رابطه بسامد و توزیع صفات حسی با سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی در داستان های کوتاه رئال و سوررئال فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در چارچوب زبان شناسی حواس انجام گرفته است. زبان شناسی حواس رابطه حواس و زبان را بررسی می کند و به این موضوع می پردازد که هر زبان شناخت حسی را چگونه و به چه میزان رمزگذاری می کند و تفاوت زبان ها از این نظر چیست. در این پژوهش با استفاده از سلسله مرتبه متوسط قدرت درکی حواس که توسط لینوت و کانل (2009) ارائه شده است، به بررسی بسامد صفات حسی و هم نشینی اسامی و صفات حسی در پنج داستان کوتاه معاصر سبک رئال (14703 واژه) و چهار داستان کوتاه معاصر سبک سوررئال با تعداد واژه برابر پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بیش ترین صفات حسی در هر دو سبک رئال و سوررئال، مربوط به حس بینایی و کم ترین مربوط به حس بویایی است و سه حس دیگر در بین این دو قرار دارند؛ بنابراین، سلسله مرتبه لینوت و کانل (2009) درباره هر دو سبک با یک تفاوت در جایگاه دو حس شنوایی و چشایی مصداق دارد؛ اما تعداد صفات حسی در همه حواس در سبک رئال به طور قابل ملاحظه ای بیش تر از سوررئال است که می تواند به عنوان یک مؤلفه ممیز سبک در نظر گرفته شود. درباره نظر لینوت و کانل (2009) و وینتر (2019) در خصوص بسامد بالاتر اسامی و صفات حسی هم حوزه، داده های این پژوهش مؤید قوی برای این نظر نبوده اند.