ضوابط تعادل بخشی به چندگانگی روستابودگی در ایران: تدوین چشم اندازی سازگار برای بازتعریف قلمروهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت جامعه ی روستایی ایران از ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی متنوع و متفاوت آن برخاسته است. ضمن این که، نواحی روستایی در سال های اخیر متأثر از جریان های بیرونی دچار تغییرات بسیاری شده اند و بیش از پیش با فضای متفاوت شده ی روستایی مواجه هستیم. اداره ی چنین جامعه ی ناموزونی دو راه بیش تر نداشته و ندارد: یا روی به تمرکزگرایی آورد؛ چیزی که در طول تاریخ برنامه ریزی توسعه ی روستایی در کشور شاهد آن بوده ایم و یا از روش های جدید مدیریت استفاده کرد. سازوکاری را باید اندیشید که بر این ناموزونی ها فائق آید بدون آن که از اهمیت آن کاسته شود. مقاله ی حاضر طرح واره ی هالفاکری(2006) یعنی زندگی روزمره ی روستایی را به عنوان راهکاری جهت تشخیص این ناموزونی ها و به علاوه تعیین حدود قلمروهای جوامع محلی معرفی می کند. با بهره گیری از این چارچوب دیگر از معیارهای تراکم جمعیت و اندازه ی قلمرو استفاده به عمل نمی آید، بلکه به پتانسیل های درون محلی توجه می شود. قلمروهای تاریخی جوامع محلی به عنوان ملاکی برای تعیین حدود واحدهای روستایی گرفته می شود. در این جا بلوک، به عنوان کوچک ترین واحد اقتصادی-اجتماعی تقسیمات کشوری این خواسته را برآورده می سازد. از طرفی، شاخص اراضی باز در قالب پوشش زمین به عنوان معیاری برای تشخیص تنوع و تفاوت های درون روستایی درنظر گرفته می شود. در نهایت، تعداد بلوک های پیموده شده برای رسیدن به مادرشهر منطقه می تواند به عنوان معیاری برای دسته بندی و ضابطه ای برای تقابل با تنوع روستابودگی در عین ملاحظه اهمیت آن باشد.