوان رساله‏ای مستقل یاد کردیم تا نظر افاضل را به آن جلب، و این بعد علمی حضرت امام رضوان الله علیه نیز معلوم گردد.
در این بحث درباره عبارت معروف: «اجمعت العصابة علی تصحیح...»و درباره فرق اصل و کتاب در اصطلاح قدما تحقیق شده است.
55-دیوان شعر(فارسی)
حضرت امام از آغاز جوانی تا پایان عمر گاهگاهی شعر می‏سرودند و نمونه‏هایی از آن در کتابهای آمده و یا در حافظه‏ها هست.و بخشی از آنها پس از رحت حضرت امام به صورتهای گوناگون چاپ شد.مجموعه اشعار ایشان دیوانی نسبتا بزرگ را تشکیل می‏دهد ولی قسمت زیادی از آنها مفقود شده.این بیت از یکی از غزل‏های امام است.
من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
که در آغاز جوانی سروده ولی همواره مضمون آن در آن حضرت تجسم داشت:در پانزده خرداد، در تبعید به ترکیه، در هجرت به کویت و پاریس با آن شرائط خاص، در مراجعت به ایران، در آن وضع حاد، در ایام حملات هوائی و نرفتن به سنگر به خاطر مصالح اسلام و...
56-رساله‏ای مشتمل بر فوایدی در بعض مسائل مشکله
این کتاب در بعضی مصادر، یاد شده است و اطلاعی از کیف و کم آن در دست نیست.
کتابهایی که تاکنون یاد شد جز چند عنوان آن به قلم خود حضرت امام خمینی رضوان الله علیه بود، اما چند کتاب هم تقریرات بحثهای فقه و اصول ایشان است که توسط شاگردان آن بزرگوار نوشته شده است.
57 و 58-تهذیب الاصول(عربی)
تقریر بحث اصول فقه حضرت امام است، به قلم استاد محترم حاج شیخ جعفر سبحانی که با چهار رساله(لا ضرر، استصحاب، تعادل و تراجیح و اجتهاد و تقلید)که به قلم خود امام است دوره کامل اصول فقه می‏باشد. * پایان جلد اول 1373 و تاریخ تقریظی که حضرت امام بر آن نوشته‏اند 1375 می‏باشد.
و تاریخ پایان جلد دوم که تا اواخر برائت است 1375 و تاریخ پاکنویس آن 1379 است.این کتاب در سه جلد و دو جلد مکرر چاپ شده است.
59-رساله فی قاعدة لا ضرر نیل الاوطار
تقریر بحث امام است به قلم آقای سبحانی تاریخ پایان تألیف 1375 و تاریخ پاکنویس آن 1380 این رساله ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده است.
60-رساله فی الاجتهاد و التقلید(عربی)
تقریر بحث امام است به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تألیف 1370 که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه امام است و تاریخ تجدیدنظر در این رساله 1377 که تاریخ پایان دوره دوم درس اصول فقه امام است و تاریخ پاکنویس آن 1382 می‏باشد، این رساله هم ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده
61-لب الاثر رسالة فی الطلب و الارادة و الجبر و التفویض(عربی
تقریر بحث امام است به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تألیف 1371 و تاریخ *نویسنده در اینجا متوجه شد که حضرت امام مباحث الفاظ را تا مبحث نواهی نیز به قلم خود نوشته‏اند، به آثار الحجة مواجعه شود.
پاکنویس 1373، عکس نسخه خطی آن در 57 صفحه در کتابخانه مؤسسه در راه حق قم موجود است.
همانطور که توجه دارید سه بحث اخیر یعنی قاعده لا ضرر و اجتهاد و تقلید و طلب و اراده را هم خود امام نوشته‏اند و هم جناب آقای سبحانی و شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.
62-کتاب البیع(عربی)
تقریر قسمتی از بحث بیع حضرت امام است به قلم استاد محترم جناب آقای قدیری که اخیرا توسط وزارشت ارشاد چاپ شده است، البته همین قسمت به قلم خود امام هم نوشته شده که قبلا یاد گشت.
63-82-صحیفه نور(فارسی)
اعلامیه‏ها و گفتارها و حکم‏ها و سخنرانی‏ها و مصاحبه‏های حضرت امام از سال 1341 تا سال آخر عمر شریفشان به صورت‏های گوناگون و سلیقه‏های مختلف جمع‏آوری و تنظیم و نشر شده است * که شاید معتبرترین و جامع‏ترین آنها کتاب شریف صحیفه نور باشد.
