چگونگی ایجاد زنجیرۀ هم ارزیِ گفتمان مهدویت در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنگاه که امری همچون مهدویت از حدود قلمروهای عقیدتی فراتر می رود و به پدیده ای سیاسی-اجتماعی بدل می شود، از ظرفیت های لازم برای مطالعه به مثابه یک گفتمان برخوردار می شود، مهدویت نیز در عصر صفویه، چنین ظرفیتی داشته است. به منظور تحقق چنین مطالعه ای و با مبنا قراردادن نظریه گفتمان ارنستو لاکلائو و شانتال موفه، براساس روشی تاریخی-تحلیلی، سؤال اساسی آن است که ساختار سیاسی- اجتماعی عصر صفویه، چگونه توانسته است چنین زنجیره هم ارزی نسبتاً فراگیری را مستقر کند. در همین راستا، فرضیه پژوهش آن است که مهدویت ازطریق یکی از اصول و ارکان گفتمان، یعنی زنجیره هم ارزی، این قابلیت را یافته است که قاطبه جامعه را فارغ از تفاوت های جنسیتی، قومیتی، جغرافیایی، سیاسی و حتی دینی، در یک همگرایی چشمگیر قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد مفصل بندی حاکمیت صفوی براساس مهدویت، در توازی با ایجاد زنجیره هم ارزی، ازطریق عمومیت باور به منجی، به منزله سازوکارهای گفتمانی، موفق به ایجاد همگرایی اجتماعی فارغ از تفاوت های موجود شده و ازطریق نبود مفصل بندی دال منجی، به مثابه دال های تهی، چنین پوششی را رقم زده است. همچنین ژرف ساخت های هژمونیک سازی صفویه، ازجمله تاریخ نگری و تاریخ نگاری ها و مواضع و متون فقهی علمای شیعه، امکان ایجاد این زنجیره را فراهم کرده اند.