آموزش نقاشی به کودکان با بهره گیری از نظریه اجتماعی- فرهنگی «منطقه مجاور رشد» ویگوتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نقاشی کودک زیرمجموعه ای از هنرکودک و فعالیتی در جهت بهبود تفکر و خلاقیت او است. ذوق محوری این نوع از فعالیت که همواره با بازی های کودکانه همراه بوده، هنربودگی این فعالیت را با چالش مواجه ساخته است. ضمن در نظر گرفتن چالش یاد شده، در این راستا ضرورت دارد تا این موضوع موردکندوکاو آموزشی قرار گیرد؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از «نظریه رشد» ویگوتسکی به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه نقاشی را به کودکان آموزش دهیم تا فعالیت های خلاقه آنان در مسیر طبیعی رشد آسیب نبیند؟هدف: از همین منظر و از آن جهت که ممکن است فعالیت های ذوقی و خلاقه کودکان در نقاشی با آموزش نادرست در معرض آسیب های آموزشی قرار گیرد، با هدف جلوگیری ازآسیب های احتمالی، یکی از نظریات مؤثر بر رشد و رسش کودکان، شاخص ارزیابی این فعالیت آموزشی می شود تا شاهد بهره برداری مطلوبی در این زمینه باشیم.روش پژوهش: پژوهش حاضر برمبنای تحقیقات بنیادین نظری و از نوع توصیفی-تحلیلی است و درگروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد دراین مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربیات کارگاهی به بررسی میزان فعالیت مربی در آموزش نقاشی پرداخته میشود و پس از تحلیل و ارائه ۳۳ نمونه نقاشی که از میان بیش از سه هزار اثر انتخاب شده اند، راه کار آموزشی مناسب پیشنهاد خواهد شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد کودکانی که با توجه به نظریه یاد شده با میانجی گری و آموزش صحیح والدین و مربیان در آموزش نقاشی مواجه شده اند، در یک فرآیند اجتماعی و همسو با روند طبیعی رشد، آثاری فراتر از سطح فعلی خودشان ارائه داده اند.