جوانان، مقدمات ازدواج و راهبردهای ایشان در رو به رو شدن با ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
195 - 219
مقاله حاضر به مطالعه مقدمات ازدواج جوانان و نیز راهبردهایی که ایشان در رو به رو شدن با ازدواج اتخاذ می کنند، می پردازد و نشان می دهد که چگونه درک جوانان از مقدمات ازدواج با راهبردهای ایشان در رو به رو شدن با ازدواج مرتبط است. روش مطالعه، کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تحلیل اطلاعات با روش تحلیل تماتیک صورت پذیرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 20 تن از افراد زن و مرد و مجرد و متأهل است که بیشتر بین سنین 20 تا 40 سال واقع اند.
مطالعه مقدمات ازدواج را در سه مقوله مقدمات غیرمادی، مقدمات مادی و مقدمات اجتماعی خلاصه می کند. سه گونه مقدمات ازدواج قابل تبدیل به یکدیگرند. از حیث طبقاتی هر چند تمام طبقات به جنبه های مادی در مقدمات ازدواج اشاره می کنند، امّا شدّت توجه طبقات پایین به این مقوله بیشتر است. نیز توجه به جنبه های ذهنی در بین طبقات متوسط و بالا بیشتر مشاهده می شود. بر این اساس برای فردی از طبقه متوسط یا بالا مقدمات ازدواج بیشتر امری ذهنی و برای افرادی از طبقات پایین، امری عینی و مربوط به شرایط مادی و عینی زندگی است. مطالعه نشان داد که در توجه به مقدمات ازدواج خانم ها تأکید بیشتری بر جنبه های ذهنی و حتی سرمایه اجتماعی و آقایان تأکید بیشتری بر جنبه های عینی و مادی دارند. نیز برای خانم ها وجود خواهان و خواستگار امری مفروض در ازدواج است که بسیار متأثر از سرمایه اجتماعی و یا حتی اعتبار اجتماعی خود فرد می باشد.
راهبرد های جوانان در رو به رو شدن با ازدواج برآمده از دو جهت گیری کلی ازدواج یکباره و ازدواج پیش بینی شده یا برنامه ریزی شده است. شواهد آشکار می سازد که راهبرد های جوانان در رو به رو شدن با ازدواج تحت تأثیر جنسیت است. در این مورد بدان علت که جنبه های پیش بینی ناپذیر در ازدواج برای خانم ها بیشتر از آقایان است. راهبردهای آنها نیز در رو به روشدن با ازدواج پیش بینی ناپذیرتر و منعطف تر است.
تفوقِ رویه میانه در راهبرد هایِ رو به رو شدن با ازدواج آشکار می سازد که جوانان در این زمینه هم از برنامه ریزی سود می برند و هم به خاطر طبیعت نامطمئن و پیش بینی ناپذیر گذار، از برنامه ریزیِ تمام جزئیات فاصله می گیرند. آنها یاد می گیرند که چگونه منعطف باشند و در این باره راهبرد برنامه ریزی را با آنچه که پیش می آید، ترکیب کنند. در این مورد طبقه، آشکارا عامل تمایز است؛ به گونه ای که طبقات بالاتر بر جنبه های فردیِ تصمیم گیری، برنامه ریزی و خطوط راهنما و طبقات پایین تر بر شانس و اقبال تکیه می کنند.
مطالعه آشکار می سازد علیرغم آنکه جوانان مسئولیت ازدواج را متوجه خود می دانند، اما همچنان در این زمینه تحت تأثیر عوامل ساختاری مثل طبقه و جنسیت هستند. براین اساس، جوانان درگیر آن موقعیتی هستند که با عنوان خطای شناخت شناسانه مدرنیته متأخر از آن یاد می شود. از این منظر جوانان درگیر موقعیت متناقضی هستند که بر اساس آن ضمن اینکه اذعان می دارند بدون کمک خانواده نخواهند توانست از پس مقدمات ازدواج برآیند، اما در انتساب مسئولیت مقدمات ازدواج به خود نیز تردید نمی کنند. به عبارت دیگر، آنها در حالی مسئولیت مسئله را به گردن می گیرند که توانایی تسلط بر موقعیت را ندارند.