شکوه ای در مورد فعالیتهای قرآنی

اکنون بیش از بیست سال از انتشار الین اخبار مربوط به فعالیتهای قرآن شناسی از طریق کامپیوتر می‏گذرد.
هنگامی که«رشاد خلیفه»نظرات خود را در مورد نظمهای آماری حروف قرآن منتشر ساخت و یا آن موقع که«عبد الرزاق نوفل»کتابی تحت عنوان«اعجاز عددی قرآن»نوشت و بطور مبسوط نظراتی در مورد نظم آماری کلمات قرآن منتشر نموده و نیز موقعی که محققین داخل کشور نظرات خود را در مورد نظامهای خاص ملحوظ در قرآن طرح نمودند صاحب نظران به ویژه آنها که با ریاضیات و آمار آشنایی داشتند با تعجب و عظمت به آن موضوع می‏نگریستند.
البته گه گاه از گوشه و کنار، تمجید یا توبیخی نسبت به این نظرات طرح شده است و گروهی نیز این نوع نگرشها را بطور کلی محکوم می‏کنند.
هیچ گونه شکوه و شکایتی از این نوع نگرشها نداریم، چرا که هر کدام از صاحبان اندیشه برای نظرات خود دلایلی دارند که با بررسی آنها می‏توان حق را از باطل تمیز داد.بلکه شکوه و شکایت ما نسبت به عکس العمل مراکز فرهنگی کشور در این خصوص است.
وظیفه ما به عنوان یک مرکز فرهنگی در جمهوری اسلامی چیست؟آیا نباید به محض طرج اینگونه مطالب و نسبت دادن آنها به قرآن، بررسی و تحلیل این نظرات را در برنامه کار خود بگنجانیم؟
آیا نباید بعد از بیست سال حداقل یکی از مراکز فرهنگی رسمی کشور مادر مورد این نسبتهائی که به قرآن داده شده(روا یا ناروا)اظهار نظر نماید و اذهان تشنه جویندگان حقیقت و مشتاقان معارف قرآنی را در این خصوص روشن نماید؟
باید توجه داشت که این نظرات اهمیت زیادی دارند، زیرا اگر غلط باشند باید سریع در مقابل آنها ایستاد و بر اساس استدلال و برهان، آنها را باطل اعلام کرد(قبل از آنکه کشورهای غیر اسلامی چنین کنند)و اگر صحیح باشد یا اشکالات و نواقص آنها قابل رفع باشد باید به جدیت مورد تعمق قرار گیرد و پر و بال داده شود و در جهت رشد و شکوفائی آن اقدامات لازم صورت گیرد و نیز برای رفع نواقص آن تلاش و کوشش شود و بعنوان بابی جدید از معارف قرآنی مورد شناخت و تبلیغ اهل علم قرار گیرد حتی اگر در خصوص قران هیچ نظریه‏ای اظهار نگردیده بود، حال که علوم آنفورماتیک دامنه‏دار گردیده و در مسائل فرهنگی اینچنین جای پا باز نموده است، حق این بود که مراکز فرهنگی کشور ما بیش از اینها نسبت به این امر از خود توجه نشان دهند.
نظر اینجانب به عنوان فردی که مدت چهار سال در ارتباط با جهاد دانگشاهی و از آن پس بطور مستقل در این خصوص تلاش نموده‏ام این است که:مراکز فرهنگی یا اصولا به این بعد از تحقیقات و ثمرات آن بی‏توجه می‏باشند و یا اگر هم علاقه‏مند به فعالیت بوده‏اند در عمل موفق به تولید محصول علمی نشده‏اند.
البته در یکی دو سال اخیر فعالیتهایی در این خصوص در جای جای کشور آغاز گردیده ولی متأسفانه بیشتر جنبه خدماتی تبلیغاتی کار مورد نظر بوده تا جنبه پژوهشی و پردازشهای علمی.
به نظر می‏رسد اگر مراکز فرهنگی در این خصوص برنامه‏ریزی نمایند و با ایجاد یک مرکزیت قوی(که بهتر است یکی از مراکز قوی فرهنگی در قم، تهران یا مشهد باشد)در ابعاد مختلف این امر همت گمارند تا بتوانیم نتایج فوق‏العاده خوبی برای فرهنگ اسلامی خود و نیز فرهنگ انسانی عمومی مردم تحصیل نماییم.
وای بر ما اگر در قیامت مورد اشاره رسول گرامی باشیم که: این قوم قرآن را در انزوا نگه داشتند.
از اینرو توجه اندیشوران مسلمان متعهد رابه امر ذیل جلب می‏نماید:
1-بررسی ظواهر الفاظ قرآن کریم از دیدگاههای مختلف با تکیه بر نقش حروف مقطعه قرآن و و شباهت‏های ظاهری آیات.
2-بررسی قرآن بعنوان یک سیستم به کمک روشهای ریاضی.
3-بررسی زبان قرآن از طریق مطالعه بر محورهای همنشینی و جانشینی کلمات در قرآن و تحلیل نتایج حاصله.
4-استخراج مجموعه روابط بین واحدهای تشکیل دهنده متن قرآن با استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی و زبانهای ویژه این امر.
5-تصحیح گزارشاتی که در قالب کتابهای مختلف قبلا به جامعه عرضه شده و ارائه آن به جامعه فرهنگی.
با تشکر از مسئولین محترم کیهان اندیشه و السلام