این کتاب ظاهرا بیست جلد است که نوزده جلد آن چاپ شده است و شامل رهنمودهای حضرت امام از سال 1341 تا سال آخر عمرشان یعنی 1368 می‏باشد.در آغاز یان کتاب نوشته‏ای از سال 1363 هجری قمری که مربوط به حدود بیست سال قبل از نهضت پانزدهم خرداد است آمده که بسیار جالب توجه است.
83-وصیت‏نامه سیاسی الهی(فارسی)
آخرین تألیف حضرت امام خمینی است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت و نویسنده فکر می‏کند این نسخه الهی به خاطر توجه خاص ملت ما به آن پرتیراژترین کتاب در تاریخ چاپ ایران باشد زیرا تاکنون که هنوز سالگرد درگذشت آن بزرگوار نرسیده است شاید بیش از یک میلیون نسخه چاپ شده باشد.
هر دم از این باغ بری می‏رسد
تازه‏تر از تازه‏تری می‏رسد
اکنون که این مقاله(که در روزهای بعد از رحلت حضرت امام رضوان الله علیه تدوین شده) منتشر می‏گردد و اثر عرفانی گرانقدر دیگر از آن حضرت چاپ شده است که بسیار جالب توجه می‏باشد:
84-ره عشق نامه عرفان حضرت امام *قسمتی از تألیفات حضرت امام بخصوص رساله‏های عملیه ترجمه‏های متعدد یا گوناگون دارد که در این فهرست بنای ذکر آنها نبود.
خمینی مورخ 1404 هجری قمری از انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
85- باده عشق، نامه عرفانی دیگر است از انتشارات سروش.اکنون که از معرفی تألیفات و آثار حضرت امام خمینی رضوان الله علیه که مجموعا هشتاد و پنج جلد بود فراغت یافتیم، لازم است از همه کسانی که تاکنون درباره این آثار زحمتی کشیده و رنجی برده‏اند و در راه تصحیح و ترجمه و تقریر و شرح و چاپ و نشر آن کوششی نموده‏اند تشکر و سپاسگزاری شود آنها را که می‏شناسیم از باب قدردانی نام می‏بریم:آیات و حجج اسلام
1-حاج شیخ علی اکبر مسعودی خمینی که یک جلد از طهارت به همت ایشان چاپ شده.
2-حاج سید هاشم رسولی محلاتی که کتاب طهارت را تصحیح کرده‏اند.
3-حاج شیخ مجتبی طهرانی انصاری که مکاسب محرمه و رسائل را تصحیح کرده‏اند.
4-حاج شیخ غلامرضا رضوانی خمینی که کتاب بیع زیر نظر ایشان چاپ شده است.
5-حاج سید احمد فهری زنجانی که بسیاری از آثار امام را ترجمه و منتشر ساخته‏اند.
6-حاج شیخ جعفر سبحانی تبریزی که تقریرات مباحث اصول امام را نوشته‏اند.
7-حاج شیخ حسن قدیری اصفهانی که تقریرات بیع امام را نوشته‏اند.
8-حاج شیخ احمد مطهری ساوجی که شرح تحریر نوشته‏اند.
9-حاج شیخ محمد فاضل قفقازی که شرح تحریر نوشته‏اند.
10-حاج شیخ حسین راستی کاشانی که مجموعه استفتاءات زیر نظر ایشان و جناب آقای قدیری تنظیم شده است.
11-حاج سید محمد باقر موسوی همدنی که تحریر الوسیله را به فارسی ترجمه کرده‏اند.
12-آقای قاضی‏زاده که تحریل الوسیله را با همکاری آقای اسلامی برای بار دوم ترجمه کرده‏اند.
13-آقای اسلامی که تحریر الوسیله را با همکاری آقای قاضی‏زاده ترجمه کرده‏اند.
14-حاج شیخ محمد مؤمن قمی که قسمتی از ترجمه مزبور را بررسی کرده‏اند.
15-حاج سید حسن طاهری خرم آبادی که قسمت دیگر از ترجمه مذکور را بررسی کرده‏اند.
16-حاج شیخ حسن ثقفی که روی تعلیقه فصوص کار کرده‏اند. *
17-آقای شیخ محمد حسن احمدی یزدی که رساله«تعیین الفجر»و نیز شرح حدیث بیستم کتاب اربعین حضرت امام را منتشر ساخته‏اند.
در پایان برای روح پاک حضرت امام خمینی طلب رحمت و رضوان می‏کنم و از خوانندگان عزیز انتظار دارم نقا ضعف غیر قابل اغماض این نوشتار را یادآوری کرده و نویسنده را قرین امتنان فرمایند.
*مقاله‏ای در کیهان فرهنگی شامل فهرست این قبیل کتابها و جزوه‏ها چاپ شده است که بیشتر این آثار را در بردارد و ما در این نوشته بنا نداشتیم آنها را یاد کنیم.

تبلیغات