تابع هزینه در آموزش عالی (نظریه و عمل)
منبع:
مجله اقتصادی سال ۲۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵ و ۶
5 - 40
حوزه های تخصصی:
کمیابی و محدودیت منابع مالی ایجاب می کند ارائه نهاده ها در هر نظامی با ستانده های مطلوبی همراه باشند. این امر مستلزم تخصیص بهینه منابع مالی و برقراری ارتباط هدفمند بین هزینه ها و ستانده های مورد انتظار است. تعیین میزان و نحوه ارتباط این دو مقوله، نقش تعیین کننده ای در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های آموزشی دارد. یکی از ابزارهای علمی – فنی در این حوزه تحلیل و برآورد هزینه و تعیین ساختار هزینه واحد با استفاده از تکنیک تابع هزینه است. امروزه این تکنیک با توجه به قابلیت های علمی- فنی و کاربردهای آن در امر برنامه ریزی و سیاست گذاری، به طور گسترده ای مورد توجه و عنایت برنامه ریزان و صاحب نظران در محافل علمی و اجرایی در حوزه آموزش و آموزش عالی قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تابع هزینه آموزش عالی (دانشگاه تهران) و اشاره به یکی از کاربردهای آن یعنی تعیین نقطه بهینه فعالیت دانشگاه (صرفه های اقتصادی) انجام شده است. به منظور برآورد تابع هزینه دانشگاه از داده مقطعی سال های 1384 الی 1397 و فرم تابع هزینه سهمی درجه دوم استفاده شده است. نتایج بررسی حاکی از رابطه معنادار بین هزینه آموزش «مخارج کل» و ستانده های آموزشی «دانشجویان» است. نتایج حاصل از تابع هزینه نشان می دهد که تعداد دانشجویان به طور کل 82% درصد تغییرات هزینه سرانه را تبیین می کنند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده شکل تابع هزینه متوسط برای دانشگاه به صورت U شکل بوده؛ لذا همراه و سازگار با مبانی نظری و مطالعات تجربی است؛ بنابراین، نتایج پژوهش حاضر می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان امر در مدیریت و راهبری امورات به طور مؤثری کمک نماید.