بررسی موانع فرهنگی و اجتماعی مشارکت زنان سالمند شهر تهران در برنامه های ورزش همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
203 - 216
این پژوهش با هدف بررسی موانع فرهنگی و اجتماعی مشارکت زنان سالمند در ورزش همگانی انجام شد و با استفاده از چارچوب نظری متغیرهای الگویی پارسنز متغیرهای تنوع اهداف مشارکت، سبک زندگی، پایگاه اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، جامعه پذیری جنسیتی، ناتوان انگاری و علاقه های فردی استخراج گردید. پژوهش با روش پیمایشی انجام و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش را زنان سالمند شهر تهران تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه مورد مطالعه به میزان 286 نفر برآورد شد. پس از آزمون روایی پرسشنامه، نمونه گیری با روش خوشه ای چند مرحله ای اجرا گردید و داده ها گردآوری شدند.
نتایج نشان داد سبک زندگی که مبتنی بر تحرک کم باشد و پیامد زندگی شهری است، یکی از موانع مشارکت در ورزش همگانی است. در افرادی که روابط اجتماعی آنان محدود است، کمبود روابط اجتماعی به دلیل آگاهی اجتماعیِ کم سبب کاهش مشارکت در ورزش همگانی می گردد. ناتوان انگاری در دو بعد سالمندی و جنسیتی که از دیدگاه های فرهنگی برخاسته است، به عنوان باوری ریشه دار مانعی برای مشارکت های ورزشی به شمار می رود. از سوی دیگر، هر چه افراد اهداف بیشتری برای شرکت در ورزش های همگانی داشته باشند، مشارکت بیشتری نیز پیدا می کنند و نبود تنوع در اهداف، انگیزه مشارکت را کاهش می دهد. در کنار این عوامل، وجود علاقه های فردی به ورزش، تسهیل کننده مشارکت ورزشی در زنان سالمند است و رابطه پایگاه اجتماعی- اقتصادی با گرایش زنان سالمند به ورزش همگانی معنادار می باشد، اما بین متغیر جامعه پذیری جنسیتی با متغیر وابسته همبستگی معناداری در سطح اطمینان 95 درصد دیده نمی شود که تک جنسیتی بودن جامعه آماری می تواند دلیل این نتیجه باشد.