تأملی در یگانه انگاری علوم انسانی اسلامی و سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : نوشتار حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که آیا در فرایند تولید علوم انسانی اسلامی، شاهد تغییر ماهیت و بنیادهای این علوم خواهیم بود، یا صرفاً با حفظ ماهیت، تغییراتی در هویت آنها پدید می آید؟ و در نهایت، ترجیح دیدگاه تأسیس بر دیدگاه تهذیب، انجام شد. روش: در گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در استنتاج دیدگاه، از روش توصیفی تحلیلی و در کارکردها و برایندها، از روش اجتهادی بهره برده است. یافته ها: ضمن نقد دیدگاه یگانه انگار، دیدگاه دوگانه انگار بر اساس دلایلی مورد پذیرش قرار گرفت. نتیجه گیری: اولاً: عناصر ماهیت ساز این علوم از عواملی مانند گزاره های کلامی اثر می پذیرند و برایند آن، اسلامیت این علوم است؛ لذا اسلامیت به ماهیت علوم انسانی مرتبط است. ثانیاً: پذیرش نظریه تناسق در ملاک تمایز علوم و اقتضائات ارتباط سه سطحی مؤلفه های علم، می تواند توجیه مناسبی را برای پذیرش این مدعا ارائه کند. از سویی در بحث علم دینی، معنای دیسیپلین علم، محوریت دارد و از سویی دیگر، تأثیر گزاره های کلام شیعی بر مؤلفه های علوم انسانی از حیث قلمرو، حداکثری و از حیث میزان، بنیادین است؛ به گونه ای که چاره ای جز پیشنهاد عناصر ماهیت ساز جدید در علوم انسانی اسلامی وجود ندارد.