مطالب مرتبط با کلیدواژه

حاکمیت قدرت


۱.

نقش حاکمیت و اندیشه سیاسی اَبِش خاتون در عرصه فرهنگی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اتابکان مغولان اَبش خاتون حاکمیت قدرت گفتمان سیاسی - فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
درباره حاکمیت اَبِش خاتون، تنها فرمانروای زن فارس در قرن هفتم هجری قمری، اطلاعات کافی در دست نیست و آنچه هست اشاراتی محدود در چند منبع تاریخی است. در بررسی شرایط اجتماعیِ شیراز قرن هفتم هجری، نقشِ پررنگ حاکمیت اَبش خاتون در سیاست گذاری های سیاسی، اقتصادی، امنیت اجتماعی و فرهنگی به خوبی مشخص است. شکی نیست که اَبش خاتون با ازدواج سیاسی و پیوند خانوادگی با ایلخانان، برای حفظ امنیتِ سیاسی و فرهنگی راهی باز کرد که مردم و اهل قلم و هنر از آن بهره مند شدند. هدف این مقاله تحلیل گفتمان سیاسی و حاکمیت قدرت اَبش خاتون و بازتاب آن در فرهنگ است و در پی پاسخ به این پرسش که در بحبوحه سیاسی آن زمان چگونه یک فرمانروای زن، توانست با اتکا بر جایگاه قدرت سیاسی، فرهنگ، ادب و هنر را در دامن خود بپروراند. اَبش خاتون (اولین نماینده رسمی ایلخانان در فارس)، مانند اسلافش (اتابکان فارس) نقشی مؤثر در تبدیل شیراز به کانون فضلا و ارباب هنر داشته است. علاوه بر این موارد نمی توان از نقش بسیار حیاتی اَبِش خاتون در رونق اقتصادی که لازمه حمایت از هنر است، چشم پوشید. از این منظر بایست حامیان هنرپرور هرات را به نوعی وام دار همین سیاست گذاری های قرن هفتم هجری شیراز دانست. این مقاله که از رویکردی بینارشته ای، جغرافیایِ انسانی، فلسفه سیاسی، علوم اجتماعی و قوم نگاری، بهره می برد؛ ازنظر هدف، بنیادی   نظری بوده و از نظر روش، توصیفی   تحلیلی به شمار می رود. همچنین اطلاعات از منابع کتابخانه ای و تارنماهای گوناگون گردآوری شده و نهایتاً اطلاعات با رویکردی کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. بر همین اساس با استنباط های ضمنی، ارتباط بین سیاست و شرایط اجتماعی بررسی شده و زمینه های شکل گیری هنرهای گوناگون در مواضع مورد بحث قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر انطباق فرمانروایی اَبش خاتون با حاکمیت مرکزی و کارایی مناسب سیاست گذاری های او است که با ترکیب میراث هنر پیشامغولی با عناصر فرهنگ جدید، توانست کانون اُدبا، فضلا و  هنرمندان را در شیراز قرن هفتم هجری اعتلا بخشد.