گفتمان های رایج کتیبه نگاری در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
کتیبه ها حاوی اطلاعات گران سنگی می باشند و می توان آنان را از دیدگاه های گوناگونی مورد پژوهش قرار داد. از آن جمله می توان کتیبه ها را از بابت کارکرد و مضمون مورد بررسی قرار داد. از این منظر کتیبه ها به چهار دسته کلی تقسیم می گردند: کتیبه های مذهبی که بیش تر کارکرد آن در اماکن مذهبی است. کتیبه های تعلیمی یا پند آموز که کارکرد آموزشی دارند. کتیبه های یادمانی و احداثیه که جهت یاد و اطلاع از مطلبی کارکرد داشته است. در نهایت کتیبه های تزئینی؛ که آراستن بنا، مهم ترین هدف از آن می باشد. این دسته ها در جریان رخدادهای فرهنگی و سیاسی هر دوره چه از بابت انتخاب متن و چه انتخاب نوع خط می توانند تغییر یابند، که نشان دهنده ایده حاکمیت در آن دوره می باشد. با تقسیم گفتمان و حاکمیت فرهنگی و سیاسی ایران معاصر به دو دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، و نقد کتیبه های دو دوره، می توان به نتایجی دست یافت که نشان از تسلط گفتمان حاکم بر کتیبه نگاری معاصر ایران دارد. از این رو دو پرسش اصلی مقاله چنین است: در کتیبه نگاری معاصر کدام جریان ها و کارکردهای اجتماعی را می توان مشاهده نمود؟ نگاه و ایدئولوژی حاکم چه تأثیری بر روند کتیبه نگاری معاصر گذارده است؟ پس از پژوهش با رویکرد جامعه شناسی و اتخاذ نظریه لاکلا و موف، به عنوان خلاصه نتایج می توان چنین بیان داشت که؛ گفتمان ملی گرایی در دوره پهلوی با بهره گیری از خط نستعلیق و ادبیات فارسی به کتیبه نگاری یادمانی آن دوران هویتی خاص بخشیده، تا جایی که کتیبه نگاری یادمانی و تا حدودی کتیبه نگاری پندآموز شاخصه ی ویژه ی کتیبه نگاری دوره پهلوی می باشد. دردوره جمهوری اسلامی با افزایش بناهای مذهبی، کتیبه های مذهبی گسترش بی سابقه ای یافته است. استفاده از خط ثلث و به کارگیری آیه های قرآنی و احادیث و ادعیه بیش ترین کارکرد مضمونی کتیبه ها در این دوره را به خود اختصاص داده است.