تحلیل عوامل و سنجش مدیریت آشوب گونه در سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران بر اساس الگوی نظریه آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش مدیریت آشوب و هنجارسنجی ابزار اندازه گیری مدیریت آشوب بر اساس الگوی تئوری آشوب در سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق در دو مرحله انجام گرفت، در مرحله اول با بررسی پیشینه تحقیق و نظریه آشوب و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از طریق مصاحبه با ده متخصص مدیریت و مدیریت ورزشی، مفهوم مدیریت آشوب تبیین شد. یافته های حاصل از بخش اول مدل مدیریت آشوب خودمولد را معرفی کرد. بر اساس مدل طراحی شده و با استفاده از نظریه آشوب، عناصر و ابعاد اصلی این مفهوم با عنوان درونمایه های چهارگانه (اثر پروانه ای، سازگاری پویا، جاذبه های عجیب، خودمانایی) در نظرگرفته شدند. در مرحله دوم بر اساس مدل مدیریت آشوب خودمولد، گویه های مقیاس مدیریت آشوب استخراج شد. به منظور بررسی روایی سازه یا محتوای پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد که بیانگر وجود چهار عامل به عنوان عوامل تشکیل دهنده سازه مدیریت آشوب گونه بود که عبارتند از: ساختار سازمانی، مهارت مدیران، شرایط و فضای سازمان و کارکنان. پایایی پرسشنامه نیز از طریق روش آلفای کرونباخ (92/0) که مؤید همسانی درونی مناسب ابزار است، تأیید شد. نتایج نشان داد سطح تحصیلات مدیران و سابقه مدیریت با میزان مدیریت آشوب گونه ارتباط مستقیم دارد. سپس با استفاده از این مقیاس مدیریت آشوب در سازمان تربیت بدنی بررسی شد و یافته ها حاکی از آن بود که مدیریت آشوب در سازمان به طور معناداری در حد متوسطی قرار دارد و با توجه به اینکه ارتباط معناداری بین مقدار هر کدام از ابعاد مدیریت آشوب و اهمیت ابعاد وجود نداشت، می توان استنباط کرد که مدیران سازمان تربیت بدنی در وضعیت موجود از مزایا و آثار مثبت مهارت مدیریت آشوب به منظور تصمیم گیری، بهبود کیفیت و ... بهره مند نیستند.