مطالب مرتبط با کلیدواژه

محمود دوم


۱.

نگاهی به روابط طریقت مولویه و دولت عثمانی در عصر اصلاحات...

کلیدواژه‌ها: اصلاحات سلیم سوم دولت عثمانی طریقت مولویه محمود دوم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ ادیان
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ عثمانی
تعداد بازدید : ۱۷۷۴ تعداد دانلود : ۸۹۹
مولویه یکی از مهم ترین طریقت های صوفی در امپراتوری عثمانی است، که بررسی روابط آن با این دولت، جهت روشن ساختن زاویه ای دیگر از پیوند عمیق عثمانی ها با فرق صوفیه، از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این روی مقاله ی حاضر بر آن است تا ضمن نگاهی به پیشینه ی روابط فرقه ی مولویه با سلاطین عثمانی، به بررسی روابط این طریقت با سلیم سوم و محمود دوم بپردازد، یعنی عصری که مولویه رسماً به تشکیلات دولتی راه یافته است. مهم ترین سؤالات فرعی عبارتند از؛ روابط مولویه و سلیم سوم چگونه بوده است؟ ورود مولویه در تشکیلات رسمی دولت محمود دوم چگونه تحقق یافت؟ چه ارتباطی میان مولویه و نوسازی ارتش عثمانی وجود دارد؟ بر اساس یافته های این پژوهش از نخستین سال های تأسیس دولت عثمانی میان این دولت و طریقت نام برده رابطه ی تنگاتنگی وجود داشته است، با توجه به این پیشینه و کارنامه ی نسبتاً مثبتی که مولویان از خود به جای نهاده بودند، سلیم و محمود در اجرای برنامه ی اصلاحی شان مولویه را رسماً جایگزین بکتاشیه در ارتش عثمانی کردند. این پژوهش با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ و ادبیات مولویه، و عثمانی، به روش توصیفی، و مقایسه و تحلیل متون صورت گرفته است.
۲.

جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی 1236-1266 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران عثمانی پاشالیک بغداد امارت بابان فتحعلی شاه محمود دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
نقش و جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی، مورد غفلت قرار گرفته است. دولت عثمانی مدتی بعد از پیمان زهاب (1049ق.)، پاشالیک بغداد را تأسیس کرد. در مناطق کُردنشین شمال عراق نیز امارت بابان دارای استقلال نسبی بود. دولت ایران از پیمان زهاب تا عهدنامه دوم ارضروم (1263ق.)، به مدت 214 سال، با سه کانون قدرت باب عالی، بغداد و بابان مواجه شد. در این دو سده، قلمرو غرب ایران، در معرض انواع تهدیدها قرار گرفت. در پژوهش حاضر، بر پایه منابع ایران و عثمانی، به روش داده کاوی و رویکرد تحلیلی- انتقادی، نقش و جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، با به قدرت رسیدن سلطان محمود دوم، رشته اصلاحاتی در دولت عثمانی آغاز شد که به تدریج منجر به احیا و افزایش نفوذ و قدرت دولت مرکزی عثمانی در ایالات شرقی گردید. با تغییر ساختار قدرت در بغداد، زمینه برای برچیدن امارت بابان فراهم شد. با غلبه بغداد بر بابان که در حقیقت چیرگی عثمانی بر عراق بود، روابط ایران و عثمانی وارد مرحله جدیدی شد.